سنددار نبودن جزایر قشم، تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی سبب شده تا زمین‌خواران در این مناطق دست به کار شوند

خطر پیش‌روی اراضی ملی بی‌سند

هرمزگان تشنه آب است، گرچه امواج خلیج‌فارس و دریای عمان به سواحلش کوبیده می‌شود، اما شهرها و روستاهایش کف به دهان دارند. 30 سال است که باران، قطره‌چکانی در این سرزمین باریده است البته با قطره‌هایی ویرانگر. تمام بارش 205 میلی‌متری هرمزگان در چند ساعت اتفاق می‌افتد و همین می‌شود که خاک لخت و کم‌پوشش آن با آب شسته می‌شود و به سمت فرسایش می‌رود.
کد خبر: ۴۶۲۱۰۶

هر هکتار از خاک این خطه جنوب، هر سال 25 تن فرسایش دارد، یعنی هر بادی که بوزد و هر بارانی که ببارد، حاصلخیز‌ترین قسمت خاک را جارو می‌کند و با خودش می‌برد، اما 73 گنبد نمکی که 4 میلیارد مترمکعب از سیلاب‌ها را شور کرده‌اند و نمک را به خورد زمین‌های پایین دست داده‌اند، حکایت جداگانه‌ای دارد.

جزیره‌ای در بیابان

آب، حرف اول و آخر مردم جنوب است. آنها در دل بیابان‌ها هم دنبال آب می‌گردند. خیلی از روستاها به خاطر خشکسالی و خشکیدن قنات‌ها و چشمه‌ها متروکه شده است، اما «فورخورجی‌ها» یک برگ برنده دارند. در دل بیابان‌های بندرعباس، یک جزیره روییده است، اما نه در ارتفاعی بلندتر از سطح زمین که چند متر پایین‌تر از آن. این جزیره یک بند خاکی است، سدی مستطیل‌شکل برای مهار آب. می‌گویند این آب‌بند باعث شده تا مردم «فورخورج» از روستاهایشان نروند و آنجا را خالی از سکنه نگذارند. کشاورزی در پایین‌دست این مخزن آبی رونق دارد و حتی گیاهان اطراف آن شاداب‌تر از دیگر درختچه‌های بیابانی دورافتاده از آب هستند و پرنده‌ها و حشرات و خزنده‌هایی که به دلگرمی وجود آب، حاشیه فورخورج را به جزیره حیات تبدیل کرده‌اند.

برای همین است که آبخیزداری در هرمزگان اولین انتخابی است که به ذهن می‌آید. اگر عملیات آبخیزداری برای حفظ منابع آب و خاک در این سرزمین‌های گر گرفته زیر تابش آفتاب جدی گرفته شود سیل‌ها مهار می‌شوند و به جای آن که سیلاب‌ها ویرانگر شوند آبخوان‌ها از آب تغذیه می‌شوند و آن‌وقت آب حتی در دل بیابان هم یافت می‌شود.

اگر سیلاب‌ها کنترل شود، دیگر آب در سرشاخه‌های شیرین با گنبدهای نمکی درگیر نمی‌شود و وارد رودخانه‌های شور نمی‌شود و اگر این اتفاق‌ها رخ بدهد دیگر مردم روستاها و آبادی‌های جنوب یک روز در ترس خشکسالی و بی‌آب ماندن و یک روز در هراس غرق شدن در سیل نمی‌مانند.

قشم خواب آب می‌بیند

قشم غار نمکدان دارد، تنگه چاهکوه و دره ستاره‌ها و جزایر ناز و جنگل حرا دارد، اما آب ندارد. متوسط بارندگی در این جزیره 157 میلی‌متر در سال است که در مقایسه با گرمای شدید هوا رقمی به حساب نمی‌آید. آب حاصل از بارش در قشم یا بی‌آن که مهار شود به دریا می‌ریزد یا آنقدر روی زمین سفت و غیرقابل نفوذش می‌ماند تا تبخیر شود برای همین است که آب در این جزیره حکم کیمیا دارد.

البته با آن که دست قشم از آب خالی مانده است، ولی طبیعت سهم آن را از آب داده اما آنجا که مدیریت این آب به دست انسان‌ها افتاده آب‌ها از دست می‌رود. طبق آمارهای موجود، 600 کیلومترمربع از مساحت این جزیره قدرت تولید رواناب به میزان 96 میلیون مترمکعب را دارد، اما ضعف عملیات آبخیزداری در این سرزمین سبب هدررفت منابع آبی می‌شود.

آب شیرین‌کن‌ها و سوخت سرمایه

آب شیرین که کمیاب شود، امیدها به سمت آب‌های شور می‌رود. سال‌هاست که آب شور خلیج فارس و دریای عمان امید مردم قشم شده است. آنها آبی را می‌نوشند که دستگاه‌های غول‌پیکر آب‌شیرین‌کن برایشان تصفیه می‌کند هر چند باید برای عادت‌کردن به طعم این آب، چند روزی آن را نوشید ولی هر چه باشد آب شیرین شده از بی‌آبی و تشنگی بهتر است.

نکته: اگر سیلاب‌ها در هرمزگان کنترل شود دیگر آب در سرشاخه‌های شیرین با گنبدهای نمکی درگیر نمی‌شود و به خاطر لب‌شور شدن بی‌استفاده نمی‌ماند

اما آب شیرین‌کن‌ها یک مشکل عمده دارند. آن‌طور که مدیرکل منابع طبیعی قشم به «جام‌جم» می‌گوید دستگاه آب شیرین‌کنی که بتواند نیاز آبی 2 روستا را تامین کند، دست کم 2 میلیارد تومان هزینه دارد یعنی مبلغی که با آن می‌توان 10 پروژه آبخیزداری با ماندگاری مادام‌العمر اجرا کرد و نسل به نسل از مواهب آن بهره برد، ولی حالا در قشم دستگاه‌های میلیاردی پرهزینه که عمر مفیدشان نیز بیشتر از 5 سال نیست به انجام عملیات آبخیزداری ترجیح داده شده‌اند.

این در حالی است آبی که با هزینه‌های زیاد تولید می‌شود پس از تبدیل‌شدن به فاضلاب به جای آن که مورد مصرف دوباره قرار گیرد و آب مورد نیاز بخش کشاورزی را تامین کند به دریا می‌ریزد یعنی هم دریا ضرر می‌کند و هم خشکی.

برزخ حرا

اسمشان جنگل مانگرو است، ولی مردم آن را با نام حرا می‌شناسند همان جنگل‌های قد کوتاه حاشیه خلیج فارس و دریای عمان که چهره‌شان با جزر و مد آب تغییر می‌کند. هرمزگان بیش از 20 هزار هکتار جنگل حرای طبیعی دارد، اما از سال 84 تا به حال 2 میلیون اصله نهال حرا هم به صورت دست‌کاشت در نوار شمالی جزیره قشم کاشته شده است. حرا‌ها برای این‌که دوام بیاورند به آب شیرین نیاز دارند، ولی معمولا آب شیرین کمی به دستشان می‌رسد، ولی با این حال آنها همچنان ریشه می‌دوانند و سواحل خلیج فارس را سبز می‌کنند.

البته اوضاع در هولر چندان به نفع حرا‌ها نیست. این منطقه از قشم که دروازه ورود به درگهان است با نخاله‌های ساختمانی فرش شده‌اند. این نخاله‌های سنگین حتی تا پای حراهای دست‌کاشت هم پیش رفته‌اند و با هر موجی به پای درختان می‌پیچند و حیاتشان را به خطر می‌اندازند. حراهای تازه روییده با نخاله‌های سرگردان در سواحلی زشت و خشن تهدید می‌شود.

سند به نام هیچ‌کس

از مساحت 1500 کیلومتری جزیره قشم 1350 کیلومتر آن اراضی ملی است، اما ملی‌بودن این اراضی فقط یک تعارف است چون نه جنگل‌ها، نه مراتع و نه بیابان‌های این جزیره سند به نام دولت ندارند تا ملی‌بودنشان قابل اثبات باشد. جزایر سه‌گانه خلیج فارس هم دقیقا همین وضع را دارند برای همین است آنانی که دغدغه حفظ اراضی ملی را دارند، بی‌سندماندن اراضی را مقدمه تصرف آن به دست اشخاص می‌دانند.

مدیرکل منابع طبیعی قشم اختلاف نظر میان مسوولان منابع طبیعی و منطقه آزاد بر سر مالکیت این اراضی را دلیل بی‌سندماندن این عرصه‌های ملی می‌داند. حمید حسن‌پور تزرجی به جام‌جم می‌گوید: از زمان تشکیل منطقه آزاد همواره 2 قانون بر این جزیره حاکم بوده به طوری که منطقه آزاد به دنبال گرفتن سند اراضی ملی به نام خود و انجام کارهای اقتصادی در آن است؛ این در حالی است که این اراضی متعلق به تمام ملت است و نباید برای آن به نام اشخاص حقیقی یا حقوقی سند صادر شود.

محمدتقی عموزاده، معاون حفاظت و امور اراضی نیز که خودش افرادی را مشاهده کرده که به پشتوانه بی‌سند بودن اراضی قشم دست به تصرف آن زده‌اند همین عقیده را دارد.

او به جام‌جم می‌گوید: ما در اجرای مقررات ماده 56 قانون حفاظت برای تشخیص منابع ملی نقشه‌های این اراضی را تهیه کردیم و به اداره ثبت فرستادیم و مجددا به درخواست این اداره نقشه‌ها را بازنگری و اصلاح کردیم و مقدمات صدور سند به نام دولت به نمایندگی سازمان جنگل‌ها را فراهم کردیم، اما منطقه آزاد قشم تقاضای صدور سند به نمایندگی خودش را مطرح کرد که به خاطر بروز این اختلاف نظر که اداره ثبت منطقه از پس حل آن برنیامد پرونده به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ارجاع شد تا آنجا که قول صدور سند به نمایندگی سازمان جنگل‌ها تا اواسط اسفند داده شد که البته تا الان هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است.

بی‌سندماندن اراضی ملی اتفاق کوچکی نیست. وقتی عرصه‌های کشور اعم از جنگل و مرتع و بیابان به نام دولت سند بخورند، دیگر کسی نمی‌تواند ادعای مالکیت آنها را داشته باشد پس طبیعی است اگر سندی موجود نباشد هر فرد حقیقی یا حقوقی می‌تواند روی اراضی ملی دست بیندازد و از آن به نفع خودش بهره ببرد یعنی اتفاقی که هرگز در جزیره قشم و جزایر سه‌گانه نباید روی دهد.

مریم خباز / گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها