در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
پرچمی با سه رنگ سبز، سپید، و سرخ با نام پرچم ایران. در برخی از پوسترهای این مستند سیاسی بلند که اکران آن از روز چهارشنبه 22 دی ماه در سینما سپیده (پاتوق هنرمندان سینما ـ مستند) آغاز شده، این جمله اضافه شده بود که «تماشای این فیلم رایگان است». البته ظاهرا این قضیه فقط مربوط به گروه خاصی از مخاطبان (دانشجویان و هنرمندان) بوده است. اما به هر حال همین یک جمله کافی است تا برای مخاطب پیشفرض ایجاد شود: چطور ممکن است فیلمی رایگان اکران شود. آن هم فیلم بلند؟ هزینه اکرانش از کجا تامین میشود؟ لابد فیلم، یکی از همان بیانیههای تبلیغاتی است که دارند سعی میکنند هر طور شده برایش مخاطب جور کنند. حالا معلوم شد چرا تندیس فیروزهای بهترین فیلم مستند سیاسی چهارمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» را گرفته و کاندیدای دریافت جایزه بهترین فیلم مستند بلند، بهترین پژوهش و بهترین گفتار متن جشنواره هم بوده است.
مستند بلند «سبز، سپید، سرخ» به کارگردانی «سیدمحمدرضا هاشمیان» و تهیهکنندگی «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» به هیچ عنوان یک فیلم سفارشی به معنای منفی کلمه نیست. از آن مهمتر با اینکه سیاسی است، اصلا حزبی و جناحی نیست. و از آن هم مهمتر اینکه با وجود خنثی نبودن و موضع مشخص داشتن، ایدئولوژیهای فکری را هم در فیلم خود درباره پرچم ایران کمتر دخالت میدهد. یعنی چنان نیست که فقط به ایران باستان بپردازد، مثل پانایرانیستها، یا اینکه فقط به ایران بعد از اسلام بپردازد، یا اینکه فقط ایران بعد از انقلاب اسلامی را ببیند این بیطرفی و این برخورد علمی و بیتعصب نسبت به یک موضوع سیاسی، فیلم محمدرضا هاشمیان را از نمونههای مرسوم متمایز کرده است. جالب آنکه در گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم این بیطرفی مورد اشاره قرار گرفته: «این فیلم روایتگر تاریخچه جذاب و پرفراز و نشیب پرچم ایران در طول تاریخ است. پرچمی با قرنها سابقه که میتوان ردپای این نماد ملی را از گستره اساطیر تا هنر و ادبیات ایران جستجو کرد. پرچم ایران با آمد و شد حکومتها، تغییرات زیادی به خود دیده و نمادها و سمبلهای متفاوتی را تجربه کرده است. مستند «سبز و سپید و سرخ» میکوشد تا با نگاهی بیطرفانه، تحولات این با اهمیتترین نماد ملی را در مسیر تاریخی خود بررسی نموده و مخاطب را با تاریخ پرافتخار این پرچم کهن که مایه غرور هر ایرانی است، آشنا کند.»
اما تحلیل ساختاری مستند «سبز، سپید، سرخ». پیش از هر چیز باید گفت این اثر بیشتر یک فیلم پژوهشی است تا فیلم مستندی که بتوان نام اثر هنری به آن اطلاق نمود. اگر با این پیشآگاهی با اثر مواجه شویم خیلی از ایرادات احتمالی رفع خواهد شد. مثلا دیگر به فیلم خرده نخواهیم گرفت که چرا این همه اطلاعات به مخاطب میدهد و این همه شلوغ و پلوغ است از عکسها و فیلمهای آرشیوی مختلف که گاه هیچ عامل دیگری جز مناسبت با مضمون گفتار متن، توجیهکننده کنار هم قرار گرفتن آنها نیست. به این هم نمیتوانیم خرده بگیریم که چرا فیلم، نگاه هنرمندانه به مساله ندارد و زاویه دیدش صرفا پژوهشی و علمی است. اینکه معتقد باشیم اصلا چنین آثار مستندی فاقد ارزش هستند و مستند حتما باید هنرمندانه باشد و متکی بر اصول زیباییشناسی فرم و محتوا بحث دیگری است. خیلیها با چنین نگرشی مخالفاند و به قالب مستند نگاه بازتری دارند. پس با قبول این پیشفرض که مستند میتواند صرفا علمی و پژوهشی باشد به تحلیل مختصر این اثر میپردازیم.
از مزایا آغاز کنیم. فیلم، نمایانگر دسترسی خوب عوامل به آرشیو تصویری است. بخصوص آرشیو تصاویر قدیمی. قدمتی گاه به اندازه قدمت سینما در ایران، مثل نماهای مربوط به مظفرالدین شاه قاجار. از این گذشته استفاده خوبی هم از آرشیو فیلمهای سینمایی به جای فیلمهای مستند نموده. این کار خلاقانه، عوامل را از پرداخت هزینه اضافی برای بازسازی صحنههایی که تصویر مستند از آنها موجود نیست بینیاز کرده و خب، نتیجه خوبی هم داده است. حتی در مواردی، این استفاده، با خلاقیتی قابل تحسین در بهرهگیری از نماها همراه است چنان که به عنوان نمونه در جایی از فیلم، از صحنههای مربوط به فیلم سیصد استفاده معکوس شده و از آنها بر ضد موضع سازندگان این فیلم و به نفع موضع سازندگان فیلم «سبز، سپید، سرخ» استفاده شده است. پیداست که این کار خلاقانه، تاثیر خیلی بهتری دارد از آن کلیشههای تکراری و بیاثری که تهاجم و تقابل خشک و بیانیهای، ویژگی اساسیشان است.
بهرهگیری به جا و به اندازه از عامل مهم طنز، مزیت دیگر این مستند سیاسی است. سازندگان به درستی دریافتهاند که به عالم خشک و خشن سیاست با طنز و شوخطبعی باید پرداخت نه با حرفهای جدی و قطعنامهای. دست کم برای فیلمی که میخواهد بیطرف باشد و کسی را از خود نراند این بهترین گزینه است. هم حرفش را میزند و هم به کسی برنمیخورد. البته این را باید گفت که طنز این فیلم هجو و تمسخر عنادآمیز نیست، بلکه با دوستی، صمیمیت، و وقاری درخور همراه است. انتقاد میکند، طعنه و کنایه میزند، مخالفت میکند، اما دروغ نمیگوید، تهمت نمیزند و اهانت نمیکند.
این مستند بیش از اندازه گفتارمحور است. یعنی اگر فایل صوتیاش را حذف کنیم تصاویر واقعا گنگ و نامفهوماند. به عبارت دیگر تصاویر این فیلم فقط تصویرسازیهایی برای آن متن مکتوب هستند نه اینکه به عکس، متن مکتوب برای تصاویر نوشته شده باشد. این همه وابستگی به گفتار متن، از ارزش بصری فیلم کاسته و تماشای آن را بخصوص روی پرده عریض سینما ـ که تصویر در آن باید حرف اول را بزند ـ قدری ملالآمیز ساخته است. در یک کلام میتوان گفت این فیلم مستند، تلویزیونیتر از آن است که روی پرده سینما به نمایش در آید.
دیگر اینکه عمده تصاویر گرفته شده برای این مستند، تخت هستند و فاقد عمق میدان. و ریشه این نقص، گاهی نورپردازی غلط است یا حتی میشود گفت فقدان نورپردازی، گاهی عدم بهرهگیری درست از تنوع و خلوص رنگی است، و گاهی بیتوجهی به وضوح یا عدم وضوح تصویر (فولو ـ فوکوس). فریمهای چشمنواز و زیبا هم در این مستند نداریم و این برای یک فیلم مستند بلند که میخواهد علاقه تماشاگر را به یک المان مشخص (پرچم ایران) جلب کند نقص مهمی است حال آنکه ارتفاع معمول پرچم از سطح زمین و رقص آن در باد اساسا بهانه خوبی برای ساخت تصاویر چشمنواز و جذاب است.
آزاد جعفری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: