با حجت‌الاسلام والمسلمین رحیمیان، عضو کمیته 6 نفره رسیدگی به شکایات

پیروی از ولی فقیه‌

بیش از 2 ماه از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و حوادث پس از آن می‌گذرد و رئیس‌جمهور پس از انجام مراسم تنفیذ و تحلیف، جلسات مهم رای اعتماد مجلس شورای اسلا‌می به وزرای پیشنهادی را نیز پشت سر گذاشت.
کد خبر: ۲۷۷۸۷۶

در چنین شرایطی که کشور روند عادی خود را در پیش گرفته و تشنجات پس از انتخابات فروکش کرده است، بررسی منطقی ابعاد مختلف و ریشه‌یابی اتفاقاتی که افتاد می‌تواند به شفاف‌سازی فضا و جلوگیری از تکرار چنین مسائلی کمک کند.

در همین خصوص روزنامه جام‌جم با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان، نماینده ولی‌فقیه در بنیاد شهید و عضو کمیته 6 نفره شورای نگهبان برای بررسی شکایات کاندیداها پس از انتخابات ریاست‌جمهوری گفتگو کرده است. رحیمیان با مروری بر اقدامات انجام شده از سوی این کمیته، شیوه برخورد برخی کاندیداهای شاکی را تشریح کرده است.

وی با اشاره به این فرمایش امام راحل مبنی بر این‌که «میزان حال فعلی افراد است» به تاریخ اسلام و چرخش‌های 180 درجه‌ای برخی یاران پیامبر(ص)‌ و حضرت علی(ع)‌ اشاره می‌کند و می‌گوید: رابطه حسبی، نسبی، شاگردی و انواع احکام را از امام داشتن به تنهایی نمی‌تواند در قیامت ملاک باشد.

رحیمیان ، با اشاره به ضرورت پیروی از ولایت‌فقیه و قانون، تاکید کرد: پیروی از ولایت‌فقیه و قانون فقط مخصوص آنجایی نیست که ولایت فقیه و قانون با نظر ما منطبق باشد، بلکه امتحان و آزمون هنگامی اتفاق می‌افتد که نظر ما برخلاف نظر ولی‌فقیه باشد.

هیات ویژه بازشماری آرای انتخابات ریاست‌جمهوری برای بررسی و پیگیری شکایات نامزدهای معترض تشکیل شده بود. برای اولین پرسش گزارشی از روند فعالیت‌ این هیات بدهید.

اولاً مسوولیت هیات ویژه فقط مربوط به بازشماری نبود، بلکه علاوه بر مساله بازشماری، مهم‌تر از آن بررسی کل روند انتخابات و شبهات و ایراداتی بود که در روند انتخابات مطرح کرده بودند.

در مورد عملکرد، اجمالاً این‌گونه بود که هیات ویژه طی جلسات متعدد و مفصل با دبیر محترم شورای نگهبان و سخنگوی شورا و برخی دیگر از اعضای شورای نگهبان، ضمن بررسی شبهاتی که بعضی کاندیداها مطرح کرده بودند به این جمعبندی رسیدند که برای اعتمادسازی هر کاری ممکن است انجام گیرد. اقدامات موردنظر علاوه بر بازشماری صندوق‌ها از10 درصد تصادفی گرفته تا هر درصدی که اطمینان کامل حاصل شود، بررسی روند انتخابات و تمامی شبهاتی که در این ارتباط مطرح کرده بودند را نیز شامل می‌شد و اگر بررسی‌ها به این نتیجه منتهی شد که طبق قانون باید انتخابات ابطال شود، این کار انجام گیرد. بنابر این راه بررسی و بازنگری در هیچ نقطه‌ای مسدود و محدود نبود و در چارچوب قانون تا نهایت و هر نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شد باز بود و شورای محترم نگهبان در این مسیر کاملاً جدی و مصمم بود و هیچ‌گونه مقاومتی در برابر هیچ یک از بررسی‌ها و هرگونه اقدامی‌که حقیقت را برای رفع هرگونه شبهه‌ای روشن و مبرهن کند از سوی شورای محترم نگهبان مشاهده نشد.

این یک طرف قضیه بود، اما طرف دیگر حضور و مشارکت کاندیداها و نمایندگان معتمد آنها در این اقدام بود که علی‌رغم انفتاح صددرصد و آمادگی بی‌قید و شرط شورای نگهبان، متاسفانه طرف دیگر با انسداد صددرصد و برخورد منفی و عدم همکاری خود همه تلاش‌ها و پیگیری‌های مصرانه را خنثی کرد.

آقای موسوی در پاسخ اولین دعوت برای مشارکت در این اقدام نامه‌ای حدود 3 صفحه برای شورای نگهبان فرستاد و پس از تکرار ادعاهای قبلی به جای همکاری برای رسیدگی به ابهامات و شکایات بر ابطال انتخابات و تشکیل هیاتی زیرنظر مراجع اصرار ورزید و همزمان سخنگوی اعتماد ملی طی مصاحبه با بی‌بی‌سی عدم همکاری آقای کروبی را با هیات ویژه اعلام کرد آن هم به دلیل این که برخی از اعضای هیات ویژه بی‌طرف نیستند و بعد هم نامه ایشان با همین مضمون به شورای نگهبان رسید.

باید شاخص‌ها و ملاک‌های اصلی و اساسی خط امام را بشناسیم و افراد را با هر شان و از هر جناح و گروهی با آن شاخص‌ها و اصول بسنجیم و درباره آنها قضاوت کنیم

در همین مرحله، یعنی اولین جلسه در شورای نگهبان اینجانب تلفنی با یکی از دوستان مشترک برای جلب همکاری آقای موسوی تماس گرفتم و آقای ابوترابی نیز با سخنگوی اعتماد ملی تماس گرفت که نتیجه‌ای حاصل نشد. با این حال قرار شد پیگیری‌ها متوقف نشود تا آن که در شامگاه روز یکشنبه 7 تیر 1388 ارتباطی با آقای موسوی و نمایندگان ایشان برقرار شد و 4 خواسته آنها مشتمل بر:

1 - بازشماری آراء در 4 استان

2 - تطبیق سریال شناسنامه‌ها با ته برگ تعرفه‌ها

3 - بررسی تیراژ چاپ تعرفه‌ها و تعرفه‌های موجود

4 - بررسی دستخط‌های روی اوراق تعرفه‌ها و اطمینان از این که یک خط نباشد.

مطرح شد و علی‌رغم محدودیت فرصت باقیمانده و دشواری انجام این خواسته‌ها، مورد موافقت قرار گرفت.

متعاقب آن نمایندگان هیات ویژه با آقای موسوی ملاقات کردند، ولی آقای موسوی ایشان را به آقایان محتشمی‌و موسوی لاری ارجاع می‌دهد که پس از تلاش برای پیدا کردن آنان و مراجعه به منزل آقای محتشمی‌تا ساعتی بعد از نیمه شب صحبت‌ها با پیشنهاد متنی به جمعبندی می‌رسد، اما در نهایت، ارائه متن نهایی به جلسه‌ای دیگر در روز بعد موکول می‌شود.

ساعت 7 صبح روز دوشنبه مجدد جلسه هیات ویژه در شورای نگهبان تشکیل و باز هم توافق شد تاچند ساعت دیگر برای نتیجه‌گیری در جلسه مزبور منتظر بمانیم، اما جلسه روز دوشنبه هم علی‌رغم انعطاف کامل برای بررسی دقیق همه موارد مربوط به انتخابات بی‌نتیجه ماند، چرا که در نهایت آقای موسوی از اعلام کتبی و رسمی‌موارد فوق‌الذکر امتناع ورزید.

با این حال آقای ابوترابی همراه آقای آقامحمدی در ظهر دوشنبه نزد آیت‌الله‌ هاشمی‌ رفسنجانی می‌روند و ضمن ارائه گزارش اقدامات انجام یافته که مورد تایید و استقبال ایشان قرار می‌گیرد، درخواست می‌کنند با تماس با آقای موسوی موافقت وی را جلب کند که متاسفانه اقدام آقای ‌هاشمی ‌هم به نتیجه نمی‌رسد.

گفتنی است قرار بود در صورت همکاری آقایان و نیاز به فرصت بیشتر بار دیگر از رهبر معظم انقلاب درخواست تمدید مجدد شود، اما با امتناع و عدم انعطاف آقایان معترض و اصرار بر ابطال بی‌منطق انتخابات، شورای نگهبان تصمیم گرفت با توجه به آمادگی قبلی 10 درصد صندوق‌ها را به طور تصادفی در سراسر کشور با حضور معتمدان سرشناس محلی از قبیل روِسای شورای شهر، ائمه‌جمعه و... در مقابل دوربین‌های فیلمبرداری بازشماری کند و با پیشنهاد اینجانب قرار شد از نمایندگان کاندیداها نیز مجدد برای حضور در بازشماری دعوت شود که این کار هم انجام شد و تعداد زیادی از این برادران هم حضور یافتند و در پایان آن روز هم شورای نگهبان صحت انتخابات را اعلام کرد.

به هرحال آنچه برای حقیر محرز شد و از نزدیک شاهد بودم این بود که شورای نگهبان بدون هیچ‌گونه محدودیتی آماده پذیرش هرگونه پیشنهاد و اقدامی ‌برای منکشف شدن واقعیت و حقیقت و رفع هرگونه شبهه و ابهامی‌ بود، در حالی که طرف مقابل تا آخر با ادعای تقلب بر طبل ابطال انتخابات کوبید.

استدلال آقایان کروبی و موسوی برای همکاری نکردن با هیات ویژه چه بود؟

به نظر حقیر، آقایان استدلالی جز همان ادعاهایی که به طور مکرر از سوی ایشان مطرح شد، نداشتند. مطالعه دقیق گزارش تفصیلی شورای نگهبان و توضیحات مستدلی که در پاسخ ادعاهای آقایان ارائه شده است هر انسان منصفی راقانع می‌کند. بعلاوه صدها هزار نفری که به عنوان مجری و ناظر و نمایندگان کاندیداها در سطح کشور در روز انتخابات شاهد صحنه بودند و بالاتر از آن نزدیک به 40 میلیون انسانی که در شعبه‌ها حضور یافتند و را‡ی دادند که خواننده این مصاحبه نیز از جمله آنهاست همه و همه شاهد سلامت این انتخابات همچون ده‌ها انتخابات دیگر بودند.

ادعاهایی نظیر خرید رای، تهدید، تطمیع، ایجاد رعب و وحشت و... آن هم در مورد ده‌ها میلیون را‡ی‌دهنده که منجر به را‡ی‌ دادن به یک نفر یا را‡ی ‌ندادن به فرد دیگر شود، ادعاهایی است که اولاً توهین به شعور عموم ملت بزرگ ایران است و ثانیاً شهادت میلیون‌ها نفر انسانی که در آن روز در شعب حضور یافتند کذب آن را ثابت می‌کند، البته اینجانب در شعبه‌ای که حضور یافتم شاهد جوسازی طرفداران آقای موسوی با نمایش دستبندها و شال‌های سبز و تبلیغ و هیاهو به نفع آقای موسوی و بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی حاضران به آنها بودم. ثالثاً کل چند صد شکایتی که آقایان در ارتباط با موارد گوناگون ارائه کردند ضمن آن که بخش عمده‌ای از آنها با عبارات کلی و بدون ارائه هرگونه سند و مدرک بود، شورای نگهبان با اغماض از نقص شکلی آنها برای رسیدگی به تمامی موارد اقدام کرد که به تفکیک در گزارش تفصیلی شورای نگهبان ذکر و ثبت شده است. بر فرض آن که تمام شکایت‌های آقایان، مستند قطعی بود و تخلفات مورد ادعا به طور قطع ثابت می‌شد تنها می‌توانست کمتر از یک درصد آراء را مخدوش کند و هرگز روی کلیت آراء و انتخابات نمی‌توانست هیچ‌گونه تأثیری بگذارد.

با این که آقایان با هیات ویژه همکاری نکردند آیا هیات شبهات وارده درخصوص انتخابات را بررسی کرد و به چه نتیجه‌ای رسید؟

ماموریت هیات ویژه این نبود که در غیاب کاندیداها و نمایندگان آنها کاری انجام دهد، با این حال نسبت به مواردی از جلمه درخواست‌های چهارگانه‌ای که آقایان مطرح کرده بودند بحث و بررسی به عمل آمد.

از جمله در مورد بازشماری مقرر شد صندوق‌هایی که بازشماری می‌شود روی دستخط اوراق تعرفه دقت شود که تکراری نباشد، یعنی یک نفر تعدادی زیادی از آراء را ننوشته باشد که این امر لحاظ شد و اتفاقاً در یک موردی که مشاهده شد مربوط به آقای موسوی بود.

مورد دیگر تیراژ تعرفه‌های چاپ شده در قیاس با تعرفه‌های موجود اعم از تعدادی که برای را‡ی‌گیری مصرف شده بود و آنچه به عنوان مازاد باقیمانده بود اعلام آمادگی شد که تمام اسناد مربوط به فرآیند خرید کاغذ و فاکتورهای چاپخانه و... ارائه شود تا عدم امکان تقلب میلیونی در نوشتن آراء اثبات گردد.

به هرحال در مجموع احراز شد که این انتخابات همچون تمام انتخابات دیگر و چه بسا منزه‌تر از انتخابات مشابه گذشته برگزار شده و هیچ‌گونه اشکالی که تاثیری در نتیجه انتخابات داشته باشد اتفاق نیفتاده است.

نکته دیگری که برای اینجانب بیش از پیش محرز و روشن شد، مظلومیت شورای نگهبان بخصوص شخص آیت‌الله جنتی بود که علی‌رغم اشکالی که نسبت به ایشان در مورد حمایت از یکی از کاندیداها داشتم، چون اعتقاد دارم شخصیت‌هایی در چنین جایگاه به هیچ وجه نباید از موضع بی‌طرفی در سطح جامعه خارج شوند، اما بی‌طرفی ایشان را در مقام عمل و در جایگاه مسوولیت در شورای نگهبان به طور قطع و یقین دریافتم و بعد از این ماجرا با اعتقاد راسخ‌تر به عدالت ایشان با آسودگی خاطر بیشتر پشت سر ایشان نماز می‌خوانم.

آقای رحیمیان هم اکنون بسیاری از گروه‌ها دچار اختلاف با یکدیگر شده‌اند و هر کدام خود را پیرو امام معرفی می‌کنند. مردم چگونه طرفداران واقعی امام را از غیرواقعی تشخیص دهند؟

عده‌ای برای اثبات خود با نفی رقیب به پیشینه و سابقه ارتباط یا عدم ارتباط با امام استناد می‌کنند که صرف‌نظر از درستی یا نادرستی ادعای ارتباط یا عدم ارتباط با امام، خود حضرت امام فرمودند: «میزان حال فعلی افراد است.» ممکن است کسی یک روز سیف‌الاسلام یا طلحه‌الخیر باشد و روزگاری دیگر در مقابل امام به جنگ برخیزد. ممکن است کسی یک روز افسر ارتش امیرالمومنین(ع) باشد و در روزگاری دیگر در کربلا سر فرزند امیرالمومنین(ع) را از تن جدا کند. داستان بلعم باعورا، سامری و قارون و فرجامی ‌که برای هر یک از آنها در قرآن آمده است داستان تکرار شونده تاریخ انسان است در متن انقلاب نیز داستان شیخ علی تهرانی به عنوان عاشق‌ترین و افراطی‌ترین شاگرد امام و تبدیل او به هتاک‌ترین دشمن امام از طریق بلندگوهای صدام را فراموش نکرده‌ایم به هر حال این رشته سر دراز دارد و بحث مستقلی را می‌طلبد، اما آنچه در رابطه با تشخیص پیرو واقعی امام با غیرواقعی مهم است، تمرکز روی شناخت شاخص‌ها و معیارها و اصول خط امام است.

در جنگ جمل، همسر پیامبر، ام‌المومنین عایشه و شخصیت‌هایی مانند طلحه و زبیر با آن پیشینه درخشان در یک سو و حضرت علی(ع) در سوی دیگر یک جنگ تمام عیار قرار گرفته بودند. عده‌ای از مردم با مشاهده این ترکیب بشدت دچار حیرت شده بودند که حق با کدام طرف است. حضرت امیر(ع) طبق روایت علت حیرت آنان را در این نکته بیان کردند که آنان به جای این که حق را معیار شناخت افراد قرار دهند، اشخاص را شاخص شناخت حق قرار داده‌اند و بر این اصل اساسی تاکید فرمودند که «اعرف الحق تعرف اهله» حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی!

رابطه حسبی، نسبی، شاگردی و انواع احکام را از امام داشتن به تنهایی نمی‌تواند تا قیامت ملاک باشد. البته این نوع سوابق مثبت و ارزشمند اگر با پایداری و مداومت در حفظ آن پیوند همراه باشد، می‌تواند ملاک فضیلت و مصداق «اولئک المقربون» باشد، اما این که حضرت امام به طور کلی روی حال فعلی افراد تاکید داشتند به همین دلیل بود که باید وضعیت فعلی هم مورد توجه قرار گیرد و هیچ‌گاه شخص نمی‌تواند شاخص و ملاک حق و باطل و پیروی یا عدم پیروی از امام باشد. بلکه باید شاخص‌ها و ملاک‌های اصلی و اساسی خط امام را بشناسیم و افراد را با هر شأن و از هر جناح و گروهی با آن شاخص‌ها و اصول بسنجیم و درباره آنها قضاوت کنیم.

اصول و شاخص‌های اساسی خط امام از قبیل عدم جدایی دین از سیاست، ولایت‌فقیه، استکبارستیزی و... در سخنان و پیام‌ها و سیره زندگی امام کاملاً روشن است تولی و جاذبه امام در قبال اسلام و ارزش‌های اسلامی‌ و مستضعفان و همچنین تبری و دافعه امام نسبت به کفر و نفاق، آمریکا و فرهنگ غرب، صهیونیسم و سرمایه‌داری ضد بشری، لیبرالیسم و ملی‌گرایی و مصادیقی همانند نهضت آزادی و جبهه ملی و کسانی که مرتبط با آنها بودند مثل روز روشن است. نقطه اوج شاخص‌های خط امام مساله ولایت‌فقیه و پیروی از ولی فقیه است که رکن اصلی حدوث و بقای انقلاب و قوام و دوام نظام است. اصلی که ظاهراً دشمنان بیشتر از بعضی از مدعیان به اهمیت و نقش سرنوشت‌ساز آن پی برده‌اند؛ نقشی که ایران را به جای همگون شدن با افغانستان و عراق به بزرگ‌ترین قدرت بلامنازع منطقه و تاثیرگذار در سطح جهان تبدیل کرده و به همین سبب کانون همه تلاش‌های آنان برای تضعیف این رکن و ایجاد تزلزل در همین ستون اصلی متمرکز شده است. به هرحال امروز و برای همیشه تنها راه تشخیص و شناخت افراد، گروه‌ها و احزاب در ارتباط با امام و خط امام که جامعه را از فریب مصون می‌کند در این است که با دقت و مراقبت روی مواضع و خط سیر حرکت و مشی فردی و اجتماعی و گرایش‌های افراد و گروه‌ها و همچنین تولی و تبری، جاذبه و دافعه، دوستان و دشمنان آنان و سنجش این ویژگی‌ها با ویژگی‌های خط و منش و روش امام می‌توان به قضاوت و نتیجه‌گیری صحیح و مطمئن رسید. پیشنهاد اینجانب این است که باید جدولی از ویژگی‌ها و اصول خط امام تهیه و با قراردادن هر فرد و گروهی در آن جدول و نمره دادن به یکایک آن ویژگی‌ها و معدل‌گیری آنها به میزان انطباق و عدم انطباق آنان با خط امام پی برد.

بر یک یا چند مطلب از امام، شعارگونه تکیه کردن و با دشمنان و مطرودان امام نرد عشق باختن، اتخاذ مواضعی که تمام دشمنان امام و اسلام یکپارچه برای آنها کف بزنند، جای دوست و دشمن را عوض کردن و دشمنی آمریکا و غرب جهانخوار را به فراموشی سپردن و رقیب را در حد شیطان بزرگ دشمن داشتن و با شعار قانونگرایی در مقابل قانون ایستادن و دیکتاتور مآبانه در مقابل رهبری که همه را به حرکت در چارچوب قانون دعوت می‌کند ایستادن و... هرگز نمی‌تواند باخط امام و ادعای پیروی از امام انطباق داشته باشد.

تحلیل و نگاه کلی شما درباره آنچه در انتخابات اخیر اتفاق افتاده چیست؟

از منظر قرآن فلسفه اصلی آمدن به این دنیا و رفتن از دنیا و همه حوادثی که در این مسیر اتفاق می‌افتد مساله امتحان انسان‌هاست. از جمله، نهضت امام در دوران حاکمیت طاغوت، پیروزی انقلاب، جنگ و دفاع مقدس، رحلت امام، دوم خرداد، سوم خرداد، 15خرداد و بالاخره 22 خرداد همه و همه کلاس‌ها و مواد امتحانی برای جامعه ماست و البته اگر در دوره نهضت در مرحله ابتدایی بودیم در دوره پیروزی انقلاب در مرحله متوسطه و بعد از رحلت امام به دوره بالاتر رسیده‌ایم و هر چه جلوتر می‌رویم، کلاس و مواد امتحانی سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شود.

قرآن می‌فرماید: خداوند همواره مومنان را در وضعیتی ثابت و یکنواخت قرار نمی‌دهد تا در کوران آزمون‌های جدید افراد خبیث از انسان‌های پاک متمایز و بازشناخته شوند.

در جنگ جمل، همسر پیامبر ام‌المومنین عایشه و شخصیت‌هایی مانند طلحه و زبیر با آن پیشینه درخشان در یک سو و حضرت علی(ع) در سوی دیگر یک جنگ تمام عیار قرار گرفته بودند. عده‌ای از مردم با مشاهده این ترکیب بشدت دچار حیرت شده بودند که حق با کدام طرف است

بدیهی است که در آزمون‌ها عده‌ای مردود و افرادی قبول از امتحان بیرون می‌آیند و اصولاً ریزش‌ها و رویش‌ها در همین فرآیند اتفاق می‌افتد. آزمون انتخابات اخیر بخصوص برای عده‌ای از نخبگان از بالاترین و سخت‌ترین مراحل امتحان بود. توده مردم و نزدیک به 40 میلیون نفری که در انتخابات شرکت کردند، قبول‌شدگان این آزمون بودند؛ چرا که هریک از آنها در آن روز بنابر تشخیص خود به کاندیداهایی رای دادند و همه آنها تا آن روز، مورد تایید نظام بودند و همگی خود را ملتزم به قانون اساسی و مهم‌ترین اصل آن یعنی ولایت‌فقیه اعلام کرده بودند، اما در مرحله بعد، تسویلات شیطان و ایادی آن با توجه به زمینه‌سازی‌هایی که از قبل به عمل آورده بودند و با بهره‌گیری از زمینه‌هایی که در برخی از نخبگان وجود داشت و با اعلام نتیجه انتخابات تشدید شده بود به بار نشست و آتش فتنه‌ای را افروختند که البته و متأسفانه خود در آن سوختند.

هر چند تمهیدات این فتنه را شیاطین پدید آوردند و با مشتعل شدن آن توسط برخی نخبگان دشمنان را بار دیگر به طمع براندازی انداخت، اما تجربه 30 ساله نظام و ساز و کاری که با تدبیر امام و با بیداری ملت و تثبیت جایگاه و نقش ولایت‌فقیه در سایه لطف خداوند و عنایت حضرت ولی عصر(عج) در جامعه نهادینه شده، شاهد بوده و شاهد خواهیم بود که نظام همچنان با اقتدار به عنوان ام‌القرای جهان اسلام به راه خود ادامه خواهد داد.

البته نباید غفلت کنیم که اگر مثلاً شکست در انتخابات یک آزمون است برای طرف مقابل که پیروز شده است نیز یک امتحان بزرگ‌تر است و انتظار از جریان پیروز بسی بیشتر است. ضمناً نباید همه عملکردهای جناح پیروز را به حساب رهبری گذاشت.

رهبری در جایگاه خود چه در فرآیند انتخابات دوم خرداد 76 که به اصطلاح اصلاح طلب‌ها پیروز شدند و چه در انتخاباتی که جریان مقابل پیروز شد، به وظیفه قانونی خود عمل کرد، هر چند در هر یک از دو دوره هواداران جریان شکست خورده از حمایت‌ها و اقدامات قانونی رهبری احساس رضایت نمی‌کردند. پیروی از ولایت فقیه و قانون فقط مخصوص آنجایی نیست که ولایت فقیه و قانون با نظر ما منطبق باشد. امتحان و آزمون در هنگامی‌ اتفاق می‌افتد که نظر ما بر خلاف نظر ولی‌فقیه باشد و در اینجاست که عقل و شرع ایجاب می‌کند طبق نظر رهبری عمل شود . «در اینجا هم چه از سوی آن جناح یا این جناح و از سوی هر شخصیتی با هر عنوانی یک نشان منفی است و آنچه را مقام معظم رهبری در خطبه‌های نمازجمعه بعد از انتخابات و دیگر سخنان خود پیرامون مساله انتخابات و حواشی آن و اشخاص بیان فرمودند، مو به مو و جزء به جزء باید مورد توجه و عمل همگان بخصوص جریان پیروز قرار گیرد.

امروز آزمون بزرگ آقای احمدی‌نژاد در این است که در آینده از مقام معظم رهبری سخنی درباره نقاط ضعف و عدم تایید را نشنویم و شاهد چیزی جز نقطه قوت که مورد تایید امام و امت امام و رضای خدا باشد، نباشیم.

به نظر می‌رسد جریانی که عامل اغتشاشات پس از انتخابات بودند هم‌اکنون در پی ایجاد و ادامه تنش‌ها در سطح دانشگاه‌ها با توجه به نزدیکی فصل بازگشایی مراکز آموزشی هستند. وظیفه قشر دانشجو برای مقابله با این تحرکات چیست؟

خوشبختانه عموم ملت بیدار و همیشه در صحنه بخصوص دانشجویان که به تعبیر رهبر معظم انقلاب افسران جبهه دفاع از نظام و انقلاب اسلامی هستند بیش از هر زمان دیگری، هویت و اغراض شوم دشمنان را شناخته‌اند. دانشجویان عزیز ما که همان فرزندان برومند ایران و اسلام عزیز هستند هرگز اجازه نخواهند داد دشمنان فریبکار از دانشجویان به عنوان پیاده نظام و از دانشگاه به عنوان پادگان در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی استفاده ابزاری کنند. پیشینه خیانت‌بار نفوذی‌های دشمن در استفاده ابزاری از محیط‌های دانشجویی و روند بیداری و رویگردانی روزافزون دانشجویان از جریان نفاق جدید و آشکار شدن ماهیت بسیاری از آنها که هم‌اکنون به طور رسمی در خدمت آمریکا و دشمنان قسم‌خورده ایران هستند، به گونه‌ای است که دیگر هیچ فرد عادی تا چه رسد به دانشجویان که گل‌های سرسبد هوشمندی و صیانت از آینده کشور خود هستند هرگز فریب توطئه‌ها و شعارهای منافقانه آنها را نخواهند خورد و اینجانب با اطمینان می‌گویم که دانشجویان عزیز همان‌گونه که در انقلاب و دفاع مقدس با حدود 3 برابر میانگین جامعه جانفشانی کردند، اکنون هم نه فقط در محیط دانشگاه بلکه در سطح جامعه در خط مقدم دفاع از نظام اسلامی و تقابل جانانه و تهاجمی در برابر جنگ روانی دشمنان کشور و دست‌نشاندگان مرموز آنها نقش خود را ایفا خواهند کرد.

هم‌اکنون در فضای متکثر رسانه‌ای قرار داریم، به طوری که افراد همواره تحت بمباران خبری و اطلاعاتی قرار دارند. برای این‌که اخبار و اطلاعات صحیح به افراد جامعه منتقل شود، چه اقدامی باید صورت گیرد؟ بخصوص که دشمن در این زمینه سرمایه‌گذاری عظیمی کرده است.

اولا مردم ما که نسبت به همه ملت‌ها از بالاترین درک و بصیرت سیاسی برخوردار هستند در برابر چند دهه بمباران‌های تبلیغاتی و جنگ روانی دشمنان و ایادی داخلی آنان مصونیت پیدا کرده‌اند و اگر قرار بود این بمباران‌ها تاثیرگذار باشد، امروز نباید اثری از جمهوری اسلامی و پایداری این ملت بزرگ برجای مانده باشد و اتفاقا توسعه سیستم‌های اطلاع‌رسانی و خبری دشمن، بیش از گذشته باعث لو رفتن توطئه‌ها و خیانت‌های آنها شده است؛ چرا که مردم با مشاهده و دریافت همصدایی فراگیر دشمنان ملت ایران از قبیل صهیونیست‌ها و آمریکای جهانخوار و استکبار غرب بخصوص روباه پیر انگلیس با جریان‌ها و گروه‌های وابسته داخلی براحتی خط خیانت و انفاق را می‌شناسد و حساب خود را از آنها جدا می‌کنند.

شورای نگهبان بدون هیچ‌گونه محدودیتی آماده پذیرش هرگونه پیشنهاد و اقدامی برای کشف واقعیت و حقیقت و رفع هرگونه شبهه و ابهامی بود

ثانیا بخش‌های مختلف نظام باید با دقت و مراقبت بیشتر به گونه‌ای عمل کنند و سخن بگویند که بهانه و سوژه به دست دشمنان ندهند. عمل متقن و سخن سدید برای همه بخصوص دولتمردان و شخصیت‌های مطرح، حکم صریح قرآن و سخن معصومین‌(ع)‌ است. گاهی یک تغییر غلط و نارسا یا یک اقدام نابجا یا بهنگام منشأ چه گرفتاری‌ها و جوسازی‌ها که نمی‌شود! از دشمن انتظاری جز دشمنی نیست و به تعبیر قرآن: بغض و دشمنی از گفتارشان پیداست و کینه‌ای که در دل نهان می‌دارند بزر‌گ‌تر است، اما چرا عده‌ای با رفتارها و گفتارهای نادرست و ناشیانه سوژه می‌سازند و چرا عده‌ای دیگر به جای نقد سازنده همساز با دشمنان به سیاه‌نمایی و تخریب همه چیز دست می‌یازند؟

نکته ضروری دیگر اطلاع‌رسانی دقیق و سریع توسط وسایل ارتباط جمعی داخل نظام همراه با فضای باز برای ارائه نصیحت،‌ تذکر، پیشنهاد و نقد مشفقانه و سازنده است به گونه‌ای که جامعه ما اعتماد به رسانه‌های خودی و سرعت و دقت و جامعیت اطلاعات، هیچ‌گونه نیازی را به رسانه‌های بیگانه احساس نکند. و نکته دیگر این که باید با دروغ‌پردازی‌ها و شایعه‌پراکنی‌ها و سیاه‌نمایی‌های مخربی که در داخل برخلاف مقررات شرعی و قانونی عمل می‌کنند، با سرعت و قاطعیت همراه با توجیه افکار عمومی برخورد شود. اینجانب به عنوان عضو هیات منصفه مطبوعات شاهد بوده‌ام که رسیدگی به جرایم و تخلفات یک روزنامه بعضا تا 10 سال به طول انجامیده است و تازه بعد از محاکمه و احیانا اثبات جرم و محکومیت به دلیل فرآیند طولانی کار جامعه نیز توجیه نشده است و چه بسا با جوسازی جریان نفوذی در برخی از مطبوعات محکومیت فلان روزنامه را به عنوان سوژه‌ای جدید برای سیاه‌نمایی و طلبکاری از نظام تبدیل کرده‌اند.

حسن جوادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها