این بار صندلی‌های آزادی جور اتوبوس‌ها را کشیدند

روز خوب اتوبوس‌ها

امسال دومین سالی بود که اتوبوس‌های شرکت واحد از دست تماشاگران دو آتشه فوتبال ایران در امان ماندند و بعد از بازی بزرگ پایتخت خسارت ندیدند. تماشاگران دوآتشه تیم‌های استقلال و پرسپولیس اگر همین طور پیش بروند رفته رفته یادشان می‌رود که شیشه‌های اتوبوس‌ها و صندلی‌هایشان برای شکسته شدن بعد از بازی آبی‌پوشان و قرمزپوشان ساخته نشده‌اند.
کد خبر: ۲۰۹۷۲۹

هرچند هیجان جزیی جدایی‌ناپذیر از ورزش و رقابت است، اما تجربه نشان داده که با رفتار‌های فرهنگی درست می‌شود جلوی بروز برخی از اتفاقات را پس از بازی‌های مهم گرفت و مانع از خسارت‌های مادی و معنوی شد.

سال‌های سال بود که تماشاگران فوتبال در ایران عادت کرده بودند، بعد از بازی پرسپولیس و استقلال به جان اتوبوس‌ها بیفتند و دق و دلی‌شان را سر اتوبوس‌های زبان بسته خالی کنند.

اما حالا 2 سالی هست که این اتفاق رخ نمی‌دهد و اگر وضعیت همین طور ادامه پیدا کند ممکن است این اتفاق تا سال‌های سال دیگر هم رخ ندهد.

در این بین نباید نقش نتیجه بازی را هم نادیده بگیریم؛ چون معلوم نیست اگر هر کدام از این دو تیم برنده بازی می‌شدند چه اتفاقی می‌افتاد. نتیجه مساوی نتیجه‌ای است که رضایت هر دو گروه طرفداران را برمی‌انگیزد و خود به خود مانع از بروز رفتار‌های افراطی در بین آنها می‌شود.

البته هرچند تماشاگران دست از سر اتوبوس‌های شرکت واحد برداشتند، اما صندلی‌های ورزشگاه آزادی مثل اتوبوس‌ها شانس نداشتند.

آنها امسال هم جان سالم از این معرکه به در نبردند. خیلی‌ها هستند که در این بین فقط تماشاگران را مقصر اصلی این اتفاق می‌دانند در حالی که این طور نیست. همه ما به نوعی در این وضعیت دخیل هستیم و باعث می‌شویم تا چنین اتفاقاتی رخ دهد.

یک روز خوب

درست یک روز پس از داربی شصت و پنجم بود که اعلام شد هیچ خسارتی به اتوبوس‌های شرکت واحد وارد نشده است.

مهندس بیژنی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در این باره به ایسنا، گفت: باید از تماشاچیان تشکر کنیم چراکه بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد این مسابقه خسارتی برای اتوبوس‌های این شرکت در پی نداشته است.

او البته این جمله را هم گفت: این رفتار آنها قابل تحسین است.

در هر صورت چه ابزارهای کنترلی و چه ابزارهای آموزشی در کار باشد این اقدام انجام شده از سوی شرکت واحد در ایجاد فضایی که تماشاگران بتوانند با آرامش از وسایل نقلیه عمومی استفاده کرده و حق فرهنگ استفاده از این وسایل را نیز به خوبی ادا کنند، جای تقدیر دارد.

جای خالی خون در مغز

اما چه زمانی هیجانات تماشاگران از کنترل خارج می‌شود؟ مصطفی تبریزی روان‌شناس در این زمینه به ایسنا،‌ می‌گوید: مرکز تمامی هیجانات ازجمله عشق، نفرت، دوست داشتن و سایر مسائلی که ما آنها را هیجان می‌نامیم در بخش لیمبیک مغز است. هر فرد در طول زندگی با توجه به شرایط تحصیلی و یا شغلی با این هیجانات سر و کار دارد، اما یک ‌سری هیجانات مانند باروت آماده انفجار بوده و با جرقه‌ای فوران می‌کند. ورزشگاه یکی از محل‌هایی است که این هیجانات در آن تخلیه می‌شود.

او معتقد است: خانواده نقش مهمی در ایجاد ویژگی‌های رفتاری و هیجانی فرد دارد؛ گاهی اوقات افراد به دلیل ناکامی در زندگی شخصی کامیابی خود را به سرنوشت یک تیم ورزشی گره می‌زنند و هرگاه آن تیم پیروز شود آنها خوشحال شده و هرگاه مغلوب شود آنها ناراحت شده و خشم خود را ابراز می‌کنند.

تبریزی در ادامه پیرامون روند مثبتی که در زمینه‌ استفاده از وسایل نقلیه عمومی در میان تماشاگران ایجاد شده است، نیز گفت: در هر صورت مسائل آموزشی بسیار مهم است زمانی که یک تماشاگر متوجه شود این وسایل برای راحتی خود او استفاده می‌شود. بی‌تردید آموزش به درستی صورت گرفته است.

وی افزود: این کار خوب شرکت واحد باید در سایر بخش‌ها ازجمله فضای ورزشگاه‌ها نیز اشاعه یابد تا با ایجاد مسائل فرهنگی و مشخص شدن قبح صدمه رساندن به امکانات و وسایلی که برای استفاده تمامی مردم است از انجام چنین کارهایی جلوگیری شود.

تبریزی خاطر نشان کرد: استفاده از زور در مواردی که برای حفظ امنیت مردم راه دیگری وجود ندارد منطقی است، اما این کار مقطعی بوده و مسائل آموزشی بهتر می‌تواند در کنترل رفتار تماشاگران موثر باشد.

کنترل با چشمان باز

این اتفاق به نوبه خود اتفاق خوبی است، رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هم به این مساله اذعان دارد، اما این کافی نیست. هنوز جو ورزشگاه‌های ما آنگونه که باید نشده و به همین خاطر به نظر می‌رسد باید برای بهینه‌تر شدن وضعیت فکر تازه‌ای کرد.

رئیس کمیته‌ انضباطی فدراسیون می‌گوید: اتفاق خوبی رخ داده و وارد نشدن خسارت به اتوبوس‌ها را باید به فال نیک گرفت.

مجتبی شریفی نقش امور فرهنگی را در این مساله مهم می‌داند و به ایسنا می‌گوید: محرک‌های محیطی در ورزشگاه‌ها بیشتر از اتوبوس‌های شرکت واحد است.

وی می‌افزاید:‌ خوشبختانه این فضا برای تماشاگران ایجاد شده است که وسایل نقلیه عمومی برای رفاه حال آنها هستند و طبیعی است با توجه به این ‌که محرک‌های محیطی نیز در اتوبوس کمتر است تماشاگران رفتار قابل قبولی از خود نشان می‌دهند، اما در ورزشگاه‌ها این محرک‌ها بیشتر خواهند بود هیچ تماشاگری برای فحاشی و اعتراض به ورزشگاه نمی‌رود، اما بعضی مواقع شرایط او را احساسی می‌کند.

رئیس کمیته‌ انضباطی خاطرنشان کرد: مهم‌ترین کار این است که تماشاگران متوجه شوند تمامی این اموال داشته‌های خود مردم است.

شریفی خاطرنشان کرد: باید آموزه‌های غلط برطرف شده و ما فضای مناسبی را برای تماشاگران ایجاد کنیم. بدون شک بجز با آموزش و تاکید بر زشت بودن اعمال ناهنجار نمی‌توانیم این مشکل را برطرف کرد، اما زمانی که آموزش‌های لازم صورت بگیرد و همچنین رفتارهای خشونت‌آمیز و ناهنجار زیر ذره‌بین انتقاد قرار بگیرد بی‌تردید فضای ورزشگاه‌ها نیز مانند اتوبوس‌ها از خشونت خالی می‌شود.

جایی برای آغاز

هرچند این اتفاق باید زودتر از اینها رخ می‌داد، اما همین که الان هم رخداده خودش جای شکر دارد، اما کاش می‌شد این اتفاق را به سایر بخش‌ها تسری داد.کاش روزی برسد که در ورزشگاه‌ها اتفاقاتی مثل اتفاقی که در بازی پرسپولیس و سپاهان رخ داد دیگر تکرار نشود.

کاش روزی برسد که باران سنگ و قوطی و... از جایگاه تماشاگران نبارد، ای کاش فحش به خانواده بازیکنان و مربیان و داوران جایش را به شعار‌های زیبنده بدهد و در این بین همه یادشان باشد که هر بردی باختی به دنبال دارد و هر باختی می‌تواند زمینه‌ساز پیروزی دیگری شود. باید پذیرفت که این اتفاق خاص تماشاگران ایرانی نیست و در همه جای جهان نمونه آن دیده می‌شود، اما گاهی بعضی اتفاقات فقط مختص ورزش ماست. مثل برخورد‌های بد بازیکنان و ورزشکاران.

ادبیات جنگ در زمین ورزش‌

خیلی چیز‌ها هست که ما به سادگی از کنارشان می‌گذریم، اما نمی‌دانیم که همین مسائل ساده چه نقشی در شکل‌گیری بعضی ار رفتار‌ها و اتفاقات دارند. سال‌هاست که یک نوع ادبیات جنگی بر ورزش ما سایه انداخته و انگار تصمیم دارد همچنان سایه خود را بر سر ورزش ما حفظ کند.

بازی و رقابت در این ادبیات جای خود را به جنگ و جدال داده و گاهی پیروزی و شکست در یک مسابقه در این فضا معادل‌هایی چون مردن و زنده شدن می‌یابد. این نوع ادبیات در نگاه اول ممکن است به ذات رقابت و نفس برنده و بازنده شدن و اهمیت آن در ورزش بازگردد، اما این کل ماجرا نیست.

همین ادبیات خشنی که از کلماتش خون می‌ریزد خواسته و ناخواسته تاثیر مخربی روی ذهن و روان تماشاگران بر جای می‌گذارد و باعث می‌شود که خواسته و ناخواسته یک بازی ساده که نتیجه آن 3 امتیاز است (مثل هر بازی دیگری) به جدال مرگ و زندگی تبدیل شود.این اتفاق خود به خود به رفتار‌هایی از سوی یک تماشاگر فوتبال می‌انجامد که هم از آن رویگردان هستند.

از سوی دیگر چه بخواهیم و چه نخواهیم گاهی هم برای انتخاب معادل‌های فارسی برخی کلمه‌ها انتخاب‌های خوبی به عمل نمی‌آید، نمونه‌اش همین واژه «شهر آورد» است که به جای دربی به کار می‌رود، واژه‌ای که پیش از آن که نشان‌دهنده اتفاقی مثل یک بازی مهم باشد، ناخودآگاه ذهن را به سمت جنگ شهری می‌برد. آیا با چنین رویکردی باید از تماشاگران انتظار داشته باشیم که در باخت‌ها و برد‌ها هیچ واکنشی نداشته باشند، اما خود ما برای آنها فضا را به شکلی دربیاوریم که بازنده محکوم به مرگ است. در کنار این مساله رفتار بازیکنان و مربیان ما هم در شکل‌گیری چنین فضایی بی‌تاثیر نیست. وقتی بازیگر به مربی‌اش فحش می‌دهد و مربی بازیگر را جلو تماشاگر تادیب می‌کند، وقتی بازیکن جلوی چشم دوربین‌ها خبر نگاری را کتک می‌زند. وقتی مربیان از بدترین الفاظ برای نشان دادن خشمشان از نوع داوری بازی استفاده می‌کنند. وقتی امکانات ورزشگاه آزادی جوابگوی جمعیت نیست و بار‌ها وضعیتش را در گزارش‌های تلویزیونی دیده‌ایم، وقتی... آیا باید باز هم فقط تماشاگران را مقصر بدانیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها