کودکی را تصور کنید که با هزار شوق و ذوق به مدرسه می‌رود، دوست دارد همه کتاب‌های قصه‌اش را بخواند و برای خواندن و نوشتن، ولعی شیرین دارد، اما همین کودک وقتی از مدرسه به کانون خانواده برمی‌گردد، ذوق و شوق علم‌آموزی‌اش خاموش می‌شود؛ چون کسی از دلیل اشتیاق او آگاهی ندارد، چون پدر و مادری دارد که کاملا بیسواد هستند.
کد خبر: ۵۲۷۰۴۸

این وضع فقط حکایت چند دانش‌آموز ایرانی نیست، بلکه به گفته معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی کشور، هم‌اکنون بیش از یک میلیون و 500 هزار دانش‌آموز ایرانی، والدینی بی‌سواد دارند.

محمد مهدی‌زاده، در حالی روز گذشته از وجود این حجم عظیم از دانش‌آموزان در معرض آسیب خبر داد که براساس آمارها، بالغ بر ده میلیون شهروند ایرانی بالای شش سال، سواد خواندن و نوشتن ندارند.

اگرچه لزوم سوادآموزی این جمعیت ده میلیونی، به‌عنوان ضرورتی انکارناپذیر در مسیر توسعه پایدار کشور شناخته می‌شود، اما بی‌شک نمی‌توان انتظار داشت که در یک فرآیند کوتاه‌مدت، همه این افراد را باسواد کرد، ولی می‌توان با اولویت‌بندی آموزش بی‌سوادان کشور، از سرایت مشکلات آموزشی به سایر اعضای خانواده نیز جلوگیری کرد.

در واقع نظام آموزشی کشور باید به سمتی پیش برود که سوادآموزی والدین بی‌سوادی که فرزندان دانش‌آموز دارند در اولویت قرار بگیرد، زیرا این فرزندان بشدت مستعد ترک تحصیل هستند و حتی برخی از این والدین به‌دلیل ناآگاهی از مزایای درس خواندن، مانع ادامه تحصیل فرزندانشان می‌شوند.

البته نمی‌توان گفت که همه والدین بی‌سواد با ادامه تحصیل دانش‌آموزانشان مخالفت می‌کنند و حتی خیلی از همین والدین برای ادامه تحصیل فرزندشان رغبت زیادی دارند، اما هم این گروه از پدر و مادرها و هم مسئولان نظام آموزشی کشور باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که ادامه بی‌سوادی والدین، ناخودآگاه انگیزه ادامه تحصیل یک میلیون و500 هزار دانش‌آموز ایرانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، زیرا هر چه که باشد پدر و مادر در هر جامعه‌ای، به عنوان اولین الگوی عملی و عینی دانش‌آموزان کودک و نوجوان به حساب می‌آیند.

امین جلالوند ‌/‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها