گفت‌وگو با هستی‌دخت توکل گوینده رادیو جوان

برو تا برسی ؛ برس تا بیایی...

هستی‌دخت توکل، متولد اردیبهشت 52 است و با وجود مدرک کارشناسی در رشته ادبیات فارسی به طور حرفه‌ای از سال 76 فعالیتش را در سازمان صدا و سیما آغاز کرد. وی از سال 73 کارش را در مرکز اصفهان و به طور خاص در تلویزیون از سر گرفت و 2 سال بعد در صدا و سیمای استان مرکزی اجرا و گویندگی را عهده‌دار بود. وی که به مدت 2 سال در برنامه سیمای خانواده حضور داشت، تجربه اجرای چنین برنامه‌ای را در مرکز اصفهان به دست آورد و اکنون با حال و هوای چنین برنامه‌هایی آشنایی کامل دارد. هستی‌دخت توکل بیشتر به عنوان گوینده شناخته می‌شود. او در سال‌های 76 و 82 و به ترتیب در پنجمین جشنواره تولیدات صدا و سیمای مراکز استان‌ها و جشنواره بین‌المللی رادیو عناوین تهیه‌کنندگی برتر برای برنامه بهداشت سلامت روان و گوینده برتر پخش را به دست آورد. توکل همچنین برنامه‌های متعددی را همچون «خیابان نقره‌ای شب»، «پاتوق داستان»، «قرار شبانه»، «حرف‌های جوانی»، «کسی صدام می‌زنه»، «اما امشب»، «سفید مثل شب» و ... را در رادیو جوان اجرا کرده است و در حال حاضر نیز «صبح دانش»، «در کوچه آفتاب» و «پنجره‌ای رو به سپیده» با صدای او روی آنتن می‌رود. گفت‌وگوی ما با هستی‌دخت توکل پیش روی شماست.
کد خبر: ۳۶۷۱۰۹

یادتان هست اجرای چه برنامه‌ای در مرکز استان مرکزی مورد پسند برنامه‌سازان تهرانی قرار گرفت و پس از آن از شما دعوت کردند؟

در حقیقت انتقال من به تهران تا حدودی به مسائل خانوادگی برمی‌گردد، چراکه با انتقال همسرم به صدا و سیمای تهران، من هم اعزام شدم، چون ایشان نیز در معاونت سیاسی صدا به نوعی از همکاران خودم هستند، اما در جواب شما باید بگویم که در سال 75 صدا و سیمای مرکزی چون امکانات محدودی داشت و مرکز تازه‌تاسیسی بود و تعداد نیروها نیز اندک بود، برنامه‌سازان تا حدودی همه‌فن حریف می‌شدند و کسی که برنامه‌ای را اجرا می‌کرد، گاهی وظیفه تهیه متن‌های برنامه، تهیه‌کنندگی و حتی صدابرداری را نیز به عهده داشت. من نیز با وجود چنین شرایطی کارم را در مرکز تهران ادامه دادم و در سال 78 هفته‌ای یک‌بار اجرای برنامه سیمای خانواده با مدیریت آقای حاتمی را به عهده داشتم و از این‌رو پنجشنبه‌ها از صدا و سیمای اراک به تهران می‌آمدم و سیمای خانواده را اجرا می‌کردم.

در رادیو جوان هستی‌دخت توکل را بیشتر با برنامه‌های گروه دانش و اجرایی با سبک و سیاق خاص همین برنامه‌ها می‌شناسند و کمتر اتفاق می‌افتد که شما نیز نوعی از انرژی و تحرک دیگر مجریان جوان این رادیو را در اجرایتان وارد کنید؟

بله... شخصا شاد بودن و اجراهای پرانرژی را می‌پسندم. پیش از این نیز در کنار فرشید منافی به عنوان نریتور جنگی طنز در تلویزیون حضور داشتم و به عنوان مخاطب رادیو نیز از شنیدن صدایی پرهیجان لذت می‌برم. اما مساله‌ای که شما به آن اشاره می‌کنید شاید به سابقه فعالیتم در سازمان برگردد. به هر حال در مراکز استان همه قشر مخاطبی داریم و گروهی تحت عنوان جوانان وجود ندارد. از طرفی مشوق اصلی من در ورودم به این حرفه پدرم بود که سال‌ها به عنوان گوینده زمانی که آقای مهدی سهیلی برنامه مشاعره را داشتند در کنار ایشان فعالیت می‌کرد و از همان سال‌ها جرقه‌ای در من زده شد که وارد این حرفه شوم. پس می‌توانم بگویم که اصولا با متون علمی ـ ادبی و اجرای سنگین ارتباط بهتری برقرار می‌کنم. در رادیو جوان در گروه‌های مختلفی از جمله اندیشه، جوان و ... اجرا کردم و پس از آن به طور خاص برنامه‌هایی را مختص گروه دانش این شبکه اجرا می‌کردم، ارتباط بهتری با چنین حال و هوایی دارم و احساس می‌کنم جنس صدایم با اجرای برنامه‌هایی از این دست نزدیک‌تر است.

مثل برنامه «صبح دانش» که فکر می‌کنم صدای شما کاملا برای بحث‌های علمی این برنامه جاافتاده است؟

بله، صبح دانش نیز دقیقا از همین گروه برآمده و سال‌هاست با چنین سبک و سیاقی اجرا می‌شود. من نیز در کنار سردبیری خانم مهرگان، سوادکوهی و خانم مرادحاصلی این برنامه را اجرا می‌کنم. البته به دلیل 2 سردبیری متفاوت، این برنامه در 2 هفته با 2 شکل روی آنتن می‌رود. هفته‌ای که خانم سوادکوهی سردبیری را عهده‌دار است، چون خودش نیز سال‌ها اجرا و تولید چنین برنامه‌هایی را به عهده داشته مباحث کمی تخصصی‌تر از هفته بعدی آماده می‌شود. ضمن این که بیشتر به اختراعات و اکتشافات می‌پردازد و در هفته بعد نیز شنونده‌های عام‌تری را جذب می‌کند که جای خوشحالی دارد که برای هر دو قشر مخاطب برنامه داریم.

قبل از اجرای برنامه به عنوان مجری، نیازمند کسب چه اطلاعاتی هستید؟

این نظر شخصی من است که فکر می‌کنم برای اجرای هر برنامه‌ای با هر محتوا و درونمایه‌ای مجری باید پیش از قرار گرفتن روی آنتن به اطلاعاتی درخصوص مبحث موردنظر دست پیدا کند. این مساله مسلما در برنامه‌هایی با محوریت دانش شدت می‌گیرد. صبح دانش نیز چون بخش زیادی از محتوای خود را با دادن آخرین اطلاعات در زمینه تولیدات، تکنولوژی و دانش پر می‌کند و اصطلاحات علمی و همچنین گفت‌وگو با متخصصان و دانشمندان داخلی به وفور در برنامه وجود دارد، خودم هر شب تلاش می‌کنم تا حداقل چند صفحه مطلب تکمیلی در زمینه موضوع برنامه با خود داشته باشم. مثلا یک روز که روی خط ارتباطی برنامه قرار است با یک خلبان درخصوص آخرین دستاوردهای هواپیمایی کشور گفت‌وگو کنیم، باید روز پیش حتما اطلاعاتی در این باره به دست آورم تا در کنار سوالاتی که سردبیر برنامه طرح می‌کند، بحث جامع‌تری را به مخاطب ارائه کنیم.

وقتی در مرکز تهران فعالیت‌تان را ادامه دادید، فقط در رادیو جوان حضور داشتید؟

خیر. همزمان در رادیو پیام هم شیفت صبحگاهی پنجشنبه تا 4 سال و پس از آن جمعه‌ها را اجرا می‌کردم.

هنوز هم در آن شیفت حضور دارید یا این که تغییر یافته است؟

با مدیریت جدید مدتی است که تغییراتی در شیفت گویندگان قدیمی‌تر این شبکه به وجود آمده، چون این باور وجود دارد که گویندگان قدیمی‌تر باید جای خود را به صداهای جدیدتر بدهند. من نیز پس از سال‌ها که در این شبکه حضور داشتم، گرچه برایم سخت است، اما فرد دیگری را در این شیفت جایگزین کردم و متاسفانه در میان نسل جدید گوینده‌های رادیو آن تواضعی که در میان قدیمی‌ترها وجود داشت به چشم نمی‌خورد. یادم هست زمانی که شیفت پس از من را استادم بهروز رضوی اجرا می‌کرد، خجالت می‌کشیدم که در حضور ایشان پشت میکروفن نشسته‌ام و به احترامشان در پایان برنامه صندلی‌ام را مجددا به جای اولش برمی‌گرداندم. این کوچک‌ترین کاری است که می‌توان در مقابل یک استاد انجام داد. متاسفانه گویندگان جدید این تغییر و تحولات کاری را به اشتباه برداشت کرده و گمان می‌کنند که به دلیل برتری شغلی گاهی جایگزین قدیمی‌ترها می‌شوند. در حالی که هر یک از ما در دوران کاری‌‌مان همچنان مشغول یادگیری هستیم و حتی تصورم این است که برای خود من با وجود سابقه بیش از یک دهه باید دوره‌های آموزشی ضمن خدمت برگزار شود.

البته فکر می‌کنم در جلسات کمیته ترفیعی که هر چند وقت یک بار در رادیو برگزار می‌شود بسیار خوب می‌شد که میزان سنجش حرفه‌ای همکاران را گویندگان باسابقه‌ای چون مرتضی حافظی، بهروز رضوی، علی منافی، حسین آهی و... به عهده داشتند، ما نیز با وجود سابقه چند ساله در این حرفه همچنان نیازمند آن هستیم که استادانی چون بهروز رضوی، امیر نوری، پریچهر بهروان، مریم نشیبا، شهین مهین‌فر و... همچنان تجربیاتشان را در اختیارمان بگذارند. ضمن این که رادیو فقط شعرخوانی نیست بلکه حتی می‌توان از حضور آقای فرزاد حسنی برای سبک اجرای طنز در رادیو بهره گرفت.

و برای پایان این مصاحبه حرف ناگفته‌ای دارید؟

استناد می‌کنم به کتاب مرموزات اسدی نوشته نجم‌الدین رازی:

بشنو تا بدانی، بدان تا انجام دهی، انجام ده تا بروی، برو تا برسی، برسی تا بیابی، بیاب تا گم شوی، گم شو تا یافته شوی، یافته گرد تا بشناسی، بشناس تا دوست بداری و دوست بدار تا دوست شوی.

پروانه صدقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها