سرپرسی سایکس، یکی از ماموران استعمار پیرانگلیس در ایران در کتاب خود به تحلیل شخصیت میرزا کوچک‌خان می‌پردازد و در خلال آن، عمق کینه و نفرت خود را از میرزا بیان می‌کند، اما در همان حال، بعضی ویژگی‌های بارز میرزا را نیز بیان می‌کند که خواندنی است.
کد خبر: ۲۲۱۷۳۸

او همچنین گستره نفوذ ایران و خطر نهضت جنگل را تا بدانجا می‌داند که می‌گوید:

اگر انگلستان و راهنمایی‌هایش نبود، آنان سلطنت ایران را منقرض می‌کردند:

اولین بار که من راجع به جنگلی‌ها و پیشوای آنها چیزی شنیدم در سال 1917 بود که در تهران بودم. این مرد در اوائل یک نفر طلبه و بعد‌ها عامل سپهدار شده بود. وی در سال 1909 در حرکت به سوی تهران به عنوان ریاست و پیشوائی بر یکصد تن شرکت نمود. آخر‌الامر به گیلان برگشته و در آنجا او عمل پرسودگرفتن ایرانیان ثروتمند و نگاهداشتن آنها را برای پرداخت خون بها یا باج‌سبیل ادامه داد... وی اتحادیه‌ای بنام اتحاد اسلام تشکیل داد.
اعضای این اتحادیه قسم یاد کرده بودند که تمام متجاوزین خارجی را از خاک مقدس ایران بیرون کنند و تا وقتی که این وظیفه‌شان را به انجام نرسانده‌اند سر خود را نتراشیده و ریش را حنا نبندند. لفظ جنگی به منظور اهانت به این اشخاص اطلاق می‌شد. پیروان او شاید در حدود سه هزار نفر بودند، ولی نفوذ و شهرت او خیلی خارق‌العاده بود. بدون شک محرک کوچک‌خان احساسات میهن‌دوستی بود...

او قول خود را در معامله با انگلیسی‌ها که آنها را به طور مساعد تحت مضیقه  و فشار می‌گذارد نگاه می‌داشت کوچک‌خان کارش به واسطه عبور دستجات تجزیه شده ارتش روس که تفنگ و مهمات و ساز و برگ خود را در مقابل غذا به او می‌فروختند خیلی آسان شده بود. به علاوه او با دشمن در مراوده و اتصال دائم بود و از کمک و معاونت یک افسر جدی و فعال آلمانی استفاده نموده و چندین مشاق اطریشی که با مسلسل سنگین مجهز بودند در اختیار خود داشت. حکومت ایران در مقابل این جنبش تقریبا ناتوان بود و اگر راهنمایی‌های بریتانیای کبیر نبود احتمال می‌رفت که سلطنت را منقرض کند.

ژنرال سرپرسی سایکس، تاریخ ایران، ترجمه سید محمد‌تقی فخرداعی گیلانی،  1363، 2/ 685

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها