نقش شهروندان، رسانه‌ها و دولت در گسترش فناوری اطلاعات

جای ما در جامعه الکترونیکی کجاست؟

بسیاری از ما که با فناوری اطلاعات سروکار داریم، از مزایای کسب‌وکار الکترونیکی و نیز تجارت الکترونیکی به‌خوبی آگاهیم و همچنین می‌دانیم که عدم‌برقراری آن در سطح جامعه چه زیان‌هایی را برای تک‌تک افراد به‌وجود می‌آورد. روشن و بی‌تعارف بگوییم، جامعه ما هنوز در راه الکترونیکی شدن، با استانداردهای دنیا فاصله بسیار دارد و همه ما هر روز داریم هزینه این جاماندگی را خواه‌ناخواه می‌پردازیم.
کد خبر: ۳۳۹۷۰۹

مزایای کسب‌وکار الکترونیکی برای جامعه

فقط برای یادآوری، یک‌بار دیگر فهرست‌وار برخی از مزایای الکترونیکی شدن کسب‌وکار در جامعه را برمی‌شماریم:

کاهش هزینه‌های تمام‌شده برای کالاها و خدمات، به‌دلیل حذف واسطه‌ها، کاهش هزینه‌های اداری و افزایش گستره مخاطبان و مشتریان (تا سطح جهانی)

ارائه بسیاری از خدمات دولتی و غیردولتی به‌صورت شبانه روزی و بدون تعطیلی

انجام کارها بدون نیاز به حضور فیزیکی و ارتباط چهره‌به‌چهره دوسوی کار یا معامله و در نتیجه پایین آمدن هزینه‌های رفت‌وآمد کارگزاران و شهروندان و کاهش ترافیک شهری و آلودگی‌های محیطی

امکان کار در منزل یا مکان دلخواه دیگر در برخی از مشاغل و در نتیجه امکان انجام دو یا چند کار به‌طور همزمان (مانند خانه‌داری یا نگهداری از فرزند در کنار انجام شغل اداری)

- کاهش جرائم اداری (رشوه‌خواری و پارتی‌بازی) و رعایت عدالت در انجام کارهای ارباب رجوع، به‌دلیل ارتباط مجازی بین افراد

افزایش رضایتمندی شهروندان از زندگی خود به‌دلیل افزایش نقدینگی و زمان برای صرف در امور تفریحی و سرگرمی

و بسیاری موارد دیگر که ذکر آنها به درازا می‌کشد و در منابع گوناگون مرتبط با کسب‌وکار الکترونیکی همواره ذکر می‌شود. تازه اینها برخی از مزایای کسب‌وکار الکترونیکی هستند و در جامعه نوین امروزی، تحقق آموزش الکترونیکی، دولت الکترونیکی و جنبه‌های دیگر زندگی، سرانجام محیط یک شهروند را به شهر الکترونیکی ایده‌آل می‌رساند.

چه کسی مسوول چه چیزی است؟

اما در حقیقت مساله و مشکل اصلی برقراری جامعه الکترونیکی در کشور خیلی به ما دست‌اندرکاران فناوری اطلاعات برنمی‌گردد؛ زیرا کارهایی هست که اصولا از عهده ما خارج است و کسانی دیگر باید همت کنند و آن‌را پیش ببرند.

برای روشن‌تر شدن موضوع افراد یک کشور را برای دست‌یابی به جامعه الکترونیکی به 3 دسته تقسیم می‌کنیم:

1- بخش دولتی

به‌ویژه در کشوری مانند کشور ما که امورات آن به‌شدت دولتی است و بخش خصوصی قدرت چندانی در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و حتی اجرای کارها ندارد، دولت نقش حساس‌تری را برعهده دارد.

مهم‌ترین وظیفه دولت ایجاد زیرساخت‌های مخابراتی گسترده، امن و سریع برای افراد و سازمان‌هاست. البته کشور ما معمولا هم از نظر کیفیت و هم از نظر قیمت، معمولا جزو پنج‌‌شش کشور آخر دنیا جای می‌گیرد. جالب است بدانید که قیمت امروز اینترنت در ایران 330برابر ژاپن است و حتما عبارت شگفت‌انگیز «سرعت 128 کیلوبیت برثانیه برای کاربران خانگی کافی است» را که بارها از سوی مسوولان دولتی ذکر و البته اجرا شده را به‌یاد می‌آورید.

ناگفته نماند که امروزه کشورهای پیشرفته دنیا یکی پس از دیگری، ارائه اینترنت پرسرعت (دست‌کم 2مگابیت بر ثانیه) با هزینه ناچیز (و حتی رایگان) را جزو حقوق بدیهی شهروندی به‌شمار می‌آورند که دولت موظف به فراهم‌آوری آن برای شهروندانش است.

وظیفه دیگر دولت تهیه چارچوب‌ها و تنظیم مقررات منسجم، فراگیر و اجراپذیر است. تا هنگامی که شهروندان به ارائه خدمات الکترونیکی اعتماد پیدا نکنند، به‌طبع چندان هم کارهایشان را به‌سوی الکترونیکی شدن پیش نمی‌برند.

به‌واقع آیا شما جرات می‌کنید که با توجه به این اوضاع خدمات تلفن همراه در کشور که با همان آنتن‌دهی نامرغوب و انواع نویز و اختلالات آن مبلغی را به‌صورت «بانکداری موبایلی» انتقال دهید؟ و آیا می‌دانید که در صورتی که وسط انجام تراکنش شما سیستم قطع شد چه بر سر پول شما می‌آید؟ و اگر به‌ هر دلیلی مشکلی برای پول شما به‌وجود آمد، دقیقا با چه کسی طرف هستید؟

فرهنگ‌سازی برای استفاده شهروندان برای به‌کارگیری خدمات الکترونیکی در سطح کلان نیز از وظایف دولت است. زیرا با توجه به این‌که معمولا در جهان دولت‌ها منتخب مردم هستند، شهروندان به بخش دولتی بیش از مدیران یک بانک یا شرکت خصوصی اعتماد دارند و توصیه‌های آنان را به‌کار می‌بندند.

البته در کشور ما این امر گاه با سیاست‌های تنبیهی همراه است. برای نمونه قوانینی تدوین شد که در صورتی که شخصی بخواهد قبوض آب و برق خود را مانند گذشته از طریق مراجعه حضوری به بانک بپردازد، باید مبلغی را نیز جهت انجام تراکنش بانکی هزینه کند.

2- دست‌اندرکاران فناوری اطلاعات

در شرایط امروزی، مهم‌ترین وظیفه دست‌اندرکاران فناوری اطلاعات در کشور، به‌ویژه آنها که به نشر اطلاعات (از طریق مطبوعات، وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها یا رادیو و تلویزیون) می‌پردازند، فرهنگ‌سازی و تشویق شهروندان به استفاده از خدمات الکترونیکی است. این‌که شهروندی را متقاعد کنیم که به‌جای انجام کارها به‌صورت سنتی، از روش‌های الکترونیکی استفاده کند، کار چندان دشواری نیست، زیرا انسان ذاتا موجودی اقتصادی است و همواره میل به‌پیشرفت دارد. تنها شرط کار این است که پیشتر امتیازات این کار را برای وی روشن کرده و حداقل آموزشی به ‌وی داده باشیم (وظیفه اصلی رسانه‌ها) و البته سوءظن او نسبت به امنیت تراکنش‌ها و اعتبار کارها برطرف شده باشد (وظیفه دولت و شرکت‌های بزرگ).

دیگر وظیفه مهم دست‌اندرکاران رسانه و فناوری اطلاعات، تحلیل و نقد کیفیت خدمات موجود است. از آنجا که معمولا برای ارائه خدمات الکترونیکی بیش از یک اپراتور یا عامل وجود دارد، کیفیت سرویس‌های ارائه‌شده توسط آنها باید همواره زیر نظر کارشناسان امر قرار گیرد و نتایج و نظرات ایشان هم در دسترس شهروندان باشد.

3- شهروندان

در این میان شهروندان وظیفه‌ای بسیار مهم و البته بسیار ساده دارند و آن همراهی با فناوری‌های روز است که معمولا هزینه‌هایشان را کاهش می‌دهد و راحتی را برایشان به‌ ارمغان می‌آورد. همین چند سال پیش که خدمات تلفن همراه تازه در کشور برپا شده بود، بسیاری با شک و تردید به آن می‌نگریستند و برخی نیز آن‌را به‌عنوان یک کالای لوکس قلمداد می‌کردند؛ اما امروزه دیگر در دست هر کس که اراده کرده باشد، یک گوشی موبایل جا گرفته است.

همین تلفن همراه موجب تحولات اجتماعی در سراسر جهان شده و بسیاری مشاغل را از بین برده و برخی دیگر را افزوده و بسیاری را هم دگرگون کرده است. با همین ابزار ساده بسیاری از مدیران و صاحبان مشاغل بی‌نیاز از منشی و دفترکار و در نتیجه هزینه‌های آن شده‌اند و افراد به‌صورت شبانه‌روزی در دسترس هستند و البته با پیشرفت فناوری سخت‌افزاری و نرم‌افزاری گوشی‌ها، همیشه یک کامپیوتر کوچک را هم در کنار خود دارند.

استفاده از خدمات الکترونیکی هم چیزی جز این نیست. فقط کسی که به آن اعتماد کرده باشد و چندباری طعم رتق‌وفتق اموراتش را به‌صورت الکترونیکی چشیده باشد، ارزش آن‌را درمی‌یابد و دیگر هم حاضر نیست که به روش‌های کهنه سنتی بازگردد.

برخی از شهروندان سالخورده یا با تحصیلات پایین ممکن است بگویند که انجام کارهای روزانه به‌صورت الکترونیکی، برای آنان دشوار است.

این ادعا پذیرفتنی نیست و دلیل این ناتوانی یا تنبلی، مسوولیت‌ناپذیری یا عدم‌تصمیم جدی ایشان برای انجام این کار است، یا این‌که آموزش درست و موثری برای آنان پیش‌بینی نشده. حقیقت این است که روش‌های انجام کارهای متداول به‌صورت الکترونیکی، چنان طراحی و پیاده‌سازی شده‌اند که یک شهروند با بهره هوشی پایین‌تر از متوسط و با حداقل مهارت‌های زندگی نیز بتواند از پس آن برآید. این بدان معناست که اشخاصی که انجام این‌گونه کارها را برای خود دشوار می‌پندارند، همزمان خود را جزو افراد استثنایی از نظر توانای‌های ذهنی دسته‌بندی کرده‌اند.

جمع بندی

این درست است که فراهم‌آوری زیرساخت‌های مخابراتی و امنیت اطلاعات در کشوری مانند کشورما وظیفه دولت است و رسانه‌های مرتبط با فناوری اطلاعات باید در گسترش فرهنگ شهر و جامعه الکترونیکی بکوشند، اما تک‌تک شهروندان نیز موظفند در کاربری مظاهر الکترونیکی بکوشند.

فراموش نکنیم که با پیدایش هر یک از جنبه‌های الکترونیکی، ممکن است کار با آن اندکی سخت یا غیرقابل اطمینان به‌ نظر برسد، اما این مرحله آغازین است و با رواج و گسترش آن، مشکلات کاهش خواهد یافت. اما تا زمانی که حتی یک نفر در جامعه باشد که تمایلی به استفاده از روش‌های الکترونیکی (در مقابل روش‌های سنتی) نداشته باشد، تاوان و هزینه‌های آن را تک‌تک شهروندان باید بپردازند.

امیرشهاب شاهمیری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها