شما هم شنیدهاید که میگویند: «الوعده وفا»؟ اگر یادتان باشد 2 هفته پیش که با پیشنهاد ما از سیاهکل گذشتید، رسیدید به لونک و آخر هفته را آنجا گذراندید، همان وقت بود که از اهالی شنیدید کمی جلوتر دشتی سبز و زیبا و بهشت گون است که به آن میگویند دیلمان ضرر نمیکنید اگر سری به آنجا بزنید، اما شما قرص و محکم جلویشان درآمدید که «نه! چاردیوارینویسها گفتهاند از لونک جلوتر نرویم تا سوژه بعدیشان لو نرود چون دیلمان را قرار است خودشان به همین زودیها معرفی کنند.» خب! الوعده وفا!
نام دیلمان از طایفهای به نام دیلم که در این منطقه ساکن بودهاند، گرفته شده است. دیلمان، دشتی است وسیع و همیشه بهاری که آسمانش را ابرهای خنک و خپل و بارانی، تنگ در آغوش گرفتهاند و میلی به دل کندن ندارند، در کنار روستایی که ساکنانش زمستانها حدود 50 خانوار میشوند و تابستانها به 2 هزار نفر میرسند.
گرچه دیدنیترین بخش دیلمان همان دشت سبز و خنک آن است، اما دیدن روستای آن هم خالی از لطف نیست.
اگر به دیلمان سفر کنید، شک نکنید که طوری از ترکیب رنگها و راحتی لباسهای محلی ساکنانش خوشتان میآید که وسوسه میشوید آنها را یک بار هم که شده در شهر خودتان امتحان کنید. مردان دیلمانی در زمستانها لباس ولایتی (کت و شلوار پشمی) و در تابستانها، لباس نرم (لباسهای خنک و نخی) میپوشند. زنهای دیلمانی هم، مثل همه زنهای گیلکی گالش به پا میکنند، دامنهای پرچین و پرگل و بوته میپوشند و جلیقههای کوتاهی به تن دارند که سمت چپ همهشان، یک جیب دوخته شده است.
