دکتر مهین اسلامی درباره افزایش بزهکاری در میان نوجوانان اظهار داشت: بزهکاری نیز مانند سایر مشکلات رفتاری علامتی از بیماری و اختلالات زمینهای روانپزشکی یا جسمی بخصوص بیماریهای ارگانیک مغز است.
به گزارش جام جم سرا به نقل از روزنامه ابتکار- این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی را ازجمله علل اصلی بروز بزهکاری در بین نوجوانان عنوان کرد و افزود: بیماری روانپزشکی دوران کودکی خصوصا اختلالات نقص توجه و بیش فعالی به خصوص زمانی که این اختلال با اختلال نافرمانی همراه باشد، همچنین شروع زودهنگام برخی بیماریهای روانپزشکی از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی و یادگیری میتواند موجب انحراف رشد و تکامل فرد از مسیر طبیعی خود شود و مشکلات شخصیتی از جمله بزهکاری را به دنبال داشته باشد.
وی در ادامه، خاطرنشان کرد: علاوه بر بیماریهای روانپزشکی در دوران کودکی ویژگیهای ذاتی فرد از جمله سرشت و صفات روانشناختی میتواند فرد را هنگامی که از شرایط مناسب برای شکل گیری بزهکاری برخوردار باشد، او را مبتلا به رفتار بزهکارانه کند.
این روانپزشک کودک و نوجوانان در خصوص شرایط ایجاد کننده رفتار بزهکارانه در میان نوجوانان، اظهار داشت: بزرگسالان اعم از والدین، دوستان، آشنایان و بزرگسالان دارای رفتار بزهکارانه موجب مهیا شدن موقعیت برای نوجوان به منظور روی آوردن به رفتارهای بزهکارانه هستند، زیرا کودک یا نوجوان که به صورت ژنتیکی یا سرشتی مستعد بیماریهای زمان بزرگسالی باشد با الگوبرداری از رفتارهای بزهکارانه اطرافیان این استعداد در او شکوفا میشود.
دکتر اسلامی در خصوص تاثیر رسانهها در بروز بزهکاری در میان نوجوانان، گفت: رسانهها به ویژه رسانههای تصویری همچون فیلمهای سینمایی، کارتونها و بازیهای کامپیوتری که مملو از رفتارهای پرخاشگرایانه است از عوامل تشدیدکننده در بروز رفتارهای بزهکارانه در میان کودکان و نوجوانان هستند. معمولا هم نوجوانان مستعد بروز رفتارهای بزهکارانه دارای دوستان و همتایان مشابه خود هستند. این دسته از نوجوانان با افرادی حشرو نشر دارند که بزهکاری را روشی برای حل مشکلات خود میدانند، لذا هنگامی که تمام شرایط برای بروز رفتار بزهکارانه فراهم باشد این رفتار جزیی از شخصیت و روش زندگی فرد میشود.
دکتر اسلامی ظهور بزهکاری را در نوجوانان به صورت مادالعمر و یا گذرا دانست و اظهار داشت: شروع اختلالات خلقی به خصوص افسردگی از شایع ترین علل بزهکاری به صورت گذرا در میان نوجوانان است. چنانچه بروز رفتارهای بزهکارانه در سن نوجوانی برای فردی که دارای شخصیت آرام و مثبت بوده شروع شود لازم است از نظر اختلال افسردگی مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد. برخی از بیماریهای ارگانیک مغز نیز میتواند منجر به بروز رفتارهای بزهکارانه در بین نوجوانان شود. مثلا صدمه دیدن ناحیه لب پیشانی مغز به هر علتی موجب بروز رفتارهای بزهکارانه میشود، البته در تمام موارد نظارت والدین بر فرزندان و وجود یک جو هیجانی و عاطفی آرام در خانواده میتواند از تشدید یا حتی شروع این معضل جلوگیری کند.
بزهکاری چیست؟
به گزارش جام جم سرا، طبق آنچه در وبسایت آفتاب، به نقل از ویکیپدیا آمده، بزهکاری نوعی از کجروی است که به هنجارشکنی بیش از ارزش شکنی گرایش دارد؛ و به همین دلیل نسبت به جرم گسترش معنایی بیشتری دارد.
علل بزهکاری از نظر جامعهشناسان
یکی از نخستین انسانشناسان فرانسوی، بروکا مدعی کشف ویژگیهای در جمجمه و مغز بزهکاران گردید که آنها را از افراد پیرو قانون متمایز میساخت. جرمشناس ایتالیایی سزار لومبروزو، که در سالهای دهه ۱۸۷۰ کار میکرد، ادعا مینمود که بعضی افراد با تمایلات بزهکارانه متولد میشوند و در حقیقت روی آوردن به بزهکاری در آنها؛ نوعی بازگشت به اصل یا انسان ابتداییتر است.
او معتقد بود انواع بزهکاران را میتوان از روی شکل جمجمه تشخیص داد. لومبروزو میپذیرفت که یادگیری اجتماعی میتواند بر تکامل تمایلات بزهکارانه تأثیر بگذارد اما بزهکاران را از نظر زیستشناختی ناقص میدانست.
ریچارد داگدیل، برای بررسی رفتار بزهکارانه به شجره نامههای خانوادگی توجه نشان داد تا تفاوت در تمایلات ارثی نسبت به بزهکاری را نشان بدهد.
اندیشه ارتباط میان ساختمان زیستی و بزهکاری در مطالعات ویلیام شلدن در سال ۱۹۴۰ از سر گرفته شد. شلدن سه نوع اصلی ساختمان بدنی انسان را متمایز کرد و مدعی گردید که یکی از آنها مستقیماً با بزهکاری ارتباط دارد. شلدن نوشت که انواع دارای ماهیچههای قوی و فعال بیش از افراد دارای ساختمان بدنی لاغر یا افراد فربه؛ احتمال دارد که بزهکار شوند. مطالعات دیگری که جان گولک انجام داد؛ یافتههای نسبتاً مشابهی را تأیید کرد.
آرتون هوربرت تمایلات بزهکارانه را با گروه خاصی از کروموزومها در توارث ژنتیکی مربوط ساخته است. هوربرت ادعا کرده است که بزهکاران یک کروموزوم Y اضافه داشتهاند. بر اساس فرضیه هوربرت، ساختمان ژنتیک افراد در تحریک پذیری و پرخاشگری آنها نقش دارد.
اما دیدگاه جامعهشناسی؛ به نهادهای اجتماعی و ارتباطات توجه دارد. جوامع امروزی خرده فرهنگهای خاص همنوایی دارند که ممکن است رفتار خارج از آن رفتار بزهکارانه تلقی شود. در حقیقت بزهکاری نوعی کجروی و جرم نوعی از بزهکاری است که شدت بیشتری را در بر میگیرد. جرم به تفاوت ارتباطات مربوط میشود؛ و محیطهای اجتماعی که مشوق فعالیتهای غیرقانونی هستند آن را ترویج میکنند؛ در حالی که بیهنجاری، بزهکاری را شکل میدهد. طبقه بندی رفتار کجروانه از ضعیف به شدید عبارت است از بدعت گذاری، شعائرگرایی، انزواگرایی، هنجارشکنی، تخلف، بزهکاری و جرم.
بزهکاری نوجوانان
ریچارد کلووارد و لوید ایر نخستین کسانی بودند که باندهای نوجوانان بزهکار را مورد مطالعه قرار دادند. آنها استدلال کردند که این باندها در جماعتهای خرده فرهنگی که احتمال دستیابی به موفقیت از راه قانونی در آن اندک است؛ به وجود میآیند؛ بنابراین اکثر بزهکاران نوجوان در اجتماعات اقلیت محروم هستند. اعضای باندها برخی جنبههای مطلوبیت موفقیت مادی را میپذیرند؛ اما این ارزشها از طریق خرده فرهنگهای اجتماع محلی پالایش میشوند.
در محلاتی که شبکههای بزهکاری سازمان یافته وجود دارند؛ بزهکاریهای کوچک مانند دزدی؛ به زندگی تبهکاری بزرگسالان هدایت میشود. در مناطقی که این گونه شبکهها یافت نمیشوند بزهکاری باندهای نوجوانان معمولاً شکل نزاع و وحشیگری به خود میگیرد، زیرا فرصت اندکی برای اعضای باند وجود دارد تا به صورت جزئی از شبکههای بزهکاری بیرون آیند.
افرادی که نمیتوانند با نظم اجتماعی مشروع یا با خرده فرهنگهای بزهکار روبه رو شوند معمولاً به انزواگرایی مبتلا میشوند و گرفتار اعتیاد به مواد مخدر خواهند شد. کار کلوووارد و آلبرت کهن در مورد خرده فرهنگهای بزهکاری مطالعاتی داشتند که نشان داد شخص بزهکار معمولاً موقعیت فرودست خود را در درون نظم اجتماعی تشخیص میدهند و به جای هنجارفرستی، هنجارشکنی و به جای ارزش شکنی، هنجارشکنی را برمی گزیند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد