بهار امسال که با ابر و باران و برف شروع شد، خیلی ها امیدوار شدند که دریاچه ارومیه تکانی بخورد و حالی بگیرد، اما ...
کد خبر: ۲۴۷۰۵۱

حکایت دریاچه ارومیه، حکایت وابستگی است و دلبستگی، همه آذربایجانی ها دلواپس دریاچه هستند.

وقتی می بینند و یا می شنوند که این دریاچه نفسهای آخر را می کشد و یا خطر خشک شدن آن را تهدیدمی کند، آه از نهادشان بلند می شود و تنها راه گریزی که می ماند، دستهای ملتمسشان را فراز دیده می گیرند و چشم به آسمان می دوزند.

سالهای متمادی است که شنیده و خوانده اند ...

- دریاچه ارومیه می میرد

- دریاچه ارومیه در حال احتضار

- طنین ناقوس مرگ در دریاچه ارومیه

- نگین آذربایجان خاطره می شود

- دریاچه ارومیه هر دو روز یک سانتی متر عقب می نشیند

- دریاچه ارومیه به تاریخ می پیوندد

- بحران دریاچه ارومیه ادامه دارد

- سنگ قبر دریاچه ارومیه هم تراشیده می شود

- دریاچه ارومیه کویر می شود

- ندای مرگ دریاچه ارومیه به صدا در آمده است ...

این تیترها به نظر می رسد که خیلی تکراری شده باشند و شاید هم موضوع لوث شده، اما واقعیتی که کهنه نشده این است که مردم آذربایجان به خصوص شهروندانی که طلوع صبحشان و غروب شامگاهشان در ساحل دریاچه ارومیه بوده و به آن عادت نکردند، مرگ دریاچه بوده و آنها هنوز امیدوارند.

هنوز هر خبری از مرگ تدریجی دریاچه ارومیه دل هر اورموی را می سوزاند و شاید فراتر از استان و مرزهای کشور نیز خیلی ها نگران این دریاچه در حال احتضارند.

وقتی اواخر اسفندماه پارسال و فروردین ماه امسال چند روز ابرهای باران زا راه خود را به روی دریاچه ارومیه کج کردند و بغضشان بر سر دریاچه ترکید همه خوشحال شدند، کشاورزان نگران گفتند الهی شکر و عده ای هم گفتند شاید آب دریاچه کمی بالا آمد!

بعد از عید چند بار با مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی تماس گرفتم و جویای حال دریاچه شدم و هر بار گفت: اینها که دردی را دوا نمی کنند !

وقتی دیروز دیدم مصاحبه مطبوعاتی مدیرکل محیط زیست آذربایجان غربی است اولین بحثی که به نظرم آمد جویای شدن از احوال دریاچه ارومیه بود.

همان طور که فکر می کردم همه از وضعیت دریاچه سووال داشتند ولی جواب ها نومید کننده بود و عاقبت همه باید دعا می کردیم: خدایا باران رحمت خود را بر ما ارزانی دار.

کیومرث کلانتری مدیری است که در این سالها برای نجات دریاچه ارومیه زحمت های زیادی کشیده و دغدغه اصلی اش وضعیت دریاچه بوده است.

وی، نگرانی هایش را پنهان نکرد و حال دریاچه را نامساعدتر از سال پیش و سالهای پیشتر خواند.

کلانتری در این مصاحبه گفت: در حال حاضر تراز آب دریاچه ارومیه 1271/67 متر از سطح آب های آزاد است و نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل یک متر و هفت سانتی متر نیز کاهش یافته است.

از اول آبان ماه پارسال تا امروز مجموع بارش ها، تنها 22 سانتی متر ارتفاع آب دریاچه را افزایش داده است، اینجا بود که آه از نهاد همه بالا آمد !

بحث وارد مرحله مقایسه شد و چه آمار تلخی ...

در سال زراعی 87 – 86 تا 31 فروردین ماه 43 سانتی متر ارتفاع آب دریاچه ارومیه پایین رفته بود و در سال زراعی 88 - -87 ، 107 سانتی متر !

صحبت دریاچه ارومیه اینجا تمام نشد، شوری آب دریاچه و املاح آن نیز 36 درصد افزایش یافته است.

کلانتری ادامه داد: اگر 140 میلی متر باران ببارد و به متوسط بارندگی در درازمدت برسد شاید وضع دریاچه بهبود یابد.

مشکل کم آبی دریاچه از 15 سال گذشته آغاز شده است، در شرایط طبیعی تراز آب دریاچه ارومیه باید به 1274/10 متر از سطح آبهای آزاد برسد.

این هم یعنی 2/5 متر افزایش ارتفاع آب دریاچه و 12میلیارد مترمکعب آب !

پس حیات وحش دریاچه ارومیه چه می شود، گوزن زرد، آرتمیا، پرندگان مهاجر، کل، بز و قوچ و . . .

وضع گوزن زرد و ساکنان جزیره کبودان نسبتا خوب است برایشان آب و علوفه تهیه می کنند ولی دیگر میهمانان فصلی دریاچه ارومیه چه، پرندگان مهاجر که دیگر چندان میلی به فرود در ساحل نیلگون این نگین گستره آذربایجان ندارند،حال آرتمیاها نیز وخیم است، از تکثیر و تولید و زادآوری خبری نیست!

کلانتری می گفت: مسوولان در فکر احیای دریاچه هستند، اولین جلسه شورای منطقه ای اجرای سند ملی راهبردی حفاظت از دریاچه ارومیه در اردیبهشت ماه تشکیل می شود تا با بررسی دقیق وضع موجود، گام های عملیاتی برای نجات دریاچه برداشته شود.

ساحل پارک ملی دریاچه ارومیه به شوره زار تبدیل شده و برای اینکه از گزند فرصت طلبان در امان بماند، میله گذاری می شود.

پارک ملی دریاچه ارومیه زون بندی می شود، اطلس پارک ملی دریاچه ارومیه تهیه می شود.

مطالعات ذخایر نمک و مکانیزم های برداشت آن انجام می شود و اینها اقداماتی بود که برای این دریاچه رو به مرگ انجام می دهند و . . .

آفتاب تابستان گذشته امان از دریاچه ارومیه برید و امسال خیلی بدتر از سال پیش در تب می سوزد.

ساحل دریاچه گویی کف کرده و همچنان نمک در ساحل برای خودش قندیل و خوشه می سازد.

همه جا سفید و پر از نمک است.

دوستداران طبیعت بی تاب هستند.

«آرتمیاها» هم در این دریاچه مرده اند.

می شود این را در کف سرخ رنگ آن دید.

دریاچه ارومیه خیلی تشنه است.

امروز دریاچه ارومیه آب می خواهد.

اگر افاقه می کرد، خیلی از دریادلان بر دوش خود برای دریاچه ما آب می بردند.

نمی دانم !

دیروز آنجا بودم

از ساحل، دیگر کسی دریا را نمی بیند.

باید دنبالش برویم.

چرا همه جا نمکزار است؟!

وقتی از آب می گویند یا قطره ای از جایی چکه می کند من مانند تمامی ارومی ها به یاد دریاچه می افتم .
دریاچه نگین ارومیه است و انگشتر بی نگین که ...

ایرنا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها