آسیب‌شناسی جنایات عشقی

اعتیاد عاطفی یاران جانی

«رسم عاشق‌کشی و شیوه شهرآشوبی» تنها در شعرهای حافظ نیست. صفحات حوادث روزنامه‌ها پر است از ماجراهای جنون‌آمیز و خونین عاشقی که با جنایت پایان پذیرفته‌اند. مثلا ماجرای بهرام، مرد 34 ساله‌ای که 3 سال پیش دانش‌آموز 20 ساله خود را به خاطر بی‌اعتنایی به ابراز علاقه‌اش کشته بود. در شیراز هم چند ماه پیش، مرد جوانی، دخترخاله 25 ساله خود را که به درخواست ازدواج او جواب رد داده بود، به قتل رساند.
کد خبر: ۲۹۹۴۲۸

در جنایات عشقی، قتل دختر توسط مردی که مدعی عاشقی است فراوان دیده می‌شود، اما در مواردی هم عکس این موضوع صادق است. سمیه، دختر جوانی که به فردی به نام امیرحسین علاقه‌مند بود، بعد از این‌که او را در آستانه ترک خود دید، با کارد میوه‌خوری او را به قتل رساند.

گاهیجنجال عشق‌های اینچنینی به خانواده‌ها هم کشیده می‌شود. همین موضوع باعث قتل علیرضا توسط 2 برادر دختر مورد علاقه‌اش شد.

در نمونه دیگری، علیرضا 40 ساله، حمیده 27 ساله را که به او علاقه‌مند بود به قتل رساند و بعد خودکشی کرد. او در وصیتنامه خود نوشته: «به دلیل شکست عشقی، ابتدا حمیده را کشتم و بعد خودکشی کردم.»

اگرچه آمار دقیقی از میزان جنایات عشقی اعلام نشده، اما انتقام‌جویی به عنوان دلیل اصلی چنین قتل‌هایی اعلام شده است؛ دلیلی که اسیدپاشی‌های متعدد را بویژه در دهه گذشته به همراه داشته است. شاید فردی که مدعی عاشقی است، در چنین شرایطی فکر می‌کند کسی که به او جواب رد داده، مستحق مرگ یا زیستن با چهره‌ای زشت است، اما این چه نوع عشقی است؟

علیرضا کیهان‌‌نیا، روان‌شناس، در تعریف عشق سالم می‌گوید: «اگر کسی را صمیمانه و واقعا دوست داشته باشیم، هم مردم دنیا و هم زندگی را در وجود او دوست داریم. این عشق سالم و واقعی است، اما انسان‌هایی که به کارهای جنون‌آمیزی چون قتل معشوق دست می‌زنند، دچار ضعف شخصیت و نداشتن عزت نفس هستند.»

او با بیان این‌که این افراد وقتی شکست می‌خورند غمگین و برآشفته می‌شوند، ادامه می‌دهد: «در شرایط آشفتگی روحی و غمگینی، بعضی افراد دست به کارهای پرخطر مانند اسیدپاشی، خودکشی یا قتل معشوق خود می‌زنند. چنین افرادی نسبت به کسی که دوستش دارند احساس مالکیت می‌کنند و وقتی توقعشان برآورده نمی‌شود و او رابه دست نمی‌آورند بر آشفته می‌شوند.»

به گفته کیهان‌نیا، این افراد یا به خاطر تمایلات فراوان جنسی به دنبال ازدواج با فرد موردنظر خود هستند یا در پی منفعت مالی و مالکیت آن فردند: «چنین فردی وقتی به خواسته خود نمی‌رسد احساس می‌کند، کسی که دوستش دارد بی‌لیاقت است. جواب رد او را توهین به خود می‌داند و این احساس را با خشم و خشونت نسبت به او ابراز می‌کند و دست به اقداماتی چون قتل و اسیدپاشی می‌زند.»

این روان‌شناس، ضعف شخصیت را عامل اصلی بروز چنین خشونت‌هایی می‌داند و اضافه می‌کند: «شرایط جامعه و خانواده‌ نیز در این امر موثر است. فردی که در خانواده خشن بزرگ شده، تحقیر دیده و مورد تبعیض قرار گرفته، وقتی در عشق شکست می‌خورد راحت‌تر به فکر انتقام و قتل می‌‌افتد.»

در شرایط آشفتگی روحی و غمگینی بعضی افراد دست به کارهای پرخطر مانند اسیدپاشی خودکشی یا قتل معشوق خود می‌زنند

به گفته او افرادی که چنین تجربه‌هایی را در کودکی نداشته‌اند، ‌در پی شکست عشقی دچار افسردگی می‌شوند اما به قتل فکر نمی‌کنند. در موارد سرخوردگی شدید نیز ممکن است دست به خودکشی بزنند یا به افراد ضد زن و ضد مرد تبدیل شوند.

به عقیده او، افرادی که دست به اسیدپاشی می‌زنند، این روش را محاکمه‌ای برای زنی می‌دانند که به نظر آنها،‌ خیانت کرده یا لیاقت عشقشان را نداشته است.

چاره کار به نظر این روان‌شناس، القای فرهنگی نو از طریق رسانه‌ها، بخصوص در نمایشنامه‌ها و فیلم‌هاست: «باید این فرهنگ را گسترش داد که کسی که شکست می‌خورد، به جای این که به دنبال دلیل شکست خود و انتقام‌گیری باشد، حسن‌جویی کند. محاسن خود را ببیند و باور داشته باشد که آنچه مرا نکشد، قوی‌ترم خواهد ساخت؛ یعنی رد کردن عشق توسط معشوق مرا نمی‌کشد، مرا قوی‌تر می‌کند و می‌توانم زندگی جدیدی را شروع کنم.»

کیهان‌نیا، افزایش عزت نفس را بهترین درمان برای اعتیاد عاطفی می‌داند و توضیح می‌دهد: «افرادی که دچار اعتیاد عاطفی هستند، مثل معتادان به تریاک و هروئین، فکر می‌کنند نمی‌توانند بدون عشق خود زندگی کنند. آنها هویت انسانی خود را فراموش کرده‌اند و چیزی جز معشوق نمی‌بینند. اگر این افراد به دنبال محاسن خود باشند و امتیازات خود را برجسته کنند، می‌توانند از این مهلکه به سلامت بیرون بیایند.»

اما چه می‌شود که این حس انتقامجویی به تعبیر کیهان‌نیا در افراد بیدار می‌شود؟ به عقیده علی نجفی توانا، جرم‌شناس، خشونت‌های ناشی از روابط عاطفی و عاشقانه معمولا بعد از بروز سوءظن و اختلافات بین 2 نفر به وجود می‌آید.

او تصریح می‌کند: «متاسفانه شرایط فرهنگی برخی جوامع و نوع پندار افراد به سوءظن‌ها دامن می‌زند و اختلاف و کینه و حسادت را تشدید می‌کند. در چنین شرایطی، طرفین نمی‌توانند رفتار خود را مدیریت کنند و بیشتر مردان و در موارد کمی زنان دست به اقدامات خشونت‌آمیز حذفی مانند قتل می‌زنند.»

او ادامه می‌دهد: «در مواردی که خشونت مردان علیه زنان فیزیکی نیست، اما مخرب و دائمی است، زنان با کمک شخص ثالث اقدام به حذف فیزیکی همسر خود می‌کنند.»

به گفته این جرم‌شناس، بررسی‌های میدانی نشان داده که جنایات عشقی در میان زوج‌هایی که رابطه زناشویی ندارند بیشتر است. او دلیل این موضوع را این‌گونه توضیح می‌دهد: «وقتی رابطه زناشویی وجود نداشته باشد، طرفین کمتر احساس تعهد می‌کنند و فرد احساس می‌کند که ممکن است شخص مورد علاقه‌اش را از دست بدهد. برخوردهای خشن و تعداد قتل‌ها در میان این زوج‌ها، بیش از زوج‌هایی است که ازدواج کرده‌اند.»

مطابق گفته نجفی‌‌توانا، این قتل‌ها قتل‌های خانوادگی به حساب نمی‌آیند. نجفی‌توانا با بیان این‌که نوع قتل‌های عشقی، بسته به زمان و شرایط محیطی متفاوت است، تصریح می‌کند: «در برهه‌ای از زمان،‌ اسیدپاشی افزایش یافت و بعضی از قضات تصمیم گرفتند با تعیین مجازات قصاص از گسترش‌ این جرم کم کنند، اما این مساله مورد تایید دستگاه قضایی قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده برای جنایات عشقی روز به روز متنوع‌تر می‌شود.

در حقیقت شخص بیشتر از وسایلی استفاده می‌کند که جنبه انتقام‌جویی داشته باشد. نوع اسلحه و آلت قتل، نشان‌دهنده نوع خصومت و عمق کینه‌ورزی فرد ضارب است. استفاده از اسید، آتش زدن، خفه کردن، سم دادن و در مواردی سلاح گرم، امروزه در جنایات عشقی به وفور دیده می‌شود.»

نجفی‌توانا نیز با بسیاری از کارشناسان دیگر، درباره نیاز مبرم به برنامه‌ای طولانی‌مدت برای کم کردن انواع خشونت، هم‌عقیده است. راه حل‌های کوتاه مدتی که او پیشنهاد می‌کند آموزش جوانان از طریق مدرسه، دانشگاه و مراکز مشاوره است، کاری که نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دولتی دارد.

سارا لقایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها