انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی

صف آرایی نیروهای ملی و مذهبی

انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی مصادف با نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق بود و در همین دوره بود که مصدق درصدد برآمد تا اصلاح قانون انتخابات را جهت کم کردن دخالت‌های دربار و اشراف به اجرا بگذارد. او که قصد داشت این قانون را در مجلس شانزدهم به سرانجام برساند به دلیل اهمیت پرداختن به موضوع نفت ایران، نتوانست اقدامی در مورد این قانون انجام دهد، بنابراین علی‌رغم تمایل وی، انتخابات مجلس هفدهم به همان ترتیب گذشته انجام گرفت و همان قانون انتخابات پیشین در مورد انتخابات مجلس دوره هفدهم مجلس شورای ملی نیز به اجرا درآمد.
کد خبر: ۴۵۶۷۹۳

جریان انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی

فرمان انتخابات دوره هفدهم در 31 شهریور 1330 شمسی صادر شد و پس از 2 ماه مهلت قانونی فعالیت نامزدهای انتخاباتی آغاز شد و در اواخر آذر 1330 بتدریج در شهرستان‌ها و 17 دی همان سال انتخابات در تهران آغاز شد. جان فوران درباره این دوره از انتخابات این گونه بیان می‌کند: «مصدق در این دوره دستور داد تا انتخابات به صورت کاملا آزاد برگزار شود (یعنی دولت در آن تقلب نکند)، اما این امر، دست ارتش، شاه و محافظه‌کاران استان‌ها را در تقلب باز گذاشت».

مصدق انتخابات تهران را نسبت به جاهای دیگر کشور دارای اهمیت بیشتری می‌دانست و به همین دلیل از مجلس چهاردهم درخواست کرده بود تا قانون جدیدی را به تصویب برساند که طی آن بر آرای افراد شهری تأکید بیشتری شود. به عقیده مصدق چنانچه دولت و وزارت کشور در جریان انتخابات شهرستان‌ها بی‌طرف بمانند باز هم با اعمال نفوذ فرماندهان لشکر تحت امر شاه و همچنین مالکان محلی، نتیجه آرا به نفع دربار رقم خواهد خورد، اما وضعیت تهران نسبت به شهرهای دیگر به دلیل برخورداری از افراد با سواد بیشتر، به گونه‌ای دیگر بود و این افراد تحت نظارت دولت مرکزی و مطبوعات قرار داشتند. بنابراین، نمایندگانی که در تهران انتخاب می‌شدند از آرای عمومی بیشتری برخوردار بودند.

انتخابات دوره هفدهم مجلس در حال برگزاری بود که مصدق به دلیل شرکت در دادگاه لاهه مجبور به ترک ایران شد و به همین سبب برای این که نظارت دولت را بر روند انتخابات از دست ندهد دستور توقف رأی‌گیری را داد و ادامه انتخابات را به بعد از بازگشت خود از لاهه موکول کرد و این در حالی بود که 80 نفر از نمایندگان انتخاب شده بودند. در واقع این عمل مصدق مبنی بر توقف انتخابات در نبود خود او، می‌توانست دلیل ترس مصدق از اعمال نفوذ طبقه حاکمه دربار و متنفذان کشور باشد.

هنگامی که مصدق با پافشاری
بر‌گرفتن اختیارات از مجلس و دست زدن به اصلاحات بتدریج حمایت قشر سنتی و آیت‌الله کاشانی را از دست داد، طرفداران آیت‌الله کاشانی‌نیزازحمایت دولت ملی دکتر مصدق دست کشیدند

در تاریخ مجلس ایران همین توقف رای‌گیری در انتخابات مجلس یکی از وجوه تمایز این دوره با سایر دوره‌ها به شمار می‌رود زیرا تعداد نمایندگانی که در این دوره به مجلس راه یافتند 80 نفر بودند و از نظر حد نصاب قانونی برای تشکیل مجلس، این تعداد ، کمترین حد به شمار می‌رفت.

در میان نمایندگانی که به این دوره از مجلس راه یافته بودند، جبهه ملی در شهرهای بزرگ وضعیت خوبی داشت و تمام 12 کرسی را به دست آورده بود. در بین نمایندگان، 30 نفر به جبهه ملی نزدیک بودند و جان فوران 25 الی 30 نفر از نمایندگان را کسانی می‌دانست که به هر طرف که برنده بود می‌چرخیدند و در حدود 10 نفر باقیمانده نیز از طرفداران دربار بودند.

از تعداد 80 نماینده‌ای که در این دوره وارد مجلس شده بودند، کمتر از نیمی از آنها برای اولین بار به مجلس راه یافته بودند و بقیه نیز همان نمایندگان دوره‌های پیشین مجلس بودند که دوباره انتخاب شدند و این از نظر دکتر مصدق با قانون انتخابات آزاد منافات داشت زیرا به نظر او این افرادی که دوباره به مجلس راه یافته بودند از حمایت‌های دربار برخوردار بودند و در واقع با «اعمال نفوذ ماموران و ثروتمندان محلی صاحب نفوذ» توانسته بودند مجددا به مجلس راه یابند.

بنابراین طبق همین استدلال بود که ادعا کرد در این انتخابات آزادی وجود نداشته است و او نیز به مانند تعدادی از گروه‌های سیاسی از این انتخابات ناراضی بود و به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور اظهار کرد که حاضر نبوده پیش از اصلاح قانون انتخابات، اقدام به برگزاری انتخابات دوره هفدهم مجلس کند، اما برای جلوگیری از فترت ناچار شد با همان قانون ناقص عمل کند و با همه تلاشی که به کار گرفت‌، آن گونه که انتظار می‌رفت توفیقی حاصل نشد.

در تاریخ انتخابات مجلس شورای ملی، مصدق تنها نخست‌وزیر ایران بود که نادرست بودن انتخابات را اعلام و در پیام نوروزی 29 اسفند 1330 ‌، دلایل عدم دستیابی به اهداف خود را در این انتخابات این گونه بیان کرد: «... برای کوتاه ساختن ایام فترت ناچار بودم انتخابات را به هر فرض و احتمال خوب یا بدی شروع کنم. روی این اصل آن عده از ماموران دولت از قبیل فرماندار، بخشدار و ماموران شهربانی و ژاندارمری و دارایی که احتمال نفوذ آنها در انتخابات بود عوض شدند و روابط ماموران دستنشانده با کسانی که آنها را به کار گماشته بودند قطع شد، ولی با این عمل دو چیز سبب شد که انتخاباتی که باید صددرصد به نفع ملت تمام شود مقدور نگردید، اول آن که برای انجام انتخابات اشخاص مورد اعتماد به حد کافی نبود و ناچار بودم‌ از همان ماموران سابق که به نسبت مورد اعتماد بودند استفاده کنم و برای اثبات بی‌غرضی به قید قرعه آزاد، آنها را از محلی به محل دیگر انتقال دهم و البته هر صفتی از خوبی و بدی که در آنها بود با خود به محل ماموریت بردند و قهرا بعضی از قسمت‌ها خوب عمل نشد و در بعضی ایجاد عدم رضایت کرد. دیگر آن که از ملاحظات بعضی از ماموران و مردمی که ثروت و نفوذ محلی داشتند به طور کلی جلوگیری مقدور نگردید».

سرانجام با وجود نارضایتی مصدق، مجلس دوره هفدهم در 7 اردیبهشت 1331 با حضور شاه در مجلس، افتتاح شد و این در حالی بود که دکتر مصدق خود در مراسم افتتاحیه حضور نداشت و نطقی را هم که شاه در مجلس قرائت کرد گفته می‌شد که از تصویب مصدق گذشته است.

در همان روز افتتاح مجلس، اولین جلسه تشکیل شد و نمایندگان، شیخ‌الملک اورنگ را به ریاست برگزیدند. تعداد نمایندگان انتخاب شده در مجموع برای این دوره 72 نفر بود و در همین جلسه اعتبار نامه‌های رسیده بین شعب شش‌گانه مجلس تقسیم شد تا پس از بررسی گزارش آن در جلسه بعدی مطرح شوند، ریاست شعبه‌های 2، 5 و 6 به ترتیب دکتر شایگان، میلانی و کریم سنجابی از طرفداران مصدق و 3 شعبه دیگر را درباریان به عهده داشتند. در این دوره با توجه به این که بیش از دوسوم از انتخاب‌شدگان از نظر دکتر مصدق واجد صلاحیت نبودند، از همان ابتدای کار معلوم شد که در این مجلس، مصدق از نظر مشی سیاسی و روش حکومتی فاقد اکثریت لازم است، اما مصدق همچنان بر موضوع عدم صلاحیت انتخابات این دوره تاکید داشت و در 8 اردیبهشت یعنی تنها یک روز بعد از افتتاح مجلس، نامه‌ای به مجلسیان نوشت و در آن به این که در بعضی از حوزه‌های انتخاباتی تقلباتی صورت گرفته تاکید کرد و از نمایندگان خواست‌ اعتبارنامه‌های مخدوش را از اعتبار ساقط کنند و به آنها رأی اعتماد ندهند.

انتخابات دوره هفدهم مجلس در حال برگزاری بود که مصدق به دلیل شرکت در دادگاه لاهه مجبور به ترک ایران شد و به همین سبب برای این که نظارت دولت را بر روند انتخابات از دست ندهد دستور توقف رأی‌گیری را ‌داد

رسیدگی به اعتبارنامه نمایندگان در مجلس شورای ملی حدود 10 روز به طول انجامید و در 18 اردیبهشت، 50 اعتبارنامه در مجلس تصویب و با 23 اعتبارنامه دیگر مخالفت شد. ‌ هنگامی که اعتبار نامه دکتر حسن امامی، امام جمعه تهران مطرح شد بر سر قبول یا رد اعتبارنامه وی، بین نمایندگان اختلاف بروز کرد و مشاجره به وجود آمد و سیدمهدی میراشرفی، مدیر روزنامه آتش که نماینده مردم مشکین‌شهر بود به دفاع از امامی، بشدت به مصدق تاخت.

سرانجام بعد از یک کشمکش طولانی‌مدت در تصویب اعتبارنامه‌ها، در 8 خرداد مجلس با تصویب نیمی از اعتبارنامه‌ها تشکیل شد.

مجلس هفدهم شورای ملی از همان ابتدا به 2 گروه تقسیم شده بود که در ادامه مختصری به دسته‌بندی و فراکسیون‌های تشکیل‌شده آن پرداخته خواهد شد:

الف) فراکسیون جبهه ملی

ب) فراکسیون سلطنت‌طلبان

فراکسیون جبهه‌ ملی

این فراکسیون از 30 نفر تشکیل شده بود و نمایندگان این جناح عبارت بودند از: سنجابی و زیرک زاده از حزب ایران، بقایی از حزب زحمتکشان، آیت‌الله کاشانی و قنات‌آبادی از جامعه مجاهدین اسلام و هواداران غیرحزبی مصدق مانند شایگان، رضوی، نریمان، مکی، حائری‌زاده و خسرو و ناصر قشقایی که بعد از انتخاب شدن از فارس به آنان پیوستند. تعداد بسیاری از این افراد از طبقات متوسط جدید و سنتی بودند و شامل 4 حقوقدان، 4 مهندس، 3 روزنامه‌نگار، 3 استاد دانشگاه، یک مورخ و 10 روحانی می شدند.

اعضای این فراکسیون تا زمان قیام 30 تیر 1331 همین تعداد بود، اما بعد از این قیام، بر تعداد هواداران دکتر مصدق و جبهه‌ ملی افزوده شد و جناح جبهه‌ ملی در مجلس بعد از آن «فراکسیون نهضت ملی» نام گرفت، اعضای فراکسیون نهضت ملی بعد از این‌که مصدق مجدداً به ریاست دولت برگزیده شد شامل افراد زیر بودند:

اخگر، محمد رضا اقبال، انگجی، مظفر بقایی، اصغر پارسا، جلال موسوی، حاج سیدجوادی، حائری‌زاده، حسیبی، خلخالی، زیرک‌زاده، زهری، شاهپوری، علی شایگان، شبستری، احمد صفائی، فرزانه، مشار، حسین مکی، میلانی، نریمان، قنات‌آبادی، مدرس، عبدالله معظمی، ناظرزاده و اصغر پارسا که به عنوان سخنگوی فراکسیون در مجلس حضور داشت‌.

فراکسیون سلطنت‌طلبان و محافظه‌کاران

از میان 49 نماینده که بیشتر آنها از طبقه ملاک بودند به فراکسیون سلطنت‌طلبان و طرفدار انگلیس تعلق داشتند، این گروه به علت اختلافاتی که با دولت داشتند سعی در تضعیف موقعیت دولت می‌کردند.

آنها در مجلس و نطق‌های خود سعی کردند ‍‌‌تهران را در برابر شهرستان‌ها قرار دهند و شروع به طرح نارضایتی‌ها و کاستی‌های شهرستان‌ها کردند. ملک مدنی اعلام کرد «ایران فقط تهران نیست، شهرستان‌ها نیز جزئی از پایتخت هستند.»

نماینده‌ بلوچستان نیز اعتراض خود را در مذاکرات مجلس این گونه بیان کرد: «چون ادارات فقط به تهران نظر دارند شهرستان‌ها ویرانه شده‌اند.»

در مورد جناح‌های تشکیل‌دهنده‌ مجلس هفدهم دسته‌بندی‌های دیگری نیز وجود داشت که تصمیم‌گیری‌ها را در مجلس تحت الشعاع خود قرار می‌داد از جمله این جناح‌بندی‌ها عبارت بودند از:

1 ـ طرفداران مصدق 2 ـ طرفداران آیت‌الله کاشانی 3 ـ وابستگان به دربار 4 ـ بی‌طرفان

تا زمانی که مصدق از حمایت آیت‌الله کاشانی برخوردار بود طرفداران و حامیان وی نیز در دسته‌بندی‌ها همراه با طرفداران مصدق ظاهر می‌شدند، اما هنگامی که مصدق با پافشاری بر گرفتن اختیارات از مجلس و دست زدن به اصلاحات بتدریج حمایت قشر سنتی و آیت‌الله کاشانی را از دست داد، طرفداران آیت‌الله کاشانی نیز‌ از حمایت دولت ملی دکتر مصدق دست کشیدند و از این زمان بین افراد طرفدار مصدق و احزاب حامی او نظیر زحمتکشان
دو دستگی و اختلاف پیش آمد و رئیس حزب زحمتکشان، مظفر بقایی و زهری مدیرمسوول روزنامه‌ شاهد ارگان حزب، با انشعاب از حزب تبدیل به مخالفان سیاست‌های مصدق شدند.

بعد از مدت زمانی طولانی کشمکش در تصویب اعتبارنامه‌ها در روز 10 تیر انتخابات هیات رئیسه مجلس آغاز شد و دکتر سیدحسن امامی، دکتر سیدعلی شایگان و دکتر عبدالله معظمی نامزد ریاست مجلس شدند. بعد از رأی‌گیری هیچ کدام از این 3 نفر اکثریت آرا را به دست نیاوردند دکتر شایگان به نفع معظمی کناره‌گیری کرد و رأی‌گیری دوباره برگزار شد و دکتر امامی با 39 رأی به عنوان ریاست مجلس معرفی شد. در همین جلسه بود که بین دو جناح رقیب در مجلس درگیری پیش آمد و از جناح جبهه‌ ملی حسین مکی، دکتر امامی را مورد اهانت شدید قرار داد.

در همین جلسه محمد ذوالفقاری و مهندس احمد رضوی به عنوان نواب رئیس انتخاب شدند و بعد از یک دوره‌ نسبتاً طولانی مجلس این دوره نیز کار خود را آغاز کرد و طبق عرف پارلمانی دکتر مصدق از سمت خود استعفا داد. 5 روز بعد یعنی در 15 تیر 52 نماینده از بین 65 نماینده‌ حاضر در جلسه به دولت دکتر مصدق رأی اعتماد دادند و این آغازی بود بر دوره‌ پر فراز و نشیب اما کوتاه مجلس هفدهم و دولت ملی.

فاطمه نجفی

منابع:

آوری، پتر، تاریخ معاصر ایران، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، انتشارت عطایی، ج 2. ‌ ابراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فیروزمند. حسن شمس‌آوری. محسن مدیر شانه‌چی، نشر مرکز، 1378، چاپ دوم. ‌حیدری مهر. معصومه، نجفی. فاطمه، مقاله مجلس هفدهم و دولت ملی، پیام بهارستان، زمستان 1389. ‌ دماوندی، صورت جلسات مذاکرات مجلس، مجلس17، 9 دی 1330. ‌ ذاکر حسین، عبدالرحیم، مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، انتشارات دانشگاه تهران، آبان 1368. ‌ زعیم، کورش، جبهه‌ ملی ایران از پیدایش تا کودتای 28 مرداد، تهران، نشر تاخ، مهر1377. ‌ سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، نشر نامک، چاپ اول، بهار 1371. شجیعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، ج 3، انتشارات سخن، تهران، 1372. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، انتشارات جاویدان، تهران، چاپ اول 1370. فوران، جان، مقاومت‌ شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال 1500 میلادی مطابق با 879 شمسی تا انقلاب، موسسه فرهنگی رسا، تهران، 1377. م ریگی، صورت جلسات مذاکرات مجلس، مجلس17، 20 دی 1330. ملک مدنی، صورت جلسات مذاکرات مجلس، مجلس 17، 3 اسفند 1331.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها