برحسب تعداد افرادی که در یک منطقه زندگی می کنند، مسیر سرویس های مدارس تنظیم می شود. در مسیرهایی که تعداد افراد بیشتر است عمدتا از مینی بوس استفاده می شود و در بقیه مسیرها از خودرو استفاده می کنند.
هر دوی این وسایل نقلیه ، از جهات مختلف می توانند برای دانش آموزان خطرساز باشند. سوار و پیاده شدن ، وضعیت دانش آموزان در داخل مینی بوس و مراقبت از آنان ، در حالتی که هیچ فردی بجز راننده در سرویس حضور ندارد، قابل کنترل نیست.
دانش آموزان کم سن و سال بسختی سوار مینی بوس می شوند و دانش آموزان بزرگ تر، در حالی که سرویس در حال حرکت است ، شیطنت می کنند.
این در حالی است که مسوولان سرویس مدارس معمولا نیرویی برای همراهی دانش آموزان ندارند. یکی از اولیای دانش آموزان می گوید: «قاعده بر این است که سرویس های مدارس از یک نیروی کار آزموده برای مراقبت از دانش آموزان در طول مسیر استفاده کنند.
پسر من در دوران دبستان به خاطر بی دقتی مسوولان در داخل مینی بوس پرت شد و لطمه دید. با این حال مسوولان سرویس ، اقدامی نکردند.»
خودروهایی که به عنوان سرویس استفاده می شوند نیز مشکلات خاص خود را دارند. تعداد زیادی از دانش آموزان ، بیشتر از ظرفیت وسیله نقلیه سوار می شوند و این فشردگی ، احتمال خطر را زیاد می کند، راننده سرویسی که 7کودک دبستانی را در یک ماشین پیکان جا داده است ، می گوید: «این اتفاق از روی اجبار می افتد.
این دانش آموزها با هم هم مسیرند و برای سرویس صرف نمی کند که برای 3نفر از آنها یک وسیله جداگانه اختصاص دهد.»
این در حالی است که کسی مراقب حرکات و شیطنت های کودکانه بچه ها نیست و بچه ها، در حالی که پنجره ماشین را باز می کنند و سر و دستشان را از ماشین بیرون می آورند، با هم شوخی می کنند.
مسوول یک آژانس اتومبیل کرایه که هر ساله تعدادی از رانندگان خود را به عنوان رانندگان سرویس به مدارس می فرستد، می گوید:
«پراکندگی دانش آموزان باعث می شود ما ناگزیر شویم بیشتر از ظرفیت ماشین سوارشان کنیم. در صورتی که خانواده ها هزینه بیشتری را متقبل شوند، می توان تعداد سرویس ها را بیشتر کرد، اما از آنجا که خانواده ها نمی پذیرند، مجبوریم این کار را بکنیم».
شیوه برخورد راننده با دانش آموزان و حساسیت و دقت او در ارتباط با آنها، امر مهمی است که یکی از رانندگان سرویس به آن تاکید می کند:
«در یک اتومبیل کوچک نمی توان یک مربی هم داشت. به خاطر همین خودم مدام بچه ها را کنترل می کنم. سعی می کنم گاهی با آنها حرف بزنم و مانع شیطنت هایشان بشوم. ما بعد از سوار کردن بچه ها، خودم همه درها را کنترل می کنم که مبادا باز مانده باشند».
اما رانندگان بی مبالات هم کم نیستند. خیلی از رانندگان ، بدون توجه به گروه سنی مسافرانشان و مسوولیت سنگین حفظ امنیت و سلامت آنها، با سرعتهای غیرمجاز حرکت می کنند و وسایل نقلیه شان ، گاه نقایص فنی جدی دارد.
دانش آموزی می گوید: «راننده سرویس ما، بعد از ما هم سرویس دارد. به همین خاطر بسیار تند رانندگی می کند تا به سرویس بعدی اش برسد. ما از ترس نفسهایمان را حبس می کنیم و به صندلی می چسبیم».
بار مالی سنگین بر دوش خانواده ها
مشکل هزینه ، مشکلی است که بیشتر خانواده ها درباره سرویس مدرسه دانش آموزانشان با آن مواجه اند. هزینه سرویس مدارس ، بسیار بالاست و نظارت جدی ای درباره آن وجود ندارد.
نرخ هزینه این سرویس ها، معمولا براساس دوری و نزدیکی مسیرها تعیین می شود. در حال حاضر، این هزینه دست کم مابین 40 تا 60 هزار تومان در ماه است.
مسیرهای طولانی تر، جزو موارد خاص به شمار می روند و می توانند بر هزینه ها بیفزایند. سرویس های خصوصی نیز تا چند برابر بر این هزینه ها می افزایند.
مدیر یک مدرسه غیرانتفاعی می گوید: «این خواست خود ماست که دانش آموزانمان در سطح شهر پراکنده باشند؛ به همین دلیل ، زیاد روی پذیرش دانش آموز از منطقه خودمان تاکید نمی کنیم.
خانواده هایی که فرزندانشان را در مدارس مورد نظرشان ثبت نام می کنند، معمولا پای هزینه سرویس هم می ایستند.»
در عین حال یکی از اولیا معتقد است: «خستگی دوری راه و هزینه های بالای سرویس ، باعث می شود که من ترجیح بدهم فرزندانم در محدوده نزدیک منزل به مدرسه بروند، ضمن این که امنیت بیشتری هم برایشان فراهم می شود.»
همان مدیر مدرسه غیرانتفاعی تاکید می کند: «ما سعی می کنیم با افراد و موسسات معتبر وارد قرارداد شویم. شرایط مورد نظر مدرسه از قبیل امنیت وسایل نقلیه ، قابل اعتماد بودن رانندگان از نظر اخلاقی و ایمنی در رانندگی ، قبلا اعلام می شود.»
با این همه ، مساله سرویس مدارس ، در شهرهای بزرگی نظیر تهران که با معضلات مهم ترافیکی مواجه اند، مساله ای است که نیاز به تدوین آیین نامه های دقیق و پیش بینی های اساسی دارد، به گونه ای که هم بی سامانی در زمینه هزینه ها از میان برود و هم امنیت جانی و روانی بیشتری برای دانش آموزان فراهم شود.