در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
جام جم:«بهمنی» بر تحلیلها
«بهمنی بر تحلیلها»عنوان سرمقالهی روزنامهی جام جم به قلم بیژن مقدم است که در آن میخوانید؛روز 22 بهمن تاریخی را پشت سر گذاشتیم. برای مردم، مثل همیشه تجدید خاطره و پیمانی بود با امام، شهدا، انقلاب، نظام و رهبری. گرچه مروری بر تلاشها و نوع برخورد دشمنان انقلاب خالی از لطف نیست.
میدانیم که رسانههای تبلیغی آمریکا، انگلیس و اسرائیل از قبل میکوشیدند این «فرصت» را به «تهدید» مبدل کنند و در این راه از ارائه تحلیلهای متناقض و کم مایه بهرهها جستند، اما حضور میلیونی و یکپارچه مردم در سراسر کشور بهت و سردرگمی آنان را چنان رقم زد که برخی گویا دچار هذیانگویی شدند، برخی به یاس و سرخوردگی خود اعتراف کردند و برخی از سر عدم شناخت واقعیتها اعلام کردند، ما پیروز شدیم! به عنوان نمونه یکی نوشت: به راهپیمایان 80 تا 100 هزار تومان در همان راهپیمایی پول دادند. دیگری ادعا کرد: مردم به عشق ساندیس و کیک و شیرکاکائو آمده بودند.
سومی که ادعای روشنفکری هم میکند، اعلام کرد: این جمعیت که دیدید ما بودیم، اما چون بیسر و صدا آمده بودیم کسی نفهمید!
آن تحلیلگر برجسته! هم مدعی شد: چرا احمدینژاد پس از سخنرانی از مردم ترسید و با هلیکوپتر مراسم را ترک کرد! (غافل از این که رئیسجمهور مانند مردم و در میان مردم خود را به مراسم رسانده بود). محسن سازگارا که هدایت عملیاتی جریان ضدانقلاب در خارج از کشور را سعی میکند برعهده بگیرد و در شبکه تلویزیونی VOA مرتبا حضور مییابد نیز در تاریخ 7 بهمن گفت: «در راهپیمایی 22 بهمن با آمدن به خیابان در واقع نمایش قدرت میدهیم و به دنبال فلجسازی حکومت، مشروعیتزدایی و ایجاد شکاف در حکومت و پایین کشیدن دولت هستیم. این که در 22 بهمن میتوانیم مراکز قدرت را بگیریم و کارشان را تمام کنیم موضوعی است که بعد به آن میپردازم.» افزون بر آن مهندس موسوی چند روز قبل از راهپیمایی به صراحت دعوت و اعلام کرده بود: «در روز 22 بهمن باید با حفظ «هویت» حضور داشته باشیم و سعی کنیم با رفتار خود اثرگذار باشیم.» عطاءالله مهاجرانی نیز قبل از راهپیمایی وعده داده بود: «امسال و این بهمن، سال دیگر و بهمن دیگری است. بهمنی که دنیا را مبهوت میکند... مردم باید با حضور مشخص و با «هویت» ممتاز خویش نشان دهند که شعار نفی استبداد همچنان شعاری زنده است. 22 بهمن برای جنبش سبز فرصت دیگری است.»
مهاجرانی اما، پس از راهپیمایی از در دیگری وارد شد و با پذیرش شکست نوشت: «برخی گمان میکردند 22 بهمن نظام جمهوری اسلامی سقوط میکند و آن برخی، جشن پیروزی برگزار میکنند... اما اکنون دیدند نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه نظام.... توانست نشان دهد که از پشتوانه مردمی و ملی برخوردار است و اکنون دوستان مبهوت و دمغ شدهاند.» این بهت و دمغ شدن را در تحلیل دیگر تحلیلگران جنبش به اصطلاح سبز بوضوح میتوان دید. در کنار آنها که از سر«مستی» اعلام پیروزی کرده بودند، کسان دیگری این شکست را توجیه کردند و نوشتند: «باید این واقعیت را بپذیریم که روز 22 بهمن 1388 جنبش سبز شکست تاکتیکی داشته است و از نظر سازماندهی و رهبری و تشکیلات بسیار ضعیف است.»
بررسی همه این تحلیل های متضاد نشان میدهد که این جنبش تا امروز رهبران زیادی به خود دیده است ،رهبرانی که قصد داشتند با طراحی تاکتیک «اسب تروا» عملیاتی غافلگیرانه انجام دهند. اما وقتی 22 بهمن گذشت و روسیاهی به ذغال ماند، با انتشار تحلیلی دیگر، اعتراف کردند، اشتباهی بزرگ را مرتکب شدهاند و نباید به جای رهبری اصلی جنبش! به مردم رهنمود غلط میدادند. (اعتراف ابراهیم نبوی). در حالی که همین مردم و حتی اندک هواداران این جریان نیز- به توصیه حضور با هویت جمعی و مشخص از سوی رهبر به اصطلاح جنبش هیچ وقعی ننهادند.
معنای این سخن، چنین نیست که میلیونها زن و مرد حاضر در راهپیمایی 22 بهمن در سراسر کشور همه دارای یک فکر و سلیقه بودهاند، بلکه قدر مشترک آنان عشق به انقلاب، امام، رهبری و جمهوری اسلامی بوده است و به همین دلیل هویت جمعی آنان در سایه این «اشتراک دیدگاه» شکل گرفت تا دست ردی باشد بر سینه همه کسانی که در مقابل مردم به دنبال «هویت»سازیهای جعلی بودند.
باید به این هوشیاری و خودآگاهی مردم آفرین گفت که هم نقشه حساب شده تفرقهافکنان داخلی و خارجی را نقش بر آب کرد و هم بهمنی دیگر و 22 بهمنی متفاوت و تاریخی به ثبت رساند: اینک بماند که تحلیلگران بی اطلاع از مردم و واقعیت ها، هم دمغ شدند و هم مایوس.
مردم سالاری:استفاده حداکثری از ظرفیت وحدت آفرین 22 بهمن
«استفاده حداکثری از ظرفیت وحدت آفرین 22 بهمن»عنوان یادداشت روز روزنامهی مردم سالاری به قلم محسن دقت دوست است که در آن میخوانید؛بیست ودومین روز از یازدهمین فصل سال برای ایرانیان تنها یادآور یک خاطره خوش نیست، یک ادای وظیفه خاتمه یافته یا ایفای نقش در صحنه ای گذرا نیست. بلکه سرآغاز دوره بالندگی به سوی اهدافی آرمانی و جاودانی است. شروع فصل تلاش بی وقفه و پوینده است که حاصل تاریخ پرمجاهدت ملتی بااراده و آزاده محسوب می شود.
ملتی سرافراز که ساکن بودن را برای خود نمی پسندد و قصد کرده تا رسیدن به خواسته هایش دمی باز نایستد، ملتی بالغ که منزل آرزوهای دیرینه اش را در سمت اشارت امام خمینی(ره) یافته و تصمیم به حرکتی وفادارانه و خستگی ناپذیر با هدایت مقام معظم رهبری گرفته است. 22 بهمن گرچه لحظه ای به تاریخ پیوسته است، اما لحظه سوگند و عزم جمعی مردم ایران برای تحرک آگاهانه و عاشقانه در جریانی است که دشواری ها را شکافته و به پیش می رود و به همین روی حیاتی ابدی دارد.
رمز و راز این طراوت مداوم چیزی نیست جز احساس مسئولیت تک تک عناصر جامعه در یک سطح و با کیفیتی واحد. تبلور همین احساس در جامعه ایرانی است که روزی هیولای تجاوز دشمن خارجی را به واقعیت رشادت و شهادت بهترین فرزندانش نابود ساخت و امروز نیز مانع شادکامی و سوداگری بیگانه از اختلاف سلیقه های خانواده انقلاب خواهد شد.
من سالهاست که در تهران اقامت دارم و هر سال در مراسم این روز شرکت کرده ام، اما یقین دارم میلیون ها انسانی که در سراسر کشور سالروز انقلاب اسلامی را شکوه و عظمت می بخشند نیز این عقیده را دارند که هر کدام از 31 سالگردی که تاکنون پشت سر گذاشته ایم، جز در مناسبت تقویمی و ماهیتی، مشابه یکدیگر نبوده اند. گویی 22 بهمن گلی است از بوستان انقلاب اسلامی که شکوفایی هرساله اش با رنگ و عطری متمایز متجلی می شود و گویی آفتاب این روز از خاوری دیگرگون برمی خیزد و در باختری متفاوت می نشیند. بی شک امسال نیز این قاعده برقرار شد. با وجود گلایه ها و اعتراضاتی که همچنان پابرجا بود، دیدیم که تمامی نیروهای انقلاب دوست و انقلاب ساز با درک دقیقی که از اهمیت و حساسیت این موقعیت داشتند برای حضور پرشور و همدلانه در آن دعوت کردند.
چه زیباست زمانی که مشاهده می شود که این قدرت تشخیص در بدنه جامعه و در میان اقشار مختلف مردم اینچنین عمیق و فراگیر است. بنده به رغم شلوغی و ازدحام دیدنی مراسم امسال چند تن از دوستانی که در یادبود دوم خرداد (مجموعه ورزشی آزادی) با ایشان آشنا شده بودم را ملاقات کردم. این عزیزان همراه با خانواده خود و با چهره ای متبسم و گامهایی استوار و امیدوار و همنوا با سایر هموطنان در این نمایش اقتدار و افتخار ملی شرکت کرده بودند.
ارزش و حلاوت صدچندانی که ویژگی برجسته 22 بهمن امسال شده بود نهفته در همین وفاق و پیوند هوشمندانه بود. در کنار همه این صحنه های شکوهمند که امسال سازنده و نظاره گرش بودیم، متاسفانه اخباری نیز از حرکات ناشایست عناصر تندرو و خودسر علیه برخی افراد ملبس به رنگ خاص حکایت داشت. کما اینکه شاهد توزیع "سازماندهی شده" و "وسیع" اقلامی بودیم که چنان به دروغ پردازی آشکار و جعل بیانات برخی رهبران اصلاحات پرداخته بودند و تداعی کننده شب نامه هایی بودند که البته در روشنای روز و با فراغ خاطر پخش می شدند. و بالاخره اغلب خبرگزاری های دولتی خروجی و دستاورد راهپیمایی ها را به سود گروه و گرایش مطلوب خود تبلیغ و مصادره کردند و رقبا و منتقدین دولت را گاهی با اشاراتی صریح و ادبیاتی تحریک آمیز شکست خوردگان آنها نامیدند.
نتیجه این رویکرد شاید مطامع مقطعی و کوتاه مدت عده ای را اجابت کند، اما تردیدی نیست که با بسترسازی برای سو»تعبیر رسانه ها و افکار عمومی خارج و دامن زدن به کژی ها و اشتباهات در داخل، منافع پایدار و آینده ساز ما را با چالش مواجه خواهد کرد. در صورتی که جشن انقلاب نه میدان رقابتی برای تایید یا گزینش رفتار این و آن، که اعلام حمایت از اساس نظام و دفع فتنه حقیقی یعنی تحلیل ها و توطئه های دشمنان انقلاب در داخل و خارج کشور است.
ضمن آنکه این حضور حماسی نباید دستاویزی باشد تا پیگیری مطالبات مردم از مسوولین در راستای رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی و اعتلای اعتبار بین المللی ایران و نظارت دائمی بر عملکرد آنان در راه رسیدگی به مشکلات و نواقص را به حاشیه براند. در پایان، با این تذکر که هیچ منفعت شخصی در این مساله ندارم.
مایلم این درخواست را خدمت دست اندرکاران امور کشور مطرح کنم که خوب است با استفاده بهینه از ظرفیت این ایام و با نشان دادن حد رفیع رافت و عطوفت اسلامی، به هر ترتیبی که مصلحت می دانند زمینه بازگشت به میهن برای صدها جوان آزرده ای که ظرف چند ماه اخیر در دیار غربت سرگردان شده اند را فراهم آورند. مطمئن هستم گرامیانی که علاقه مند به کوبیدن میخ بر تابوت فتنه هستند اگر اینگونه اقدامات را نیز مدنظر داشته باشند، بسیار زودتر و کم هزینه تر از فضای امنیتی به مراد خویش خواهند رسید.
کیهان:استوارتر از همیشه
«استوارتر از همیشه»عنوان یادداشت روز روزنامهی کیهان به قلم حمید امیدی است که در آن میخوانید؛
1- پس از آنکه ملت ایران در حضور بی سابقه و پرصلابت خود در 22بهمن شگفتی آفرید و باعث سردرگمی و یاس جریان فتنه و دشمنان قسم خورده انقلاب شد، رسانه های وابسته به خط فتنه که طی 8 ماه گذشته مدام بر طبل فتنه انگیزیهای خود می کوفتند و دائماً در حال تبلیغ علیه ارکان نظام و شانتاژ رسانه ای بودند، در بهت و حیرت فرو رفته و سعی کردند با سانسور حضور چند ده میلیونی ملت غیور ایران در صحنه دفاع از آرمانهای امام و رهبری، بر شکست مفتضحانه خود پوشش بگذارند.
با وجود گذشت چند روز از راهپیمایی عظیم و بی نظیر 22 بهمن امسال، هنوز اخبار و تحلیل های مربوط به این واقعه درصدر خبرگزاریها و رسانه های جهان قرار دارد. دشمنان انقلاب اسلامی فکر کردند با تحرکات و اغتشاشاتی که طی چندماه گذشته از سوی معاندین صورت گرفت، پایه های نظام دچار تزلزل شده و در گمان باطل آنان سقوط نظام جمهوری اسلامی نزدیک شده است. آنها در تحلیل های خود هنوز به این باور نرسیده اند که رمز ماندگاری نظام و انقلاب، عجین شدن روح ملت ایران با ارزشهای انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل(ره) و رهبری است؛ همان آرمانهایی که جوانان پاک باخته این وطن، جان خود را پای آن گذاشتند.
انقلاب اسلامی، برخاسته از مردم و برای مردم بوده و هست. حضرت امام(ره) به عنوان پایه گذار و معمار بزرگ انقلاب و همچنین حاکمانی که دل در گرو مبانی و اهداف انقلاب داشته و دارند، هیچکدام به طمع قدرت و استیلای بر سرنوشت مردم، پای در عرصه مبارزه و حاکمیت در نظام جمهوری اسلامی نگذاشتند.
آرمان اصیل انقلاب، رهایی مردم از چنگال خودکامگی های دولتهای سرسپرده و تفوق قدرتهای بیگانه ای بود که هویت ملی و دینی مردم را نشانه گرفته و به طمع تاراج ملک و فرهنگ این کشور، سالیان دراز چتر باج خواهی و زورگویی خود را در سایه بی کفایتی حاکمان وابسته بر روی ایران و مردم این سرزمین، پهن کرده بودند.
آرمان انقلاب اسلامی «استقلال» و «آزادی» در پرتو نجات بخش «حکومت اسلامی» بود. در سالهای مبارزه هم، مردم چون می دانستند در راه استقلال کشور و آزادی خود پای در راه جهاد گذاشته اند، سینه خود را آماج تیرها و گلوله های دژخیمان کردند. انقلاب اسلامی برای مردم بود و پایه های حکومت دینی و جمهوری اسلامی نیز بر شانه های ستبر همین مردم استوار شد.
بدون تردید حماسه ای که ملت ایران در روز 22 بهمن خلق کرد، نمایش عظیمی از وحدت، بصیرت، قدرت و ولایتمداری بود. آنان در مقابل تبلیغات گسترده و پرحجم دشمنان برای دلسرد کردن مردم نسبت به انقلاب ، گامهای استوارتری در حمایت از نظام و رهبری برداشتند. حرکت پرشور و خروش بی نظیر ملت ایران در 22بهمن امسال، جلوه ای از نصرت الهی بود.
آیا وقت آن نرسیده است - نه افرادی نظیر سران فتنه که خود را به خواب زده اند و هرگز از چنین خوابی بر نخواهند خاست، بلکه - فریب خوردگانی که دچار توهم و خواب غفلت شده اند، بیدار شوند؟ آیا کسانی که بعد از انتخابات و اتفاقات و اغتشاشاتی که صورت گرفت، جو را آلوده کرده و با تخیل اینکه کار تمام است! برای برقراری رابطه با آمریکا و انگلیس از هم سبقت گرفتند، امروز سرشان به سنگ جهالت نخورده و نمی خواهند قدری به خود آیند؟ و به فرموده رهبری معظم انقلاب؛ «آیا سی ویک سال آزمون و خطای چند دولت متکبر و زورگو کافی نیست که آنان را از خواب غفلت بیدار کند و بیهودگی تلاش برای سیطره بر ایران اسلامی را به آنان تفهیم نماید؟ آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پرانگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دم از مردم می زنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی(ص) و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟»
ملت ایران بارها نشان داده که «تصمیم» خود را گرفته است. آنها برای سرافرازی اسلام و کشورشان، دل در گرو انقلاب، نظام و رهبری داشته و هر جا پای دفاع از نظام در میان بوده، سلحشورانه در میدان حاضر شده اند.
دشمنان امروز دچار یأس و سردرگمی شده اند. رسانه هایی مثل بی بی سی فارسی که از بدو تأسیس، در حمایت از فتنه گران مدام بر آتش فتنه دمیده است، پس از حماسه 22 بهمن و حضور چند ده میلیونی ملت ایران در راهپیمایی این روز، مهر سکوت بر دهان زده و سعی دارد انبوه جمعیتی که خیابانهای تهران و شهرهای کشور را دربرگرفته بود، حضوری هزاران نفری! بنامد.
از سوی دیگر مجله آمریکایی «فارین پالیسی» با اشاره به حماسه عظیم 22 بهمن، جنبش - بخوانید فتنه- سبز را شکست خورده خواند و نوشت: حباب جنبش سبز در 22 بهمن ترکید! و هم اکنون بسیاری از حامیان جنبش سبز در حال تجربه شکست جدید و شدید دیگری هستند.
سران فتنه یا تاب حضور در میان سیل خروشان مردم را نداشتند و یا آنهایی که آمدند، مجبور شدند در برابر خروش ملت پا به فرار بگذارند. مردم در 22 بهمن کار را تمام کردند و بار دیگر از دستگاه قضایی کشور خواستند که عدالت را درباره فتنه گران، بی پروا به اجرا گذارد. آنها ثابت کردند که شغالان را بر باغ انقلاب اسلامی راهی نیست.
2- دشمنان با احساس شکست از پروژه فتنه اخیر، بار دیگر دست به دامان پروژه های امتحان پس داده و شکست خورده ای چون «ایران هراسی» برده اند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا دور تازه ای از سفر خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس را آغاز کرده است. ظاهراً این سفر بدون برنامه ریزی قبلی انجام شده و وی قصد دارد با سفر به قطر و عربستان حمایت آنان و کشورهای عربی را بابت اعمال تحریم های جدید علیه ایران جلب نماید. همزمان «مایکل مولن» رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا نیز به مصر سفر کرده و قرار است سه معاون وزیر امور خارجه آمریکا یعنی ویلیام برنز، جیکوب لیو و جیمز استین برگ و همینطور دیوید پترائوس فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی نیز به منطقه سفر کنند.
آنچه به وضوح پیداست و کلینتون و مولن در سفرهای خود به قطر و مصر بر آن انگشت تأکید گذاشتند، ترساندن کشورهای منطقه از خطر ایران هسته ای است. ظاهراً غنی سازی 20 درصدی اورانیوم در ایران باعث شده تا بار دیگر آمریکا بر دروغ و تهمت بزرگ خود درباره برنامه هسته ای ایران یعنی «ساخت بمب اتمی» اصرار ورزد و بار دیگر پروژه «ایران هراسی» را کلید بزند.
آمریکا در تلاش است تا با ترساندن کشورهای منطقه از ایران هسته ای، حمایت آنان و به دنبال آن حمایت اعضای شورای امنیت را برای افزایش فشار علیه ایران و اعمال تحریم های بیشتر، به دست آورد. اما ملت ایران بارها نشان داده است که هر چه تلاش دشمنان فزونتر شود و فشار علیه کشورشان بیشتر گردد، استوارتر پای نظام و ایران اسلامی می ایستند.
تحریم ها هر چه شدیدتر شود باعث اتحاد بیشتر مردم می شود و نفرت از غرب و آمریکا را در دل ملت ما می افزاید. دشمن نادان هنوز گمان می کند، تحریم های بیشتر اوضاع داخلی کشورمان را تحت الشعاع قرار داده و می تواند با سیاست های این چنینی باعث تغییر حکومت در ایران شود.
رسالت:پیام های راهپیمایی22 بهمن
«پیام های راهپیمایی22 بهمن»عنوان سرمقالهی روزنامهی رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن میخوانید؛راهپیمایی22 بهمن سال88 بدون شک یکی از بزرگترین رویدادهای سه دهه اخیر در ایران است، ناظران جهانی باید آن را از ابعاد گوناگون مورد مداقه قرار داده، پیام های این همایش عظیم را دریابند. نگارنده معتقد است اگر ذهن هایی در اتاق فکر دشمنان انقلاب اسلامی یافت شوند که بدون تحریف واقعیت ها راهپیمایی22 بهمن سال88 را تحلیل کنند پیام های زیر را دریافت خواهند کرد.
راهپیمایی22 بهمن سال88 بدون شک یکی از بزرگترین رویدادهای سه دهه اخیر در ایران است، ناظران جهانی باید آن را از ابعاد گوناگون مورد مداقه قرار داده، پیام های این همایش عظیم را دریابند.
نگارنده معتقد است اگر ذهن هایی در اتاق فکر دشمنان انقلاب اسلامی یافت شوند که بدون تحریف واقعیت ها راهپیمایی22 بهمن سال88 را تحلیل کنند پیام های زیر را دریافت خواهند کرد.
1- تحقیر دشمنان اسلام و ایران بویژه آمریکا
ایران بویژه تهران در طول سه دهه گذشته چنین جمعیت عظیمی را در خیابان های خود ندیده بود. اقیانوس مواجی از ملت زیر سقف ایران به خیابان ها ریختند و با فریادهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل پاسخ شرارت های دشمن، طی سه دهه گذشته و بویژه چند ماه اخیر را دادند. مردم آمده بودند بگویند شکاف بین ملت - ملت در ایران یک توهم است. اقوام و مذاهب ایرانی در سراسر کشور یک درک مشترک از دشمنان اسلام و ایران دارند. ابعاد حضور مردم حتی بخش ها و روستاهای دور دست را هم در بر گرفته بود.
راهپیمایی22 بهمن در امتداد راهپیمایی9 دی امسال دو رفراندوم بزرگ در فاصله ای کوتاه بود تا مهر باطلی بر اهداف جنگ نرم استکبار جهانی علیه ملت ایران باشد. مردم ایران آمده بودند تا اقتدار ملی انقلاب را به رخ دشمنان بکشند. مردم آمده بودند، تا نه اکثریت بلکه تصویری از قاطبه ملت ایران علیه استکبار جهانی بویژه آمریکا، آن هم در سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب نشان دهند. مردم آمده بودند تا بگویند تز «همه با هم» امام(ره) با همان طراوت و تازگی به قوت خود باقی است. مردم در روز22 بهمن آمده بودند تا حماسه ای از بصیرت و اتحاد خلق کنند.
2- تجدید میثاق با امام(ره) و رهبری
دومین پیام راهپیمایی22 بهمن اعلام تجدید میثاق با امام(ره) و رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای بود.
تجدید میثاق با امام(ره) و رهبری یعنی اعلام وفاداری به اسلام و التزام به اجرای حدود الهی در ایران. تجدید میثاق با امام(ره) و رهبری یعنی ایمان به کارآمدی اسلام در مدیریت کشور. تجدید میثاق با امام و رهبری یعنی شکاف بین امت و امام یک توهم است. تجدید میثاق با امام و رهبری یعنی تبری از دسیسه ها و نیرنگ های دشمن و اعلام وفاداری نسبت به روحانیت و مراجع دینی و نخبگان واقعی کشور. تجدید میثاق با امام و رهبری یعنی خنثی شدن اولین و آخرین طراحی دشمن در شکست انقلاب و برباد رفتن مهمترین هدف دشمن در جدا کردن امت از امام(ره). مردم در راهپیمایی22 بهمن ثابت کردند اعتقاد به ولایت فقیه در رگ و پی اندیشه سیاسی آنها ریشه دارد.
3- اعلام پشتیبانی مردم از دولت و مسئولان نظام
دومین پیام راهپیمایی22 بهمن اعلام پشتیبانی از دولت و پاسداشت اصل «میزان رای ملت است» بود.
یکی از مهمترین هدف های دشمن در جنگ نرم زیر سوال بردن مشروعیت قانونی و مقبولیت مردمی دولت است. مردم در راهپیمایی22 بهمن به خیابان ها ریختند تا بگویند اکثریت کیست و کسانی که دچار «توهم» پیروزی و توهم «تقلب» هستند در روز روشن آفتاب را انکار می کنند.
مردم آمده بودند تا بگویند کسانی که در نتایج انتخابات تردید دارند به این تردید خاتمه دهند و به ملت بپیوندند.
مردم در راهپیمایی22 بهمن این پیام را به خوبی و زیبایی به جهان مخابره کردند که شکاف بین دولت و ملت یک «توهم» است. دنیا و بویژه دشمنان ایران باید از این توهم بیرون بیاید.
مردم در راهپیمایی22 بهمن به مقوله «بحران اعتماد» که ساخته و پرداخته اتاق جنگ نرم آمریکا علیه ملت است خوب پاسخ دادند و به دشمن گفتند این نیز یک «توهم» است. مردم به امام، انقلاب، رهبری، مسئولان و از همه مهمتر به خودشان اعتماد دارند و می دانند چه مسیری را طی می کنند و قرار است به کجا برسند. راهپیمایی22 بهمن امسال پاسخ همه سوالات و شبهاتی بود که رسانه های استکبار جهانی طی هشت ماه پس از انتخابات دهم مدام مطرح می کردند.
4- وزن انقلاب و ضد انقلاب
یکی دیگر از پیام های کلیدی راهپیمایی22 بهمن تصویری روشن از وزن انقلاب و ضد انقلاب در سراسر کشور بود.
راهپیمایی22 بهمن سال88 به جهان نشان داد وزن ضد انقلاب در ایران حتی کمتر از دو درصدی است که سال58 در رفراندوم جمهوری اسلامی به سر تا سر جهان اعلام شد. راهپیمایی22 بهمن امسال در حقیقت یک برائت فراگیر از فتنه گران بود. ضد انقلاب در داخل و خارج حقیرتر و زبون تر از آن است که بتواند در برابر عظمت حضور مردم در صحنه حتی با سربازگیری از افراد غافل و جاهل، خودی نشان دهد. مردم نشان دادند راه باز تولید دشمنی بسته است.
رویش های جدید و بویژه در نسل سوم به قدری حیرت انگیز است که به جهان اطمینان می دهد تا ظهور امام زمان (عج) این انقلاب ماندنی است و حتی گردی بر رخ زیبایش نخواهد نشست. روز22 بهمن88 وزن انقلاب در برابر ضد انقلاب یک تصویر مبهوت کننده بود. این بهت را از لحن بوق های دشمن به درستی می شود درک کرد.
جمهوری اسلامی:برگ زرین دیگری در کارنامه مردم
«برگ زرین دیگری در کارنامه مردم»عنوان سرمقالهی روزنامهی جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛راه پیمائی یوم الله 22 بهمن امسال بار دیگر این واقعیت را نشان داد که مردم ایران به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وفا دارند و هیچ عاملی نمی تواند آنها را از پیمودن راهی که خود برگزیده اند باز دارد.
حضور حماسی مردم در راه پیمائی 22 بهمن امسال از جهاتی با سال های گذشته تفاوت داشت که بعضی از آنها از اینقرارند.
1 دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی سرمایه گذاری تبلیغاتی بی سابقه ای برای دور ساختن مردم از این انقلاب و نظام کرده بودند و از هر آنچه در اختیار داشتند و هر آنچه احتمال میدادند آنها را به این هدف شوم نزدیک کند استفاده کردند و پرحجم ترین تبلیغات را بعمل آوردند. در سال های گذشته نیز تبلیغاتی برای رسیدن به همین هدف شوم وجود داشت اما قابل مقایسه با آنچه امسال صورت گرفت نبود . علیرغم همه ی این ترفندها مردم با هوشیاری کامل در راه پیمائی یوم الله 22 بهمن شرکت کردند و بار دیگر وفاداری خود را به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به اثبات رساندند.
2 ایجاد تفرقه و اغتشاش خط مشخصی بود که دشمنان ملت ایران در تبلیغات خود دنبال می کردند . آنها در پی این بودند که با تحریکات خود مردم را به جان همدیگر بیاندازند و راه پیمائی 22 بهمن را که باید تجلی پرشکوه همبستگی اقشار مختلف مردم باشد به صحنه دیگری تبدیل نمایند و بهره برداری تبلیغاتی مورد نظر خود را بعمل آورند. آنها برای رسیدن به این آرزوی خود تلاش زیادی کردند اما مردم با آرامش و یکصدا و با همبستگی کامل در این راه پیمائی حضور یافتند و دشمنان را مبهوت کردند.
3 شرایط خاصی که بعد از حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری امسال پیش آمد و طمعی که دشمنان ملت ایران به این شرایط برای فرو پاشاندن انسجام و یکپارچگی مردم کرده بودند دوستان را نگران و دشمنان را امیدوار ساخته بود. آنهمه تحرکات دشمنان و سرمایه گذاری کلانی که در این زمینه کرده بودند نیز به همین دلیل بود . در راه پیمائی یوم الله 22 بهمن امسال مردم ایران در سراسر کشور بر این توهم خط بطلان کشیدند و با حضور حماسی و هوشیاری کم نظیر خود دوستان را امیدوار و دشمنان را مایوس کردند.
کار بزرگ مردم در راه پیمائی یوم الله 22 بهمن امسال این بود که به آمریکا و قدرت های شیطانی غرب و مهره ها و دنباله های داخلی آنها با رساترین بیان اعلام کردند این ملت در عین حال که ممکن است بر سر بعضی موضوعات اختلاف نظر داشته باشد و حتی این اختلاف نظرها به اعتراض هم کشیده شود اما در حراست از استقلال کشور اصل نظام جمهوری اسلامی آرمان های انقلاب و قانون اساسی هرگز ذره ای تردید به خود راه نمی دهد و هر وقت پای منافع ملی و مصالح کشور در میان باشد با وحدت و همبستگی کامل به صحنه می آید و از هیچ تلاش و کوششی برای مقابله با توطئه های دشمن دریغ نمی نماید.
درس هائی که از این حضور دشمن شکن می توان در صفحات زرین تاریخ انقلاب اسلامی ثبت کرد از اینقرارند .
اول آنکه انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن حضرت امام خمینی در عمق جان ملت ا یران ریشه دوانده و هیچ چیز و هیچکس قدرت ایجاد جدائی میان آنها را ندارد. اقدامات خصمانه ای که به شکل های مختلف و با بودجه های هنگفت و تبلیغات بی سابقه در ماه های اخیر برای بی رونق ساختن راه پیمائی 22 بهمن یا تبدیل نمودن آن به صحنه تفرقه و اختلاف و درگیری میان مردم صورت گرفت ولی نه تنها نتیجه ای نداد بلکه موجب بیشتر شدن انسجام ملت شد این واقعیت را به اثبات رساند.
دوم آنکه در راه پیمائی 22 بهمن امسال مثل سالهای گذشته اقشار مردم از همه ی سلیقه های سیاسی و فکری حضور داشتند و همین حضور جمعی فی نفسه کوبنده ترین پاسخ به بدخواهان بود کما اینکه روشن ترین دلیل برای اثبات وفاداری عموم مردم از سلیقه ها و افکار مختلف به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بود.
این واقعیت زیبا می تواند راهنمای عمل برای از میان بردن اختلافات و حل همه ی مشکلات باشد. قانون اساسی جمهوری اسلامی سند خدشه ناپذیر میثاق این ملت است که با ظرفیت بالای خود می تواند با تامین منافع عموم وحدت و انسجام ملی را تضمین نماید و پاسخگوی همه ی خواسته های مشروع باشد.
و سوم آنکه حضور حماسی مردم در راه پیمائی یوم الله 22 بهمن به همان اندازه که تجدید عهد و میثاق با اسلام انقلاب نظام جمهوری اسلامی قانون اساسی و رکن رکین آن ولایت فقیه بود به معنای سنگین تر شدن مسئولیت همه ی کسانی که در قوای سه گانه مسئولیت برعهده دارند نیز بود.
مردم در این صحنه تاریخی برگ زرین دیگری بر کارنامه خود افزودند و اکنون نوبت مسئولان است که با عمل به وظایف قانونی خود در همه زمینه ها حقوق اساسی مردم را آنگونه که مورد نظر اسلام است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی منعکس شده تامین نمایند.
مسئولیت ها به هیچکس وفادار نیستند و دولت ها نیز می آیند و می روند آنچه میماند عمل به وظیفه قانونی و خدمت خالصانه به مردم و تلاش برای حفظ وحدت و انسجام جامعه است . در برابر اینهمه هوشیاری و فداکاری مردم کمترین انتظار اینست که مسئولان برای انجام وظایف قانونی خود بکوشند و هیچ فرصتی را از دست ندهند.
آفرینش:موزه و موزه داری در ایران
«موزه و موزه داری در ایران»عنوان سرمقالهِی روزنامهی آفرینش است که در آن میخوانید؛با آنکه کشور ما ایران در شمار معدود تمدن های دیرین جهان به شمار می رود و تاریخی چند هزار ساله دارد اما برخلاف این سابقه طولا نی تاریخ نگاه شایسته ای به موزه و موزه داری در ایران نشده است.موزه محصول عصر جدید اروپا به شمار می رود و کشورهایی نظیر ایالات متحده با 11 هزار موزه، فرانسه با 7 هزار و روسیه با 11 هزار موزه از پیشتازان این حوزه می باشند، افزون بر آن موزه های مهمی چون لوور در فرانسه، بریتیش میوزیوم در انگلستان، آرمیتاژ در روسیه از مشهورترین موزه های جهانی و سمبل و افتخاری برای هویت ملی و سرزمینی آن کشور به شمار می روند که در کنار آن نقش مهمی در ورود گردشگر به این کشورها داشته اند.
در این حال کشور ما در مقایسه با کشورهای پیشتاز این حوزه با توجه به پتانسیل های متعدد همچنان عقب مانده است. بحث ایجاد موزه در ایران هرچند به فرمان ناصرالدین شاه تحت عنوان موزه همایونی برمی گردد اما آنچه مشخص است، نگاه به موزه در ایران فاقد جایگاه مهم و شاخصی بوده و شمار بسیارکم آنها نیز فاقد استانداردهای لازم و مدرن است.
موزه ملی ایران به عنوان مهمترین موزه کشور و یکی از چند موزه جهان از نظر کمیت و کیفیت آثار آن با توجه به قدمت 6 دهه ای خود بیش از آنکه موزه ای معرفی کننده تاریخ، هویت ملی و عاملی در خدمت توریسم و سمبلی برای کشور باشد به رکودی چندین ساله منجر شده است، جالب توجه است که به طور مثال با وجود 550 هزار اثر تاریخی در گنجینه های این موزه حدود 2400 اثر در معرض دید قرار دارد و بقیه آثار کارکردی انبارگونه دارد تا موزه، کارکردی که سال هاست مورد توجه کارشناسان این حوزه بوده است اما به نظر می رسد نه تنها مباحثی چون مدرن سازی، گسترش موزه ها، نگاه علمی، جذب توریسم، حفاظت فیزیکی آثار و... در مقایسه با کشورهای اروپایی رو به فراموشی سپرده شده بلکه در مقایسه با کشورهای شرق آسیا و حتی خاورمیانه (موزه ترکیه و مصر) این کشور است که با وجود آثار ارزشمند باستانی و تاریخی دارای موزه های کم شمار و ناتوان از ارائه خدمات مختلف دیداری، آموزشی به شهروندان و گردشگران است.
علاوه بر این سال هاست که ما ایرانیان به خبر سرقت از موزه ها عادت کرده ایم. سرقت هایی چون لوح زرین هخامنشی، مهرها و... در کنار قاچاق گسترده آثار باستان شناسی کشورمان ایران را در شمار کشورهایی قرار داده است که بسیاری از آثار تاریخی، ارزشمند و باستانی آن در مرزهای خارج از کشور و یا حراجی های جهانی قرار گرفته است.
امروزه نگاه کشورها به موزه ها به عنوان جزئی مهم از تاریخ، هویت ملی، فرهنگی و مذهبی آنها تعریف می شود، نگاهی که موزه ای همچون لوور در پاریس جدا از آثار و درآمدهای بی شمار گردشگری عملا جزئی از پرستیژ ملی فرانسویان شده است به علاوه حتی کشورهایی نظیر ترکیه (موزه توپکایی) و مصر (تاریخ مصر) کوشیده اند در این راه گام بردارند اما در مقایسه کشور ما با وجود پتانسیل فوق العاده برای ایجاد ده ها موزه بزرگ و گسترش موزه های فعلی از به کار بردن سیاست های علمی و صحیحی برای نگهداری و حفظ موزه های موجود با مشکل مواجه است در این روند بی شک تداوم سیاست های کلان به موزه ها و شکل سنتی موزه داری نه تنها ضررهای هنگفتی به اقتصاد کشور از قبیل عدم ورود گردشگران خارجی خواهد زد بلکه همواره کشور ما را همچنان در حاشیه عمل به کارکردهای موزه (جمع آوری، نگهداری و نمایش اشیا») قرار داده است.
از آنجا که سازمان های دولتی در ایران مسئول اصلی موزه ها هستند، می بایست در سیاست ها، اهداف و رویکردهای خود در این خصوص بازنگری و تغییر دهند، تغییری که موزه های کشور را با استانداردهای جهانی امنیتی، خدماتی و علمی و پژوهشی هماهنگ کند و مانع از ادامه عقب ماندگی کشور در این حوزه شود.
تهران امروز:فرصت را از دشمنان بگیریم
«فرصت را از دشمنان بگیریم»عنوان سرمقالهِ روزنامهِ تهران امروز به قلم دکتر محمد باقر قالیباف است که در آن میخوانید؛به پایان روزهای دهه فجر رسیدیم، روزهایی که به تمام معنا جشن پیوند هویت ایرانی و اسلامی است. روزهایی که به 22 بهمن ختم میشوند و امسال راهپیمایی هر ساله این روز بزرگ در حالی برگزار شد که انقلاب اسلامی مردم ایران وارد سی و یکمین سال حیات شده است.
در این تردیدی نیست که انقلاب اسلامی رویدادی بیبدیل در تاریخ معاصر جهان بود و ما مردمانی هستیم که در هر سنی و جایگاهی و با هر دیدی در فضایی زیست میکنیم که از انقلاب برآمد و در دامان آن بالید.
انقلاب سرنوشت همه ما را رقم زد و همواره در زندگی ما جاری است اما آن رویداد برای نسلی که آن حادثه بزرگ را شکل داد و در آن حضور داشت معنای ویژه و متفاوتی دارد.
به عنوان عضوی از آن نسل میتوانم بگویم اگرچه انقلابها همواره حوادثی شگفتانگیزند اما در ایران تحت زعامت امام(ره)، خیزش مردم به عطر معنویت و اخلاق آمیخته شد و ماهیتی ملکوتی یافت. انقلاب همه شرکتکنندگان را در خود جای داد و انرژی بزرگی را در این ملت آزاد نمود که گویی برای قرنها در دلها باقی مانده بود. انقلاب چنان شوری را در دلها ایجاد کرد که «فرد» در آن معنایی نداشت. آن دوران همه چیز از متن مردم میجوشید و استوار به یک اراده جمعی شگفتانگیز بود، با اتکای به این انرژی بود که همه در کنار هم به جبههها وصل شدیم و آن حماسه بزرگ توسط فرزندان انقلابی خمینی کبیر (ره) برای همیشه تاریخ افتخار این سرزمین و کارنامه این سرزمین خواهد ماند.
اکنون سی و یک سال از آن رویداد الهی میگذرد، بارها گفتهایم که باید این تجربه و فرهنگ شگفتانگیز آن به نسلهای بعدی منتقل شود ولی همه میدانیم که این امر تحقق نیافته است. زبان و رفتار و ابزارهای ما برای انتقال این فرهنگ جاودان ناتوان بودهاند. این کاستی بزرگ ماست، اما بیتردید انقلاب در روح جمعی این مردم آزاده حضور دارد و ما را در بزنگاهها و شرایط سخت نجات خواهد داد.و اما سخنی درباب شرایط روز کشور؛ انقلاب ما در آستانه
سی و یک سالگی خود روزهای سختی را میگذراند. روزهای سختی که البته به مفهوم چالش یا تعابیری همچون بحران نیست. روزهای سخت، یعنی اینکه ما یکی از فرصتهای همیشگیمان یعنی اجماع درمورد چارچوبهای نظام و مرزبندی با دشمنان این نظام را کمرنگ کردهایم و درگیر جدالی پرضرر و فرساینده شدهایم که ادامه آن آسیبهایی جدی بر ما وارد آورده، دوستداران نظام را نگران و دشمنان این نظام و آب و خاک را امیدوار میکند.
انتخاباتی در این مملکت برگزار شد و درحالیکه دشمنان نظام و انقلاب بر طبل تحریم و عدم تاثیر مشارکت میکوبیدند، مردم با امید بسیار به میدان آمدند و مشارکت بیسابقهای در تمام دموکراسیهای تاریخ شکل گرفت. مشارکتی که فرصتی بزرگ برای اعتلای مردمسالاری دینی بود. اما از شب 22خرداد ماجرا بهگونهای دیگر ورق خورد و سلسلهای از رویدادها آغاز شد و دفتری از ماجراهای تلخ را پیش روی ملت گذاشت.
وقتی به حوادث قبل و بعد از انتخابات مینگریم و نتایج حاصل از کنشها را میبینیم، میتوان شواهد بسیاری آورد که نخبگان درگیر در انتخابات، ظرفیتها و قابلیتهای لازم برای آن رویداد قابل ملاحظه را نداشتهاند. باید به این نکته اذعان کرد که آنها تحتتاثیر جوعمومی اطراف خود قرار گرفتند وگرنه بهطور متعدد این پدیده را دیدهایم که افراد گمان پیروزی داشتهاند، ولی پیروز نگشتهاند. انتخابات خردادماه هیجان مثبت و خارقالعادهای را در کشور ایجاد کرد و نیاز بود تا نخبگان ما قبل از چنین کارزاری قابلیتهای عمل سیاستمدارانه را در خود بهوجود آورده باشند تا بتوانند در مقطعی چون روزهای پس از انتخابات بر هیجانها غلبه کنند و منطقی رفتار نمایند. امری که به دلیل نبود همین بصیرت تحقق نیافت.
از دیدگاه منطقی و برخلاف تحلیلهای تند و اتهامافکنانه که عنوان میکنند برخی خواص با هدفی از پیشتعیینشده به این مسیر قدم نهادند.
این معضل ناتوانی پتانسیلهای فردی و جمعی سیاسیون و برخی نخبگان ما برای مدیریت فضای هیجانی برآمده از انتخابات بود که سلسلهای از قضایا را گشود که گویی هیچکس کنترلی بر آن نداشت و به وقایعی انجامید که نگرانی حامیان اسلام و انقلاب را برانگیخت و موضوع از حمایت از فردی خاص عبور کرد و سرچشمه آن باز هم از اردوگاه دشمنان بیرونی نظام رویت شد.
این اشخاص البته افرادی دلبسته به انقلاب و نگران میراث امام راحل (ره) بهشمار میروند، اما با عدمدعوت و نپذیرفتن ساز و کارهای قانونی، ولو بهخاطر مصلحت نظامی که همگی به آن باور داریم و حفظ آن را ضرورت میدانیم، زمینه امیدواری معارضان و معاندان نظام را زنده کردند و پیوند این «غفلت» بزرگ با تندرویها یا به قول رهبر معظم انقلاب، «احساس مسئولیتهای فراتر از قانون» فرصتها به تهدید گره خورد. شکافهایی در متن جامعه بهوجود آمد و سرمایههای بسیاری به هدر رفت. گسلهای منازعهآلود در میان خانواده انقلاب آشکار شد که باعث افول اقتدار بیرونی نظام «ما» و طمع دشمنان شد.
تعجب آنجاست که دوستان هردو سو، پیامدهای ناخوشایند و شادی دشمنان را میبینند و همچنان به راه غلط طی شده اصرار دارند و هشدارهای ناظران هوشیار و رهبر معظم انقلاب را نادیده گرفتند. ماجرای انتخابات اما سوی دیگری نیز دارد. رفتار پیروزمندان انتخابات نیز به مانند رفتار طرف بازنده، قاعده سیاسی دارد. هنگامی که ما در بستر هیجانی روزهای پس از انتخابات، دست به رفتارها و سخنانی میزنیم که بوی تحقیر طرف مقابل و به رخ کشیدن پیروزی را میدهد، طبعا نمیتوانیم مدعی رفتاری برآمده از بلوغ سیاسی و مشی امام (ره) باشیم. در این میان متاسفانه آفت بزرگی نیز مشاهده شد و آن بهراه افتادن کارخانهای از حرمتشکنی، تحقیر و اتهامزنی به اجزایی از خانواده انقلاب - ولو دچار لغزش شده – بود؛ آفتی که در طول تاریخ معاصر ما همواره سیاست ما را آلوده کرده و آسیب ایجاد کرده است. هیچ کس منکر طمع بیپایان خارجیها و دشمنان انقلاب نیست و ما در همین حوادث نیز دست آشکار و پنهان این دشمنان را دیدیم، ولی وقتی آنقدر موضوع را بزرگ کنیم که حاشیه بر متن بچربد، به دست خود، خواست دشمن را که در پی ماهی گرفتن از فضای فتنه و آب گل آلود است، برآوردهایم.
نحوه غلط مدیریت قضایا و میدانداری کسانی که جز تحقیر و انگ زدن کاری نمیکردند به سهم خود نقش مضری ایفا کرده است. به باور من، ریشه مشکل در آن بود که ما پتانسیلهای لازم را در سیاسیون برای پرهیز از عملکرد هیجانی در مقابل نتیجه انتخابات شاهد نبودیم. در حالی که میتوانستیم از امام (ره) وام بگیریم و فضا را معطر کنیم که بعد از اختلافات انتخاباتی در نهم اردیبهشت 63 فرمودند: «مکلفند همه که شرعا حفظ بکنند جمهوری اسلامی را... و حفظ به این است که اختلاف نداشته باشند. به این است که مبادا آن کسی که فرض کنید برده است به اصطلاح برود به رخ رقیب بکشد و آن کسی که نبرده است خیال کند چیزی از دستش رفته است. اصل، اسلام است که در دست شماست. میخواستید آنجا خدمت کنید، حالا نشد جای دیگری خدمت میکنید.»
اکنون هشت ماه از آغاز ماجرا گذشته و 22 بهمن فرصتی است برای اینکه به یاد بیاوریم همه بر سر میراثی از ایثار و شهادت ایستادهایم که حفاظت از آن، فراسوی موضوعات فردی و جزئی، مهمترین مساله است. 22 بهمن از این رو، فرصت همه نیروهای خانواده انقلاب است که با کنار گذاشتن تمایزهای شادکننده دشمنان، نشان دهند میراثداران خمینی کبیر(ره)، به رغم مشکلات درونی، مرزهای شفافی را با مخالفان و معارضان اساس و کیان این نظام و کشور دارند؛ دشمنان که این روزها گوشها و چشمهایشان به دنبال شنیدن خبر درگیری و اختلاف و... از ایران است. بیایید این فرصتها را از آنها بگیریم. مگر پیام انقلاب و امام (ره) غیر از وحدت حول مشترکات و سعهصدر میان دوستان، دور شدن از منیتها و کینهورزیهای شخصی، تبری از دشمنان داخلی و خارجی و گردآمدن حول محور ولیفقیه بود. امیدوارم دهه فجر این نکات را به یاد ما آورده باشد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: