گستره بانکداری الکترونیک از کجا تا کجاست و چه مواردی را شامل میشود؟
بانکداری الکترونیک محدودیتی ندارد و میتوان گفت تمام شوون اجتماعی و اقتصادی ما را شامل میشود. از تمام مراجعات مکرری که مردم به شبکه بانکداری دارند تا تمام امور اقتصادی غیربانکی مانند خرید فروشگاهی ، هزینه های جاری، مسافرتهای درونشهری و برونشهری، پایانههای سوخت و انرژی و تمام افعالی که در آن نوعی پرداخت وجود دارد، حال پرداخت از هر نوع که باشد، مانند پرداخت شهریه به مدارس و اقساط به بانکها و هر نوع مبادله پول و اعتبار بین مردم، دستگاههای دولتی و موسسات خصوصی، مشمول گستره بانکداری الکترونیک میشود. این حوزه به اندازه گستره پول و اسکناس در جامعه نفوذ دارد و معنی بانکداری الکترونیک یعنی پول الکترونیک که جایگزین پول فیزیکی میشود.
به طور قطع بستر پیادهسازی بانکداری الکترونیک ، جامعهای است با نیازهای بسیار. شما نیازهای جامعه را برای پیادهسازی بانکداری الکترونیک در چه چیزهایی میبینید؟
اصلیترین نیاز این است که بپذیریم هر عصر و جامعهای، نیازها و مقتضیات خودش را دارد و با این مقتضیات زمانی، جامعه باید آشنا باشد. مانند وقتی معاملات پایاپای بود و بعد سکههای طلا و نقره رابط معاملات قرار گرفت تا امروز که پول به معنای فعلی در دست من و شما قرار دارد. پس اقتضای امروز جامعه ما این است که فضا را به سمت دیگری ببریم. مساله بعدی این که هر عصری میتواند متفاوت با مقتضیات زمان دیگر باشد، پس ما در درجه اول نیازمندیم که فرهنگسازی کنیم. به این معنا که جامعه در عصرهای مختلف، نیازهای مختلفی پیدا میکند و در درجه بعدی نیازمند این هستیم که این مقتضیات و چگونگی استفاده از آنها را یاد بگیریم. اگر جامعه با این دو مقوله آشنا شود، طبیعی است پدیدههای نو مانند بانکداری الکترونیک میتواند نقش و کارکرد خود را در روزگار ما بدرستی ایفا کند.
به 2 نکته اشاره کردید؛ یکی آموزش و دیگری فرهنگسازی. آموزش را از کجا باید شروع کرد و در چه سطح؟
آموزش را باید در تمام سطوح آغاز کرد. از مدیران شبکه بانکی که بسیار نیازمند آشنا شدن با فناوریهای نو هستند تا کارکنان نظام بانکی کشور که باید با فضای جدید کاری آشنا شوند و حتی مشتریان که هیچ الگوی خاصی برای آنها وجود ندارد؛ چراکه آنها نه از قشر خاصی هستند و نه از یک سطح اطلاعاتی. البته در لایههای مشخصی از جامعه تاثیر آموزشی موثرتر و کاربردیتر است که آنها میتوانند دانشآموزان، دانشجویان و نسل جوان کشور باشند؛ چراکه زمینه پذیرش آموزشی را در وجودشان بسیار بیشتر دارند.
آموزش میدهیم که فرهنگسازی کنیم و فرهنگسازی میکنیم که آموزشها موثرتر باشد. برای این فرهنگسازی از کجا باید شروع کنیم؟
فرهنگسازی مقولهای مقدم بر آموزش است، چرا که باید فرهنگسازی کنیم تا جامعه باور کند که پدیده نوینی مانند بانکداری الکترونیک یک ضرورت است، سپس آموزش میدهیم که از این پدیده نو چگونه استفاده میشود. پس ما در فرهنگسازی به دنبال تغییر نگرش در جامعه هستیم و در مرحله آموزش به دنبال تغییر رفتار آن میگردیم. پس ابتدا باید اندیشه و نگرش مردم را نسبت به ضرورت چنین پدیدهای آماده کنیم و با آموزش نحوه استفاده از این پدیده نو را به آنها بیاموزیم.
آیا بهتر نیست 2 مقوله آموزش و فرهنگسازی را با هم دنبال کنیم؟
قطعا اینطور است. اگر کسی فهمید که نباید برای پرداخت یک قبض به بانک مراجعه و وقت خود را تلف کند دارای نگرشی مثبت به بانکداری الکترونیک است و از همان لحظه نیز باید آموزش ببیند و امکان استفاده از این فرصت جدید را پیدا کند.
حالا 2 گام برداشتیم؛ یکی فرهنگسازی و دیگری آموزش و میخواهیم به رفتارسازی برسیم. حالا این رفتارسازی چه نمودی در جامعه خواهد داشت؟
در گام اول میتوانیم مشارکت و استقبال مردم از پرداخت قبوض به صورت الکترونیکی را ملاک بانکداری الکترونیک قرار دهیم. به طور متوسط سالانه 700 میلیون قبض از سوی سازمانهای دولتی برای مردم صادر میشود که هزینههای بسیاری را برای نظام مالی و بانکی کشور ایجاد میکند. به عنوان نمونه برآوردی که از شبکه بانکی داشتیم هر قبض 400 تا 500 تومان برای بانکها هزینه ایجاد میکند. برای شرکت صادرکننده نیز تهیه و ارسال قبض هزینههایی را در بر دارد و مردم هم فرصتی را باید اختصاص دهند تا برای پرداخت این قبض به بانک بروند، در آنجا معطل شوند و نیز در شهر تردد کنند که جمع هزینه اینها مبلغی بالغ بر چندین میلیارد تومان است. پس برای این که ببینیم مردم چه مقدار برای فرار از این هزینه نامعقول آمادگی دارند تا با ابزار الکترونیکی قبوض خود را پرداخت کنند. دومین گام این است که ما خریدهای خود را با ابزار الکترونیک انجام دهیم؛ چرا که با این کار امنیت خودمان حفظ میشود و دیگر نیازی به حمل پول برای یک خرید نیست، بعلاوه نگرانی از کم آوردن پول در هنگام خرید نیز برطرف میشود. این دو میتوانند نشاندهنده نفوذ بانکداری الکترونیک باشد، اما اگر میبینیم امروزه نسبت سرمایهگذاری در این زمینه با میزان استقبال مردم یکسان نیست دلیل بر استقبال نکردن مردم از بانکداری الکترونیک نیست؛ بلکه این میتواند ریشه در آموزش ناکافی و یا ناسالم داشته باشد.
دلیل ظهور و رونق بانکداری الکترونیک مزایای آن است. این مزایا برای سطوح مختلف مردم چیست؟
بانکداری الکترونیک در سطوح کلان موجبات رشد و انضباط اقتصادی در رشد و صرفهجوییهای ملی را فراهم میآورد؛ مانند مثال قبوض. بانکداری الکترونیک جهنم پولشویی است و مانع از تبادل و استفاده پولهای کثیف در جامعه میشود. به شفافسازی سیستم مالی کشور کمک میکند و از سوی دیگر امکان تبادل مالی همه را با آن سوی مرزها نیز فراهم میکند.
مزایای این پدیده برای سطوح عام جامعه یعنی خانوارها چیست؟
نخست آن که مانع حمل پول نقد از سوی افراد میشود. در عین حال تمام سرمایه در اختیار فرد است و اگر قصد سفری دارد، دیگر نیازی برای نگرانیهای اینچنینی نیست و حتی فرزندان ما نیز از حمل پول بینیاز میشوند و امنیت آنها نیز افزایش مییابد. دوم آن که هزینهها را کم میکند. به عنوان مثال نیازی نیست که فرد در ساعتی مشخص در بانک حضور یابد تا یک کار روزمره را انجام دهد و میتواند 24 ساعته از بانک و دارایی خود استفاده کند. دیگر نیازی نیست برای پرداخت یک قبض 10 هزار تومانی چند هزار تومان متضرر شویم. مزیت دیگر آن که آرامش خاطر را برای خانوارها به ارمغان میآورد؛ مانند وقتی که فرزندی از خانواده در شهری دیگر دانشجو یا مسافر یا سرباز است که نیاز دارد برایش پول ارسال شود، در بانکداری الکترونیک این کار فقط چند کلیک است. یکی از سودهای کلانی که جامعه از بانکداری الکترونیک میبرد، این است که تمام پول و سرمایه مردم همیشه در بانک است و دیگر پول برای مصارف روزمره در جیب کسی تبدیل به سرمایه سوخته نمیشود.
یعنی میتوان تمام مزایای این پدیده را ناشی از حرکت جامعه از پول به اعتبار دانست. یعنی به جای پول اعتبار را خرج میکنیم؟
بله. فرض کنید 100 تومان در حساب داریم که باید برای مصارف روزانه هزینه کنیم. در بانکداری الکترونیک نیازی نیست که همه آن را یکباره برداشت کنیم و میتوانیم بسیار آرام آرام این پول را خرج کنیم که این خوابیدن سرمایه در بانک برای ما اعتبار ایجاد میکند و بانک در ازای این اعتبار 100 تومان دیگر به ما اعتبار میدهد و با گرفتن کارت اعتباری از بانک میتوانیم 2 برابر موجودی هزینه کنیم که این یک پشتوانه برای حفظ امنیت مالی و فکری خانوار است.
تمام این صحبتهای ما درباره بانک الکترونیک و مزایای آن حاصل بنایی است که روی یک زیرساخت منسجم ایجاد شده باشد. زیرساختهای بانکداری الکترونیک از نظر شما چیست؟
اولین نیاز، زیرساختهای فنی مخابرات است که به هر حال نیاز است کل کشور یک شبکه پایدار و آنلاین باشد و زیرساخت دیگر مسائل حقوقی است یعنی نقل و انتقال مجازی پول و اعتبار بار حقوقی مضاعفی را ایجاد میکند که باید زیرساخت مناسب آن فراهم شود. یکی دیگر از زیرساختها بحثهای فرهنگی و آموزشی است که باید با برنامه شروع و دنبال شود. اما اینها با هم تعاملات متقابل دارند. اگر زیرساخت شبکه ما کامل نباشد، ممکن است در جاهایی به امنیت و اعتماد عمومی لطمه وارد شود و از طرفی اگر نگاهها و نگرشهای حقوقی ما برقرار نشود، ممکن است بر اعتماد عمومی جامعه اثر منفی بگذارد. حال اگر تمام این موارد درست باشد اما مردم ما توانایی استفاده از آن را نداشته باشند، مطمئنا مردم و شبکه بانکی سود بهینه را از این روند نبردهاند. اینها در واقع یک چرخه هستند تا یک نظام بانکی نوین را پیاده کنند.
وضعیت زیرساختها را در کشور چگونه میبینید؟
در این زمینه وضعیت مطلوب نیست. اما اقدامات بسیار خوبی برای این کار صورت گرفته است و هر چقدر تقاضای عمومی برای استفاده از بانکداری الکترونیک و خدمات عمومی آن افزایش یابد، قطعا بر شدت و سرعت اصلاح برخی زیرساختهای مخابراتی و حقوقی ما میافزاید.
برای احیای بانکداری الکترونیک در کشور باید مجموعهای تشکیل شده باشد. متولی این مساله بخصوص در امر فرهنگسازی کیست؟
ما در کشور باید به رشد مطلوبی در بانکداری برسیم و قطعا متولی بانکداری الکترونیک بانکها هستند. از بانک مرکزی گرفته تا بانکهای خصوصی و در راس همه وزارت اقتصاد و دارایی که متولی کلیه امور است. برای این موضوع شورایی به نام شورای راهبردی بانکداری الکترونیک تشکیل شده است که متشکل از نماینده بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و تمام بانکهای کشور است. این شورا کارها را در قالب 9 کارگروه تقسیم کرده است، مانند زیرساخت، تبادل بین بانکی، امنیت و چند کارگروه دیگر که از جمله آنها کارگروه فرهنگسازی و آموزش است و از آنجا که این کارگروه وظایف بسیار گسترده و متفاوتتری از سایرین دارد و با توجه به این که فرهنگسازی یک پروسه است و نه یک پروژه، ریاست مراکز و بانکها تصمیم گرفتند مرکزی برای فرهنگسازی و آموزش شکل گیرد که نام اختصاری آن فاباست و اکنون در سالگرد تاسیس آن نیز هستیم.
بانکداری الکترونیک نیازمند تکامل 2 وجه است؛ یکی بخش اجرایی و دیگری مردم. نقش مردم در این فرآیند چیست؟
سرمایه بانک کمتری است و هرچه مردم بیشتر اعتماد کنند، باعث ایجاد فضای گستردهتر برای حرکت بانکها میشوند.
اگر ما کشوری پیشرفته میخواهیم و در مواقعی انتقاد و اعتراض میکنیم، برای این است که میدانیم در شان ملت ایران نیست، مسیر توسعه را آرام آرام طی کند. پس اگر مردم ما واقعا خواهان کشوری توسعه یافته هستند، قطعا یکی از وجوهی که میتواند ما را در منطقه و جهان سرآمد کند، استفاده از بانکداری الکترونیک است.
نقش رسانهها در ترویج بانکداری الکترونیک چیست؟
پایه ترویج این مساله فرهنگسازی است و فرهنگسازی بدون اطلاعرسانی معنا ندارد. نقش رسانهها این است که پایه اصلی فرهنگسازی هستند و هر چقدر شبکه رسانهای کشور تحولات داخل شبکه بانکی را بهتر جلوه دهد، نتیجه بهتری به دست خواهیم آورد. نیاز بانکها ایجاد تعامل با مشتری است و نقطه اصلی این تعامل، رسانهها هستند.
سعید نوریآزاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: