
بسیاری از مردم به دلیل وجود ستارههای سینمایی و حضور بازیگران سوپراستار و محبوب خود به تماشای فیلم مینشینند، اما دیدن برنامههای تلویزیون، هزینهای ندارد و حق انتخاب در آن محدود است. چه بسا مخاطبان مجبورند سریال خاصی را تماشا کنند؛ از این رو صنعت ستارهسازی برآمده از ذات سینماست و با دنیای تلویزیون غریبه است. اما از سوی دیگر حضور بازیگران سینما در سریالهای تلویزیونی در کنار گسترده شدن شبکههای سیما و رقابتهای این شبکهها در جذب مخاطب بیشتر، موجب شده تا انتخاب بازیگر در سریالها نیز ضرورت بیشتری پیدا کند.
سود این مبادلهها بین سینما و تلویزیون، از این جیب به آن جیب محسوب شده و در نهایت به اقتصاد هنر کمک میکند. هرچند مساله بازیگر در سریالهای تلویزیونی صرفا به منافع اقتصادی و جذب بیشتر مخاطب محدود نشده و در کیفیت اثر و حرفهایتر شدن آن نیز نقش مهمی بازی میکند. اصلا کار به جایی رسیده که مخاطبان تلویزیون نیز با معیار بازیگران به تماشای یک سریال ترغیب میشوند. حتی اکنون در برخی از این مجموعههای تلویزیونی شاهد حضور بازیگردان نیز هستیم و این خود نشان میدهد که تا چه اندازه بازیگری و بازیگران در سریالسازیهای ما جایگاه پیدا کردهاند. اما این نکته مهم را نیز به خاطر داشته باشید که رضایت مخاطب صرفا به حضور بازیگران مشهور و حتی بازیگری قدرتمند و حرفهای بهدست نمیآید و یک فیلمنامه ضعیف یا کارگردانی بد و حتی قصه تکراری میتواند بازی خوب بازیگرانش را جلوه ندهد یا حتی در بدترین شکل، منزلت و شأن حرفهای بازیگر را نیز زیر سوال ببرد یا کاهش دهد.
به عنوان مثال سراغ یکی از سریالهای در حال پخش تلویزیون میروم که اتفاقا از نظر بازیگر دارای برجستگی ویژهای است. اگر سریالهای موجود را در ذهن مرور کنید قطعا میتوانید حدس بزنید که منظور من سریال «آشپزباشی» است. کافی است بازیگرانی مثل پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا در سریال حضور بیابند تا مخاطب زیادی را متوجه خود کنند و پای تلویزیون بنشانند. حالا بماند اینکه این دو بازیگر در سریال قبلی محمدرضا هنرمند که سریال موفق و ماندگاری هم شد، امتحان خود را پس دادهاند. البته بازیگرانی مانند این دو، فارغ از نام کارگردان و قصهای که روایت میکند، میتوانند کنجکاوی بیننده را برانگیزند و آنها را مشتاق تماشا سازند.
آنها بازیگران هنرمندی هستند که میتوانند به هر اثری اعتبار ببخشند. اما کشداربودن قصه و نبود جذابیتهای دراماتیک و تکرار موتیفوار یک دعوای زناشویی، موجب شده که مخاطبان برخلاف سریال «زیر تیغ» با آن ارتباط برقرار نکرده، آنچنان که باید و شاید آن را پی نگیرند. در چنین وضعیتی حتی بازیگران صاحبنام و معتبری چون پرستویی و معتمدآریا نیز نمیتوانند آن را نجات دهند. ادامه این روند اگرچه ممکن است به تنزل موقعیت و محبوبیت آنها منجر نشود، اما میتواند اعتبار حرفهای آنان را مخدوش کند. در واقع مجموعه عناصر و مولفههای دراماتیک یک اثر سینمایی یا تلویزیونی در موفقیت آن موثرند.
واقعیت این است که این دو بازیگر سرشناس و حتی برخی از بازیگران دیگر در سریال آشپزباشی، بد بازی نمیکنند، اما همه آنها در ساختار کلی و عدم جذابیت لازم روایت، مورد قضاوت و ارزشیابی مخاطبان و منتقدان قرار میگیرند و چه بسا گناه دیگران نیز به پای آنها نوشته میشود؛ ضمن اینکه پیشزمینه این دو را در کارهای قبلیشان هم باید به این مساله اضافه کرد. دقیقا از همین رو یکی از دلایل موفقیت زیر تیغ را باید در روانشناسی مخاطب ایرانی جستجو کرد. اساسا تماشاگران ایرانی از دیدن آثار تراژیک بیشتر لذت میبرند تا مثلا کمدی و طنز.
آنان بازیگران محبوب خود را بیشتر در تراژدی و ملودرام میپسندند تا کمدی؛ از این رو بازی پرستویی و معتمدآریا در زیر تیغ جذابتر مینمود تا آشپزباشی. البته این تفاوت در ژانر، فرصت مناسبی برای قیاس و ارزیابی این دو بازیگر تواناست. مثلا پرویز پرستویی زیرتیغ را با پرستویی آشپرباشی مقایسه کنید تا متوجه این توانایی و ظرافت بشوید. در یکی از سکانسهای آشپزباشی، پرستویی با شوق و انرژی مضاعفی به نانوای رستورانش نحوه پخت نان را آموزش میدهد. پرستویی در بازی در نقش همین نانوایی است که از شوق و علاقه کار سر از پا نمیشناسد. یک جدیتی در رفتار و نگاه پرستویی وجود دارد که مسحورکننده و نافذ است. این ویژگی با خصلتهای کاراکتر اکبرآقا سنخیت یافته و گویی بازیگر، روح خویش را در کالبد نقش دمیده است. اگر آشپزباشی تاکنون توانسته سرپا بایستد و هنوز در نزد مخاطبان خود اعتباری دارد، تنوع و توانایی بازیگرانش است.
این سریال فرصتی بود تا برخی بازیگران، بخشی از ظرفیت و توانایی خود را در عرصه بازیگری محک بزنند و آن را شکوفا سازند. بدون هیچ شک و تردیدی، یکی از این بازیگران فرهاد اصلانی در نقش صفدر یا هومن است که بخوبی درخشید و یکی از درخشانترین نقشهای خود را به تصویر کشید. بیشتر مخاطبان، فرهاد اصلانی را در نقشهای تلخ و جدی دیده بودند و کمتر به یاد داریم که اصلانی بازیگر نقش کمیک باشد، اما او در آشپزباشی ثابت کرد که توانایی ایفای بازیهای کمدی را هم دارد. اصلانی در این سریال موفق شد تصویر کلیشهای مخاطب را درباره خود بشکند. بازیهای او را در کارهای تلویزیونیاش با هم بسنجید تا فاصله او را با «گاو صندوق» و «راه بیپایان» درک کنید.
آشپزباشی هم دارای گوناگونی بازیگر است و هم تنوع در پرسوناژ که هرکدام میتواند رضایت بخشی از مخاطبان را تامین کند، اما خود قصه و روایت آن مانع این کار میشود و در واقع زحمات بازیگری را بر باد میدهد وگرنه عدم موفقیت آشپزباشی مثل زیر تیغ، ارتباط زیادی با بازیگران و بازیگری ندارد. بازیگری تنها نقطه قوت آشپزباشی است.
سیدرضا صائمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد