گذشت آن روزگاری که نبض تئاتر در خیابان لاله‌زار می‌تپید. روزگار پچ‌پچ‌های تماشاچیان از دیدن بازی‌های روی صحنه و ولو شدن سرخوشانه‌شان بر سنگفرش‌های خیابانی که آنها را بعد از خستگی یک روز کاری به دیدن تئاتر دعوت می‌کرد. حالا دیگر اگر گذرمان به خیابان لاله‌زار بیفتد، می‌رویم تا حجمی از نور، سیم و مفتول بخریم تا با لوستری خانه‌مان را روشن کنیم، می‌رویم تا حسرت بخوریم؛ خیابانی که روزگاری مهم‌ترین محل تفریحی ـ هنری مردم تهران و منشا تحولات فکری روشنفکری و دموکراسی‌خواهانه در ایران بود؛ حالا سال‌هاست که بورس لوستر و لوازم برقی شده است.
کد خبر: ۵۱۰۷۶۱

ماجرا از آنجا آغاز شد که ناصرالدین شاه به فرنگ می‌رود. پس از بازگشت، به خیال احداث خیابانی مانند شانزه‌لیزه در پاریس، دستور می‌دهد که از میان باغ مصفای لاله‌زار خیابانی بکشند و زمین‌های اطراف خیابان نیز میان «مقربین درگاه» تقسیم می‌شود. این خیابان بعدها لاله‌زار نام گرفت. خیابانی که در آن پانزده سینما و چند تئاتر و تماشاخانه فعالیت داشت. تئاتر پارس، تماشاخانه گبومر و روسیخان، تماشاخانه گیتی (صادقپور)، تماشاخانه تفکری، تئاتر دهقان، تئاتر نصر و... . بعدها در دوره پهلوی خوانندگان موسیقی عامیانه ایران همگی در لاله‌زار روی صحنه می‌رفتند. حالا اما خیابانی با آن قدمت تاریخی و فرهنگی، به خیابانی عاری از نمودهای فرهنگی تبدیل شده است.

زیبایی‌شناسی شهر و معماری هر جامعه‌ای برخاسته و برگرفته از هنر، باورها، تخیلات و خاطره‌های آن جامعه است. هیچ ساخته‌ای به اندازه کالبد شهری یک جامعه بر انسان تاثیر نمی‌گذارد. تجربه شهرنشینی مهم‌ترین تجربه بشری محسوب می‌شود و بخش زیادی از خاطرات انسان‌ها در فضاهای شهری شکل می‌گیرد. خیابان لاله‌زار نیز یک دستاویز برای حفظ هویت و میراث باقی مانده یک شهر است که حتی با ورود انگاره‌های مدرن معماری و شهرسازی نیز باید پابرجا بماند. این چیزی است که یک شهر و ‌یک انسان شهری را دارای هویت می‌کند، هویتی که البته با تغییرات تحمیلی فعلی انگار در حال از بین رفتن است.

مهراوه فردوسی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها