زمانی که چرخ‌های ماشین هسته‌ای صلح‌آمیز ایران در اصفهان به حرکت درآمد، شاید کسی تصور نمی‌کرد که پژواک این حرکت، زمانی در نیویورک به موضوعی بحث‌برانگیز تبدیل شود و اعضای شورای امنیت درباره چگونگی برخورد سیاسی با آن جلسات مکرر برگزار کنند.
کد خبر: ۲۴۹۰۰۸

هر چند مخالفان دستیابی‌ ایرانیان به دانش و فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز به دنبال پخش تصاویری از شبکه تلویزیونی C.N.N در سال 1381 با در دستور کار قرار دادن بحث هسته‌ای ایران در نشست شورای حکام در خرداد 1382 به زعم خود، زنگ‌های خطر را در وین به صدا درآوردند و با جنجال سعی می‌کردند به جهانیان توجه دهند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای است، اما با گذشت زمان و استمرار تعامل ایران با آژانس و زمانی که در وین نتوانستند به خواست‌های نامشروع خود دست یابند، پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت ارجاع دادند تا قطار برخورد سیاسی با ایران را از ایستگاه نیویورک به حرکت درآورند.

به این ترتیب از سال 1385 و به دنبال صدور بیانیه شورای امنیت، زنجیره‌ای از قطعنامه‌ها در فواصلی البته نامنظم تصویب شدند؛ زمانی که قطار سیاسی شورای امنیت با هدف امنیتی جلوه دادن فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز ایران با تصویب قطعنامه‌های 1696، 1737، 1747، 1803 و 1835 به حرکت درآمد و ادامه مسیر داد؛ بانیان چنین حرکتی تصور نمی‌کردند که سرعت این قطار زمانی کم شود اما در پی ناکارآمدی قطعنامه‌های شورای امنیت و افزایش سرعت قطاری که در اصفهان در زمینه دانش و فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز به حرکت درآمده بود، رفته رفته آمریکا و برخی از اعضای دائم شورای امنیت پی بردند در پایان تونلی که قطار شورای امنیت را در آن می‌رانند، روشنایی وجود ندارد و درست به همین دلیل است که اکنون به ضرس قاطع می‌توان گفت نیویورک مغلوب اصفهان شده است؛ چرا که قطار هسته‌ای صلح‌آمیز ایران که نبض آن در تاسیسات هسته‌ای اصفهان و شهر نطنز این استان می‌تپد، همچنان با سرعت پیش می‌رود؛ به‌طوری که اکنون با در حال کار بودن 7000 دستگاه سانتریفیوژ و دستیابی ایران به دانش ساخت قرص و میله سوخت و راه‌اندازی مجتمع‌های سوخت حتی بانیان قطعنامه‌های شورای امنیت و اعضای 1+5 یا به تعبیر آلمانی‌ها 3+3 نیز بخوبی می‌دانند که سرعت قطار هسته‌ای صلح‌آمیز ایران را با ساخت دست‌اندازها و سرعت‌گیرهای مصنوعی نمی‌توان کم کرد؛ چرا که این قطار پس از عبور از گردنه‌های دشوار اکنون چنان می‌راند که بازتاب چنین سرعت و موفقیتی را بیش از همه می‌توان در بیانیه‌های کم رمق 1+5 بخصوص در نشست اخیر در لندن شاهد بود؛ به این ترتیب ایران اسلامی در سایه همت و ایستادگی قابل ستایش خود و با پشتکار فرزندان نخبه این مرز و بوم توانست فضایی فراهم سازد که مهم‌ترین شاخص این فضا و اتمسفر حاکم غلبه اندیشه و حرکت حاکم علمی و صلح‌آمیز در اصفهان براندیشه و فکر سیاسی حاکم در نیویورک بود. به این ترتیب با کامل‌تر شدن چرخه سوخت هسته‌ای به دنبال دستیابی دانشمندان ایرانی به مرحله حساس و پیچیده ساخت قرص و غلاف سوخت و عیان‌تر شدن ناکارآمدی برخوردهای سیاسی می‌توان چنین نتیجه گرفت که:

1- با توسل به اهرم سیاسی و برخوردهای نامشروع نمی‌توان ملت‌ها را از حق توسعه محروم ساخت، بویژه زمانی که ملتی باآگاهی و عزم جدی درصدد است قله‌های دانش را فتح کند.

2- به جای استمرار برخوردهای سیاسی بی‌حاصل بهتر است با پذیرش واقعیت موجود با ایران هسته‌ای زندگی کرد، بخصوص این که ایران الگویی نو را در دانش و فناوری هسته‌‌ای صلح‌آمیز به نمایش گذاشته و آن، استفاده صلح‌آمیز و علمی از این دانش است.

3- با استمرار جشن‌های هسته‌ای در 20 فروردین هر سال طبیعی است که طرف‌های مخالف هسته‌ای شدن ایران نیز مجبورند در برابر پیشرفت‌های روزافزون ملت ایران سرتسلیم فرود آوردند و به دستاوردهای دانشمندان ایرانی در عرصه علم و فناوری هسته‌ای به دیده احترام بنگرند و در نتیجه همان‌گونه که قطار سیاسی شورای امنیت از نفس افتاده است؛ مخالفان ایران هسته‌ای نیز گزینه دیگری پیش‌رو نخواهند داشت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها