در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
فضلالله زاهدی در سال 1275 (به نقلی 1271) در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش نصراللهخان بصیر دیوان از خرده مالکان همدان بود. این خانواده از همان زمان با رضاخان (رضا شاهبعدی) که در آن هنگام فرمانده آتریاد همدان بود آشنایی و رفت و آمد خانوادگی داشتند. زاهدی تحصیلات متوسطه را در همدان تمام کرد و وارد قشونی شد که ژنرال انگلیسی دانسترویل در منطقه همدان ایجاد کرده بود، سپس وارد قزاقخانه شد و دوره سوارهنظام را در آنجا گذراند. به نحوی که پس از مدت کوتاهی به درجه سرهنگی ارتقا پیدا کرد.
فضلالله از سرکوبگران نهضت جنگل و قیام شیخ خزعل است که پس از اقدام اخیر به حکومت خوزستان رسید و سرانجام در سال 1308 فرماندهی ژاندارمری(امنیه) به او سپرده شد، لیکن مدتی بعد (بخاطر جاهطلبیها، فساد و...) مورد سوءظن رضاشاه قرار گرفت و تنزل درجه یافت ولی در تیرماه همان سال (1308) بخشوده شد.
زاهدی در سال 1328 توسط سپهبد رزمآرا بازنشسته شد. جالب اینجاست که در سال 1328 محمدرضا شاه که برای بازدید عازم انگلستان شد قبل از سفر سپهبد فضلالله زاهدی را که ازافراد مورد اعتمادش بود در راس شهربانی قرار داد.
در این دوران رزمآرا قصد داشت که از ورود مصدق و دیگر اعضای جبهه ملی به مجلس جلوگیری کند اما زاهدی عملکردی به غایت متفاوت داشت و او سعی داشت امکان توفیق جبهه ملی را در انتخابات میسر سازد و در نهایت گروهی از نامزدهای جبهه ملی برنده انتخابات شدند به همین خاطر وی مورد توجه جبهه ملی قرار گرفت و در کابینه حسین علا در سمت وزیر کشور قرار گرفت و در کابینه دکتر مصدق نیز این سمت را حفظ کرد ولی ناگهان درتغییر رویهای عجیب و سریع به صف شاهپرستان پیوست و وارد مجلس سنا شد، سرانجام در کودتای 28 مرداد 1332 هجری شمسی از کسانی بود که حکومت ملی دکتر مصدق را سرنگون ساخت.
البته او پس از اطمینان از این که کودتا به نفع آمریکا و انگلیس پایان یافته سوار بر تانک وارد تهران شد و از آن به بعد مدام فخر میفروخت که من این هستم و آن هستم و ... پسرش ادعای «تاجبخشی» داشت [به محمدرضاشاه البته.]
زاهدی که بیشتر اوقاتش را صرف قمار و بازی پوکر با نزدیکان میشد سرانجام به اروپا رفت و تا 1348 (مرگ) به عنوان سفیر ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل، در ژنو اقامت داشت.
اردشیر زاهدی اما سال 1307 در تهران به دنیا آمد و سال 1328 از یوتای آمریکا گواهینامه کشاورزی گرفت و همان روزها بود که با کرمیت روزولت آشنا شد و با سرویس اطلاعاتی آمریکا در ایران ارتباط برقرار کرد.
او با آمریکاییهای مقیم ایران دارای روابطی دوستانه بود. نقش فعال اردشیر در کودتای 28 مرداد بود که وی را علیرغم برکناری پدرش با حمایت سیا در تهران نگه داشت و به گرفتن نشان درجه یک رستاخیر نیز نایل شد. شاه قصد داشت برای تحکیم روابطش با آمریکا از ارتباطات اردشیر با سیا سود بجوید.
اما حساسیت دانشجویان ایرانی علیه حرکات زننده او که در دولت امینی سفیری ایران در آمریکا را یدک میکشید و نارضایتی امینی نخست وزیر از توطئههای زاهدی در واشنگتن برای براندازی وی باعث شد به تهران فراخوانده شود. در دولت علم، اردشیر سفیر ایران در لندن شد و دوران عباس هویدا را با سمت وزارت امورخارجه گذراند و اگر چه بسیار آرزوی نخستوزیری داشت (بنا به اسناد ساواک) اما هیچگاه به آن نایل نشد حتی جاهطلبیهایش باعث شد شهریور 50 از وزارت خارجه برکنار شود.
سالها بعد این داماد سابق شاه، به واشنگتن رفت تا به عیاشیهایش ادامه دهد و جو دربار را بیشتر آشفته نسازد او تا زمان بختیار (تا دی 57) سفیر ایران در آمریکا بود.
صفت «هرزهترین» از القابی است که برای اردشیر بسیار مناسب بود، او حتی در جامعه نیز به هرزگی شهرت داشت. طی سالهای سفارتش در آمریکا و انگلیس از چهرههای خبرساز مطبوعات غرب در عیاشی، هرزگی، ریخت و پاش و... بود که اسناد فراوان و رنگارنگی از آنچه گذشت یعنی فساد مالی و اخلاقی این دو به راحتی در دسترس است. زاهدی در دوران آوارگی شاه تلاش زیادی کرد تا او را به آمریکا بکشاند، اما تلاشهای او پس از ماهها دربهدری شاه ثمر نداد و شاه بهعنوان بیماری ناشناس با اسم مستعار در یک بیمارستان جان داد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: