کد خبر: ۳۳۱۸۹۹

نادیا، دختری 37 ساله است که 7 سال است این فصل از زندگی را آغاز کرده است. او می‌گوید:‌ وقتی پا به 30 سالگی گذاشتم به خودم گفتم دیگر مهم نیست چه زمانی ازدواج کنم، اما فقط مهم است که با چه کسی و چه خصوصیاتی ازدواج کنم. اگر مرد مورد علاقه‌ام را در زندگی یافتم که هیچ وگرنه بعد از این را تنها سر می‌کنم چنان‌که نیمی از عمرم چنین گذشته است. گرچه او امروز به یک ثبات نسبی رسیده است اما این ثباتی است که هر لحظه ممکن است به تغییری دیگر منجر شود.

همه افراد در این سن مثل نادیا تنها نمی‌مانند. در واقع این مقطع از زندگی زمانی است که ما فشارهای بیشتری را تحمل می‌کنیم و به مرحله‌ای از مقاومت و پختگی در زندگی می‌رسیم.

در این دوره مسائل زندگی خانوادگی، پرورش فرزندان، به دست آوردن و نگهداری و ارتقای شغل و مشکلات سکونت و نقل مکان و تهیه مسکن، فشارهای گوناگونی را بر فرد تحمیل می‌کند و او نیز با تمام قوا به مقابله با مشکلات می‌پردازد. در این سن کسانی که متاهل هستند علاوه بر مسوولیت بیشتر از حمایت بیشتری نیز برخوردار می‌شوند و تمام فشارها و تنش‌های ناشی از پیمودن راه استقلال را به کمک همسرشان و با دلخوشی فرزندان خود طی می‌کنند.

در این دوره پر انرژی از زندگی، افراد ساعات بیشتری را به کار کردن می‌پردازند و برای دوره‌ای که پس از این دوره در انتظار آنهاست ذخیره جمع‌آوری می‌کنند.

مسعود ـ الف از جمله کسانی است که در 40 سالگی با 2 شیفت کار کردن دارد همین راه را می‌پیماید. او که کارمند یکی از ادارات دولتی است نمی‌خواهد در مورد شغلش چیزی بگوید. وقتی از او در مورد حال و هوای 40 سالگی می‌پرسم می‌گوید: میانسالی یعنی آخرین فرصت برای بالا کشیدن خود و خانواده‌ات و تضمین آینده. اگر امروز کار اضافه نکنم در سال‌های سالمندی از عهده آن برنمی‌آیم. به صندوق‌های بازنشستگی که امیدی نیست. باید از امروز خودم توشه فردای بازنشستگی را فراهم کنم. قطعه زمینی در یک منطقه خوش آب و هوا و تامین رفاه همسر و فرزندان و تامین آینده‌مان تنها خیالی است که در سر دارم. حالا که انرژی کافی دارم وقت کار کردن است.

انرژی مضاعفی که یک فرد در این سن و سال برای کار کردن یا تکمیل تحصیلات خود انجام می‌دهد، رشد او را تضمین می‌کند و می‌تواند رفاه نسبی برای او فراهم کند.

گرچه در گذشته تصور می‌شد که میانسالی و بزرگسالی دوره آرام و قرار آدمی است، اما تحولات عظیم زندگی اجتماعی و اقتصادی و صنعتی و ارتباطی ایجاب می‌کند که همگان در تلاش و تکاپوی دائمی باشند.

مستانه ـ د، بانوی 37 ساله‌ای است که به فکر آینده خود است. او می‌گوید وقتی ازدواج کردم تازه دیپلم گرفته بودم. خیلی زود بچه‌دار و ناچار شدم ادامه تحصیل را رها کرده و به بچه خود رسیدگی کنم. وقتی فرزندم به مدرسه رفت من هم دوباره درس خواندن را شروع کردم و توانستم لیسانس بگیرم. این دوران مصادف شد با تولد فرزند دیگرم و در حالی که او داشت بزرگ می‌شد من نقشه ادامه تحصیل را می‌کشیدم و حالا که فرزند اولم نوجوان است و دومی به مدرسه می‌رود دوباره قصد دارم ادامه تحصیل بدهم و تا دکتری پیش بروم. اگر شانس بیاورم ممکن است عضو هیات علمی شوم یا کار تحقیق و تالیف را ادامه دهم. این کار برای من یک سرمایه فرهنگی ـ‌اجتماعی بزرگ است.

واقعیت این است که تجربه این دوران تاثیر زیادی بر زندگی اجتماعی و فردی شخص می‌گذارد.

میانسالی همچنین مهم‌ترین سال‌های بارآوری و پرورش فرزند است و اکثر افراد در سنین میان 30 تا 50 مادر و پدر شدن را تجربه می‌کنند. اغلب حضور فرزند به عنوان یک موجود کاملا وابسته که باید تحت مراقبت دائم والدین قرار گیرد مسیر زندگی زناشویی را عوض می‌کند. تجربه والدینی یک رخداد بسیار مهم در رشد آدمی است. تجربه‌ای که در طول تاریخ زندگی انسان و در میان اقوام و جوامع و طبقات مختلف اجتماعی معانی گوناگونی داشته است.

گرچه امروز دیگر مفاهیم و ارزش‌های گذشته در باب فرزندآوری به خاطر تغییرات فرهنگی و تنگناهای اقتصادی متحول شده است، اما هنوز زن و شوهر امیدوارند در میانسالی فرزندانی تربیت کنند که در پیری برای آنان پشتوانه محکمی به وجود آورند.

برخلاف سنین پیری، دوران میانسالی انسان انرژی سرشاری دارد. با وجود این در پایان این دوره یعنی در 45 تا 50 سالگی قد آدمی بتدریج کوتاه‌تر می‌شود و مهارت‌های انگشتان افت می‌کند. عضلات پشت و پا تحلیل می‌رود و قدرت حواس و بینایی چشم کم می‌شود و دوربینی به سراغ انسان می‌آید. در 35 تا 45 سالگی خطر بیماری‌های قلبی و سرطان ما را تهدید می‌کند و خطر مرگ در میانسالی برای مردان 2 برابر زنان است. در حالی که زندگی مرادن را به طور عمده تصادف و سکته قلبی و درگیری‌های نظامی تهدید می‌کند زنان بیشتر به سرطان مبتلا می‌شوند. چکاپ دوره‌ای و تست‌های سرطان سینه و گردن رحم در این سال‌ها آغاز می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهد سلامت انسان تا دوران سالمندی به 7 عادتی بستگی دارد که باید از میانسالی شکل گرفته باشد:

صرف صبحانه، صرف منظم غذا و اجتناب از ریزه‌خواری، مصرف به اندازه غذا برای حفظ وزن طبیعی، ورزش به اندازه کافی، خوابیدن منظم شبانه به مدت 7 یا 8 ساعت و اجتناب از سیگار و الکل این عادات را تشکیل می‌دهد.

میانسالی فصل آغاز برخی بیماری‌های پر دامنه نیز هست. این‌که چگونه تغذیه می‌کنیم باعث برخی از این بیماری‌هاست. بیماری‌هایی مانند دیابت مربوط به غذاهای سنگین است. افراد با وزن سنگین بیشتر در معرض فشار خون بیماری‌های قلبی و برخی از انواع سرطان هستند. چاقی زیاد و لاغری بیش از حد مضر است. ابتلا به سرطان روده بزرگ و سرطان پستان نیز با مصرف غذاهای پر چربی رابطه دارد.

به کار بستن یک الگوی ورزشی مثل پیاده‌روی روزانه در زندگی می‌تواند احتمال مرگ‌های ناگهانی دوران میانسالی و سالمندی را به نصف کاهش دهد.

به هر حال میانسالی سال‌های پر از تغییر و تحول را پیش روی شما می‌گذارد و شما را در بهترین وضعیت برای رسیدن به ایده‌آل‌هایتان قرار می‌دهد.

صرف بیشترین همت و اراده در این فصل از زندگی می‌ تواند آینده شما را تضمین کند، ولی تلاش مضاعف سبب نمی‌شود شما سلامتی خود را فراموش کرده همه تلاش خود را معطوف کار و کار و کار کنید. یک در آمد خوب برای یک جسم بیمار فقط هزینه درمان است و بس. پس در سایه سلامت میانسالی را دریابید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها