کلید موفقیت

خلاقیت

کد خبر: ۴۴۸۴۹۶

مسلما پدر و مادرها که به معنای این موفقیت و تفاوت پی برده باشند، آرزو دارند فرزندانشان سهمی‌ از این دنیای متفاوت داشته باشند. چرا که می‌دانند در زندگی افراد خلاق، هر فشار و مشکل به تهدید بدل نمی‌شود و آگاهانه می‌توانند با مدیریت و بهره‌جویی از خلاقیت راه‌های متفاوت فکر‌کردن را در سر بپرورانند و همه اینها یعنی ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن موفقیت ارتباط نزدیکی با خلاقیت دارد تا جایی که گاهی با هم مترادف می‌شوند.

منظور از خلاقیت در کودکان شکلی از تفکر است که ظرفیت آنها را برای ایده‌های نو و کارهای تازه و بدیع بالا می‌برد. آلبرت اینشتین می‌گوید: «تخیل از دانش مهم‌تر است.»

این جمله امروزه معنی بیشتری پیدا کرده است، چون کودکان در کنار کتاب با دنیای اطلاعات از طریق اینترنت و رسانه‌ها احاطه شده‌اند.

آیا این ابزار کودکان را باهوش می‌کند؟ یا استفاده از آن همچون پرسه‌زدن در دایره‌المعارفی پر از اطلاعات، ولی بی‌ارتباط به هم است.

کودکان خردسال طبیعتا در مورد افراد و جهان پیرامون کنجکاوند و می‌خواهند ارتباط خود را با آنها بدانند. با پرورش خلاقیت، کودکان می‌توانند در دنیای اطلاعات با منابعی که پیشتر با آنها در ارتباط نبوده‌اند ارتباط برقرار کنند، اما به مرور که بیشتر می‌آموزند و رشد می‌کنند و توانایی در برقراری ارتباطشان افزایش می‌یابد و آگاهی بیشتری به دست می‌آورند، آموزه‌هایشان را با هم ترکیب می‌کنند و مهارت‌های بیشتری پیدا می‌کنند که به کار ببندند.

خلاقیت فقط مختص دوران کودکی نیست، کودک به خلاقیت برای تمامی عمر نیاز دارد. تبدیل‌شدن به انسانی کوشا، فعال، آگاه و مقاوم در برابر فشارها و مشکلات یک‌شبه به دست نمی‌آید، بلکه لازم است از سال‌های اولیه زندگی توانایی و قدرت درونی او کشف و سپس هدایت و مراقبت شود. متخصصان کودک می‌گویند انسان با میل به کاوش در جهان به دنیا آمده است.

در این میان، نگرش و دانش بزرگسالان اطراف آنان بسیار مهم است، اگر در اطراف کودکان افراد مطلعی باشند که انگیزه‌های درونی را بالا ببرند و اعتماد به‌نفس را بهبود دهند و قطعا رسیدن به هدف را مطابق با روحیه و علایق درونی کودک سرعت خواهند بخشید و کسب این تجارب را لذتبخش خواهند کرد.

چطور بچه‌هایی خلاق داشته باشیم؟

رابطه بازی با بهره‌وری از خلاقیت بسیار پراهمیت است، چون بازی به کودکان خردسال یاد می‌دهد هنگام تلاش برای حل مشکلاتی که به چشمشان خیلی بزرگ و اساسی جلوه می‌کند، از تفکر خلاق کمک بگیرند یا به کمک تخیل و خلاقیت از تکرار و حرکت‌های یکنواخت در بازی فراتر بروند.

پس اگر تمرکز روی بازی‌هایی که خط پایان ندارند صورت بگیرد، مفید است و از طریق این بازی‌ها کودک انتخاب‌های زیادی را می‌تواند برگزیند. برای مثال خانه‌سازی، بازی با مکعب‌های چوبی، نقاشی، شن‌بازی، فعالیت‌های ریتمی ‌و خمیربازی که ابزار بازی را به هر شکلی می‌توان درآورد.

همچنین می‌توانید با ترکیب و به هم چسباندن مواد بازیافتی و دورریختنی برای ساخت کاردستی‌های جدید استفاده کنید. توجه به این دست بازی‌ها به اعتقاد کارشناسان رشد کودک در کودک انگیزه ایجاد می‌کند تا به عادت‌های تکراری خو نگیرند و رویکردی حفظ‌کردنی به بازی نداشته باشند.

دخالت بزرگ‌ترها با پرسش‌های هدفدار

تاثیر آموزشی یک فعالیت، وقتی بالا می‌رود که بزرگ‌ترها در قالب پدر، مادر، مربی یا مراقبان دیگر به شیوه‌ای یاری‌رسان با کودک بده‌بستان کنند تا کودک به تفکر خلاق تشویق شود. یعنی دخالت بزرگ‌ترها با کمک پرسش و پاسخ لایه‌های عمیقی از تفکر و ادراک را بیدار کند.

این کار می‌تواند به‌راحتی صحبت با بچه‌های خردسال درباره کارهایی که صبح در مهد کودک یا اتاقشان کرده‌اند یا صحبت درباره تجربه یک دیدار، گردش یا مهمانی و کتاب داستان و نقاشی کودک باشد. با پرسیدن سوال‌هایی در مورد دیده‌ها وشنیده‌ها، چیدمان مکان‌ها، اشخاص حاضر، انتخاب رنگ‌ها نظر کودک را به اشیا و اتفاقات متفاوت
بکشانید.

پرسش‌های هدفدار ضمن درگیر‌کردن کودک در فعالیت‌های گفته‌شده، او را به تفکر عمیق و یادگیری پیوسته تشویق می‌کند. قوه تخیل او هنگام پرداختن به فعالیت‌های تحریک‌کننده هوش، پرورش می‌یابد. مثل پرسیدن این سوال‌ها در واکنش به کارها یا حرف‌های کودک: «یادته وقتی رفته بودیم...؟» یا «چی می‌شد اگه...؟» یا «چطور می‌شه این اسباب‌بازی را بهتر کرد؟» یا «چه چیزی می‌تونی با این خط مارپیچ درست کنی؟»

برای کمک به کودکان در حل مسائل و مشکلات می‌توان با چالش آنها را به فکر‌کردن به صورت زیر تشویق کرد: «این به چه دردی می‌خوره؟» یا «دیگه باید به چی فکر کرد؟» یا ‌«می‌تونی یه راه دیگه‌ای واسه این کار پیدا کنی؟»

همچنین برای کشاندن آنان به چالش کشف اشیا یا فکر‌های جدید می‌توان با این پرسش‌ها آنان را به تفکر خلاق درباره موضوع مورد نظر وا داشت: «این تورو یاد چیزی نمی‌اندازه؟» یا «با این آجر، گیره کاغذ و چند شیء دیگه چه کار‌هایی می‌شه کرد؟»

پس کودکان به کمک بزرگ‌ترها با استفاده از بازنمایی رویدادها و تجربه‌ها درباره مفاهیم تازه فکر می‌کنند و با افزودن اطلاعات احساس تسلط بر خود، در نتیجه تصور بهتری از خود پیدا می‌کنند که این نکته بسیار مهم تربیتی به حساب می‌آید.

همین‌طور ایجاد فرصت دیدار افراد و مکان‌های جدید، دسترسی به افراد هنرمند و صنعتگر و آشنایی با مشاغل مختلف همه و همه یکی دیگر از توصیه‌های متخصصان روان‌شناسی برای تشویق به شیوه‌های باز و انعطاف‌پذیر فکر‌کردن کودک است.

خانه‌های خلاق

خانه‌هایی که کودکان خلاق پرورش می‌دهند، خانه‌هایی هستند که در آنها هم پدران و مادران و هم کودکان دارای «عادات خلاق» هستند. مردم بسیار خلاق در خود عادت مورد سوال قرار دادن آنچه مشاهده می‌کنند را تقویت می‌کنند و دیدگاه‌های تازه، یافتن راه‌های تازه برای آنچه انجام می‌دهند و صرفا خلق‌کردن در هر زمان که امکان داشته باشد را به وجود می‌آورند.

با مطالعه و بررسی زندگی افراد خلاق و سازنده در هر رشته و موقعیتی متوجه می‌شویم آنان در برابر ناممکن متوقف نشده‌اند و تجربیات نامطلوب و غیرمعمول زندگی را تحت کنترل خود گرفته‌اند.

گروهی از روان‌شناسان در کالیفرنیا یک بررسی بلندمدت جالب درباره خانه‌ها و خانواده‌های کودکان خلاق به عمل آوردند. آنها نتایج بررسی خود را با خانه‌ها و خانواده‌های کودکانی که خیلی خلاق نبودند، مقایسه‌کردند.

برخی از گفته‌های والدین موفق را در پی می‌آوریم تا شما راز موفقیت آنها را خودتان کشف کنید:

‌‌ـ‌ من برای عقاید فرزندم احترام قائل هستم و او را تشویق به بیان آنها می‌کنم.

‌‌ـ‌ من احساس می‌کنم یک کودک باید برای فکر‌کردن، رویا دیدن و حتی وقت خود را به بطالت گذراندن فرصت داشته باشد.

‌‌ـ‌ من اجازه می‌دهم فرزندم بسیاری از تصمیم‌ها را خودش بگیرد.

‌‌ـ‌ من و فرزندم اوقات صمیمانه و گرمی‌ را با یکدیگر می‌گذرانیم.

‌‌ـ‌ من فرزندم را تشویق می‌کنم کنجکاو باشد و درباره چیزها کاوش و سوال کند.

‌‌ـ‌ اطمینان حاصل می‌کنم که فرزندم می‌داند آنچه او آزمایش کرده یا انجام می‌دهد، مورد تایید من است.

اما آنها چطور انجام کاری را به فرزندانشان یاد می‌دهند:

‌‌ـ‌ کودک را تشویق می‌کنند.

‌‌ـ‌ رفتاری گرم و حمایت‌کننده دارند.

‌‌ـ‌ عکس‌العمل آنها نسبت به کودک، برای بالا بردن روحیه اوست.

‌‌ـ‌ به نظر می‌رسد از آن موقعیت لذت می‌برند.

‌‌ـ‌ از بودن با کودک خود شاد هستند.

‌‌ـ‌ حامی ‌و مشوق کودک هستند.

‌‌ـ‌ کودک را تحسین می‌کنند.

‌‌ـ‌ قادر به برقراری روابط خوب کاری با کودک هستند.

‌‌ـ‌ کودک را تشویق به انجام کارها به طور مستقل می‌کنند.

والدین کودکان غیرخلاق چگونه رفتار‌کردند آنها که فرزندانشان توانایی به کار گرفتن ایده‌های نو را ندارند. آنها می‌گویند:

‌‌ـ‌ من به فرزندم می‌آموزم که وقتی رفتار بدی داشته باشد، به طریقی تنبیه خواهد شد.

‌‌ـ‌ من به فرزندم اجازه نمی‌دهم نسبت به من عصبانی شود.

‌‌ـ‌ سعی می‌کنم فرزندم را از کودکان یا افراد فامیل که دارای عقاید یا ارزش‌های متفاوتی از ما هستند، دور نگه ‌دارم.

‌‌ـ‌ من معتقدم که یک کودک باید دیده شود، ولی صدایش شنیده
نشود.

‌‌ـ‌ احساس می‌کنم فرزندم کمی ‌موجب ناامیدی من است.

‌‌ـ‌ اجازه نمی‌دهم کودکم تصمیمات مرا مورد سوال قرار دهد.

این پدران و مادران وقتی می‌خواهند کاری را به فرزندانشان یاد بدهند هم رفتاری عجیب دارند:

‌‌ـ‌ مایلند به کارها بیش از حد نظم بدهند.

‌‌ـ‌ می‌خواهند همه کارها را کنترل کنند.

‌‌ـ‌ نسبت به آنها موقعیت رفتاری خصمانه دارند.

‌‌ـ‌ از کودک انتقاد می‌کنند و پیشنهادهای او را نمی‌پذیرند.

‌‌ـ‌ به نظر می‌رسد از کارهای کودک خجالت می‌کشند و به او افتخار نمی‌کنند.

‌‌ـ‌‌‌ـ‌ با کودک در‌موضع قدرت ‌‌وارد می‌شوند و در واقع بین کودک و پدر و مادر رقابت وجود دارد.

‌‌ـ‌ در مقابل مشکلات تسلیم می‌شوند و عقب‌نشینی می‌کنند و از کنارآمدن با مشکلات سرباز می‌زنند.

‌‌ـ‌ به کودک فشار می‌آورند کاری را که آنها دوست دارند، انجام دهد.

‌‌ـ‌ با کودک ناشکیبا هستند.

پیام خلاقیت

چیزی که هست، هست، ولی لزوما نباید همواره همین طور بماند. پیام خلاقیت این است: می‌توانی با چیزی که در اختیار داری کاری کنی تا تغییرش بدهی. دنیایی که جلوی چشم ماست تنها دنیایی نیست که می‌تواند باشد. افراد خلاق به جای گفتن این‌که «هیچ‌کس این کار را نمی‌کند!»، می‌گوید: «از چه راهی می‌شود این کار را کرد؟» یا «چطور می‌شود این را بهترش کرد؟»

داشتن این طرز تفکر مستلزم این نیست که ابزار و مواد گران‌قیمت مهیا کنیم، بلکه به این معناست که چگونه از محیط خود حداکثر استفاده را بکنیم و نه با خیالبافی‌های بیهوده از تبادلات خود با کودکان بیشترین نتیجه را بگیریم.‌ در ضمن نمی‌خواهیم یادگیری کودکان و رشد آنان را با عجله تسریع کنیم. هدف این است که درک آنان را عمیق کنیم و کاری کنیم که برای همیشه بتوانند درکی از خلاقیت و تخیل داشته باشند و با آن درگیر شوند.

فراموش نکنیم، جامعه به دست افراد کارآمد ساخته شده و پیشرفت کرده که از تخیل خود برای تکامل بخشیدن به فکرهای بکر نسل‌های قبلی بهره جسته‌اند.

روشنک نوروزی‌پناه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها