یکی از وی‍ژگی‌های فیزیکی بدن انسان، همین توانایی گرفتن حالت‌های مختلف‌الاضلاع همچون: نشستن و ایستادن و دراز کشیدن و خم شدن و... امثال این اَشکال بدون اِشکال است. منتها هر کدام از این حالت‌های فیزیکی اگر بیش از حد مجاز و خارج از چارچوب موازین لازم پزشکی و پیراپزشکی باشد، حادثه‌آفرین می‌شود. فی‌المثل شما تصور بفرمایید بنده خدایی را که عادت کرده باشد بیش از اندازه خم شود. خب ظرف یک مدتی، پدر کمرش درمی‌آید. از پس آن هم فغان و فریاد و لابه که آخ کمرم... وای کمرم...
کد خبر: ۴۴۰۳۸۷

زبان حال دردمند:

کمر از جان من دیگر چه خواهد

مرا چون با کمر کاری نباشد

این قضیه در مورد سایر حالت‌های استقرار آدمی نیز بشدت صادق است. هفشده روز اگر در یک بستر دراز بکشید و حتی با فعال شدن گسل‌های زمین هم تکان نخورید، احدالناسی هم شما را پشت و رو نکند که ته نگیرید؛ مطمئن باشید که زخم بستر می‌گیرید که گاهی بدتر از زخم زبان است. در زمینه نشستن نیز اخیرا متخصصان استرالیایی هشدار دادند که اگر به مدت طولانی صورت بگیرد، حتی برای افرادی هم که روزانه زمان مشخصی را ورزش می‌کنند، خطر ابتلا به سرطان را تشدید می‌کند.

این متخصصان دلسوز متذکر شدند که اگر بین نشستن‌های طولانی‌مدت، یک تا 2 دقیقه از جای خود برخاسته و راه بروید؛ با همین وقفه بسیار کوتاه می‌توانید شاخص‌های کلیدی سرطان‌زایی را تا حد زیادی در بدنتان کاهش دهید که سلامتی‌تان قفل نکند.

بسته پیشنهادی: حالا که نشستن زیاد تا این حد وحشتناک ضرر دارد، خیلی باید بی‌انصاف باشیم که در این مورد اقدام به ارائه یک بسته پیشنهادی نفرماییم. چیمان از متخصصان استرالیایی کمتر است؛ به جز مختصری تخصص که مهم نیست. در عوض، آنها هم در زمینه طنز صاحب تخصص نیستند. این به آن در!... پس بسته سربسته ما را تحویل بگیرید:

1ـ کار فرهنگی: این چه فرهنگ غلطی است که از قدیم‌الایام، به نظم و نثر و غیره، ما را دعوت به نشستن کرده‌اند و کماکان نیز می‌کنند؟... خب، من اگر بنشینم / تو اگر بنشینی / همه‌مان سرطان می‌گیریم؛ فاتحه!... پس باید که این فرهنگ غلط زیادی را اصلاحات درست و حسابی بکنیم. مثلا چرا باید سعدی عزیز بفرماید که: «بنشینم و صبر پیش گیرم / دنباله کار خویش گیرم»؟... خب الآن بنا به ضرورت بهداشتی و فیزیولوژیک می‌توانیم بگوییم: «برخیزم و صبر پیش گیرم...»؛ یا «بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین...»، با اجازه حضرت حافظ بشود: « بگذربر لب جوی و گذر عمر ببین...»؛ یا آن ترانه معروف معلوم‌الحال «عزیز بشینه کنارم / زعشقت بی‌قرارم /...»، چنین خوانده شود که: «عزیز نشینه کنارم / زعشقت بی‌قرارم /...».

2ـ تعطیلی نشست‌ها: لازم نیست که بسیاری از کنفرانس‌ها و کنگره‌های علمی و ادبی و سیاسی و غیره (به استثنای برخی مناظره‌ها)، حتما و لزوما به صورت «نشست» انجام پذیرد. این جوری، بتدریج، سلامتی خود اشخاص دچار نشست می‌شود. افراد می‌توانند یا به حالت ایستاده با هم گفت‌و‌گو کنند یا به‌صورت یک در میان بنشینند و بایستند. این طوری، ظاهر مراسم نیز متنوع و متفاوت از شکل کلیشه‌ای همیشگی‌اش خواهد شد. ساعت بگذارند، هر نفر یک مدت مشخصی را بنشیند و دیگری بایستد و سپس این دیگری بنشیند و آن نفر بایستد. هرکسی چند وقته نوبت اوست!

3ـ تغییر مدیریت‌ها: چون پاره‌ای از مدیران زحمتکش و خدمتگزار ملت ممکن است بر اثر طولانی شدن زمان نشستن بر صندلی مدیریت، بتدریج دچار مشکلات ناشی از نشستن زیاد از حد شوند؛ بد نیست که هر چند سال یک بار لااقل جای خود را با یک مدیر دیگر عوض کنند. این طوری، آن مدیر جدید هم که قبلا روی یک صندلی دیگر در یک جای دیگر نشسته بوده است؛ دچار عوارض خطرناک ناشی از نشستن زیاد در یک جا نخواهد شد. با اجازه مرحوم اوستا، این طور عرض می‌کنم که: «نشستی و ننشستم / شکستی و نشکستم». آدم بر اثر یک جا نشستن زیاد، دود از کمرش بلند می‌شود. میزهای ما هم که متاسفانه مجهز به دودکش نمی‌باشند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها