وقتی اولین‌بار خبر کشف نفت در چاد منتشر شد تحلیلگران با بدبینی به آن واکنش نشان دادند. آنها می‌دانستند این کشور آفریقایی فاقد زیرساخت‌ها و یا بلوغ سیاسی لازم برای جذب درآمدهای تازه در راستای منافع مردم هستند.
کد خبر: ۲۷۹۸۷۲

«نفرین منابع» اقتصاد و سیاست کشورهای برخوردار از منابع معدنی و ذخایر فسیلی را در گذشته به فساد و تباهی کشانده و به نظر می‌رسد چاد کشور بعدی در این فهرست خواهد بود.

لااقل تا این مقطع پیش‌بینی آنان درست از کار درآمده است. با وجود شروع امیدوارکننده، سرازیر شدن دلارهای نفتی در چاد برای خرید سلاح‌های جدید و مقابله با گروه‌های متخاصم به جای ساخت مدرسه و پر نگاهداشتن شکم شهروندان گرسنه صرف شد.

شاید این سرنوشتی اجتناب‌ناپذیر و محتوم برای چاد بوده که در همان مسیر قهقرایی گام بردارد که سایر کشورهای نفت‌خیز به دلیل سوء مدیریت و فساد مالی در آن حرکت می‌کنند. همان‌طور که موسی نعیم در شماره اخیر فارین‌پالیسی نوشته بود: «بهترین راه‌حل برای درامان ماندن از نفرین منابع حرکت در راستای انجام اصلاحات سیاسی و اجتماعی و عدم اتکا به منابع معدنی و فسیلی است. چاد هنوز فرصت دارد خود را از تبعات این نفرین رها سازد منوط به این که همین حالا حرکت در مسیر تغییر را آغاز کند.»

چاد که کشوری وسیع در مرکز آفریقاست پس از شناسایی منابع قابل توجه نفتی تصمیم گرفت در مسیر درستی حرکت کند. دولت برجسته‌ترین کارشناسان بانک جهانی را فراخواند و با کمک آنها طرحی برای مبارزه با فقر و گرسنگی با اتکا به ثروت نفتی‌اش تدوین کرد. نجامنا در برابر مساعدت‌های بانک جهانی و تامین بودجه اجرای خط لوله‌ای 2/4 میلیارد دلاری متعهد به هزینه کردن درآمدهای نفتی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم این کشور شد.

دلارهای نفتی قرار بود به حسابی ویژه برای اجرای پروژه‌های اجتماعی، آموزشی و بهداشتی به جای سرازیر شدن به خزانه دولتی که ممکن بود عامل تشدید فساد مالی باشد، واریز شود. هدف اصلی از تدوین این برنامه جلوگیری از اشاعه فساد دولتی حتی قبل از شروع روند صدور گسترده منابع فسیلی در کشوری بود که براساس برآوردهای سازمان ملل از هر 5 کودک یکی قبل از رسیدن به 5 سالگی جان خود را از دست می‌دهد.

با این حال وقتی روند استحصال نفت در سال 2003 میلادی شروع شد امور آن چنان که گمان می‌رفت، پیش نرفت. وقوع چند کودتای ناکام باعث شد دولت روی تعهدات خود پا بگذارد و درصدد انتقام گرفتن از دست‌های پشت پرده کودتا برآید.

ادریس دبی، رئیس‌جمهور برای اولین‌بار در ژانویه سال 2006 میلادی به قلک درآمدهای نفتی یورش برد و به اسم اجرای برنامه دفاع‌ ملی به آ‌ن ناخنک زد. بانک جهانی با تعلیق برنامه‌هایش در چاد به این اقدام واکنش نشان داد.

دولت دبی به جای آن‌که ابراز ندامتی کند به جنگ بانک جهانی رفت و با وضع قوانین تازه روند نظارت بانک جهانی و نهادهای غیردولتی بر نحوه هزینه شدن درآمدهای نفتی را به حال تعلیق درآورد. دبی گام به گام قدرت کمیته کنترل و نظارت بر درآمدهای نفتی، نهادی غیردولتی متشکل از نخبگان و چهره‌های معتمد را که با هدف نظارت بر نحوه مدیریت درآمدهای نفتی ایجاد شده بود، کاهش داد.

با ادامه این روند نفت و دلارهای نفتی به ابزاری برای تقویت قدرت و نفوذ نیروهای مسلح، ثروتمندتر شدن باندهای نزدیک به حاکمیت و به متابعت واداشتن مخالفان با پرداخت رشوه یا سرکوب تبدیل شد.

در واقع نفت به عاملی تبدیل شده که مانع از آغاز دیالوگ سیاسی بین گروه‌های سیاسی چاد است. درآمدهای کلان نفتی به خصومت حاکمان و جناح‌های اپوزیسیون دامن زده و موجب شده کشور همیشه درگیر نوعی بحران سیاسی باشد در حالی که مردم همچنان در فقر و نداری دست و پا می‌زنند.

در همین حین تنش‌ها بین چاد و همسایگانش به‌ویژه با سودان رو به افزایش گذاشته است. هر کشور دیگری را به حمایت از شورشیانش متهم می‌کند و همین مساله بهانه کافی را به دولت چاد داده تا روند تقویت ارتش را به اسم مقابله با تهدیدات خارجی توجیه کند.

نعیم این روند را این طور توصیف می‌کند: «تمرکز قدرت، فساد و توان دولت در نادیده گرفتن نیازهای جامعه مقابله با نفرین منابع را بیش از هر زمانی مشکل کرده است.»

سرنوشت چاد به ظاهر موید دیدگاه نعیم است با این حال هنوز هم با برداشتن گام‌هایی امکان در امان ماندن از این سرنوشت وجود دارد. دولت قبل از هر چیز باید طرح و بررسی مساله چگونگی هزینه شدن درآمدهای نفتی را به گفتگوهای داخلی که از سال 2007 میلادی آغاز شده است، بیفزاید.

علاوه بر آن نهادی مستقل و متشکل از نمایندگان همه بخش‌های جامعه چاد و گروه‌های بین‌المللی باید جایگزین گروه بین‌المللی مشاوره دولت شود. بانک جهانی با ارائه خدمات مشورتی و تامین منابع مالی می‌تواند به احیای کمیته کنترل و نظارت بر درآمدهای نفتی کمک کند.

انجام هیچ‌کدام از این کارها آسان نخواهد بود. چاد در این مسیر می‌تواند از کمک‌ کشورهایی چون فرانسه، ایالات‌متحده و چین که هریک در این کشور منافع نفتی و حضور تجاری دارند، بهره‌مند شود. این کشورها آمادگی دارند از مذاکرات آشتی ملی برای حل و فصل اختلافات از جمله نحوه هزینه شدن درآمدهای نفتی حمایت به عمل آورند.

آیا چاد قادر خواهد بود خود را از نفرین منابع رها سازد؟ اگر دولتمردان چاد بتوانند روند هزینه کردن درآمدهای نفتی را تحت کنترل درآورد نفت به فرصتی برای تغییر شرایط این کشور به جای عاملی بر عقب‌ماندگی تبدیل خواهد شد.

درآمدهای نفتی می‌تواند به عبور از بحران انسانی چاد کمک کند اما نه زمانی که دلارهای نفتی صرف خرید سلاح و سودجویی‌های طبقه سیاسیون می‌شود.

منبع: فارین پالیسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها