کد خبر: ۲۱۲۵۶۶

 این فرد چه زن و چه شوهر می‌خواهد به طرف مقابل بگوید که ناراحت است و درصدد تغییر رفتار او می‌باشد بدون این‌که بداند این روشی را که انتخاب کرده مناسب است یا نه؟ در واقع او از این روش یعنی قهر کردن فقط برای تخلیه ناراحتی خود استفاده می‌کند و فقط به این روش عادت کرده است.

این اتفاقات در اغلب زندگی‌های زناشویی قابل مشاهده است آنچه که در این میان مورد توجه قرار می‌گیرد عکس‌العمل‌های زن و شوهرها در برابر قهر است برخی از قهر به عنوان روشی کوتاه‌مدت برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کنند و اگر هم به هدف خود نرسیدند از ادامه آن خودداری می‌کنند. برخی دیگر تا رسیدن به هدف آن را ادامه می‌دهند. هرچند که ماندن در وضعیت قهر برای افراد چندان آسان نیست بویژه در آن سوی قهر افرادی قرار دارند که به لحاظ عاطفی برای فرد از اهمیت برخوردار است مثل زن و شوهر.

بنابراین بازگشت به وضعیت قبلی و تمایل به آن معمولا وجود دارد. حتی در مواردی که افراد با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خود به نوعی فقدان چنین تمایلی را نشان می‌دهند. ممکن است شدت ناراحتی از طرف مقابل به قدری زیاد باشد که فرد کاملا از برقراری رابطه مجدد یا آشتی خودداری کند و حتی دلایل و توجیهات منطقی برای آن داشته باشد، ولی جمله‌ ای کاش این اتفاق نمی‌افتاد به شکل‌های مختلف در ذهن افراد وجود دارد برخی افراد بیشتر از بقیه نیاز روانی و عاطفی خود به روابط با دیگران احساس می‌کنند. سایت رشد در مقاله‌ای با عنوان این‌که چرا قهر می‌کنیم، می‌نویسد: افرادی که در قهر می‌مانند افرادی هستند که شیوه مناسب ابراز وجود، دفاع از خود، قاطعیت و جرات مهرورزی را یاد نگرفته‌اند، نمی‌‌توانند هیجانات خود را به خوبی کنترل کنند و مانع از دخالت آنها در تصمیم‌های منطقی‌شان شوند، چشمپوشی و بخشیدن دیگران را ندارند یا غرور کاذبی برای خود ایجاد کرده‌اند.

براین اساس هم خود قهر و هم عواملی که به ایجاد و تداوم آن مربوط می‌شوند استرس‌زا هستند. افکار منفی آزاردهنده در حالت قهر شدیدا فعال می‌شوند. فرد در حال قهر بیشتر از حالت‌های عادی بویژگی‌ها،‌ گفتار و رفتار منفی فرد مقابل توجه می‌کند در حالی که درحالت برقراری دوستی این دسته از افکار بسیار کاهش می‌یابند. بر این اساس قهر و آشتی‌های مداوم آزاردهنده و به هم ریزند، شرایط آرام زندگی هستند که می‌توان روش‌‌های مناسب‌تر و ایده‌ال‌‌تری به جای آنها جایگزین کرد تا فرد بتواند با‌ جرات بیشتری در شرایط استرس‌زا حاضر شود،‌ بتواند از خود دفاع کند و با حفظ دوستی و صلح به حل مشکل و اختلاف به وجود آمده اقدام کند.

دعواها را جدی نگیریم‌

بگو مگو و داد و فریادهای زن و شوهری امری عادی است خصوصا در سال‌های اول زندگی چرا که دو انسان از دو فرهنگ مختلف دارای عقاید مختلفی هستند و مسلما ادغام شدن آنها سر و صداهایی را هم به دنبال دارد ممکن است در دادوفریادهای بین زن و شوهر عبارات ناخوشایند و نامناسبی هم ردوبدل شود اما روان‌شناسان معتقدند که زن‌ها و شوهر‌ها نباید این حرف‌ها را باور کنند چون این حرف‌ها و بگو و مگوها مانند سروصدای رعد و برق هستند که باران رحمت را در پی دارند پس این دعواها را نباید جدی گرفت.

دکتر علی‌‌اکبر حسن‌زاده روان‌شناس در گفتگو با یکی از نشریات درباره دعوای زناشویی می‌گوید: اگر دلتان می‌‌خواهد بعد از دعوا از خانه بیرون بروید هیچ اشکالی ندارد حتی اگر خیلی عصبانی هستید می‌‌توانید در را هم محکم بکوبید بعد به پارک بروید و کمی قدم بزنید و بعد از یکی دو ساعت که اعصاب‌تان آرام شد و فشارهای روحی و روانی و عاطفی‌تان کاهش یافت دوباره به خانه بیایید. در این صورت دو حالت وجود دارد یا در وهله اول با لبخند همسر خود مواجه می‌شوید یا مدتی در سکوت سپری خواهد شد و خود به خود آشتی شیرین و لذتبخشی پیش خواهد آمد. ولی سعی کنید مدت طولانی با هم قهر نکنید چرا که طولانی شدن قهر زن و شوهر باعث می‌شود فاصله‌ای بین آنها ایجاد شود و این فاصله‌ها می‌تواند مقدمه‌ای برای ایجاد طلاق عاطفی شود.

به اعتقاد دکتر حسن‌زاده، بهترین قالبی که می‌تواند در زندگی زناشویی ایجاد شود سکوت به موقع است. اگر ما یاد بگیریم که به موقع سکوت کنیم و در سکوت خود بیندیشیم که چگونه سخن بگوییم مسلما جملات زیبا و متفکرانه‌ای را بیان خواهیم کرد چون در هنگام سکوت اتم ذهن شکافته می‌شود و جملات زیبایی شکل می‌گیرد.

احساسات نادیده گرفته می‌شود

سایت تبیان  می‌نویسد: نمی‌توان گفت که قهر کردن کار زشتی می‌باشد چراکه گاهی قهر، آخرین و شاید بهترین وسیله مقابله با افرادی باشد که ادامه ارتباط با آنان به ضرر می‌باشد. با این تعریف و با این وجود آیا قهر و دوری از هم باید در زندگی همسران جایی داشته باشد؟

تصور اغلب زوجین بر این است که برای داشتن یک ارتباط صحیح و منطقی در زندگی مشترک باید به آن گونه رفتار نمایند که دوست دارند با خودشان آن گونه رفتار شود در حالی که واقعیت‌های زندگی خلاف این را می‌گویند.

گاهی همسران ارتباط خویش را با یکدیگر قطع و به اصطلاح از همدیگر قهر می‌کنند. چراکه معتقدند که احساس آنها نادیده گرفته شده و یا می‌شود. باید در نظر داشت تمامی اعضای خانواده نیازمند این هستند تا احساس آنها مورد تایید باشد. به این ترتیب برای این که همسران مدام در حال آشتی و صلح و صفا با یکدیگر باشند. لازم است به احساسات و نظریات یکدیگر احترام بگذارند.

باید توجه داشت احساس و عاطفه، انرژی در حال حرکت می‌باشد. این انرژی به تمامی انسان‌ها و اعضای یک خانواده به عنوان رکن رکین جامعه امکان می‌بخشد تا در برابر آنچه نیازهای اولیه او را تهدید می‌کند بایستد. بدون این انرژی که وصفش گذشت (احساس و عاطفه)‌ انسان‌ها نمی‌توانند در راستای حفظ شان و ارزشمندی خودشان حرکت نمایند.

لازمه ارتباط مناسب و متناسب میان همسران و اعضای خانواده، خودآگاهی واقعی می‌باشد و این هم مستلزم آن می‌باشد که زن و مرد از حد و مرزهای خود مطلع و آگاه باشند. هر زن یا مردی مسوول احساسات، تصورات، برداشت‌ها و امیال خویش است.

به واقع زوجین توانایی دوست داشتن و عشق ورزیدن دارند که به هر کدامشان امکان می‌بخشد تا خود و دیگران را دوست بدارند و واضح است که در حالت صلح و آشتی این عشق و محبت و دوستی است که حرف اول را خواهد زد.

برای این که همسران با یکدیگر مدام در حالت آشتی و صلح و صفا به سر ببرند باید به تمایز خود با طرف مقابلشان ایمان داشته و به دیده احترام بنگرند. همه انسان‌ها نیازمند داشتن یک هویت مستقل و دوست‌داشتنی می‌باشند و هویت زنان و مردان همانا تفاوت‌های میان آنهاست. هر زن یا مردی موجودی منحصر به فرد و تکرار نشدنی است که فردیت او معادل هویتش می‌باشد.

دیانا رحمتی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها