دختر سعی می‌کرد ماشینش را در خیابان گاندی پارک کند. مطابق معمول جای پارک نبود. مرد جوانی به او پیشنهاد داد سوئیچ ماشینش را بگیرد تا آن را پشت ماشینی که ادعا کرد مال اوست جا بدهد. اما مرد جوان زمانی که پشت ماشین نشست دنده عقب گرفت و با سرعت بسیار زیادی سعی کرد از کوچه خارج شود اما دختر را زیر گرفت و باعث مرگ او شد . سارق در حین فرار چند‌بار با خودروهای عبوری تصادف کرد و نهایتا پس از ورود به داخل خط ویژه اتوبوس، از محل متواری شد. سارق چند روز بعد دستگیر شد. بررسی سوابق نشان داد که او یکی از مجرمان سابقه دار و حرفه‌ای در زمینه سرقت خودرو لوازم و قطعات داخل آن است که سرقت‌های خود را از نوجوانی آغاز و اولین بار نیز در 16 سالگی به اتهام سرقت لوازم خودرو دستگیر شده است؛ بررسی سوابق متعدد سارق نشان داد که وی از سال 85 تاکنون 8 فقره سابقه دستگیری دارد.
کد خبر: ۴۸۹۱۱۵

از شیشه بترسید

دکتر ناصر قاسم‌زاد، روان‌شناس: این روزها درباره شیشه در رسانه‌ها بسیار می‌خوانیم و می‌بینیم که چه آثار مخربی را در جامعه بجا می‌گذارد. از همین‌روست که به عقیده اینجانب وظیفه رسانه‌ها و روان‌شناسان و سایر کارشناسان است که در این ‌باره به شهروندان آموزش بدهند و آنها را با اثرات موادمخدر صنعتی و روانگردان آشنا کنند. چرا که این‌گونه مواد با موادمخدر سنتی بسیار فرق دارند و در مدتی کوتاه اثرات مخرب شدیدی بر جسم و روان مصرف‌کننده می‌گذارند. به عنوان مثال کسی که شیشه مصرف می‌کند بعد از مدت کوتاهی پرانرژی می‌شود، به شکلی که اطرافیان می‌بینند دارای انرژی فراوان، شادابی زیاد و توهم‌زایی بسیاری شده است. طبعا این حالت شادی و انرژی همین‌طور نمی‌ماند و هر چه شخص مواد بیشتری مصرف کند و زمان بیشتری بگذرد تاثیرات این مواد چشمگیرتر می‌شوند و حالت شادابی و سرخوشی به حالت‌های عصبی و پرخاش‌جویانه تبدیل می‌شود و در چنین مواردی عموما رفتار خشونت‌آمیز از فرد مصرف‌کننده سر می‌زند. بنابراین کسی که تازه شروع به مصرف کرده با کسی که مدت‌ها شیشه مصرف می‌کند، متفاوت است. اعتیاد تنها مختص یک قشر خاص نیست بلکه می‌توان گفت اعتیاد در طبقات اجتماعی مختلف و در بین افراد باسواد و بی‌سواد دیده می‌شود. البته نوجوانان بالای 15 سال بیشتر در معرض خطر اعتیاد هستند. خانواده‌های نابسامان که روابط عاطفی در آنها ضعیف است بستر را برای گرایش نوجوان به اعتیاد فراهم می‌کنند. نوجوانی که به لحاظ روانی در خانواده تامین نشود، سراغ گروه‌ همسالان می‌رود و روابط عاطفی را آنجا می‌جوید و ممکن است برای جلب رضایت دوستانش به خواسته‌های آنها تن دهد و به دام اعتیاد بیفتد. خطرات اعتیاد تنها جسمی نیست، بعد از مدتی ممکن است شخص به کارهای خشنی دست بزند که نمونه‌اش را در این پرونده می‌بینیم.

همان‌طور که امروزه بسیاری این موضوع را می‌دانند، وابستگی به موادمخدر تنها جسمی نیست بلکه روحی هم هست. در بدن هر فرد، هورمون‌های شادی ترشح می‌شود که با مصرف موادمخدر کار این غدد مختل می‌شود و بعد از مدتی دیگر کار نمی‌کنند و به همین دلیل باید به بدن موادمخدر برسد وگرنه فرد دچار حالت خماری می‌شود. در چنین حالتی فرد دست به هر کاری می‌زند تا موادش را تامین کند. بنابراین درمان اعتیاد شامل 2 مرحله است؛ ترمیم سیستم جسمانی و درمان روحی. به همین دلیل تفاوت‌هایی در ترک اعتیاد موادمخدر صنعتی و سنتی دیده می‌شود. مرحله اول ترک اعتیاد، انگیزه فرد است و مرحله دوم خدمات صحیح درمانی. اما نباید فراموش کرد که داروهای روانگردان به مراتب خطرناک‌تر از موادمخدر معمولی هستند. زمانی هروئین بدترین ماده مخدر شناخته می‌شد، اما موادمخدر صنعتی که بیشتر مشتقات هروئین هستند بسیار ویرانگرتر از آن هستند. افرادی که این مواد را تولید می‌کنند به فکر سلامت مصرف‌کننده نیستند و موادی به آنها اضافه می‌کنند که خطرات آن را بیشتر می‌کند. قطع مصرف این مواد یا به اصطلاح عامه، ترک آن سخت‌تر نیست، اما اثرات جسمی شدیدتر و خطرات درازمدت بیشتری داشته و آسیب‌های روانی و جسمی زیادی را به دنبال دارد.

ضربه سریع و محکم راهی برای تکرار نشدن جرم

حسین شاملو، قاضی دادگستری: همیشه بعد از آسیب‌شناسی یک جرم نوبت به تحلیل این مهم می‌رسد که چطور می‌شود از تکرار جرایم در آینده جلوگیری کرد یا وقوع آنها را کاهش داد. به عقیده بنده دومورد را باید در نظر بگیریم؛ یکی پیشگیری از وقوع جرم است و دیگری نوع مجازات و نحوه اجرای آن؛ به‌گونه‌ای که باعث به‌وجود آمدن حس تادیب در جامعه شود. بی‌شک کسی که مرتکب جنایتی می‌شود، حتما باید مجازات شود. کسی که قتل انجام داده و مرتکب جنایات شده مطابق قانون باید با او برخورد شود.

اما بهتر است کمی به عقب برگردیم ببینیم ماجرا از کجا شروع شده است. یک بررسی کلی نشان می‌دهد که موادمخدر صنعتی و در صدر آنها شیشه، پای ثابت 95 درصد جرایم خشن است. به‌گونه‌ای که زمانی قاتل شیشه مصرف کرده، خشونت بیشتری در ارتکاب جنایت به کار رفته است. مصرف موادمخدر صنعتی علاوه بر بالا بردن میزان خشونت در انواع جرایم باعث افزایش خشونت‌ها و قتل‌های خانوادگی شده است. به‌‌طوری که می‌بینیم حدود 70،60 درصد قتل‌ها در خانواده اتفاق می‌افتد و حدود 90درصد آنها ردپای مصرف موادمخدر صنعتی بخصوص شیشه دیده می‌شود. انتقادی که بعضی از جرم‌شناسان و جامعه‌شناسان به قانونگذار وارد می‌کنند این است که در مورد تشدید مجازات مصرف موادمخدر صنعتی دیر اقدام شده است.

همان‌طور که بارها گفته شده، به نظر من در برخورد با این‌گونه جرایم یک ضربه سریع و محکم لازم است. به‌گونه‌ای که دادرسی چند ماه و چند سال به طول نینجامد بلکه به جرایم خشن خیلی سریع رسیدگی شود و مجرم به مجازات خود برسد. البته باز هم تاکید می‌کنیم که این سرعت در کار نباید منجر به پایمال شدن حقوق متهم شود. با این حال اگر روند پرونده بسیار کند باشد و مجرم دیر مجازات شود، ممکن است جرایم خشن در مدت کوتاهی در جامعه گسترش یابند و شرایط کشورمان شبیه برخی از کشورهای همسایه شود که این‌گونه جرایم در آنها امری عادی تلقی می‌شود.

به عقیده من قانون، مجازاتی را که در نظر گرفته باید سریع اجرا کند. این امر از طریق تقویت مراجعی که رسیدگی و تکمیل پرونده را به‌عهده دارند محقق خواهد شد. مثلا پزشکی قانونی یا روانپزشکانی که در روند پرونده به تکمیل آن کمک می‌کنند از نظر تعداد و کیفیت تقویت شوند و کارشناسی سریع به اتمام برسد و نتیجه برای دادرسی و صدور حکم به دادگاه منتقل شود. این مساله باعث می‌شود روند رسیدگی به پرونده از حدود یک سال به دو ماه کاهش پیدا کند و مجرم سریع مکافات ‌عمل خود را ببیند.

مجرمان چگونه عادت می‌کنند؟

کلثوم کریمی، روان‌شناس: همه مجرمان حرفه‌ای، همه آنها که صدها فقره سرقت و قتل و آدم‌ربایی در کارنامه خود دارند و عاقبتشان به سال‌ها زندان و تبعید و نهایتا اعدام ختم می‌شود، روزی برای اولین بار مرتکب جرم شده‌اند. آن زمان شاید نوجوان تازه‌کاری بوده‌اند که به هزار و یک دلیل از فقر و احتیاج گرفته تا رشد کردن در بسترهای خشونت‌آمیز، گرفتار بزهکاری شده‌اند. مطابق آمار ارائه شده توسط مراجع قضایی حدود سه‌چهارم مجرمان افراد سابقه‌داری هستند که دو یا سه بار مرتکب جرم شده و در دادگاه محکوم شده‌اند.

اما حدود یک‌چهارم یا 25درصد از افرادی که دادگاه آنها را مجرم شناخته برای اولین بار دست به عمل مجرمانه زده‌اند و بدون پیشینه کیفری هستند. این دو گروه یک درد مشترک دارند؛ برچسب مجرم بودن بر پیشانی آنها خورده و جامعه، حتی خانواده دیگر پذیرای آنها نیست. این افراد حتی پس از گذراندن دوره محکومیت خود افرادی خطرناک به شمار می‌آیند که اعتماد کردن به آنها سخت است و خانواده ممکن است برای آنچه حفظ آبروی خود می‌داند، فرزند متخلف را از خود طرد کند. از سوی دیگر جامعه هم دیگر آنها را نمی‌پذیرد. برای ورود به هر شغلی گواهی عدم سوءپیشینه کیفری لازم است و این به خودی خود افراد را از جامعه حذف می‌کند. حذف این افراد از خانواده و جامعه ممکن است آنها را به همان سمتی سوق دهد که از آنجا آمده‌اند؛ زندان و جمع مجرمان. حال این افراد چه باید بکنند؟ با هر سختی‌ای که شده همت کنند و از صفر شروع کنند یا راحت‌طلبانه کار خلاف را ادامه دهند؟ اگر بخواهند از نو شروع کنند، آیا کسی حمایتشان می‌کند؟

هر فردی که دست به اعمال خلاف قانون می‌زند، هر لحظه‌ که تصمیم بگیرد دست از جرم بکشد، باید حمایت شود. در بازپروری یک مجرم هم خانواده نقش دارد و هم جامعه. وظیفه قوه قضاییه و سازمان زندان‌ها با دستگیری، محاکمه و پایان دوران محکومیت مجرمان تمام نمی‌شود. نباید فرد محکوم را چند سال در زندان نگه داشت و سپس به او گفت برو. روند قانونی باید ادامه داشته باشد و اقدامات قضایی را به مشاوره‌های روان‌شناسی و مددکاری اجتماعی پیوند دهد.

تصور کنید فردی از زندان آزاد و مجددا وارد جامعه می‌شود. می‌بیند برادرش ازدواج کرده، فرزند دارد، خانه و ماشین خریده و شغل مناسبی دارد. در حالی که او عمر خود را به خاطر یک عمل اشتباه تباه کرده است. او فکر می‌کند حقش را خورده‌اند و دچار عقده می‌شود. مسئولان باید محکومان را بعد از آزادی موظف کنند برای مشاوره پیش روان‌شناس بروند یا حتی روان‌شناسان را سراغ آنها بفرستند. این مشاوره باید رایگان صورت بگیرد و متولی‌اش هم باید مراجع قضایی باشند.

از طرفی مددکاران اجتماعی باید برای این افراد شغل مناسب پیدا کنند. حتی خود سازمان زندان‌ها باید این افراد را ضمانت کنند و برایشان کار پیدا کند تا احساس نکنند از جامعه حذف شده‌اند و جایگاه واقعی‌شان همان زندان است.

اما خانواده‌ها چه باید بکنند؟ خانواده بعد از آزادی محکوم، با فردی روبه‌رو می‌شود که سرشار از خشم است، کار ندارد و باری به دوش خانواده است. چنین شرایطی در طولانی‌مدت برای خانواده قابل تحمل نیست،‌ بخصوص که فرد با ارتکاب جرم و محکومیت باعث سرافکندگی خانواده شده و آبروی خانواده را ریخته است. به‌رغم همه این مسائل خانواده تنها راه نجات چنین افرادی است و باید وظیفه نهادهای دیگر را هم انجام دهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها