نخاع یکی از حساس‌ترین اعضای ارتباطی بدن است. همه با بیماران قطع نخاعی کم و بیش آشنا هستیم و می‌دانیم وارد شدن هرگونه صدمه و آسیب به این عضو حساس باعث فلج کامل یا جزیی فرد مصدوم می‌‌شود.
کد خبر: ۳۷۸۳۸۸

نخاع به شکل یک ساقه یا طناب است که از میلیون‌ها سلول عصبی تشکیل شده است. این طناب از داخل یک دالان واقع در ستون مهره‌ها عبور می‌کند و در حقیقت به وسیله این ستون محکم محافظت می‌شود.

کلیه فرمان‌های کنترلی صادر شده از مغز به همه اعضای بدن از گردن به پایین از طریق این ساقه (طناب) اعمال می‌شود، بنابراین وارد آمدن هرگونه آسیب به این ساقه، امکان جابه‌جایی پیام‌ها را مختل ساخته و به از دست دادن توانایی‌های حسی و حرکتی بیمار منجر می‌شود.

آسیب‌ها بیشتر از طریق تصادفات اتومبیل، سقوط از ارتفاع، جراحت‌های جنگی یا حوادث ورزشی ایجاد می‌شدند، اما گاهی علل ویروسی و عفونت‌ها یا تنگی و فشار به ساقه ناشی از وجود یک تومور یا هر عامل دیگر نیز می‌تواند به نخاع صدمه بزند.

ضایعه نخاعی به 2 نوع قطع نخاع کامل و خفیف تقسیم می‌شود.

در حالت قطع کامل نخاع از محل آسیب دیده به سمت پایین کلیه فعالیت‌های مربوط به حرکت و حس، کنترل ادرار و... دچار اختلال و آسیب می‌شدند در حالی که در حالت خفیف، برخی فعالیت‌ها برای بیمار امکان‌پذیر است. البته میزان فعالیت‌ها در این دسته از بیماران از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است و بستگی به مسیرهای عصبی آسیب دیده دارد.

به طور کلی بیماران قطع نخاع کامل را در 2 گروه می‌توان طبقه‌بندی کرد:

فلج اندام‌های تحتانی: در این حالت ساقه نخاع از ناحیه کمر آسیب می‌بیند و کارکرد عصب‌ها و ارتباطات آنها با مغز دچار اختلال دائمی می‌شود و بیمار در ناحیه تحتانی دچار فقدان حرکت پاها شده و کنترل روده‌ها، مثانه و دستگاه تناسلی را از دست می‌دهد. البته دست و بازوها حرکت طبیعی دارند. بیماران معمولا به کمک ویلچر جابه‌جا می‌شوند.

فلج از ناحیه گردن به پایین: در این حالت ساقه نخاع از ناحیه گردن آسیب می‌بیند و دست‌ها و بازوها هم از کار می‌افتند و گاهی به دلیل از دست دادن کنترل شش‌ها، بیمار برای انجام تنفس باید از ونتیلاتور(دستگاه تنفس ) استفاده کند. البته بسته به مکان آسیب‌دیدگی، بعضی از بیماران قادر خواهند بود تا حدی دست خود را
حرکت دهند.

اما وضعیت قطع نخاع خفیف نسبتا شایع‌تر بوده و تعداد بیشتری از افراد را شامل می‌شود. در این حالت بیمار در قسمت‌های پایین‌تر از محل آسیب دیدگی، قادر به انجام حرکت‌های جزیی بوده و دارای حس است. معمولا در آسیب‌های خفیف، پس از 6 تا 8 هفته بیمار شروع بهبود را احساس می‌کند.

برای تشخیص میزان ضایعات نخاع، مراکز درمانی، پزشکان و کارشناسان از آزمایش‌های گوناگون و دستگاه‌های عکسبرداری مانند رادیولوژی، ام‌آر‌آی، سی‌تی اسکن و سونوگرافی کمک می‌گیرند.

امیدهایی برای بهبود نسبی

تا همین چند سال پیش، ضایعات نخاعی دائمی بود، اما اخیرا و بر اثر پیشرفت‌های تازه امیدهایی برای بهبود نسبی و به دست آوردن توانایی‌های حسی و حرکتی در بیماران پدید آمده است.

می‌دانیم که بر اثر ضایعه نخاعی، سلول‌های عصبی آسیب می‌بینند و نمی‌توانند خود را بازسازی کنند. امروزه تلاش بسیاری از دانشمندان معطوف به تحریک و بازسازی این سلول‌هاست. شاخه‌های اصلی این فعالیت‌ها را می‌توان در تحریک و فعال‌سازی سلول‌های آسیب دیده، تحریک به تولید و رشد سلول‌های آسیب دیده، جا‌گذاری بافت تازه و سالم عصبی در قسمت ساقه نخاعی آسیب‌دیده و تزریق ژن‌های تازه به درون ساقه نخاع دسته‌بندی کرد.

از طرف دیگر دانشمندان و پزشکانی هم هستند که در زمینه بهبود توان‌های حسی ـ حرکتی این بیماران از راه‌های دیگر تلاش می‌کنند.

استفاده ار تحریک الکتریکی: پزشکان به کمک جریان‌های الکتریکی بسیار ضعیف، سیستم عصبی و عضلات این بیماران را تحریک می‌کنند. تحریک الکتریکی بر رفتار و فعالیت سلول‌ها تاثیر می‌گذارد.

استفاده از انتقال تاندون: به کمک یک عمل جراحی، بخشی از تاندون یک عضله سالم را به عضله فلج شده پیوند می‌زنند.

روش‌های درمانی لوکوموشن: در این روش به کمک یک دستبند دستان مریض را روی دسته‌های دستگاه تردمیل می‌بندند و به او کمک می‌کنند تا راه رفتن را تمرین کند.

بازیابی نورون‌‌ها: بتازگی در استرالیا دانشمندان مولکولی به نام اف 4 کشف کرده‌اند. در افرادی که در لحظات اولیه بروز صدمات نخاعی هستند، این مولکول زیاد تولید می‌شود و باعث تخریب نورون‌های عصبی می‌گردد. آنها پی برده‌اند که اگر مانع تولید این مولکول بشوند، سرعت بازیابی نورون‌ها بیشتر می‌گردد.

با توجه به پیشرفت‌های جاری در عرصه علم و تکنولوژی ژنتیک امیدهای فراوانی برای درمان قطعی بیماران با ضایعات نخاعی در آینده نه چندان دور وجود دارد.

بازسازی سلول‌های عصبی

پژوهشگران به کمک سدکننده‌های کانال پتاسیم مانند آمینوپریدین درصدد تحریک سلول‌های آسیب دیده هستند. این سدکننده‌ها ممکن است ارتباط بین سلول‌های سالم و آسیب دیده را بهبود بخشند. این دارو بتازگی روی دسته‌ای از بیماران در حال آزمایش است.

از سویی مواد نوروترنسمیترمانند سروتونین به رشد سلول‌ها کمک می‌کنند که ممکن است به تولید و تکثیر آنها بینجامد.

سد کننده‌های نوگو، تولید ماده نوگو را که باعث جلوگیری از رشد آکسون (زایده رشته مانندی که پیام‌های عصبی را از یاخته عصبی به خارج هدایت می‌کند) یک سلول عصبی می‌شود، کاهش می‌دهند و این امر امکان رشد را بیشتر فراهم می‌سازد.

استات گلاتیرامر (Glatiramer acetate ) نیز که دارویی برای درمان ام‌اس است، گاهی جهت تحریک سلول‌های سیستم ایمنی کاربرد دارد. از این طریق ممکن است لنفوسیت لازم برای تکثیر سلول‌های عصبی در ساقه نخاع فراهم شود.

همچنین پژوهشگران با تزریق سلول‌های بنیادی در بافت و نسوج عصبی ساقه نخاع یا تزریق ژن به داخل سلول‌های آسیب دیده، این امکان را فراهم می‌سازند که نسوج عصبی یا سلول‌های آسیب دیده خود را بازسازی کنند. سلول‌های بنیادی را می‌توان از طریق حیوان و انسان بویژه از جنین‌ها به دست آورد. سلول‌های دیگری همانند olfactory ensheathing glia، Schwann cells، precursor cells می‌توانند در بازسازی ساقه نخاع به این نوع بیماران کمک کنند.

اسماعیل ابراهیمی

منبع: www.3-m.ir

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها