گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز

سقوط اسرائیل موانعی‌که برداشته شد

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «هراس آمریکا از باتلاق سوریه»،«سقوط اسرائیل موانعی که برداشته شد»،«روز قدس،بیداری اسلامی و رهایی فلسطین»،«روز قدس پیوند آزادیخواهان با رنج‌دیدگان فلسطینی»،«تلخی‌ها و تجلی نوعدوستی در زلزله آذربایجان»،«به مردم اعتماد کنید»،«روزقدس هر سال متفاوت با سال قبل»،«قدر اسطوره‌های خود را بدانیم»،«اقتصاد مقاومتی؛ رمز شکست تحریم‌ها»و...که تعدادی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۴۹۵۶۱۱

جام جم:هراس آمریکا از باتلاق سوریه

«هراس آمریکا از باتلاق سوریه»عنوان یادداشت روز روزنامه جام جم به قلم کترسیدمحمد حسینی است که در آن می‌خوانید؛باراک اوباما در سال 2007، درست یک سال قبل از ورودش به کاخ سفید، در انتقاد به حمله آمریکا به عراق، دو راهبرد نظامی را برای آمریکا تعریف کرده بود. اولین راهبرد نظامی، جنگ گزینشی(War of choice) و از دیدگاه وی حمله نئومحافظه‌کاران به عراق در سال 2003 نمونه این راهبرد نظامی بود.

راهبرد دوم، جنگ ضروری (War of necessity) نام گرفت که از دیدگاه اوباما، حمله به افغانستان براساس این راهبرد تبیین می‌شود. اوباما حمله به عراق را نادرست و حمله به افغانستان را اقدامی درست خوانده بود چرا که افغانستان پایگاه اصلی و آدرس اصلی القاعده بود، افکار عمومی و جامعه بین‌الملل اقدام نظامی آمریکا را علیه طالبان هضم می‌کرد و مهم‌تر آن‌که جنگ افغانستان یک جنگ ضروری بود و از دیدگاه اوباما، الزامات مبارزه با تروریسم، این تهاجم نظامی را توجیه می‌کرد.

اوباما با ورود به کاخ سفید اعلام کرد سیاست خارجی‌دولتش دوری از یکجانبه‌گرایی و براساس استفاده از ظرفیت‌های نهادهای بین‌المللی و هم‌پیمانان آمریکا خواهد بود تا اهداف کلان آمریکا در سیاست خارجی را محقق کند. دیدگاه نظامی او نیز مبنی بر نفی جنگ گزینشی و تأئید جنگ ضروری، در وزارت دفاع آمریکا حاکم شد.

راهبرد آمریکا در بحران سوریه در چارچوب همان سیاست خارجی اوباما در سال 2008 تعریف شده است. در این چارچوب آمریکا تلاش می‌کند به طور آشکار وارد جنگ نشود بلکه با ایجاد اجماع بین‌المللی علیه بشار اسد و با کمک هم‌پیمانان منطقه‌ای خود، جنگ نیابتی علیه سوریه را ادامه دهد.

در این مسیر اتحادیه عرب و کشورهایی نظیر قطر و ترکیه، نقش آوانگارد را برای آمریکا ایفا می‌کنند. هدف حداقلی آمریکا در سوریه تداوم بی‌ثباتی با حاکمیت نیم‌بند بشار‌اسد و هدف حداکثری و عالی آمریکا، سقوط اسد و جایگزینی حکومتی همراه با آمریکا است.

برای دولت اوباما اما ادامه جنگ نیابتی در سوریه یک خط قرمز دارد و آن زمانی است که ارتش سوریه بتواند بر معارضان پیروز شود و بخصوص کنترل کامل حلب را در دست بگیرد. در صورت شکست معارضان در حلب، ممکن است راهبرد نظامی اوباما در سوریه از جنگ نیابتی به جنگ ضروری تغییر پیدا ‌کند و مداخله آشکار نظامی در سوریه ضرورت ‌یابد.

دولت اوباما تلاش می‌کند تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وارد مداخله آشکار نظامی در سوریه نشود از این رو تلاش می‌کند تا معارضان تحلیل‌رفته سوری را با کمک متحدان منطقه‌ای خود و بخصوص ترکیه تقویت کند. تحرکات اخیر دیپلماتیک جبهه‌غربی ـ عربی علیه سوریه را باید در این چارچوب تبیین کرد.

آنها نگران شکست معارضان سوری هستند پس کمک‌های مالی و تسلیحاتی خود را آشکارتر از گذشته نشان می‌دهند و برای مداخله احتمالی نظامی در سوریه برنامه‌ریزی می‌کنند. سفر اخیر وزیر امورخارجه آمریکا به ترکیه به همین منظور صورت گرفت. هیلاری کلینتون اعلام‌کرد آمریکا و ترکیه در حال بررسی طرح‌هایی برای حمایت از مخالفان دولت سوریه هستند.

او در استانبول اعلام کرد هر دو کشور در حال آماده شدن برای واکنش مناسب در صورت سرنگونی احتمالی دولت بشار اسد در سوریه هستند اما صحنه بازی در سوریه به ما می‌گوید که این دو کشور در واقع در حال آماده شدن برای واکنش مناسب در صورت سرنگونی معارضان هستند به همین دلیل خانم کلینتون در ادامه می‌گوید: هدف اصلی ما سرعت دادن به (روند) پایان خونریزی و رژیم اسد است.

جبهه غربی ـ عربی تلاش می‌کند تا برای دوری از هزینه‌های سیاسی مداخله نظامی در سوریه، تا جایی که امکان دارد معارضان را در سوریه و بخصوص در جبهه حلب فعال نگه دارد. کمک 82 میلیون دلاری آمریکا به نام پناهجویان و به کام معارضان، آخرین برگه‌های آمریکا برای عدم ورود به باتلاقی به نام سوریه است.

کیهان:سقوط اسرائیل موانعی که برداشته شد

«سقوط اسرائیل موانعی که برداشته شد»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی است که در آن می‌خوانید؛«من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن بهم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند»(صحیفه نور، ج 8، ص 229)

اعلام یک روز در «تقویم اسلامی» به عنوان روز قدس، سرآغاز یک تحول بسیار مهم نه تنها در سرنوشت فلسطین بلکه در سرنوشت جهان اسلام گردید و از این رو حتی بعد از آزادی قدس و فلسطین این روز اهمیت خود را در میان ملل مسلمان حفظ خواهد کرد.

اعلام روز جهانی قدس در روز 16 مرداد 58 در شرایطی انجام شد که کشورهای عربی رسما سلاح مبارزه با رژیم غاصب فلسطین را زمین گذاشته بودند انعقاد قرارداد کمپ دیوید بین رژیم صهیونیستی و مصر در واقع فرو ریختن آخرین دیوار دفاعی عربی در مقابل اسرائیل بود و همه پیش بینی ها از پایان یافتن کشور و ملتی بنام فلسطین حکایت می کرد.

ابتکار حضرت امام خمینی (ره) در نامیدن روزی بنام قدس به این توطئه خطرناک که نه تنها فلسطین بلکه کل جهان اسلام را تهدید می کرد، آسیب جدی وارد نمود وقتی کشور بزرگ ایران به دفاع از فلسطین وارد میدان شد و همه دولت ها و ملت ها را به حضور جدی در صحنه تا محو رژیم غاصب دعوت کرد، جای خالی رژیم های عربی در مبارزه پر شد و نیروی تازه ای به پیکره فلسطین وارد گردید.

راهپیمایی های روز قدس و تظاهرات برائت از مشرکین در مکه که تمرکز خاصی روی موضوع آزادسازی فلسطین داشت به مرور آثار ماندگاری در جوامع اسلامی بر جای گذاشت و یکی دو سال بعد جریان اسلامی از درون سرزمین فلسطین و از بین جوانان شکل گرفت.

سازمانهایی نظیر حماس و جهاد اسلامی با هدف آزادسازی سرزمین فلسطین به وجود آمدند و چند سال بعد (1366) اولین انتفاضه فلسطینی موسوم به «انتفاضه سنگ» شکل گرفت.

با شروع این حرکت پرونده فلسطین از دست گروهها و افراد سازشکار فلسطینی و کشورهای عرب وابسته به آمریکا خارج شد و به دست جوانان و جریانات جدید و در سطح منطقه ای بدست ایران افتاد. این موضوع عملا فلسطین را وارد فضای جدیدی کرد. همزمان با این روند حزب اله در لبنان شکل گرفت که مقابله با اشغالگران قدس را در دستور کار خود داشت. حزب اله توانست ضربات سنگینی را در فاصله سالهای 1363 تا 1379 به رژیم غاصب بزند و برای اولین بار طعم شکست را به این رژیم بچشاند. پیروزی های پی در پی حزب اله این نکته را به اثبات رساند که برای غلبه بر این رژیم می توان روش های جدیدی اتخاذ کرد. تاثیر این پیروزی ها بر فلسطینی ها، احیاء خودباوری بود و از این رو دردسرهای اسرائیل که با پیروزی انقلاب ایران در محیط منطقه ای شروع شده بود در سرزمین های اشغالی به اوج خود رسید.

شروع انتفاضه فلسطینی در درون سرزمین های فلسطین، رویکردهای تهاجمی اسرائیل را به رویکردهای تدافعی تبدیل کرد و در عین حال به ثبات دولت ها و سیاست های این رژیم ضربه جدی وارد نمود در نهایت این روند اسرائیل را واداشت که در سال 1384 از منطقه غزه عقب بنشیند و برگزاری انتخابات فلسطین را در کرانه باختری، قدس-شرقی و غزه بپذیرد. این در حالی بود که تل آویو از یک سو مرزهای کنونی با مصر، لبنان، اردن و سوریه را قبول نداشت و به دوردست ها (نیل تا فرات) می نگریست و از سوی دیگر وجود دولت، کشور و ملتی بنام فلسطین را نافی موجودیت و آینده اسرائیل ارزیابی می کرد.

حرکت دین محورانه فلسطینی ها در داخل به مرور محیط منطقه ای را هم تحت تاثیر جدی قرار داد. مردم عرب وقتی سستی دولت های خود و همزمان استقامت حزب اله و حماس و... را در برابر رژیم صهیونیستی و غرب مشاهده کردند به چند جمعبندی روشن رسیدند؛ 1- می توان بر اراده و ارابه غرب و رژیم صهیونیستی و رژیم های همگرا و یا مشابه آنان پیروز شد حتی اگر دولت ها همراهی نکنند 2- جوانان می توانند محور تحول قرار بگیرند حتی اگر سازمانهای قدیمی با آنان همراه نباشند 3- مقاومت جوانان در برابر رژیم های مورد حمایت آمریکا به پیروزی قطعی می رسد حتی اگر همه عوامل مادی در خدمت این رژیم ها باشند.

انتفاضه لبنان و فلسطین و بخصوص نتایج حیرت آور دو جنگ 33 و 22 روزه، نیروهای فراوانی را در سطح مجامع جوان جهان عرب وارد میدان کرد و امواج تحول جهان عرب را در بر گرفت. اولین نشانه های تحول روحی جوانان در یمن نمودار گردید. جوانان حوثی در استانهای صعده، عمران و حجّه با شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل و النصر للاسلام وارد میدان شدند و در شش جنگ در فاصله سالهای 1382 تا 1388 رژیم وابسته علی عبداله صالح را شکست دادند. آنان بخصوص در جنگ ششم - در فاصله شهریور تا بهمن 88- آنچنان رشادت به خرج دادند که صالح ناچار به استفاده از نیروی زرهی و هوایی عربستان و اردن گردید و با این وجود نتوانست نیروهای حوثی را مهار گرداند و دخالت عربستان هم منجر به از دست دادن حدود 35 پایگاه و پادگان مرزی خود شد. حوثی ها در یمن در حالی به پیروزی رسیدند که امکان دریافت هیچ کمکی از خارج نداشتند چرا که استانهای صعده، حجه و عمران از شمال در محاصره عربستان و از غرب، جنوب و شرق در محاصره رژیم یمن بودند و صهیونیست ها به همراه عربستان، اردن و مصر بشدت دریای سرخ را برای اینکه هیچ کمکی به حوثی ها نرسد، تحت کنترل داشتند ولی با این وجود جنگ فقط زمانی به پایان رسید که صالح شرایط حوثی ها را پذیرفت!

حدود 10ماه پس از پیروزی حوثی ها بر رژیم صالح در یمن، حرکت جوانان در تونس شروع شد و به فرار بن علی انجامید. رژیم بن علی به خوبی می دانست که قوی تر از رژیم صالح نبوده و لذا قادر به مقاومت نیست از این رو حدود یک ماه پس از آغاز نهضت جوانان، فرو پاشید. دامنه حرکت جوانان 10روز پس از فرار بن علی به مصر رسید و ظرف سه هفته تومار رژیم مستحکم مبارک را درهم پیچید. این در حالی بود که مبارک از پشتیبانی منسجم و نسبتا قاطع نزدیک به 5/2میلیون نفر نیروی امنیتی، نظامی و پلیس برخوردار بود و غرب با قاطعیت و حساسیت تمام از رژیم او حمایت می کرد و این حکایت در جاهای دیگر ادامه پیدا کرد و هنوز ادامه دارد و بدون تردید در ابعاد و دایره گسترده تر ادامه خواهد یافت.

اگر از منظری تاریخی و با نگاه به ریشه ها به صحنه تحولات کنونی منطقه عربی نگاه بیاندازیم درمی یابیم که خشت اول تحول را انقلاب ایران شکل داد و اعلام روز جهانی قدس و دعوت مسلمانان به بازیابی هویت خود نقش اساسی در گسترش فکر «مقاومت» داشته است. در این بین فلسطین نقش دوجانبه ای را ایفا کرده است از یک سو مظلومیتی که بر فلسطینی ها بخصوص در سه دهه گذشته رفت مظلومیتی بود که نه تنها رژیم صهیونیستی و آمریکا بلکه رژیم های عرب منطقه -بخصوص رژیم سابق مصر و رژیم عربستان- به وجود آورده اند و از این رو مقابله با ظلمی که بر فلسطینی ها می رود منوط به مقابله با رژیم های عرب هم پیمان رژیم صهیونیستی گردید و از سوی دیگر در اذهان جوانان عرب دفاع از آرمان فلسطین نه فقط به معنای آزادسازی فلسطین بلکه آزادسازی همه سرزمین های اسلامی از سیطره غرب و رژیم صهیونیستی تلقی شد. با این وصف بیراه نیست اگر بگوییم همه چیز از اعلام یک روز خاص به نام روز قدس آغاز گردید.

حضرت امام خمینی(ره) فلسطین و قدس را از چند منظر مورد توجه قرار دادند. یک منظر خود فلسطین و قدس بعنوان قطعه ای از پیکره اسلام که به تصرف کفار درآمده و بر همه مسلمانان واجب است که برای آزادسازی آن خود را مجهز نمایند. منظر دیگر امام، فلسطین و قدس بعنوان عامل وحدت بخش جهان اسلام در برابر سیطره غرب بود. امام علاج واقعی جهان اسلام را در اتحاد و اتفاق می دانستند و ندا می دادند که: «ای قطره های جدا از اقیانوس قرآن به این اقیانوس الهی متصل شوید تا چشم طمع جهانخواران از شما ببرد.»

(صحیفه نور، ج17، ص 30) و از همین رو می فرمودند روز قدس فقط روز فلسطین نیست بلکه روز جهان اسلام است. منظر دیگر امام این بود که اشغال فلسطین همه ماجرا نیست بلکه مقدمه اشغال و یا سیطره غرب بر همه جهان اسلام است و «دولت های بزرگ با ایجاد اسرائیل دنبال این نقشه اند که تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت فلسطین دچار کنند.» (صحیفه نور، ج1،ص 193)

امام از منظر دیگر در بحث آزادی فلسطین، دولت ها را سد راه و نه همراه می دانستند و بر شکستن این سدها تاکید داشتند و از منظر دیگر، امام، غرب و بخصوص آمریکا را عامل اصلی پیدایی و تداوم حیات رژیم غاصب می دانستند و معتقد بودند از میان بردن رژیم صهیونیستی منوط به از میان رفتن نفوذ غرب در ممالک اسلامی است.

... و امروز 33 سال از روزی که امام روز قدس را در تقویم اسلامی به ثبت رساندند می گذرد. امروز بیش از هر زمانی آزادسازی فلسطین محتمل و نزدیک شده است. چرا که مسلمانان به وحدت حول محور فلسطین نزدیک شده اند، رژیم های هم پیمان غرب بطور جدی تضعیف شده اند، بیداری مسلمانان در برابر نقشه های غرب بالا رفته است. از نفوذ غرب و بویژه آمریکا در کشورهای اسلامی بشدت کاسته شده و جوانان بی توجه به موافقت یا مخالفت دولت های خود وارد صحنه دفاع از فلسطین و استقلال سایر کشورهای اسلامی شده اند و جدای از این دلایل رژیم صهیونیستی در درون با چالش جدی مواجه گردیده است.

براساس آمارهای رژیم صهیونیستی، جمعیت یهودیان در فلسطین اینک به 5/4 میلیون نفر رسیده است و حال آنکه براساس گزارش هایی که بعضا در مطبوعات چاپ تل آویو هم درج شده اند، از این تعداد حدود 5/1میلیون نفر دارای تابعیت دوگانه اند یعنی هم زمان شهروند دو کشور به حساب می آیند و در واقع 5/1میلیون نفر از یهودیان اسرائیلی در طول سال در خارج از سرزمین فلسطین زندگی کرده و بین یک تا 4 هفته در سال در این سرزمین زندگی می کنند بنابراین جمعیت واقعی یهودی دولت غاصب اسرائیل از 3 میلیون نفر تجاوز نمی کند.

این در حالی است که همین الان مجموعه فلسطینی هایی که در 27 هزار کیلومتر مربع مساحت سرزمین فلسطین زندگی می کنند از مرز 5/4میلیون نفر فراتر می روند که در این بین بیش از یک میلیون نفر از آنان در سرزمین های 1948 زندگی می کنند. بنابراین اگر شهروندان ساکن هویت یک سرزمین را معین می کنند، فلسطین علیرغم آنکه حدود 5 میلیون نفر از ساکنان طبیعی خود را در فاصله سالهای 1948تا 1967 از دست داده است اما کماکان دارای اکثریتی عرب و مسلمان است.

خراسان:معادلات حلب سناریوی اجلاس مکه را ناتمام گذاشت

«معادلات حلب سناریوی اجلاس مکه را ناتمام گذاشت»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم محی الدین ساجدی است که در آن می‌خوانید؛اجلاس فوق العاده سران سازمان همکاری های اسلامی که از بامداد چهارشنبه در مکه آغاز شده است امروز با صدور بیانیه ای نهایی که انتظار می رود تصمیم گیری درباره تعلیق عضویت سوریه در سازمان همکاری های اسلامی یکی از بندهای آن باشد به کار خود پایان می دهد. قطعا برای ارزیابی دقیق این نشست باید منتظر بود تا بیانیه پایانی این اجلاس صادر شود.

اگر در این اجلاس تعلیق عضویت سوریه به تصویب برسد این نخستین بار خواهد بود که یک کشور اسلامی از مجموعه کشورهای اسلامی منزوی می شود اقدامی که به نوعی درخواست غیررسمی برای تغییر رژیم در سوریه تلقی می شود. عربستان و برخی کشورها که در جبهه ضد سوری قرار دارند حساب ویژه ای بر روی تحولات جاری در سوریه و به ویژه حلب باز کرده بودند و تصورشان بر این بود که مخالفان بشار اسد تا زمان برگزاری اجلاس مکه می توانند کار در حلب را یکسره کنند.

براساس سناریویی که به ظاهر بسیاری آن را تایید می کنند قرار بوده منطقه حلب به عنوان «منطقه آزاد شده» اعلام شود سپس در این منطقه دولت موقت اعلام موجودیت کند همزمان آمریکا و گروهی از کشورها که به نام دوستان سوریه معروف هستند دولت موقت را به رسمیت بشناسند و در ادامه دولت موقت خواستار برقراری منطقه پرواز ممنوع شود آن موقع زمانی که کشورهای اسلامی تشکیل جلسه می دهند خیلی ازمشکلات سوریه حل شده و اجلاس مکه این امکان را به عربستان سعودی و برخی کشورهای دیگر می داد که خواستار به رسمیت شناختن دولت موقت شوند اما گویا برتری و توفق ارتش سوریه در دمشق و حلب و بیرون راندن نسبی مخالفان مسلح از این مناطق برخلاف پیش بینی ها بوده و چینش پازل هایی از سناریوی مذکور را با وقفه و تغییر مواجه کرده است.

مطرح شدن پیشنهاد تعلیق عضویت سوریه در سازمان همکاری های اسلامی به نظر یکی از این تغییرات می باشد. موضوع دیگری که درباره اجلاس مکه باید به آن اشاره کرد پیشنهاد ملک عبدا... پادشاه عربستان برای تشکیل مرکز و دبیرخانه مشخصی در ریاض برای گفت وگو میان مذاهب و فرق اسلامی به منظور نزدیک کردن دیدگاه های این مذاهب می باشد.

از مقام عالیرتبه کشوری که شیوخ وهابی آن دیگر مذاهب و فرقه های اسلامی را به رسمیت نمی شناسند چنین پیشنهادی البته جای تعجب و خوشبختی دارد اما نباید از نظر دور داشت که چنین اقدامی می تواند یک گام برای نزدیک شدن به شیعیان داخل عربستان که این روزها در منطقه الشرقیه وقطیف با اعتراض های پیاپی خود چالش جدی را برای حاکمان آل سعود پدید آورده اند تلقی شود.

سران کشورهای اسلامی در اجلاس مکه عکس های یادگاری زیادی با یکدیگر گرفتند اما باید منتظر ماند که چه اتفاقی در آینده رقم خواهد خورد چرا که به صورت معمول سران کشورهای اسلامی تا به حال به صورت جمعی قدم هماهنگ و مثبتی برای جهان اسلام برنداشته اند. 

جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته

«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می‌خوانید؛ماه مبارک رمضان سومین دهه خود را نیز سپری می‌کند و سفره ضیافت الهی که در این ماه به روی بندگان گشوده شده بود، رفته رفته، دامن کشان از کف می‌رود. آخرین شب از لیالی قدر نیز گذشت به این امید که خداوند رحمان ما را در پناه رحمت واسعه‌اش آمرزیده باشد ولی چه کنیم که هنوز بیش از آنکه تهدیدهای خارجی، نظام را در معرض مخاطره قرار داده باشد، هواهای نفسانی و ندانم کاری‌ها، دشمن درجه اول ماست.

هر چند نمی‌توان از خصومت و دسیسه گری‌های دشمن خارجی غافل نشست که در هر لحظه به فکر براندازی نظام بوده و همه نیرو و توان خود را نیز به کار انداخته است ولی منیت‌ها، قانون شکنی‌ها، بی‌تدبیر یها و منفعت طلبی‌های وحدت شکن داخلی، وفاق و منافع ملی را در معرض تهدید قرار داده و همچون تیری به پهلوی این ملت وارد می‌شود. پس اینک که در روزهای واپسین ماه رمضان بسر می‌بریم و وقت به شدت تنگ است، دلسوزان نظام باید با استفاده از قدرت معنوی و اخلاقی این ماه، جامعه را به وحدت، مدارا، حلم، معرفت و اخلاق رهنمودن شده و بنیه معنوی ملت را برای مقابله با توطئه‌های خارجی افزایش دهند.

سالهاست که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان که امروز در آستانه آن قرار داریم، به نماد بیداری جهان اسلام و همبستگی ملتها با مردم مظلوم فلسطین تبدیل شده است. سال 58، درست چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با شروع دور تازه‌ای از جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی، امام خمینی طی پیامی، روز جمعه آخر ماه مسلمین جهان را به همبستگی اسلامی در این روز بزرگ فرا خوانده و آن روز را، روز "حیات اسلام" نامیدند.

از آن پس همه ساله شاهد برگزاری راهپیمایی‌های گسترده مردمی در آخرین جمعه ماه رمضان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی اگر رژیم‌های حاکم بر آنها، اجازه برگزاری تظاهرات مردمی را بدهند، هستیم که با شعارهای کوبنده مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، خواستار رهایی بیت المقدس از چنگال نظام صهیونیستی می‌شوند و با حضور پرشور خویش، حمایت شان را از مردم فلسطین و مبارزات آنان تا آزادی قدس شریف اعلام می‌کنند.

از این رو ملت ایران، فردا همگام با دیگر ملتهای مسلمان، با قلوبی سرشار از عطر روحبخش بهار قرآنی و مالامال از فیوضات ضیافت رحمانی، با حضور پرشور خویش، اقتدار و عظمت مسلمانان را به نمایش خواهد گذاشت و به استکبار جهانی و خائنان به آرمانهای فلسطین که امسال به نحو مرموزانه‌ای به دنبال به فراموشی سپردن موضوع فلسطین و خارج کردن آزادی قدس از دستور کار مسلمانان جهان و پیش کشیدن موضوع انحرافی مبارزه با دولت سوریه به عنوان خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی هستند، خواهند فهماند که مسلمانان جهان هرگز از اصول و آرمانهای خود که آزادی قدس شریف از چنگال صهیونیست‌های غاصب است، دست نخواهند کشید و به مبارزان فلسطینی این پیام را می‌دهند که در مبارزه علیه اشغالگران قدس شریف، تنها نیستند و تمامی مسلمانان جهان - برخلاف دولتهای سازشکار - همواره یار و یاور آنها خواهند بود.

وقوع زلزله نسبتاً شدید در نخستین روز از هفته جاری در 5 استان شمالغرب کشور بویژه آذربایجان شرقی، قلب ملت ایران را آزاده خاطر و متألم ساخت. در این زمین لرزه که مرکز آن شهر اهر، ورزقان و هریس در استان آذربایجان شرقی بود بیش از 300 تن از هموطنان عزیز جان خود را از دست داده، صدها تن دیگر مجروح شده و چندین روستا به طور کامل تخریب گردید. این زلزله از آنچنان شدتی برخوردار بود که استانهای آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و گیلان را نیز لرزاند.

ناگفته پیداست که ایران بر روی کمربند حوادث و سوانح جهانی قرار گرفته و گسل‌های متعددی از آن عبور می‌کند، به همین دلیل همواره در معرض زلزله‌های نسبتاً شدید قرار دارد که همه ساله تعدادی از هموطنانمان را به کام خود می‌کشد. همه معتقدند که حادثه خبر نمی‌کند و هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد و تنها چیزی که می‌تواند از ابعاد و خسارت بار آن بکاهد، رعایت موارد پیشگیری، مقاوم‌سازی ساختمانها و مدیریت بحران است و این درست همان نقطه‌ای است که ما را بیشتر از دیگر کشورها آسیب‌پذیر کرده است.

درباره کمک‌رسانی و مدیریت بحران این حادثه دلخراش، حرف و حدیث‌ها و روایت‌های متفاوتی وجود دارد که فعلاً جای بحث آن نیست ولی اگر مطمئناً وزارت کشور و دیگر سازمانهای مرتبط و مسئول بتوانند به درستی با حوادث غیرمترقبه برخورد کنند و مدیریت مناسبی بر آن اعمال کنند، قطعاً در تسکین آلام حادثه دیدگان و مرهم دل بازماندگان مؤثر خواهد افتاد.

از موضوعات دیگری که در این واقعه باعث تأثر زلزله زدگان شد، عملکرد نامناسب رسانه ملی در نخستین روز حادثه و بی‌تفاوتی در اعلام خبرهای اولیه زلزله بود که آنقدر ضعیف و غیرقابل توجیه بود که انتقاد همگان را بدنبال داشت. از این رو هر چند مدیران صدا و سیما سعی ردند در روزهای بعد به جبران مافات بپردازند ولی عدم توازن و تعادل در مدیریت اخبار باعث ایجاد افراط‌گری در عرصه خبررسانی گردید.

نکته دیگری که گله مندی زلزله زدگان را باعث می‌شود، وعده و وعیدهای پی در پی مسئولان در رسیدگی به حادثه‌دیدگان، پرداخت کمک‌های مالی و بازسازی در اسرع وقت است که متأسفانه سابقه نشان داده رسیدگی و پیگیری امور بعد از روزهای نخست، فراموش شده و زلزله زدگان به حال خود رها می‌شوند.

در بررسی رویدادهای خارجی،‌ این هفته نیز تحولات سوریه محور اصلی اخبار و گزارش‌های خبری رسانه‌ها بود. درحالی که دولت سوریه بر اکثر مناطق حساس کشور مسلط شده و بحران را مهار نموده، فشارهای خارجی و مداخلات دولت‌های بیگانه شدت گرفته است. در همین راستا، هفته جاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در سفری شتاب زده به ترکیه رفت تا تحولات اخیر و پیامد تحولات سوریه را با مقامات آنکارا به بحث بگذارد.

کلینتون در پایان مذاکراتش با داود اوغلو، همتای ترکیه اش، به طور تلویحی به شکست طرح اخیر برای ساقط کردن دولت سوریه اعتراف کرد. کلینتون در این دیدار، از ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه سخن به میان آورد ولی در عین حال اذعان کرد که شرایط برای آن مهیا نیست. از داخل سوریه نیز گزارش می‌رسد نیروهای دولتی ضمن اینکه شهر حلب را به تصرف در آورده‌اند، راههای مواصلاتی شورشیان را نیز در کنترل گرفته‌اند.

 بازداشت شمار دیگری از تروریستهای تبعه خارجی از جمله ترکیه‌ای و عربستانی در مناطق درگیری، از دیگر تحولات بحران سوریه در هفته جاری بود. چشم انداز آینده سوریه، نشانگر تثبیت قدرت دولت دمشق است که طبیعی است این مسئله خواست دولتهای ضد سوریه نمی‌باشد و آنها را به تحرک برای تشدید توطئه و فشارها واداشته است تا خود را از رسوایی خارج سازند.

این هفته، محمد مرسی رئیس‌جمهور جدید مصر در اقدامی انقلابی، طنطاوی، رئیس شورای نظامی و وزیر دفاع تحمیلی خود را از کار برکنار کرد. این اقدام مرسی که برای طرفهای خارجی غیرمنتظره بود در داخل، با استقبال مواجه شد و هزاران نفر با حضور در خیابانها از مرسی تقدیر کردند. ژنرال طنطاوی، رئیس شورای نظامی مصر، از متحدان نزدیک حسنی مبارک، رئیس رژیم سابق مصر بود که در مسیر انقلاب ملت مصر سنگ اندازی کرد و انحلال مجلس منتخب مردم مصر و افزایش اختیارات نظامیان در صحنه سیاسی، از آخرین اقدامات وی برای مقابله با تحقق انقلاب ملت مصر به شمار می‌رود.

اقدام حساب شده و متهورانه مرسی، نه تنها مسیر انقلاب را هموار نمود بلکه موقعیت و جایگاه خود وی را نیز مستحکم‌تر کرد. رئیس‌جمهور جدید مصر نشان داد که در راه تحقق اهداف انقلاب ملت مصر مصمم است و این مسئله، روح امیدواری در کالبد انقلاب دمید. این حرکت در عین حال نگرانی و ناخشنودی قدرتهای مداخله گر و همچنین رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت. هر چند آمریکایی‌ها کوشیدند نگرانی‌های خود را از تحولات اخیر مصر کتمان کنند ولی مقامات رژیم صهیونیستی به بدتر شدن شرایط و وخیم‌تر شدن اوضاع برای این رژیم اعتراف کردند.

این هفته بسیاری از سران کشورهای اسلامی به دعوت شاه عبدالله در اجلاسی در مکه گردهم آمدند که بحث درباره مسائل مبتلا به جهان اسلام و تلاش در جهت ایجاد اتحاد اسلامی، از اهداف این اجلاس برشمرده شده بود. با اینحال، همانطور که انتظار می‌رفت گردانندگان اجلاس، محور اصلی جلسه را تحولات سوریه و تلاش برای به کرسی نشاندن مواضع جبهه ضد سوری قرار دادند.

این اجلاس، درحالی که با توجه به نزدیکی روز جهانی قدس، وظیفه داشت تا از ظرفیت جلسه موجود برای تحقق آزادی قدس و سرزمین‌های اشغالی استفاده کند، به گونه‌ای انحرافی جلسه را به مجمعی برای حمله به دولت سوریه قرار داد و تلاش کرد سوریه را از عضویت در سازمان کشورهای اسلامی اخراج کند.

با توجه به اتفاقات نشست اخیر، در واقع تصمیمات اجلاس مکه بیش از آنکه در خدمت اهداف جهان اسلام باشد در خدمت تأمین رژیم صهیونیستی بوده و این، واقعیتی تأسف آور است. گردانندگان و متولیان اجلاس مکه چه توجیهی برای بی‌اعتنایی خود به جنایتها و اقدامات تجاوزکارانه صهیونیستها در فلسطین اشغالی و به خصوص علیه هویت و موجودیت قدس به عنوان قبله نخست مسلمانان دارند؟!

کشورهای اسلامی با توجه به توانمندی‌های سیاسی، اقتصادی ظرفیت لازم را برای آزادسازی قدس دارند ولی متأسفانه مقدرات این کشورها هم اکنون دردست کسانی است که دست نشانده قدرتهای استعمارگر هستند و همین مسئله، عامل تداوم مصیبت‌ها و معضلات گریبانگیر ملت‌های مسلمان می‌باشد.

رسالت:روز قدس،بیداری اسلامی و رهایی فلسطین

«روز قدس،بیداری اسلامی و رهایی فلسطین»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می‌خوانید؛روز قدس روز آزادی قبله اول مسلمین جهان و روز یادآوری ستمی تاریخی و جغرافیایی است که بر ملت فلسطین می رود.روز قدس روز پیوند قطره های خروشان دریای بیکران آزادی و روز تبلور عزم و اراده رهایی است.روز قدس مرز جغرافیایی و مکانی نمی شناسد و مطالبه آزادی قدس شریف نیز مطالبه ای فرا جغرافیایی و فرا ملیتی است.مسلمانان همه دنیا و حتی انسانهای آزاده سرتاسر جهان مدتهاست آزادی قدس را فریاد می زنند و آن را به عنوان مطالبه ای اصلی و فراگیر مطرح می سازند. در مورد روز قدس امسال و خصائص این روز لازم است 4 نکته مهم را مدنظر قرار دهیم:

1-راهپیمایی روز قدس امسال در حالی برگزار می شود که خاورمیانه و جهان اسلام روزهای خاصی را سپری می کند .حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر دیگر در راس قدرت قرار ندارد و در کشور تونس نیز نامی از بن علی برده نمی شود.بیداری اسلامی در منطقه همچنان در جریان است و مهره های واشنگتن و تل آویو از معادلات سیاسی و اجرایی بسیاری از کشورها حذف شده اند .

ملت بحرین همچنان در مصاف با آل خلیفه مصمم بوده و قیامهای شرق عربستان نیز نوید دهنده روزهایی پرامید در این کشور است .این در حالی‌است که در فلسطین نیز گفتمان سازش با رژیم صهیونیستی محکوم به شکست بوده و گفتمان مقاومت به عنوان گفتمانی غالب مورد پذیرش افکار عمومی قرار گرفته است.در چنین فضایی گفتمان آزادسازی قدس طرفداران و ارادتمندان زیادی دارد .

اساسا فضای خاورمیانه و جهان اسلام جهت تاکید دوباره بر آزادسازی قدس در قالب راهپیمایی روز قدس آماده است.  این آمادگی در نقطه ای مطلوب قرار دارد .پیوند میان "آزادسازی قدس"و"بیداری اسلامی"نیز پیوندی محکم و اصیل است و اساسا بدون اعتقاد به آزادسازی قدس بیداری اسلامی معنا و مفهومی ندارد.بالعکس این روند نیز صادق است و تا زمانی که ملتها به بیداری اسلامی اعتقاد نداشته باشند نمی توانند ابعاد مفهومی و مصداقی آزادسازی قدس را درک کنند.

2-رژیم صهیونیستی هم اکنون در وضعیت سختی به سر می برد.تظاهرات ساکنان سرزمینهای اشغالی علیه سیاستهای دولت ائتلافی و شکننده بنیامین نتانیاهو ادامه دارد.

ائتلاف احزاب کادیما و لیکود در هم شکسته و شائول موفاز از دولت نتانیاهو جدا شده است .در چنین شرایطی نتانیاهو و ایهود باراک خود را تنها تر از هر زمان دیگری می بینند.مطالبه ساکنان مناطق اشغالی مبنی بر مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی نیز خود به مسئله ای مهم تبدیل شده است .این در حالی‌است که اصلی ترین حامیان تل آویو یعنی ایالات متحده آمریکا ،انگلیس،آلمان و فرانسه به سبب درگیری با بحرانهای مالی قدرت ابراز حمایتهای همه جانبه خود از تل آویو را ندارند.غرب بابت شهرکسازی های غیر قانونی رژیم صهیونیستی و اصرار های نتانیاهو بر ادامه این روند نیز هزینه سختی پذیرفته است .در جریان شهرکسازی ها حتی تل آویو برای نظر متحدان و حامیان خود نیز ارزشی قائل نشد و به سیاستهای خود در این زمینه ادامه داد .در هر صورت حامیان رژیم صهیونیستی عملا با دستانی بسته تحولات سرزمینهای اشغالی را رصد می کنند و بحران مالی  از قدرت مانور آنها به سود تل آویو کاسته است.در چنین شرایطی شاهد شکل گیری نوعی افسارگسیختگی مزمن سیاسی و اقتصادی در سرزمینهای اشغالی هستیم.بنیامین نتانیاهو ،ایهود باراک و حتی سیاستمداران مخالف آنها به اندازه ای قوی نیستند که بتوانند با این افسارگسیختگی داخلی مقابله کنند .

3-سیاست رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا بازتولید فتنه سال 1388 در کشور سوریه است.پس از ناکامی تل آویو و واشنگتن در فتنه  دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388 ،آنها تصمیم گرفتند همان فتنه را در ابعادی وسیع تر و در کشور سوریه پیاده سازی و اجرا کنند.در این خصوص متاسفانه مثلث عربستان،قطر و ترکیه نیز به عنوان مثلث نفاق در جهان اسلام در خدمت اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفتند.سوریه یکی از خطوط اصلی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی محسوب
می شود و تضعیف سوریه با هدف تضعیف محور مقاومت در منطقه صورت می گیرد.از این رو اقدامات تل آویو و واشنگتن در سوریه بسیار هدفمند و در راستای تضعیف محور مقاومت صورت می گیرد.جهان اسلام باید بازی خطرناک آمریکا و رژیم صهیونیستی را در دمشق رصد کند و تسلیم این بازی خطرناک نشود.تنها کسانی که می توانند تعیین کننده شرایط سیاسی سوریه باشند ملت این این کشور است و درگیریهای مسلحانه و فتنه انگیزیهای دیگر جایی در آینده سیاسی دمشق نخواهد داشت.

4-مسئله فلسطین یکی از اصلی ترین دغدغه های جهان اسلام محسوب می شود و در عرصه دیپلماسی عمومی و رسانه ای و همچنین سیاستگذاری فراگیر جایگاه ویژه ای دارد .با رشد بیداری اسلامی در خاورمیانه شاهد پررنگ تر شدن مسئله آزادی فلسطین و قرار گرفتن آن در راس دغدغه های سیاسی افکار عمومی و سیاستمداران جهان اسلام خواهیم بود.حل مسئله فلسطین تنها در سایه اتحاد جهان اسلام امکان پذیر خواهد بود.اعضای جهان اسلام باید مسئله آزادسازی فلسطین و قدس را در راس برنامه های سیاست خارجی خود گنجانده و در این خصوص با سایر کشورهای جهان اسلام هم اندیشی کنند.هم اندیشی در خصوص آزادسازی قدس و مسئله فلسطین باید در دستور کار مشترک سران کشورهای اسلامی قرار گیرد.روحانیون ،دانشمندان و دیپلماتهای خبره کشورهای مسلمان در این راستا نقش مهمی ایفا خواهند کرد.

جمهوری اسلامی ایران همواره مسئله فلسطین را در راس دغدغه های خود قرار داده و آن را در چیدمان پازلهای دیپلماسی منطقه ای خود لحاظ کرده است .جمهوری اسلامی ایران نه تنها به گفتمان آزادسازی قدس باور دارد،بلکه این گفتمان را نیز در سرتاسر جهان اسلام ترویج داده است .بدیهی است چنین گفتمانی باید فراگیر شود و هر یک از اعضای جهان اسلام باید در فراگیری و  گسترش آن نقش خاص خود را ایفا کند.

در نهایت اینکه روز قدس امسال روزی حساس،مهم و تعیین کننده در روزهای بیداری اسلامی در منطقه محسوب می شود.روزی که در آن گفتمان بیداری اسلامی و آزادسازی قدس به گونه ای شفاف با یکدیگر ترکیب خواهد شد و این ترکیب پویا مقدمه ای برای تحقق کامل آزادی قدس در آینده ای نزدیک خواهد بود .

تهران امروز:روز قدس؛‌راهبرد مقاومت اسلامی

«روز قدس؛‌راهبرد مقاومت اسلامی»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم محمدرضا باهنر است که در آن می‌خوانید؛ابتکار هوشمندانه حضرت امام خمینی(ره) در نام‌گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس تنها یک نامگذاری نبود بلکه یک جریان سازی فرهنگی- سیاسی و ترسیم یک راهبرد سرنوشت ساز در روند مقاومت اسلامی و طراحی جبهه ضدسلطه در جهان بود.

امروز به یمن درایت معمار کبیر انقلاب اسلامی و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری، معادلات منطقه‌ای به نفع جریان مقاومت و نهضت بیداری اسلامی تغییرات شگرفی یافته و انتفاضه فلسطین، به جریانی ضدسلطه بدل شده و بیداری اسلامی را در خاورمیانه رقم زده است و به رغم تلاش گسترده نظام سلطه، مسئله فلسطین از حصار عربی و رویکرد قومیتی خارج و با رویکردی دینی به مسئله اول جهان اسلام و بلکه آحاد حق طلبان و آزادیخواهان جامعه بشری تبدیل شده است و با شکستن باور شکست ناپذیری اسرائیل، این رژیم جعلی منفور بیش از هر زمان دیگری در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و دیر نخواهد بود روزی که مسلمین شاهد نابودی این غده سرطانی از جغرافیای امت اسلامی باشند.

امروز موج استکبارستیزی در اقصی نقاط جهان این حقیقت را آشکار ساخته است که آرمان قدس و چشم‌اندازی که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری برای فلسطین و منطقه حساس و راهبردی خاورمیانه ترسیم کرده اند در آینده ای نزدیک تحقق خواهد یافت و جهان اسلام به قدرت برتر و بلامنازع عالم تبدیل می شود و نشانه های این فروپاشی را می‌توان در خیابان های تل آویو و اعتراضات گسترده مردمی در نقاط مختلف اروپا و آمریکا مشاهده نمود.

امروز به فضل الهی جهان اسلام بیدار گشته و معادلات منطقه ای و جهانی به نفع مسلمانان و نهضت بیداری اسلامی تغییر یافته است به گونه ای که هر روز شاهد پیروزی و موفقیت مسلمانان بیدار در منطقه هستیم.

بر این باورم، انقلاب اسلامی ایران نقطه عزیمت و الگوی نهضت‌های اسلامی شکل گرفته در منطقه است و آنچه ضامن این الگو بخشی بیداری اسلامی می‌باشد، کلمه توحید و وحدت کلمه مردم ایران است.

روز قدس نماد آزادی خواهی، عدالت طلبی، ظلم ستیزی، وحدت و همدلی جهان اسلام است تا با خروش یکپارچه علیه ظلم و بیداد پرچم عدالت طلبی را در جهان برافراشته و ظرفیت و توان خویش را به رخ زیاده‌خواهان بکشند. بدون تردید روز قدس امسال نیز فرصت دیگری برای نمایش عزم مستحکم ملی ایرانیان در این عرصه اسلامی است و حضور گسترده ملت با هر گرایش و سلیقه ای در این روز، نشان از پایمردی ملت ایران در آرمانهای انقلاب و شناخت تحولات اساسی جهان امروز و تغییر هندسه مدیریت جهانی دارد.

حمایت:اولین مساله جهان اسلام

«اولین مساله جهان اسلام»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است که در آن می‌خوانید؛جهان اسلام در مقطع کنونی با زنجیره‌ای از تحولات همراه است که بر حال و آینده 5/1 میلیارد مسلمان تاثیر بسیاری دارد. بررسی کارنامه جهان اسلام نشان می‌دهد که امت اسلامی در سراسر جهان با چالشهایی همراه شده است که از آن جمله بحران‌های امنیتی و سیاسی در خاورمیانه، تقلای غرب برای سلطه بر کشورهای اسلامی و غارت ثروت‌های این کشور که نمود آن را در خاورمیانه می‌توان مشاهده کرد، تشدید فضای ناامنی و اسلام هراسی در کشورهای غربی علیه مسلمانان به گونه‌ای که هر روز ابعاد جدیدی از نقض حقوق مسلمانان را می‌تان مشاهده کرد.

نسل کشی مسلمانان در میانمار و برخی کشورهای آفریقایی در حالی که غرب در برابر آن سکوت کرده است،‌اجرای گسترده سیاست تفرقه میان مسلمان در قالب شیعه و سنی و تلاش دشمنان اسلام برای به جنگ کشاندن جهان اسلام در چارچوب موافقان و مخالفان نقش آفرینی غرب در جهان به ویژه در خاورمیانه و ... از جمله چالشهای موجود در جهان اسلام است.

این چالشها در حالی در برابر جهان اسلام قرار گرفته است که بررسی زمینه‌ای تحولات نشان می‌دهد که تمام آنها از یک محور و منشاء می‌باشند و آن تحرکات آ‌مریکا و صهیونیستها و صهیونیسم بین‌الملل است. صهیونیسمی که تلاش دارد تا سلطه خود را برای جهان متولی ساخته و نابودی جهان اسلام را به عنوان اولین هدف خود قرار داده است.

براین اساس برای حل چالشهای پیش روی جهان اسلام یک راه حل اساسی مشاهده می‌شود و آن مقابله با صهیونیسم است. هر چند صهیونیسم بین‌الملل در سراسر جهان گسترده است اما برای مقابله با آن مولفه‌ای مهم قرار دارد و آن حمایت ملت فلسطین و مقابله با صهیونیستها است در صورتی که جهان اسلامی با وحدت سراسری برای حمایت از فلسطین قیام کند مسلما ضربه‌ای سنگین بر دشمنان خود وارد می‌سازد و حتی غرب به عنوان پشتوانه صهیونیستها را نیز به چالش خواهد کشید.

نکته اساسی آنکه صهیونیستها و غرب که از اتحاد جهان اسلام در هراس می‌باشند با رویکرد به مسائل حاشیه‌ای و تغییر در ماهیت دشمن شناسی تلاش می‌کنند تا از این امر جلوگیری نمایند. براین اساس آنها حاشیه‌هایی مانند بحران سازی در کشورهای اسلامی از جمله در خاورمیانه، پروژه ایران هراسی، دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی و... را در پیش گرفته‌اند.

نمود عینی این رفتار را در قبال سوریه می‌توان مشاهده کرد به گونه‌ای که آنها برآنند تا سوریه را دشمن اول جهان اسلام معرفی کنند در حالی که ورای آن اصلی ترین مساله جهان اسلام یعنی فلسطین را پنهان می‌سازند و به نوعی رژیم صهیونیستی از قیام جهان اسلام مصون می‌دارند.

براین اساس می‌توان گفت که جهان اسلام برای مقابله با چالشها و رسیدن به اهداف خود یک راه حل اساسی دارد و آن حمایت از فلسطین است که نتیجه آن تحقق وحدت جهان اسلام و مقابله با توطئه‌های دشمنان اسلام است اصلی‌ترین نمود آن را در روند جهانی قدس و حمایت گسترده جهان اسلام از ملت فلسطین می‌توان مشاهده کرد.

آفرینش:تلخی‌ها و تجلی نوعدوستی در زلزله آذربایجان

«تلخی‌ها و تجلی نوعدوستی در زلزله آذربایجان»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم    حمیدرضا عسگری است که در آن می‌خوانید؛طعم تلخ زلزله آذربایجان کام مردم روزه دار کشورمان را تلخ کرده و اشک محبت را هدیه افطار و صورت های نگران آنها گردانده است. تصاویر و نماهنگ‌هایی که از شبکه های مختلف پخش می شود، هرچند بیانگر عمق فاجعه وسنگینی غم زلزله زدگان نیست اما مشتی از خروار سختی ها و دلسوختگی زلزله زدگان آذربایجان را به دست مردم می دهد. اما تلخ تر از این افسوس ها، نگرانی عمومی از نحوه مدیریت حادثه و پشتیبانی از مردم بی خانمان می باشد.

به عنوان نمونه درحادثه اخیر به سبب وقوع زلزله در ساعات پایانی روز، عدم اطلاع رسانی به موقع، عدم حضور سریع تیم های امداد و نجات به سبب فراهم نبودن راه های ارتباطی و امکانات تردد هوایی چندین ساعت از لحظات طلایی نجات به هدر رفت. اما نکته سوال برانگیز اینجاست که در کمتر از 24 ساعت پس از وقوع زلزله "پایان عملیات نجات و جستجو اعلام " شد!!.

این درحالی است که بر اساس گزارشات و اظهارات خبرنگاران حاضر در منطقه، با بسته بودن جاده ها و راه های مواصلاتی، گروه های امداد و نجات به بسیاری از روستاها مراجعه نکرده اند و دسترسی به این روستاها تنها از مسیر هوایی امکان پذیر است. به گزارش سایت های خبری در بیش از هزار روستا منازلی تخریب شده اند که هیچ عملیات نجاتی در بسیاری از آنها در کار نبوده است مثلا به گزارش مهر "در روستای شاللی به اندازه‌ای سکوت برقرار بوده است که به نظر می‌رسید تمام ساکنان روستا زیر آوار مانده‌اند".

در بسیاری از روستاهای دور افتاده به سبب نبود وسایل و تجهیزات لازم برخی از کسانی که زیر آوار بوده اند امکان نجاتشان وجود نداشته است. آیا این تلخ نیست که یک انسان در زیر آوار زنده به گور شود، درحالی که امکان نجات وی با حضور به موقع در حادثه امکان پذیر بود!

اما تلخی این حادثه آنجا بیشتر می شود که مردم چشم امید به همراهی و همدلی بسیاری از مسولانشان داشتند که میسر نشد! درچنین وضعیتی حادثه دیدگان به وسایلی غیر از پول نیاز دارند! دادن وعده های اعطای وام و تسهیلات مالی درحال حاضر به درد این مردم داغ دیده نمی خورد. بلکه نجات عزیزانشان از زیرآوار، نماندن جنازه ها معطل آب برای غسل و دفن، جمع آوری اجساد بی هویت از انظار و... موجب تسلای خاطر آنها خواهد بود نه پول!. درهمین راستا مسولان امر باید مواظب باشند که تلخی کام حادثه دیدگان با دادن وعده ها وشعارهای به دور از واقع، بیشتر نگردد. براساس آمار سازمان هلال احمر "یک هزار و 10 روستا در منطقه درگیر زلزله بوده‌اند که از این تعداد 20 روستا به طور کامل و 130 روستا بین 70 تا 100 درصد تخریب شده‌اند، آیا امکان بازسازی این همه ویرانی در دوماه قابل امکان است؟ امیدواریم و دعا می کنیم که چنین امری محقق شود اما ساخت یک واحد خانه مسکونی با دوماه زمان به اتمام می رسد؟ آیا دادن این وعده ها باعث افزایش توقعات نمی گردد و عدم تحقق آن باعث دلسردی نمی گردد.

اما زلزله آذربایجان صحنه های شیرین هم داشت که نشان داد روح انسانیت و نوع دوستی ارزشمندترین هدیه ای بود که ملت ما به هموطنانشان هدیه دادند. اهدای جوایز و مدال های قهرمانان المپیک و حضور بزرگان ورزش، سرکشی بازیگران سینما از مناطق حادثه دیده و حضور مردم از سراسر کشور در کنار مردم داغ دیده، موجب دلگرمی و قوت قلب آنها گردید.

هرچند پخش برنامه طنز از سیما کام مردم آذربایجان را تلخ کرد، درعوض دیدن صف های طولانی و حضور جوانانی که ساعت ها منتظر اهدای خون خود برای حادثه دیدگان بودند، موجب تسلای روحشان شد و قوت قلب گرفتند که مردمشان به فکر و حامی آنها هستند و تنها در میان مصیبت ها قرار ندارند.

نکته ای که همواره باعث برخی رنجش ها و نگرانی ها در مشکلاتی از این دست می باشد،‌عدم مدیریت صحیح در حادثه می باشد. باور کنید که درهیچ کجای دنیا نمی توان این چنین شاهد کمک و همیاری مردمی در حوادث باشیم، اما عدم مدیریت صحیح بعضاً باعث بی نتیجه ماندن تمام این زحمات می گردد.

امیدواریم تا با مدیریت صحیح و مدبرانه بحران، باری از دوش این حادثه دیدگان برداشته شود و قطعاً همراهی و همدلی مردم کشورمان ارزشمندترین کمک به آنها خواهد بود تا مرهمی بر دل داغ دیدشان باشد.

آرمان:روز قدس پیوند آزادیخواهان با رنج‌دیدگان فلسطینی

«روز قدس پیوند آزادیخواهان با رنج‌دیدگان فلسطینی»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم دکتر محمدجواد حق‌شناس است که در آن می‌خوانید؛یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی رویکردی است که انقلابیون در نحوه و چگونگی مبارزه داشتند. انقلاب و مبارزه‌ای که شکل گرفت طبیعتاً یک وجه آن، مبارزه ضداستبدادی بود که در آن محمدرضا پهلوی به عنوان یک نماد عینی و جدی از استبداد و خودکامگی تعریف شده بود و با توجه به اینکه درآن سال‌ها هیچ نهاد مدنی اجازه رشد و بالندگی نداشت و تمامی مخالفت‌هایی که حتی در اندازه انتقاد ملایم و نرم نیز صورت می‌گرفت، اجازه طرح نداشتند، طبیعی بود که این مبارزه ضداستبدادی در روند انقلاب به عنوان وجهی غالب نمایان شود و بخش وسیعی از این روند به واسطه حمایت‌هایی بود که حامیان رژیم پهلوی از آن به عمل می‌آوردند و با توجه به اینکه رژیم شاه در پیمان‌های بین‌المللی حضور داشت، به عنوان بخشی از قدرت در نظام دوقطبی تعریف می‌شد که رهبری آن را آمریکا و متحدینش بر عهده داشتند و در آن شرایط مهمترین متحد منطقه‌ای آمریکا، اسرائیل به عنوان متحد استراتژیک و راهبردی آمریکا در اتحادیه ناتو و اتحادیه منطقه‌ای آن به حساب می‌آمد و روابط دوجانبه میان رژیم پهلوی و اسرائیل از بدو شکل‌گیری این روابط در دهه‌های 30 و 40 روابطی رو به تحکیم و افزایش بود. رژیم اسرائیل در بازه زمانی یاد شده یکی از منابع تامین کننده سلاح برای کشور ایران محسوب می‌شد.

این روند ارتباطی در دهه 50 به اوج خود رسید و بعد از آغاز جنگ اکتبر1973 یا جنگ چهارم اعراب و اسرائیل که ما شاهد تحریم‌های نفتی حامیان اسرائیل و غرب توسط اعضای عرب عضو اوپک بودیم، رژیم شاه با مقابله با این تحریم‌ها توانست موقعیت خودش را در میان کشور‌های غربی و همینطور همپیمان بزرگشان یعنی اسرائیل بیش از پیش تثبیت کند و طبیعتا در سال 1356 و 1357 که انقلابیون ایرانی توسط رژیم پهلوی سرکوب می‌شدند یکی از محور‌های هدف‌گیری انقلابیون، حامیان بیرونی رژیم پهلوی بودند که موجبات بیرونی استحکام پایه‌های این رژیم را فراهم می‌کردند و در راس آن‌ها طبیعتاً آمریکا و اسرائیل قرار می‌گرفتند.

با این نگاه مشاهده می‌شود که شعار «نه شرقی و نه غربی» تبدیل می‌شود به یکی از اساسی‌ترین شعار‌های صدر انقلاب اسلامی ایران و با توجه به همزمانی انقلاب اسلامی و انعقاد قرارداد کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل، روند تقابلی انقلاب اسلامی و اسرائیل با شدت بیشتری تداوم و ادامه یافت و بعد از پیروزی انقلاب با تحویل محل سفارت اسرائیل در ایران به نماینده اعزامی سازمان آزادیبخش فلسطین و تغییر نام خیابانی که سفارت اسرائیل در آن قرار داشت به خیابان فلسطین و نام‌گذاری میدان کاخ به فلسطین، این پیوند میان جمهوری اسلامی نوپا و انقلاب دیرپای فلسطین به اوج خود رسید.

در اولین سال بعد از پیروزی انقلاب با تدبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز قدس نامگذاری شد و این روز در تقویم بین‌المللی مسلمانان و تمامی حامیان انقلاب فلسطین به روزی شاخص و ماندگار تبدیل شد و از آن زمان است که در این روز در تمامی کشور‌های مسلمان و حتی بسیاری از کشور‌های دیگر نظیر کشور‌های اروپایی ما شاهد راهپیمایی‌های حمایت‌آمیز از فلسطینیان و محکومیت رفتار‌های ضدحقوق بشری و ددمنشانه حکومت غاصب اسرائیل هستیم. می‌توان گفت که در تقویم جمهوری اسلامی دو روز حساس تعریف شده است: یک روز 22 بهمن که روز انقلاب است و دیگری روز قدس که روز پیوند انقلاب اسلامی با مردم زجر کشیده و رنج دیده فلسطین است.

 طبیعی است که تمام آزادیخواهان و انسان‌های پاک که با هرگونه ستم و ظلم مخالف هستند، در این روز نمادین برای حمایت از مظلومین فلسطینی که بیش از هفت دهه در رنج و عذاب قرار دارند، از این فرصت به وجود آمده نهایت بهره را خواهند برد، تا ندای مظلومیت فلسطینیان را به گوش جهانیان برسانند.

مردم سالاری:به مردم اعتماد کنید

«به مردم اعتماد کنید»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم محمدحسین روانبخش است که در آن می‌خوانید؛ زلزله تلخ آذربایجان و مشارکت کم نظیر مردم در رفع نیازهای هموطنان آسیب دیده، یکبار دیگر نشان داد که مردم ایران برای فعالیت‌های اجتماعی نیازی به تحریک عواطف و تشویق دولت یا رسانه‌هایی مثل صدا و سیما ندارند و در مواقع لزوم، صرف نظر از اینکه صدا و سیما به رسالت خود عمل می‌کند یا نه و دولت اجازه کمک و مساعدت را صادر می‌کند یا نه، به وظیفه انسانی و اجتماعی خود می‌پردازند و آمادگی دارند تا وحدت و همدلی اجتماعی را به نمایش بگذارند.

این موضوع بخصوص از این نظر اهمیت دارد که بعضی از مسوولان تصور می‌کنند برای ایجاد موجی اجتماعی باید آنها پیشقدم شوند و از ابزارهایی خاص برای انگیزه بخشی به مردم استفاده کنند والا مردم انگیزه چندانی نخواهند داشت و ممکن است کسی یاد وظایف انسانی‌اش نیفتد. همچنین گاهی این گمان می‌رود که مردم توان درک دقیق و درست شرایط را ندارند و باید برای آنها تصمیم گرفته شود والا هر حرکت اجتماعی که هدایت شده از طرف کانونی خاص نباشد، ممکن است به بیراهه برود!

براساس این دو گزاره است که گاهی هراس از حرکات اجتماعی مردم شکل می‌گیرد و مانع از بعضی فعالیت‌های آزاد و قانونی می‌شود، در حالی که در واقع کاملا معلوم است که هر حرکت اجتماعی لزوما سیاسی نخواهد شد و اصلا در شرایط نرمال احتیاجی به سیاسی شدن ندارد ! مثلا اعتراض به یک فاجعه زیست محیطی همانند کمک رسانی به زلزله زدگان، یک وظیفه اجتماعی و برای پیشگیری از یک فاجعه انسانی است و تنها در صورتی به نتیجه منجر خواهد شد که بر بستر خویش و با تاکید بر خواسته‌های خویش شکل بگیرد و پیش رود اما گاهی در نهایت تعجب، ممکن است به وضعیتی دیگر تغییر هویت دهد زیرا با موانعی عجیب و غریب روبرو می‌شود که همچنان که گفته شد بر اساس مصلحت سنجی‌هایی نسنجیده یا رفتارهایی نامعقول و تصورات نامتعارف از جامعه شکل می‌گیرد و می‌تواند زیانهای اجتماعی بزرگی را موجب شود.

اعتماد به مردم، نه در حرف که در عمل، یگانه نسخه ای است که می‌تواند جامعه را دوباره به وضعیتی متعادل و مطلوب برساند و بسیاری از دغدغه‌هایی را که وجود دارد رفع کند ؛ و این اعتماد جز این نیست که گردش آزاد اطلاعات در جامعه جریان داشته باشد، انحصار خبری و رسانه ای نباشد و مردم در برابر واقعیت‌ها نامحرم شمرده نشوند، همچنین به فعالیتهای اجتماعی به عنوان یک نعمت، یک نظام موثر و یک حق اجتماعی نگریسته شود و پس از آن است که دولت می‌تواند به کارهای خود بپردازد و نه نیازی به تبلیغات عجیب و غریب دارد و نه وظیفه سرپرستی و هدایت مردم را بر عهده خواهد داشت، بلکه فقط قوه اجرایی کشور خواهد بود.

ابتکار:روزقدس هر سال متفاوت با سال قبل

«روزقدس هر سال متفاوت با سال قبل»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار است که در آن می‌خوانید؛روز جهانی قدس در حالی سی و دومین سال برگزاری خود می رسد که رویدادهای یک سال اخیر منطقه و جهان، رنگ و بوی دیگری به راهپیمایی جهانی این دوره داده است.در حالیکه دست قدرت های جهانی تمامی تلاش خود را در جهت دیکته کردن سیاست های استعماری خود برای تضعیف ملت های منطقه و تقویت رژیم اشغالگر قدس به کار گرفتند امّا اتفاقات منطقه بیانگر اتفاقات تازه ای بود، اتفاقاتی نه تنها در چند سال اخیر بلکه از آغاز تشکیل این رژیم جعلی تا کنون سابقه نداشته است.

با شکل گیری موج بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان خاور میانه و شمال آفریقا و سقوط حکومت های دیکتاتوری زین العابدین بن علی در تونس، حسنی مبارک در مصر، معمر قذافی در لیبی علی عبداله صالح دریمن و سپری شدن آخرین روزهای حکومت های مستبد آل خلیفه در بحرین واکنون امواج بیداری خواب امیرنشین امارات رااشفته ساخته و افکار عمومی جهان شاهد تغیرات اساسی در مواضع بسیاری از کشورهای هم پیمان صهیونیست ها بود؛ کشورهایی که پیش از این با همکاری های گسترده علنی و پنهانی خود، کمک های بزرگی به این رژیم در رسیدن به اهداف خود داشتند.

دیگر مبارکی در کار نیست تا نفت مصر را به بهایی ناچیز به سرزمینهای اشغالی هدیه دهد و تنها راههای ارتباطی غزه را به خاطر خوش خدمتی به اربابان امریکایی و صهیونیستش مسدود کند.دیگر مردم بحرین سکوت نمی کنند تا آل خلیفه، پنهان و آشکار دست دوستی رؤسای رژیم صیونیستی را بفشارد و جوانان و نوجوانان فلسطینی را به کام مرگ بفرستند.

حتی سایر کشورهای منطقه مانند اردن نیز از مناسبات خود با رژیم صهیونیستی سخت نگرانند، چرا که مردمشان، هم پیمای همسایگان بحرینی و مصری و تونسی و لیبیاییشان به شدت نسبت به این روابط معترض و از آن خشمگینند. و برای اولین بار پرچم رژیم اشغالگر قدس از سفارت این کشور در قاهره پایین کشیده شد.

علاوه بر این، سایر تحولات بین المللی نیز حکایت از شروع فصلی جدید در مسائل جهان، به ویژه خاور میانه و شمال آفریقا دارند.امروز ایالات متحده امریکا که خود را رسماً نگهبان و حامی منافع رژیم صهیونیستی در جهان معرفی می کند چنان درگیر بحرانهای بی سابقه اقتصادی و اجتماعی است که بیش از همه چیز نگران شورشهای احتمالی شهرهای خود در آینده نزدیک است؛ بدهی بی سابقه7/16تریلیون دلاری، سقوط رتبه اقتصادی در جهان برای اولین بار در تاریخ، کاهش شدید تولید و افزایش بیکاری، اختلافات شدید سیاسی حزبی میان دولت و کنگره و... مسائلی است که نوید روزهای سخت را به کاخ سفید می دهد و عملاً بر حمایتها از  رژیم صهیونیستی بشدت تأثیر گذار خواهد بود.کشورهای اروپایی نیز مانند امریکا دستخوش بحرانهای بی سابقه و شدید هستند.

بدهی های سنگین و بی سابقه، سیاستهای انقباضی اقتصادی، افزایش بیکاری، ریاضتهای کمر شکن اقتصادی و... باعث شده تا روزهای بحرانی در اروپا بوجود آید. اعتراضات سنگین و کم سابقه مردم در اسپانیا، یونان، آلمان و در رأس آنها بریتانیا و درگیری های شدید و خونین میان مردم و پلیس در این کشورها بهترین نشانه بر این شدت این بحرانها است.حتی خود رژیم صهیونیستی نیز این روزها درگیر شدیدترین اعتراضات مردمی در تاریخ جعلی خود است.

در فاصله زمانی کوتاهی اخبارخودسوزی شهروندان ان کشورپرده ازوخامت اوضاع برداشت هیچگاه سابقه نداشته که شهروندان صهیونیستی با این گستردگی و شدت به عملکردهای اقتصادی و اجتماعی دولت حمله کرده و تقاضای استعفای دولت را مطرح کنند.

امّا امروز و برای اولین بار تاریخ این مباحث مطرح می شود تا فساد و استحاله درونی این رژیم را به یاد همه صاحب نظران و حامیان غربی اش بیاورد. آری. دیگر امروز هیچ کس از نیل تا فرات سخن نمی گوید، چرا که همه مشغول رفع بحران های داخلی خود هستند.

دیگر نه مصر، آن مصر سابق است که نیل را تقدیم ایادی صهیونیست کند و نه رژیم صهیونیستی، رژیم ضهیونیستی گذشته است که حتی قدرت این ادعا را داشته باشد.و دیگر امروز هیچ کس از هیمنه اسرائیل سخن نمی گوید. چرا که دیگر همه دنیا به بن بستهای اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک موجود در این رژیم جعلی اذعان داشته و سقوط این قدرت پوشالی در آینده ای نزدیک را به تماشا نشسته اند.

وحدت امروز مسلمانان رژیم صهیونیستی را نیز به ترس واداشته و باعث تکاپوی زودهنگام و دستپاچگی سردمداران آن برای مواجهه با روز قدس امسال شده است. چه آنکه راهپیمایی روز قدس امسال علاوه بر کشورهای جهان، با قدرت بیشتری در کشورهای تازه آزاد شده مسلمان برگزار خواهد شد.

دنیای اقتصاد:قدر اسطوره‌های خود را بدانیم

«قدر اسطوره‌های خود را بدانیم»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محموداسلامیان است که در آن می‌خوانید؛در دوره و زمانی زندگی می‌کنیم که به دلایل گوناگون مردم کمتر از زندگی خویش لذت می‌برند.

فشارهای خارجی و گاهی بی‌تدبیری‌های خودمان باعث می‌شود مردم آن نشاط لازم را نداشته باشند، هر چند این روحیه‌ها گاهی واقعی و بعضا ذهنی است.

از جمله مسائلی که در دهه‌های اخیر باعث توسعه انسجام و وحدت ملی و نشاط مردم می‌شود، پیروزی‌های قهرمانان ملی در عرصه‌های جهانی است. المپیک به ظاهر صحنه‌ای برای بروز استعدادهای فوق‌العاده است، اما در باطن نشانه‌ای از قدرت، شادابی و وحدت ملت‌ها است. حساسیت مردمان هر کشور بر مسابقات و نتایج حاصله به خوبی این مهم را نشان می‌دهد.

ورزش قهرمانی مکمل ورزش عمومی است و به شکلی باعث فرهنگ‌سازی و توسعه امر ورزش می‌شود. به‌رغم همه مشکلات و بی‌تدبیری‌ها در آستانه المپیک، قهرمانان ایرانی با غیرت و تعصب مثال‌زدنی بارها پرچم پرافتخار میهن اسلامی را در بزرگ‌ترین رویداد ورزشی که میلیاردها نفر شاهد آن بودند به اهتزاز درآوردند.

در پشت این پیروزی‌ها، ایرانی‌ها به دور از هر نوع فکر، تعلق و گرایش همه با هم اشک شوق، غرور و افتخار ریختند. روزه‌داران مسلمان ایرانی در غروب‌های زیبای رمضان و سحرگاهان به دعای جوانان خویش پرداختند.

بی‌تردید ما بسیار بیشتر از سرمایه‌گذاری‌ خویش در المپیک لندن نتیجه گرفتیم. صعود به جمع 20 کشور برتر دنیا یقینا افتخاری است که ریشه در تلاش‌ها، زحمات و غیرت مربیان و ورزشکاران ایرانی دارد. در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان به راستی ایران یکپارچه گریست. کشتی‌گیرانی که فوق توان خویش تلاش کردند، وزنه‌بردارانی که دنیا را به تحسین برانگیختند و احسان حدادی عزیز که کاری کرد کارستان.

چه زیبا بود فریاد یا علی در شب نوزدهم ماه مبارک در سالنی که چشم میلیاردها انسان به آ‌ن بود. خوب است از این حماسه چیزهایی یاد بگیریم.

ورزش صرفا یک تفریح نیست، موضوعی است اجتماعی و فرهنگی که با سرمایه‌گذاری درست انسانی و مادی می‌توان به نتایج درخشانی رسید. این عنصر در ایجاد وحدت ملی که لازمه بقای یک ملت است بسیار موثر است. انتخاب مدیران شایسته و لایق و حمایت و استمرار مدیریت مساله اصلی است. ما همواره در رشته‌هایی موفق بوده‌ایم که مدیرانی لایق، متخصص و توانمند در راس فدراسیون‌ها بوده‌اند.

ارزش‌گذاری
واقعا بهای شادی ملت ایران طی برگزاری المپیک لندن چقدر است؟ جبران زحمت مربی و قهرمانی که سال‌ها برای رسیدن به چنین موفقیتی تلاش می‌کند چه میزان است؟
ارزش دادن و تقدیر به زحمتی که باعث خوشحالی میلیون‌ها ایرانی و مهم‌تر از آن توجه یک دنیا به ملت مظلوم ایران، یک فریضه است. در شرایطی که تحریم‌ها به صورت ناجوانمردانه باعث فشار بر ملت ایران است.

اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در مرکز و کانون توجهات جهانی چه تاثیری دارد؟ قدرشناسی یک امر الهی است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «هل جزاء الاحسان الااحسان» آیا جزای نیکی جز نیکی است. در شرایطی که یک ورزشکار درجه 2 و 3 معادل حداقل 200 میلیون تا 5/1 میلیارد تومان برای 9 ماه در رشته‌ای می‌گیرد که هیچ جایگاه جهانی و حتی آسیایی در آن نداریم مقرر کردن 200 سکه (150 میلیون تومان) برای قهرمان المپیک چه معنایی دارد؟

عدالت به معنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود است. این وضعیت عدالت در ورزش کشور است. از مسوولان و اگر توجهی نشد از مسوولان بنگاه‌های اقتصادی کشور انتظار می‌رود جزای نیکی را به نیکی دهند تا شاهد اوج‌گیری ورزش کشور با استفاده از سکوی المپیک بشویم. قهرمانان با غیرت ایران از جان مایه گذاشتند. ملتی را شاد کردند، غرور و افتخار آفریدند، پرچم پرافتخار ایران را در بهترین رویداد دنیا به اهتزاز درآوردند. بیایید قدرشناس آنان باشیم.

گسترش صنعت:اقتصاد مقاومتی؛ رمز شکست تحریم‌ها

«اقتصاد مقاومتی؛ رمز شکست تحریم‌ها»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم  دکتر مهدی غضنفری است که در آن می‌خوانید؛این روزها اقتصاد مقاومتی و چگونگی اجرای آن به یکی از مباحث مهم حوزه‌های اقتصاد تبدیل شده است. برای بررسی اقتصاد مقاومتی، به بحث درخصوص این مهم از منظر مهندسی سیستم‌ها خواهیم پرداخت.

اقتصاد در یک نگاه ساده، سیستمی با مجموعه پارامترهای مختلف است. دشمنان اگر بخواهند به کشور ضربه بزنند هرگز نخواهند توانست کل سیستم را مختل کنند بلکه تلاش می‌کنند تا در ابتدا اجزای این سیستم را مختل کنند. پس به‌طور قطع برای مقابله با ایجاد اخلال در چنین اقتصادی باید اجزای سیستم را به‌خوبی شناسایی و مورد بررسی قرار دهیم.

 یکی از موضوعاتی که همواره به عنوان یک زیرسیستم مورد توجه همگان بوده، نیروی انسانی است که به‌عنوان زیرسیستمی اساسی از جمله اهداف تحریم‌کنندگان به‌شمار می‌آید.

کارگر، مدیر و همه آنهایی که به عنوان انسان قرار است در این اقتصاد نقشی داشته باشند، می‌توانند یکی از اهداف تحریم باشند، باید تلاش کنیم نیروی انسانی، امیدوار، بهره‌ور، برنامه‌ریز و پرتلاش باشد. حوزه دومی که ممکن است هنگام تحریم در سیستم اقتصاد مورد مخاطره واقع شود ابزار، تجهیزات و نظام‌های تولید و توزیع است. به عنوان مثال، فناوری‌های نو را به ما ندهند یا در تهیه آن هزینه‌های بالایی صرف کنیم. در اینجا نیز ابتکارات و نوآوری‌ها باید مبنای عمل باشد.

زیر سیستم بعدی را می‌توان قواعد کاری و مقررات برشمرد. مسئله‌ای که امروزه به عنوان فضای کسب و کار به شدت مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این که فضای کسب‌و‌کار مهم است اما زیرسیستمی نیست که تنها بتوانند از بیرون، در آن مشکل ایجاد کنند بلکه خودمان باید آن را بهبود دهیم.

برخی از فعالان اقتصادی بر این باورند که قوانین و فرآیندهای دست‌وپاگیر و غیرضروری در کشورمان خود به نوعی تحریم داخلی تبدیل شده است که در صورت حذف آنها، قادر خواهند بود بر تحریم‌های خارجی غلبه کنند.

زیرسیستم چهارم در اقتصاد مقاومتی، نهادهای مالی یعنی پول، سرمایه، ارز، انتقال پول و سرمایه‌گذاری خارجی است. البته کنترل همه آنها در اختیار ما نیست و برخی کنترل‌ها دست خارجی‌هاست. بنابراین، این زیرسیستم به شدت آسیب‌پذیر شده و می‌تواند مشکل ایجاد کند.

 پس این زیرسیستم توسط دشمن هوشمندانه انتخاب شده و از سوی ما نیز باید هوشمندانه مدیریت شود. زیرسیستم بعدی، ارتباطات تجارت خارجی یعنی همان صادرات و واردات است. این مهم نیز به دلیل جنبه بین‌المللی آن تا حدی مورد تهاجم واقع شده است. نباید بگذاریم حجم تجارت خارجی ما کاهش یابد. به‌ویژه باید از صادرات مراقبت کنیم. نهادهای رسانه‌ای که وظیفه شکل‌دهی به افکار عمومی را دارا هستند از دیگر زیرسیستم‌های اقتصاد مقاومتی به‌شمار می‌آیند. به‌طوری که می‌توانند در مدیریت اقتصاد مکمل مسئولان و هادی افکار مردم باشند. این در حالی است که در مقابل، با عملکرد نادرست رسانه‌ها به نوعی تحریم به بدنه اجتماع نفوذ داده می‌شود.

بر همین اساس می‌توان اظهار کرد که این‌بار با پیچیدگی‌هایی در تحریم‌مواجه هستیم که در تحریم‌های گذشته وجود نداشته است که برای مقابله با این پیچیدگی‌ها، نهادهای رسانه‌ای باید در اقتصاد مقاومتی به درستی حرکت کنند. رسانه‌ها باید بدانند که ما به انسان‌ها و اندیشه‌هایی نیاز داریم که مقاومتی باشد. دسته‌دسته کردن مردم و ایجاد بدبینی، اعتمادشکنی و ترویج اختلافات، خلاف اقتصاد مقاومتی است. زیرسیستم بعدی، اتحاد و انسجام ملی و عدالت اجتماعی است.

شاید این سوال در اذهان ایجاد شود که چه ارتباطی بین این زیرسیستم‌ها و اقتصاد مقاومتی وجود دارد. در پاسخ به این سوال باید گفت که بازخوردهای دریافتی از دشمنان کشور موید این مطلب است که بیشترین شادکامی آنها در عدم تحقق این موارد است.

این در حالی است که در اقتصاد مقاومتی این احساس باید در مردم ایجاد شود که منافع آنها توسط حکومت و حاکمیت، مراقبت و محافظت می‌شود. توازن و عدالت در جامعه وجود دارد. فرصت‌ها برابر بوده و هیچ رانتی در کشور وجود ندارد. فناوری، تحقیقات، دانشگاه و تجاری‌سازی زیرسیستم بعدی است. تحریم‌ها برخلاف آنچه که می‌گویند، نمی‌توانند در مورد این زیرسیستم موفق باشند؛ چرا‌که ما در کشورمان با جوانان و دانشمندانی مواجه هستیم که می‌توانند به‌راحتی پاسخگوی نیازهای کشورمان در این خصوص باشند.

محور یا زیرسیستم بعدی، بنگاه، سودآوری، بهره‌وری و رقابت است. اگر می‌خواهیم اقتصاد ما آسیب نبیند یکی از محورهای بسیار مهم در سال تولید ملی، بهره‌وری، قیمت، رقابت‌پذیری و سودآوری در بنگاه است. زیرسیستم‌های دیگر همچون نهادهای قضایی و حضور بخش خصوصی نیز در اقتصاد و به‌تبع آن در اقتصاد مقاومتی نقش دارند که توضیح و تشریح آن در این مجال نمی‌گنجد. با وجود بررسی همه عوامل موثر و زیرسیستم در اقتصاد مقاومتی، باید گفت که تحریم‌ها نمی‌توانند خلل مهمی برای کشوری با قدرت جمهوری اسلامی ایران و با این مرزهای گسترده و منابع خدادادی ایجاد کنند.

رتبه هفدهم اقتصاد ما بین ۱۸۳ کشور خود موید جایگاه مناسب ایران در سطح بین‌المللی است و همچنین با توجه به تنوع مواد معدنی، تحریم نفتی چندان مشکل‌ساز نخواهد بود. چرا که بسیاری از منابع ما قابل حصول بوده و درصدد خروج از اقتصاد تک محصولی نفت هستیم.

ایران بزرگ‌ترین تولیدکننده سرب و روی خاورمیانه است و جایگاه سیزدهم در تولید خودرو و هفدهم در تولید فولاد را دارد که اینها، همه و همه نشان‌دهنده منابع و پتانسیل‌های بسیار زیاد کشورمان هستند.بر همین اساس، دشمنان کشورمان باید بدانند که اقتصادی می‌تواند آسیب‌پذیر باشد که مبتنی بر انبوهی از مزیت‌های خدادادی نباشد.

اقتصاد ما فرصت‌های بی‌شماری دارد. اما باید مردم، مسئولان، فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و تجار و به معنای عام‌تر همه گروه‌های جامعه توجه داشته باشند که امروز این تحریم‌ها بیش از آن که سخت‌افزاری باشد، نرم‌افزاری است؛ برهمین اساس هرگونه گسست بین مسئولان و مردم و هرگونه مشکل سیاسی، به تحقق خواست ظالمانه دشمنان انقلاب کمک خواهد کرد و در مسیر تحریم‌هاست. کشوری که به خدا اتکا دارد و ملتی استوار و هوشمند دارد، حتما پیروز این میدان خواهد بود. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها