نگاهی به یک انتقام‌گیری هولناک

باز هم عشق ناکام

این‌بار نه در کوچه و خیابان و نه در قالب آوردن نذری. خواستگار 40 ساله در مراسم رسمی خواستگاری و بعد از شنیدن پاسخ منفی، مقابل چشمان همه به صورت دختر 23 ساله اسید پاشید. مریم صدمات زیادی دیده بود. از ناحیه راست صورت، لب‌ها، قفسه سینه و سمت چپ گردن دچار سوختگی شده بود و احمد هم پا به فرار گذاشته بود.
کد خبر: ۴۵۱۶۴۷

مریم درباره شب حادثه به کارآگاهان گفت: احمد با وجود آن‌که پیش از زمان خواستگاری نیز جواب منفی را از سوی خانواده‌ام شنیده بود، به بهانه این‌که باید مستقیم جواب را از خودم و در زمان خواستگاری بشنود، به همراه خواهرش و تحت عنوان خواستگاری به خانه ما آمد. او بیکار است و ما از لحاظ خانوادگی هیچ تناسبی با هم نداریم به همین علت هم خودم و هم خانواده‌ام مخالف این ازدواج بودیم. احمد روز خواستگاری بعد از شنیدن دوباره پاسخ منفی، بدون این‌که متوجه شوم ظرف اسیدی را از جیب خود در آورد و روی صورتم پاشید که از ناحیه صورت، بدن و شانه راست دچار سوختگی شدم. در آن لحظات متوجه چیزی نبودم و از شدت درد و سوزش فریاد می‌کشیدم، احمد هم بعد از این اتفاق به سرعت از خانه‌مان فرار کرد.

احمد بعد از 2 ماه فرار بالاخره به دام افتاد. متهم نیز در پاسخ به سوال کارآگاهان در خصوص علت و انگیزه‌اش درباره اسیدپاشی گفت: از حدود 5 سال پیش به مریم علاقه‌مند شده بودم. آن زمان به مواد مخدر اعتیاد داشتم اما برای این‌که بتوانم با مریم ازدواج کنم حدود 2 سال قبل مواد مخدر را ترک کردم. می‌خواستم هر کاری را که لازم است انجام بدهم تا بتوانم به هدفم برسم اما مریم و خانواده‌اش به من جواب رد می‌دادند. می‌خواستم به هر شکلی مریم مال من شود. اما وقتی دیدم خواهش و صحبت فایده‌ای ندارد تصمیم به تهدید گرفتم. ولی این کار هم نتیجه‌ای نداشت و بالاخره به فکر انتقام‌گیری افتادم.

دکتر علیرضا کیهان نیا، روان‌شناس

به چه دلیل یک مرد به خاطر این‌که دختری به جواب خواستگاری یا پیشنهاد دوستی او جواب رد داده باید دست به چنین کاری بزند؟ بدون شک چنین فردی اعتماد به نفس یا به اصطلاح عزت نفس ندارد. کسی که چنین بی‌منطق انتقام می‌گیرد، خودباوری ندارد و در واقع احترامی برای خودش قائل نیست.

این مرد بدون شک از اعتماد به نفس و عزت نفس لازم برخوردار نبوده و به همین خاطر با شنیدن پاسخ منفی این چنین برآشفته و دست به چنین عملی زده است.

در مورد این‌که چرا این فرد چنین کار زشتی کرده و دست به واکنش عجولانه‌ای زده است تحلیل‌های بسیاری می‌توان ذکر کرد.

اگر مردی که اعتماد به نفس ندارد و از عزت نفس بی‌بهره است، احساس کند که جواب نه دختر مورد علاقه‌اش به خاطر مرد دیگری بوده، نسبت به دختر احساس تنفر پیدا می‌کند و بخش ناسالم درونش بیدار می‌شود و به دنبال آن دست به عملیات تخریبی و کارهای نادرستی می‌زند که می‌تواند انواع خشونت‌ها و جرایم ناموسی اینچنینی را شامل شود. اگر مرد احساس کند دختر خانم او را نمی‌خواهد و جواب نه وی به خاطر ناتوانی و ضعف فرد بوده، باز هم به هم می‌ریزد و تعادل روانی خود را از دست می‌دهد و دست به انتقامجویی‌های بی‌منطق می‌زند. این مرد سابقه مصرف مواد مخدر داشته است.

چنین فردی ممکن است خشم پنهانی از جامعه داشته باشد که به این صورت بروز پیدا کرده. او همه زندگی خود را باخته می‌بیند. پیش خود فکر می‌کند سعی کرده خود را اصلاح کند اما باز هم دختری را که می‌خواسته به او نداده‌اند.

اگر دختر خانم به مرد بگوید به این دلیل او را نپذیرفته که خواستگار بهتری دارد و کس دیگری را به او ترجیح می‌دهد، بازهم از کوره در می‌رود و ممکن است دست به هر کاری بزند. توجه داشته باشید که حالت اول و سوم با هم متفاوت هستند.در حالت اول دختر صحبت از عشق می‌کند و می‌گوید کس دیگری را دوست دارد. در حالت سوم می‌گوید که خواستگار بهتری دارد، اگر چه عشق در میان نیست. در هر دو حالت خواستگار دچار خشم می‌شود و احساس ضعف و ناتوانی می‌کند.

بهتر است دختر خانم‌ها خیلی زود و در همان ابتدا موضع خود را مشخص کنند و نه بگویند. چرا که بیشتر انتقام‌جویی‌ها به این دلیل اتفاق افتاده که دختر خانم ابتدا دل پسر را خوش کرده و به لحاظ اقتصادی او را مورد سوءاستفاده قرار داده و در این شرایط مرد هم احساس می‌کند گول خورده و با عواطف او بازی شده است.

هدی عمید ، وکیل پایه یک دادگستری

داستان تکراری و دردناک اسید پاشی به صورت دختری که به خواستگارش پاسخ منفی می‌دهد ظاهرا فعلا پایانی ندارد و هرازگاهی باز هم از این اخبار می‌شنویم. اسید پاشی جرمی نیست که بتوان آن را در گستره جرم ضرب و جرح به میان آورد. اسید پاش دقیقا به دنبال گرفتن روح زندگی قربانی است. در این جرم قربانیان اغلب زنانی هستند که با یک عمل مجرم، علاوه بر زیبایی بعضا قدرت تکلم، شنوایی یا بینایی خود را از دست می‌دهند.

این زنان اغلب به دلیل چهره جدید خود در جامعه و اماکن عمومی تحقیر می‌شوند و در نتیجه امکان ادامه تحصیل، اشتغال و به طور کلی حضور در اجتماع و فعالیت‌های عمومی از آنها گرفته می‌شودو این یعنی دقیقا مجرم به آنچه می‌خواسته است رسیده و زن را از زندگی طبیعی و عادی که بدون آن مرد قرار بوده ادامه داشته باشد محروم کرده است.

متاسفانه علاوه بر نفوذ زیاد مفاهیمی مانند ناموس، غیرت و تعصب در آموزه‌های فرهنگی و عرف‌های حاکم بر جامعه، ما شاهد پذیرش این مفاهیم در قوانین نیز هستیم.

ناموس امری ارزشمند تلقی می‌شود که برای حفاظت و دفاع از آن می‌توان تا قتل نفس پیش رفت و در اکثر موارد، شامل افراد مونث خانواده یا آشنایان می‌شود که با توجه به حس مالکیت وظیفه مردان خانواده حمایت و مراقبت از آن است.

تعریف یک جرم و نیز عدم وجود مجازات مناسب با آن می‌تواند نقش زیادی در افزایش ارتکاب آن جرم ایفا کند. در جرم اسیدپاشی تنها قانونی که به طور خاص به این موضوع پرداخته لایحه‌ای است مربوط به پاشیدن اسید مصوب سال 37 که قسمت ابتدای ماده به‌دلیل تصویب قانون مجازات اسلامی، نسخ ضمنی شده اما قسمت اخیر آن همچنان قابل اعمال است.

علاوه بر این مواد قانونی مربوط به قصاص عضو نیز در این زمینه وجود دارد که به‌دلیل عدم‌امکان اجرای آنها، در عمل مجازات محسوب نمی‌شوند. تنها مجازاتی که این روزها شاید بیشترین مبنای صدور رای را تشکیل می‌دهد احکام مربوط به دیه است که از قدرت بازدارندگی بسیار کمی برخوردار است. بنابراین در اکثر موارد قربانی تنها موفق به دریافت دیه می‌شود که هیچ کمکی به بازگشت به زندگی او نخواهد کرد. اگرچه بسیاری معتقدند اگر مجازات قصاص به جدیت اجرا می‌شد مانعی بود بر سر تکرار این جرم، اما باید این نکته را نیز در نظر گرفت که این مجازات خودش نوعی خشونت است که وجدان عمومی و روح جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و آرامشی را نیز نصیب آسیب دیده نخواهد کرد.

نسرین خواجوی، کارشناس

درصد بالایی از اسیدپاشی‌هایی که در جامعه ما و جوامع مشابه صورت می‌گیرد شیوه‌ای افراطی از انتقام‌جویی‌های مردانه نسبت به زنانی است که به خواسته‌های افراد اسیدپاش تن نداده‌اند. نمونه بارز از این دست آمنه بهرامی است که بعد از نه گفتن به مجید، خواستگار و هم‌کلاسی‌اش، قربانی اسید پاشی شد و چشم‌‌هایش را از دست داد. نمونه دیگر که بتازگی اخبارش منتشر شده، اسیدپاشی مردی افغان به صورت همه دخترهایی است که به خواستگاری او جواب رد داده بودند.

اسیدپاشی به گفته برخی فراتر از جنایت است. منظور از این عبارت احتمالا میزان بالای خشونتی است که در این جرم نهفته. اسیدپاش به نظر خودش شدیدترین مجازات را برای کسی که دوستش دارد در نظر می‌گیرد. سزای کسی که از نظر اسیدپاش نباید به کس دیگری تعلق داشته باشد و مال اوست این است که زندگی کند اما دیگر نتواند با فرد دیگری رابطه‌ای داشته باشد و صورتی زشت را تا پایان عمر با خود یدک بکشد.

اسیدپاشی با جرایم خشن دیگر البته وجه اشتراک‌هایی دارد. تمامی دلایلی که باعث می‌شوند یک فرد دست به قتل، آدم‌ربایی، تجاوز و... بزند (منظور الگوهای رفتاری خانواده و الگوهای اجتماعی است) ممکن است در دست زدن یک فرد به اسیدپاشی تاثیر داشته باشد. اما شاید پشت پرده این جرم چیزی وجود داشته باشد که در پس سایر جرایم نیست: نگاهی مردسالار که به زن به مثابه یک شیء نگاه می‌کند، یک دارایی و چیزی که مرد می‌خواهد برای ابد برای خودش تصاحب کند. چنین دیدی این تفکر افراطی را به‌وجود می‌آورد، فرد طاقت شنیدن نه نداشته باشد و به خود اجازه دهد در صورت شنیدن پاسخ منفی دست به هر کاری که دلش می‌خواهد بزند و از دید خودش به دختری که دوستش داشته و سایر دختران جامعه، درس عبرت بدهد.

به عقیده من در کنار آسیب‌شناسی و بررسی قوانین و وضع قوانین جدید، این الگوهای اجتماعی باید تغییر کند همان‌طور که شیوه‌های آشنایی زنان و مردان تغییر کرده است. در گذشته کسی نظر دختر و در بعضی موارد حتی نظر پسر را برای ازدواج نمی‌پرسید و پدران 2خانواده تصمیم گیرنده اصلی بودند.

در گذشته مردان به پاسخ منفی شنیدن عادت نداشتند و این اتفاق کمتر می‌افتاد. اما اکنون با تغییر زمان همه اینها عوض شده. پس تفکرات نیز باید تغییر کند. مردان باید یاد بگیرند پاسخ منفی بشنوند و خشم خود را کنترل کنند. غریزه را می‌توان تربیت کرد و تحت کنترل قرار داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها