بعضی اوقات فکر و خیالها ناشی از ویژگیهای شخصیتی افراد است که ممکن است از کودکی با آنها همراه باشد و اصلا نتیجه ناملایمات زندگی نباشد.
شیوههای متعددی برای غلبه بر فکر وخیال شدید وجود دارد. البته رها شدن از بند فکر و خیال شدید کار دشواری است. با وجود تارهای محکمی که فکر و خیالها به دورمان میپیچند و ما را گرفتار میکنند، باید به خودمان کمک کنیم. اگر نمیخواهیم این فکر و خیالهای شدید و وحشتناک ما را بیش از پیش در کام خود فروببرند و روح ما را فرسوده کنند، باید خودمان را از بند آنها رها کنیم که البته این کار سادهای نیست.
اگر دیدیم داریم به خودمان میگوییم من برای هیچ کاری انگیزه ندارم یا اینکه هیچ یک ازاین کارها به من کمک نمیکند، بدانیم که خلق و خو و جریان فکر و خیال ما باعث به وجود آمدن چنین احساسی شده است.
تحقیقات نشان داده که اولین گام مهم و اساسی برای رسیدن به احساس آرامش و بهبودی، شکستن چرخه فکر و خیال شدید، بیانگیزگی و رخوت است.
به خودمان استراحت بدهیم
یکی از سادهترین و البته مهمترین شیوهها برای رها کردن خود از بند فکر و خیال شدید این است که ذهنمان و فکرمان را متوجه چیزهای خوب و خوشایند بکنیم و در نتیجه به ذهن خود استراحت بدهیم. تحقیقات نشان داده حتی وقتی افراد را به مدت هشت دقیقه با فکرهای مثبت و سازنده مشغول کردهاند و به این شکل حواسشان را از عالم فکر و خیال دور ساختهاند، تاثیر بسیار فوق العادهای بر جای میگذارد و چرخه افکار تکراری را در هم میشکند.
از این مهمتر پاره کردن بند فکر و خیال شدید از طریق معطوف کردن حواس روی چیزهای مثبت و خوشایند است. اگر چه پرت کردن حواس افراد به صورت مثبت و خوشایند موجب میشود دستکم برای مدت کوتاهی از شر خلق و خوی منفی و فکر و خیال شدید رها شوند و تسکین بیابند، اما در مجموع به وسیله تقویت و افزایش توانایی افراد در زمینه حل مشکلاتی که به فکر و خیالشان منجر شده زمینه مناسبی برای آرامش خاطر درازمدت فراهم میشود.
بلند شویم و کاری انجام دهیم
تحقیقات نشان داده در این مواقع آن دسته از عوامل پرت کردن حواس و منحرف کردن جریان ذهن که به تمرکز و فعالیت نیازمند هستند در پاره کردن ریسمان فکر و خیال شدید بیشترین نقش را دارند.
در این مواقع از جای خود بر خیزیم و قدم بزنیم این عامل حواس پرتی نوعی فعالیت و تحرک میباشد و میزان افسردگی افراد را به شکل ملموسی کاهش میدهد و با تغییر روحیه، از میزان فکر و خیالمان کاسته میشود. اگر بتوانیم برای چند دقیقه ذهن خود را منحرف کنیم و جلوی فکر و خیالمان را بگیریم، ذهن ما فرصت کافی خواهد داشت تا دیگر واژهها یا عبارتهایی که میتواند فاصله ما را از فکر و خیال بیشتر کند، بررسی کند. چنانچه مشاجره با شخصی را مدام مرور کنیم، به خاطرش حسابی خودمان را درگیر کنیم و بگوییم من به او اجازه نمیدهم کنترل افکارم را به دست بگیرد و پیروز بشودروند موجود را در مسیر درست هدایت کردهایم.
فاصله گرفتن از فکر و خیالهای خشم آلود به این معنی نیست که ما تسلیم شرایط شویم یا به درخواستهای دیگران تن بدهیم، در واقع با دور شدن از جریان فکر و خیال، دیگر نمیخواهیم آن افراد فکرمان را مشغول و روحیهمان را خراب کنند. پس از اینکه تا حدی از کشمکش و تضاد درونی دور شدیم، میتوانیم با قوای ذهنی بالاتری آن مساله را از نو ارزیابی و برای حلش راه حل خوبی پیدا کنیم. یکی دیگر از راههای متداول رها شدن از جریان فکر و خیال شدید صحبت کردن با یکی از اعضای خانواده یا دوستی صمیمی و قابل اعتماد است و اگر فردی که با او صحبت میکنیم ما را درک کند و بپذیرد این فرد موجب غلبه ما بر جریان فکر و خیال شدید میشود در چنین وضعیتی میتوانیم افکار خود را بهتر سر و سامان دهیم.
>> آرمان