عصر بی الگویی کودکان ایرانی

جومونگ و سوسانا می تازند!

حالا نوبت جومونگ و سوساناست. در روزگار بی‌نماد و نشانه کودکان ایرانی هزاره سوم خبری از چهره‌های ملی نیست. آنها به جای آنکه قهرمانان اساطیری نیاکانشان را بشناسند حاضرند دفتری داشته باشند که به اسپایدرمن و دسپرکس مزین باشد.عناصر و شخصیتهای کارتونی سالهاست که میهمان لباس و وسایل التحریر دانش آموزان است. شخصیتهایی که بسته به شرایط جامعه تغییر می کنند و جای خود را به دیگری می دهند.
کد خبر: ۲۷۵۳۷۹

این پدیده در جامعه ما اصلا تازگی ندارد. آغازش از کجاست؟ از آمدن جعبه جادویی به کانون خانواده های ایران؟ یا ورود پرده نقره ای به این مرز و بوم؟ غربت اساطیر ایرانی و ملی و مذهبی در ساختار فکری کودکان ما از کجا و کی و چگونه رقم خورد؟ از دهه  سی؟ چهل؟ کسی پاسخ این سئوال را نمی داند.

با این همه قریب به اکثر جامعه شناسان و کارشناسان امور اجتماعی نیک می دانند نبود مهندسی فرهنگی و فقدان جامعیت و انسجام مدیریت فرهنگی و اجتماعی در این سرزمین از آغاز ایام مواجه با فرهنگ و تمدن غرب ما را با این چالش برنده و خاموش روبرو کرده است.کودکان دهه 60 کودکان دهه جنگ

هنوز هم که هنوز است نسل دوم و سوم انقلاب یادشان هست که در دهه 60 شخصیت هایی کارتونی چون تناردیه، ژان وارژان، بوفی، خانواده دکتر ارنست، بچه های مدرسه آلپ، واتو واتو، سمباد، پینوکیو و... بنا به زمان پخش کارتون از تلویزیون روی وسایل التحریر دانش آموزان جا خوش می کرد. دوقلوهای افسانه ای، خاله ریزه، کلاه قرمزی و...دفتر و مداد و پاک کن، سرمداد، جامدادی، خط کش، برچسب دفتر، کیف و... کودکان و نوجوانان را احاطه کرده بود.

با این همه برای کودکان بزرگ شده در دهه 60 مهمتر از این نماد و نشانه ها رهبران 13 ساله شان در جبهه های جنگ تحمیلی بود و پدرانی که برای حفظ وجب وجب خاک این دیار در خاکریزهای جنگ سینه را سپر گلوله دشمن کرده بودند. برای کودکان رشد یافته در آن روزها زیستن در شرایط دشوار جنگی و آژیر قرمز و تاریکی و موشکباران و ترس و دلهره بمباران موضوعات مهمتری بود تا نماد و نشانه های کارتونی.

نگاهی به وسایل التحریر دهه 70

دهه 70 که رسید. همه به فکر سازندگی بودند. ساختن دوباره وطن نماد و نشانه های اقتصادی و صنعتی بیشتر طلب می کرد تا ساختن فرهنگی که سرگردان میان گذشته غرب زده اش و روحیات و نشانه های مذهبی و ایرانی گرفتار آمده بود.

شاید به همین خاطر بود که کودکان پرورش یافته در این ایام  شخصیتها و نمادهای دیگری را برگزیدند. شخصیتهایی که کودکان و نوجوانان ماهها با آنها همذات پنداری کرده اند و آنها را از تلویزیون دیده بودند. البته امکان خرید این وسایل لوکس برای همه دانش آموزان فراهم نبود و تنها عده ای امکان دسترسی و خرید آن را داشتند.

اکثر مردم طی آن دو دهه وسایل التحریر فرزندانشان را از وزرات بازرگانی که در تعاونی ها و فروشگاههای زنجیره ای عرضه می شد، تهیه می کردند. دفتر و خودکارای ساده ای که هیچ جذابیتی را نداشت.

دفترهای ساده در انواع 40 برگ، 60 برگ، 100 برگ، 200 برگ که بوی کاغذ تازه شان حس شادی همراه با اضطراب شبهای طولانی مشق شب نوشتن را به آنها منتقل می کرد و مدادها و تراشهای شمشیر نشان و گُلی، جامدادی های پارچه ای یا آهنربایی، کیفهای قفلی ساده در رنگهای قهوه ای یا مشکی و سورمه ای از شاخص وسایل التحریر دانش آموزان آن دوران بودند.

وسایل التحریر دهه 80

در دهه اخیر اما وسایل التحریر دانش آموزان شکل جدیدی به خود گرفته است. نقش کارتونها، سریالهای خارجی و بازیهای رایانه ای بر تولید این محصولات فرهنگی بی بدیل است. به طوری که تمام وسایل التحریر موجود در بازار را شخصیتهای کارتون های غربی و آسیای جنوب شرقی تشکیل می دهند.

یک سال شرک، سال دیگر اسپایدرمن، امسال هم جومونگ، سوسانو، وال، دسپرورکس و بالت و آپ شخصیت هایی که حتی کارتون برخی از آنها هنوز رسما وارد کشور نشده اند و برخی همچون آپ هنوز روی پرده سینماهای اروپاست. با گشتی بر بازار تهران می توانید انواع و اقسام طرح های این کارتونها و سریالها را بر روی وسایل التحریر دانش آموزان ببینید. طرحهایی که در رنگها و سبکهای مختلف و با کیفیت بسیار بالا روی وسایل التحریر دانش آموزان حک شده است.

علیرضا مودب فروشنده عمده وسایل التحریر در بازار بزرگ تهران است که سالها از این طریق کسب درآمد می کند. او درباره نحوه تولید این وسایل می گوید:«هر سال تولید کنندگان وسایل التحریر در داخل کشور بازاریابی می کنند و طبق همان کیف، دفتر، جلد دفتر، مداد و برچسب و جامدادی و... تولید می کنند».

مودب ادامه می دهد:«مثلا سه سال پیش شرک تمام وسایل التحریر بازار را احاطه کرده بود و پارسال تب یانگوم و اسپایدرمن شدت گرفت و یا امسال جومونگ روی همه وسایل دانش آموزان است».

او درباره نظارت مراکز فرهنگی یا وزارت بازرگانی می گوید:«من 15 سال است که در این بازار مشغول به کار هستم تاکنون یکبار هم در این باره تذکر نگرفته ام یا کسی مانع ما نشده است. اینجا یک عرصه خصوصی است و ربطی به آنها ندارد».

محمد حسینی فروشنده یکی دیگر از فروشگاههای وسایل التحریر که خود تولید کننده هم هست، می گوید:«ما به این نکته توجه می کنیم که امسال چه شخصیت کارتونی اپیدمی شده است و مورد استقبال قرار گرفته تا همان را تولید کنیم. تقریبا هم در بازاریابی موفق هستیم چون هم شخصیتهای کارتونی پسران را لحاظ می کنیم و هم دختران».

حسینی از میزان فروش راضی است و ادامه می دهد:«استقبال مردم هم از این وسایل خوب است. حتی در جاهایی پدر و مادرها از دیدن این شخصیت ها بر روی وسایل التحریر ذوق می کنند و سریع آن را برای بچه هایشان می خرند».

اعظم مرتضوی یکی از خریدارانی است که با پسر کوچکش مشغول خرید دفتر است. او می گوید:«زمان ما هرکسی توانایی خرید این دفتر و جامدادی و مداد و... را نداشت. من همیشه حسرت داشتن یکی از این دفترها را می خوردم به همین دلیل هر چیزی که پسرم بخواهد برای او تهیه می کنم».

پسربچه دفترهای اسپایدرمن و جومونگ را جدا می کند و از مادرش قول می گیرد که کیف جومونگی هم بخرند.طی مدتی که در بازار وسایل التحریر هستم به این موضوع فکر می کنم که چرا بازار این وسایل فرهنگی تمام و کمال از دسترس ما خارج است و کشورهای دیگر آن را احاطه کرده اند؟ چرا تولید کنندگان داخلی تولیدات خود را با برچسب خارجی تولید می کنند و به دنبال گرفتن ایده از کارتونهای آنها هستند؟ جای طرحهای بومی ایرانی و اسلامی کجاست و باید کجا باشد؟ و چرا مسئولان فرهنگی و آموزشی کشور کاملا نسبت به این موضوع بی توجه هستند مگر بازار این وسایل نباید جایی برای اشاعه فرهنگ بومی باشد؟

برای یافتن پاسخ پرسشهای خود با چند تن از کارشناسان ارتباطی و جامعه شناسان صحبت می کنم. دکتر اردشیر انتظاری رئیس مرکز مطالعات آسیا و اقیانوسیه و دکتر علی گرانمایه پور استاد علوم ارتباطات از جمله آنها هستند.

اردشیر انتظاری رئیس مرکز مطالعات آسیا و اقیانوسیه درباره اشاعه این محصولات در بین دانش آموزان گفت: به نظر من وسایل التحریر به مثابه یک رسانه است که حاوی پیامهایی هستند که در آن مستترند و باید در مورد آن حساس بود.

وی افزود: به همین دلیل سازمانهای مسئول همچون آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت بازرگانی باید این محصولات را مدیریت کنند و بر آن کنترل داشته باشند که متاسفانه در کشور ما اصلا این اتفاق نمی افتد.

این جامعه شناس با بیان اینکه می توان از دو منظر به این موضوع نگاه کرد اظهار کرد: یا باید به شکل سلبی با این محصولات برخورد کنیم و محدودیتهای قانونی را اعمال کرده و آنها را از بازار جمع کنیم و یا به شکل ایجابی برخورد کرده و شخصیت سازی بومی برای جایگزین کرده داشته باشیم.

انتظاری تصریح کرد: اینکه هر از چندگاهی شخصیتی خارج از مرزهای ما وارد دنیای مجازی می شود و مورد استقبال قرار گرفته و روی وسایل التحریر حک می شود نشان می دهد که ما در نظام هنری خود با ضعف شدیدی مواجه هستیم که ناشی از برخورد نامناسب مسئولان با حوزه هنر است.

اما دکتر علی گرانمایه پور از تاثیرات بلند مدت و کوتاه مدت این طرحها بر ذهن کودکان و نوجوانان خبر داد و گفت: تاثیر کوتاه مدت آن این است که ذائقه فرهنگی و ارزشی کودکان و نوجوانان را تغییر می دهد و در بلند مدت هم الگو به آنها ارائه می دهد.

وی با اشاره به اسطوره کودکان و نوجوانان در دهه های 50 و 60 گفت: در آن دوران افرادی شخصیت می شدند که از لحاظ معنوی جایگاه بالایی داشتند مانند تختی ولی امروز مادیات جای خود را بر این ارزش اصیل ایرانی و اسلامی داده است و این نشان از ضعف شدید ما در حوزه شخصیت سازی برای کودکان و نوجوانان بر می گردد.

به گفته این استاد علوم ارتباطات در کشورهای مبدا، کارشناسان علوم مختلف انسانی همچون ارتباطات و رسانه، جامعه شناسی، آموزشی و هنری در کنار یکدیگر قرار می گیرند و شخصیتهای را برای کارتونها و سریالهایشان می سازند که تاثیر بی بدیلی در جهان دارد اما متاسفانه در کشور ما نه تنها این امر صورت نمی گیرد بلکه صدا و سیما، آموزش و پرورش، وزارت بازرگانی و سایر ارگانهای فرهنگی به شکل کاملا ناهماهنگی در حرکت هستند.

به هرحال امروز اسپایدرمن، شرک، جومونگ و بالت و وال و...همچون طوقی برگردن دانش آموزان ما افتاده اند و فرصت چندانی برای زندگی با شخصیتهای نه چندان جذاب بومی همچون دارا و سارا نمی دهند.

گزارش از خبرگزاری مهر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها