جهانی‌ شدن و مصرف مواد مخدر

یک: جهان از دهه‌های پایانی قرن بیستم شاهد تحولاتی بوده است که طی آن دنیای جدیدی در حال وقوع است. ابعاد این دنیای جدید آنقدر بااهمیت و متنوع است که بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان حوزه‌های مختلف علمی پیرامون آن تحقیقات وسیعی را آغاز کرده و متونی تئوریک و مبتنی بر واقعیت‌ها منتشر کرده‌اند.
کد خبر: ۳۹۲۸۴۴

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دنیای جدید، فرآیند بطئی ولی عمیقا تاثیرگذار «جهانی‌شدن» است. صرف نظر از شکاکیت‌های موجود در دنیای غیرغربی پیرامون این فرآیند ـ که غالبا تردیدآمیز به آن می‌نگرند یا آن را با نگاهی تقلیل یافته توطئه استکبار و احیای دوره استعماری در اشکال مدرن تلقی می‌کنند ـ جهانی‌شدن، یک پدیده واقعی و اثرگذار است.

دو: فرآیند جهانی‌شدن مبتنی بر یک نیروی محرکه قوی و وسوسه‌انگیز به نام «تکنولوژی» است که از قضا این نیروی محرکه دقیقا در نیازهای جهان عقب‌افتاده و نیز در اشتیاق دنیای پیشرفته بستر گزیده است. نیاز دنیای پیشرفته به تکنولوژی نه از لزوم پیشرفت، بلکه اساسا از پیوند حیاتی زندگی مدرن با آن برمی‌خیزد و نیاز دنیای غیرپیشرفته نه از خاصیت ویترینی و لوکس تکنولوژی که از ضرورت تحول در زندگی امروزی رخ می‌نماید. بنابراین، دنیای جدید صرف نظر از پسوندهای «پیشرفته» و «عقب‌افتاده»،‌ نیازمند تکنولوژی بوده و بسیاری از امور خود را به ‌آن محول کرده است، اما به رغم آن که فرآیند جهانی‌شدن از این نیروی محرکه مدد می‌گیرد، تصور صرف اقتصادی از آن نه‌تنها غلط بلکه گمراه‌کننده نیز خواهد بود.

ویژگی اصلی دنیای جدید آن است که همه امور مادی و غیرمادی برای آن که قادر به حیات و تاثیرگذاری باشند ضرورتا ‌باید رمزواره شده و حتی اگر قرار است کالایی هم به فروش برسد باید خود را به صورت نشانه در آورد. یعنی دنیای جدید بیش از همیشه به فرهنگ متوسل شده و مشاطه‌گرانه ماهیت زمخت فنی و تکنولوژیک خود را با لعابی از نشانه‌ها و رمزها پوشانیده است. از سوی دیگر وقتی تکنولوژی وارد زندگی می‌شود بخشی از حیات اجتماعی دگرگون می‌گردد. برای مثال با ورود تراکتور به ایران و افزایش تولید آن شاهد دگرگونی در بازار کار نیروی انسانی بودیم. این نیروی انسانی برای آن که نیازهای خود را تامین نماید به دنبال شغل دیگری راهی شهرها شد. ورود نیروی کارمازاد به شهرها در یک اقتصاد غیرصنعتی یا نیمه‌صنعتی که قادر به جذب این نیروی کار مازاد نبود پیامدها و تغییرات متعددی در وجوه اقتصادی و اجتماعی شهرها ایجاد کرد. به وجود آمدن مشاغل کاذب، در هم‌ریختگی فرهنگی، گسترش بی‌قواره شهرها، افزایش آسیب‌های اجتماعی و... از جمله پیامدهای همان تغییر به ظاهر نامرتبط اقتصادی در بازار کار کشاورزی بود. در واقع تغییر در یک حوزه به تغییر در تمام حوزه‌ها انجامید.

سه: این پیوستگی تاثیرگذاری تغییرات اجتماعی از آن روست که اجزای دنیای جدید به هم پیوسته و شبکه‌ای است و همانند بازی دومینو با افتادن یکی از قالب‌ها بقیه قالب‌ها نیز به دنبال هم می‌افتند. در چنین شرایطی با افزایش ارتباطات میان‌فرهنگی، افزایش رسانه‌های ارتباطی، سهولت در آشنایی و برقراری ارتباط با دنیای دیگر و به طور خلاصه شکل‌گیری و تحقق ایده دهکده جهانی عملا مفهوم «محلی» در حال رنگ باختن و غرق شدن است. به عبارت دیگر نوعی انقلاب علیه موجودیات محلی در حال شکل‌گیری است که مدافعان داشته‌های محلی همان انقلابیون علیه آنها هم هستند.

چهار: در کنار هزاران تغییر کوچک و بزرگ و بااهمیت و بی‌اهمیتی که در جامعه ما در حال وقوع است، یکی هم انقلاب علیه سنت مصرف مواد مخدر است. اگرچه پدیده مصرف مواد مخدر، خواه در شکل خشخاشی و خواه در شکل مواد صنعتی، از سوی بخشی از جامعه به عنوان یک پدیده نامطلوب یا نگران‌کننده شناخته می‌شود، ولی غفلت از تغییر بطئی و مهمی که در حال رخ دادن است می‌تواند پیامدهای هولناکی داشته باشد.

بحث ورود مواد اعتیادآور شیمیایی یا صنعتی به عنوان یک تغییر الگوی مصرف مواد مخدر مطرح می‌شود و به تحول جامعه‌شناختی آن توجهی نمی‌گردد. مصرف مواد مخدر خشخاشی یا مواد شیمیایی هر دو به یک اندازه می‌تواند سلامت جامعه را تهدید کند، ولی چرخش در الگوی مصرف حاکی از یک تحول معرفت‌شناختی و جامعه‌شناختی در نسل جدید است که نشان می‌دهد پیش از وقوع آن در واقع یک تغییر ذائقه به وجود آمده است. در یک پژوهش در حال انجام مشخص شده است که بسیاری از گروه‌های سنی بالای 40 سال هیچ شناختی ـ حتی در حد شنیدن برخی مطالب پیرامون آن ـ از مواد اعتیادآور جدید ندارند. اما بسیاری از گروه‌های جوان‌تر جامعه اطلاعات نسبتا زیادی از این گونه مواد دارند.

پنج: ذائقه یا سلیقه صرفا یک پدیده روان‌شناختی مبتنی بر نیازهای بیولوژیک نیست. سلیقه افراد تحت تاثیر عوامل متعددی شکل می‌گیرد که از جمله آنها شأن اجتماعی آنان است. سلیقه افراد بیانگر جایگاه اجتماعی آنها بوده و از این طریق نوعی لایه‌بندی اجتماعی شکل می‌گیرد. در واقع آنچه موجب تحقق مفهوم انتزاعی طبقه می‌شود، سلیقه شهروندان یک جامعه است. همه تحت تاثیر نیازهای بیولوژیک خود به مصرف کالاهای مختلفی می‌پردازند، ولی 2 شهروند گرسنه از 2 طبقه مختلف حتی با یک میزان گرسنگی هیچ‌گاه از مواد غذایی مشابه استفاده نمی‌کنند، یا برای پوشانیدن بدن خود هرگز از یک نوع لباس استفاده نمی‌کنند. آنها از آن کالایی استفاده می‌کنند که جایگاه اجتماعی آنها حکم می‌کند و از آن طریق در واقع تصویر خود را در نگاه دیگری می‌سازند.

علی هاشمی
رئیس کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها