دوشنبه 3 فروردین «ظهر» رایزنی ایران در آنکارا در یکی از خیابان‌های مطرح آنکارا با نام تهران و بالای شهر است. ساختمان قدیمی، دو طبقه اما شکیل است. کاخ ریاست‌جمهوری هم چند صد قدم بالاتر است.
کد خبر: ۲۴۹۷۸۸

تازه متوجه می‌شوم اینجا همان جایی است که دیروز را  صبح تا عصر ‌ در دلش گذراندم. آن سوئیت آرام و زیبا، گوشه‌ای از گوشه‌های اینجا بود.

پالیزدار به استقبال می‌آید. او مهمان دارد. می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم. صحبت از فشار سنگین کار در رایزنی است. این نشست در اتاق معاون رایزن ، حکیم‌پور است. من و حسن بیگی قصد برگشت به هتل را داریم، اما پالیزدار پیشنهاد می‌کند ناهار را با هم بخوریم. بخصوص که مجید مجیدی برای گرفتن روادید آمریکا  جهت نمایش فیلم آواز گنجشک‌ها  به آنجا آمده است و قرار ناهار را گذاشتند. حسن بیگی با شنیدن نام مجیدی اظهار تمایل می‌کند که بمانیم. من هم استقبال می‌کنم. خاستگاه مجید مجیدی،‌ حوزه هنری است.

راننده خودرو را جلوی رستوران شیک و دنجی نگه می‌دارد. رنگ و عطر چوب به دلم می‌نشیند. به طبقه دوم می‌رویم و برای این که مجید مجیدی هم برسد، منتظر می‌مانیم.

می‌پرسم:

راستی از شعرا و نویسندگان تا به حال چه کسانی آمدند؟

 شهرام شفیعی، رضا امیرخانی، مجتبی رحماندوست، شراره کامرانی، شکارسری، ناصر فیض، موسی بیدج، علیرضا قزوه، عبدالملکیان، کیاسری و مصطفی‌ مستور.

با یک حساب سرانگشتی معلوم می‌شود دوستان شاعر فعال‌‌تر عمل کردند.

- از اینجا چه کسی به ایران رفته است؟

- اورهان پاموک، به دعوت انتشارات ققنوس. می‌دانید که این انتشاراتی، مترجم آثار این نویسنده است.

از سینمایی‌ها هم انسیه شاه حسینی آمده است.

ظروف سوپ روی میز قرار می‌گیرد.

پالیزدار می‌گوید:

- مشغول شوید تا آقای مجیدی برسد.

بعد درباره مجموعه‌ای می‌گوید که یکی از تشکل‌ها هر ساله درمی‌آورد که حاوی مقالات کوتاه درباره بهترین کتاب‌های منتشر شده، بهترین رمان‌ها و برگزیدگان شاخه‌های مختلف ادبی است.

ادامه می‌دهد:

- به این ترتیب آثار افراد برتر بدون هزینه بالا به جامعه معرفی می‌شود.

با آمدن مجید مجیدی جمع‌مان جمع می‌شود. مجیدی از بی‌هویتی و ذلت برخی افراد که برای گرفتن روادید آمریکا شخصیت خود را زیر سوال می‌برند، می‌گوید و از اظهار تاسفش در این باره می‌گوید.

راضیه تجار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها