اگر زمانی مسجد و منبر همه بار احیای حماسه آزاده بی‌همتای تاریخ بشریت، حسین بن علی (ع) را برعهده داشت امروزه رسانه صدا و سیما چنان فراگیری و گستردگی در میان عموم مردم یافته که اگرچه از حماسه حضور و جایگاه اجتماعی سیاسی مسجد بی‌بهره است اما به لحاظ آگاهی‌دهی و اطلاع‌رسانی، نقش بسیار مهمی‌دارد.
کد خبر: ۲۲۸۹۰۶

تحلیل این‌که آوردن مجالس عزا به خانه‌های مردم تا چه اندازه مطابق با اهداف اصلی عزاداری است و انعکاس مجالس سوگواری در رادیو و تلویزیون حضور جمعی و اتحادآفرین مردم را در کنار هم افزایش می‌دهد یا به عکس آن را تا حد بسیار زیادی کمرنگ می‌کند بحث دیگری است. سخن ما اینجا در رابطه با همان نقش آگاهی‌دهی و اطلاع‌رسانی فراگیر رسانه است و این‌که می‌تواند مخاطب یک گوینده مذهبی، واعظ و روحانی و مرثیه خوان را میلیونی کند.

بحث گریه و عزاداری بر مصائب خاندان امام حسین (ع) از دیرباز مساله‌ای چالش برانگیز بوده و لزوم مداومت بر آن یا تغییر فرم و نحوه مبادرت به آن، مورد سؤال بوده است. استاد شهید مرتضی مطهری و مرحوم دکتر علی شریعتی از مهمترین آزاد اندیشان دینی هستند که در اندیشه‌های خود به این موضوع توجه خاص نموده‌‌اند. امروزه تلویزیون که بزرگترین رسانه ارتباطی در دسترس برای عامه مردم است و به نوعی قرار است در ایام محرم نقش مبلغ مذهبی را در مقیاسی وسیع و گسترده ایفا کند و از این مهمتر، درستی و نادرستی رویکردش بیشترین تأثیرات مثبت و منفی را در جامعه بوجود می‌آورد، حساسیت ویژه‌ای در این خصوص داراست. رسانه ملی چه دیدگاهی را می‌بایست مورد توجه قرار دهد و چه نگاهی را اصل و مبنا گیرد؟ براساس اصل تضارب آراء عمل کند و هربار به گونه‌ای متفاوت و حتی متعارض با رویکرد قبلی؟ مبنا چیست؟

ساده است. اگر این رسانه متعلق به مردمی ‌است که نه تنها عشق و علاقه به سالار شهیدان و خاندانش (ع) در قلب‌هایشان می‌جوشد بلکه خود، زمانی، در برهه‌ای تاریخی و تاریخ ساز، با اقتدا به راه او، عزیزترین‌های خود را با همان هدف والای او یعنی عدالتخواهی و آزادگی، تقدیم درگاه حقیقت نموده‌اند، پس بزرگمردی که شهیدان وطن، رهبرش می‌خواندند بهترین راهبر انسانها در طول تاریخ خواهد بود.

عزاداری و گریه، چرا، به چه منظور و چگونه؟ دیدگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) را در این خصوص با ذکر گزیده ای از رهنمودهای ایشان حول موضوع عزاداری و گریه، تبیین که نه، جستجو می‌کنیم. عمده این رهنمودها خطاب به واعظین و مبلغین مذهبی بوده است و با فرض صحت ادعای مبلغ بودن رسانه، به نظر می‌رسد صدا و سیما هم بتواند مخاطب امروز این رهنمودها باشد.

«مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیدالشهداء و اجر ببرند، البته این هم هست. و دیگران را اجر اخروی نصیب کند، بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‌اش را کشیده‌اند که تا آخر باشد و آن، این اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده، و هیچ‌چیز نمی‌تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سیدالشهداء در او تاثیر دارد، تاثیر بکند.»( صحیفه نور، ج 16، ص 207)

عبارت «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» یک عبارت بزرگی است که اشتباهی از او می‌فهمند، آنها خیال می‌کنند که ‌ یعنی آنها خیال می‌کنند که ‌ یعنی هر روز باید گریه کرد لکن این محتوایش غیر از این است. کربلا چه کرد، ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشی را بازی کرد، همه زمین‌ها باید این‌طور باشد، نقش کربلا این بود که (سیدالشهداء سلام الله علیه با چند نفر جنگ کرد، عدد معدود آمدند کربلا و ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار، در مقابل امپراطور زمان ایستادند و فداکاری کردند و کشته شدند، و لکن ظلم را قبول نکردند و شکست دادند یزید را) همه جا باید این‌طور باشد و همه روز هم باید این‌طور باشد.»( همان، ج 9، ص 202)

«این عده از جوان‌هایی که اینطور نیست که سوءنیت داشته باشند، خیال می‌کنند ما حالا باید حرف روز بزنیم. حرف سیدالشهداء حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلا حرف روز را سیدالشهداء آورده است دست ماها داده و سیدالشهداء را این گریه‌ها حفظ کرده است... اگر فقط مقدسی بود و توی اتاق و توی خانه می‌نشست برای خودش و هی زیارت عاشورا می‌خواند و تسبیح می‌گرداند نمانده بود چیزی. هیاهو می‌خواهد، هر مکتبی هیاهو می‌خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد تا پایش گریه کن نباشد تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی‌شود.»( همان، ج8، ص 69)

«شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهداء، نه سیدالشهداء احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه خودش فی نفسه یک کاری از آن می‌آید... مساله، مساله گریه نیست، مساله، مساله تباکی نیست، مساله، مساله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند، می‌خواستند که این ملت‌ها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند، از راه‌های مختلف، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشد.»( همان، ج 3، ص 153)

«ما جوان‌ها دادیم. کربلا جوان‌ها داده، ما این را باید حفظ کنیم. این نمی‌شود این‌طور باشد شما خیال بکنید که گریه است، خیر گریه نیست، یک مسأله سیاسی، روانی، اجتماعی است. اگر قضیه گریه است تباکایش دیگر چیست؟ تباکی می‌خواهد تباکی دیگر یک چیزی شد؟ اصلا حضرت سیدالشهداء چه احتیاج به گریه دارد؟ ائمه اینقدر اصرار کردند به این‌که مجمع داشته باشید، گریه بکنید، چه بکنید، برای این‌که این حفظ می‌کند این کیان مذهب ما را.»( همان، ج10، ص 217)

«این مطلبی که الان القاء کرده‌اند به جوان‌های ما که تا کی گریه و تا کی روضه و اینها، بیایید تظاهر کنیم، اینها نمی‌فهمند روضه چیست و این اساس تا حالا [چطور] نگه داشته شده است. این را نمی‌دانند و نمی‌شود هم بهشان فهماند.

اینها نمی‌فهمند که این روضه و این گریه آدم‌ساز است، انسان درست می‌کند. این مجالس روضه، این مجالس عزای سیدالشهداء و آن تبلیغات بر ضد ظلم. این تبلیغ بر ضد طاغوت است. بیان ظلمی‌که به مظلوم شده تا آخر باید باشد.»( همان، ج9، ص 201)

«همه‌اش قضیه این نیست که می‌خواهیم ثواب ببریم، قضیه این است که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم. سیدالشهداء هم که کشته شد، نه این‌که رفتند یک ثوابی ببرند. ثواب برای او خیلی مطرح نبود، آن‌طور رفت که این مکتب را نجاتش بدهد، اسلام را پیشرفت بدهد، اسلام را زنده کند.»( همان، ج 8، ص 71)

«و اگر چنانچه واقعا بفهمند و بفهمانند که مساله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه این‌قدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن‌وقت ما را ملت گریه نمی‌گویند، ما را ملت حماسه می‌خوانند.»( همان، ج16، ص 209)

آزاد جعفری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها