گفتگو با بهنام صفاریان به بهانه آلبوم پر فروش «شبح»

پرفروش‌ اما پر ضرر

5 سال، زمانی بود که بهنام صفاریان باید برای بیرون دادن آلبوم دوم صبر می‌کرد. فاصله ناخواسته که او را از ذهن موسیقایی مردم پاک کرده بود، اما سال گذشته، او با «شبح» آمد تا با عنوان پرفروش‌ترین آلبوم سال 86 خلاء 5 ساله را پر کند.
کد خبر: ۱۹۳۱۵۴

زمانی که آلبوم را به بازار فرستادید، اولین انتقاد این بود که چرا سبکتان را نسبت به آلبوم «دورنگی» عوض کردید.

بله، این انتقاد را خیلی زیاد شنیدم. این اولین خرده‌ای بود که خیلی‌ها به من گرفتند.

 اما این آلبوم سال گذشته آمد و اتفاقا پرفروش‌ترین هم شد. علت این موفقیت را در چی می‌دانید؟

ریسک بزرگی بود. ما سبک را عوض کردیم. سبک از حالت ریتم‌های شش و هشت به سمت ریتم‌های ترنس، دیسکو و چهار چهارم رفت. نوع تنظیم‌ها هم یک مقداری متفاوت شد. سعی کردیم در عوض کردن سبک هم یک کار خوب ارائه بدهیم.

 خب این کار یک کار کاملا فرسایشی برای شما بود. چیزی حدود 5 سال طول کشید.

وارد این موضوع نشویم خیلی بهتر است.

 حرفه شما خوانندگی است. توی این پنج سال چی کار می‌کردید؟

متاسفانه ما باید از این راه امرار معاش کنیم که تا الان کاملا از جیب خوردیم. ما در اینجا خرجی را متحمل می‌شویم، بعد از فروش آلبوم پولی ته آن برایمان می‌ماند تا پنج سال بعد. هیچ کس هم نمی‌پرسد که تو در این پنج سال چی کار می‌کردی؟ فرقی برایشان نمی‌کند که آقای هنرمند اصلا کجا هستی؟ وقتی هم که آلبوم‌مان بیرون می‌آید، هیچ راه برای تبلیغ آلبوم‌مان نداریم. کارهایمان که از هیچ رسانه داخلی پخش نمی‌شود. اگر در شبکه‌های ماهواره‌ای هم پخش شود، ممنوع‌الفعالیت می‌شویم.

در این آلبوم چند قطعه بیرون گذاشته شد و چند قطعه تغییر کرد؟

5 قطعه بیرون ماند و تقریبا همه کار تغییر کرد.

در این تغییرات موفق شدید به ایده‌آل برسید یا نه؟

نه. به اصطلاح این کار را کمپرس کردیم و سعی کردیم که در حداقل‌ترین حالت ممکن، رنگ و بوی خودش را داشته باشد. اما با این حال نوآوری‌های زیادی داشتیم.

مثل استفاده از ساز جدیدی به اسم «کنا»؟

بله. این ساز آمریکای جنوبی هم برای اولین بار در ایران استفاده شد. یک ساز بومی کشور اکوادور است. از چوب بامبو است که مثل نی و فلوت زده می‌شود که در قطعه «داری میری تو 1» شنیده می‌شود.

خیلی‌ها معتقد هستند که شما خواننده استودیویی هستید، نمی‌خواهید برای برگزاری کنسرت کاری بکنید؟

من که خیلی دوست دارم تا اجرای زنده داشته باشم. در صدر برنامه‌هایم کنسرت دادن است. این موضوع را هم خیلی جدی پیگیری می‌کنم. بعد از آلبوم دورنگی، خیلی از دوستان این پیشنهاد را به من دادند؛ ولی گفتم اجازه بدهید تا آلبوم دوم هم بیرون بیاید. من تا الان یک اجرای زنده هم نداشته‌ام و به همین خاطر روی این قضیه خیلی حساس شدم.

خواننده معمولا از اجرای زنده برگشت مالی دارد. در تمام دنیا این امر وجود دارد. آلبوم را می‌دهند به عنوان تبلیغ آهنگ‌ها؛ پشت بند آن کنسرت‌هایشان را می‌دهند. ما به واسطه این آلبوم برای این مردم شناخته می‌شویم.
فروش آلبوم برای ما درآمدی ندارد. ما از گوش دادن به کارهایمان درآمدی کسب نمی‌کنیم.

تازه سرمایه شما هم که 5 سال خوابیده بود.

بله. زحمت، برو و بیا، بی خوابی، اعصاب خرد‌شدن و گرفتاری را از پروسه تولیدش بگیرید تا بعد از آن نوبت به گرفتن مجوز از ارشاد برسد. بعد هم تکثیر. تمام این کارها را به امید روزی انجام می‌دهیم که مورد توجه مردم قرار بگیرد تا بعد از آن برای مردم کشور خودمان کنسرت برگزار کنیم. درآمد ما از این راه است. من نمی‌دانم که چه طور عنوان کنم که ما خواننده‌ها هم می‌خواهیم زندگی کنیم. مثل تمام شغل‌های دیگر، ما هم می‌خواهیم که درآمد داشته باشیم. چرا برای یک کاری که مجوز وزارت ارشاد را دارد، برای اجرای زنده آن مانع می‌شوند؟ کاری که تازه بعد از 5 سال از تمام ممیزی‌ها گذشته و آمده بیرون، چرا این کار نمی‌تواند مجوز کنسرت بگیرد؟

 شما در هر کلاس اجتماعی که بروید، می‌بینید که کار می‌کنند تا دستمزد بگیرند. قبول دارم که کار ما به خاطر آن که جذابیت‌های خودش را دارد باید کنترل شده باشد،‌ اما نه این که اصلا نباشد! واقعا این قضیه یک مشکل اساسی شده برای ما. چه بکنیم؟

مسوولان باید فکری به حال من و امثال من بکنند. من از این آلبوم هنوز برگشت مالی نداشتم. برای بعضی‌ها فرقی نمی‌کند که آلبومشان بگیرد یا نه. مهم نیست که کنسرت بدهند یا نه. ولی برای من خیلی این قضیه‌ها فرق می‌کند. این برخورد با من و امثال من اصلا قشنگ نیست. ما کاملا در چارچوب شورای موسیقی وزارت ارشاد پیش می‌رویم. دیگر چه کار باید بکنیم؟

یکی از انتقادات این بود که دو قطعه از این آلبوم کپی‌برداری است؛ مثل کاری که  شبیه آثار کوئین است.

ما در قطعه شب انتظار، روی یک ریتم آفریقایی، فارسی خواندیم و دقیقا همان ریتمی بود که کوئین استفاده کرده و سایر خوانندها هم روی همین ریتم خوانده اند . مثل این که روی ریتم عربی، خواننده‌های ما فارسی می‌خوانند.

و در مورد آن ملودی هم که برای دوستان سوءتفاهم به وجود آمده، باید بگویم که این اثر متعلق به بهروز صفاریان است. این ملودی در آلبومی غیرمجاز و بدون شناسنامه وارد بازار شد و با  این کار حقوق آن پایمال شد. البته این را هم بگویم که ما باز هم این ملودی را تغییر دادیم و این همان ملودی نیست .

خیلی جاها مطرح شده بود که شما از شهرت فریدون استفاده کردید.

بله. هم دیدم و هم شنیدم. (با مکث) فریدون در سال 1379 در آلبوم دورنگی با من در قطعه ستاره همراهی کرد.
البته به پیشنهاد خودش و بهروز. ورود فریدون به مارکت مجاز از همان قطعه و آلبوم بود. در این آلبوم هم خود فریدون خیلی دوست داشت همراهی کند؛ به واسطه همان کار قبلی که با هم داشتیم. مثلا مسعود خادم هم در قطعه خیام با من همراهی کرد. حضور این افراد نباید سوءتفاهمی به وجود آورد یا مثلا بهروز با من در قطعه «آخر قصه» خوانده. این دلیلی بر وجود مشکل نیست. ما دوست داریم که کاری را به بهترین شکل بیرون بدهیم. حالا فرض کنید که اصلا من بعد از شهرت فریدون از او در این آلبوم استفاده کردم. من با فریدون دوست هستم. ما این صحبت‌ها را با هم نداریم. این چیزهایی است که بعضی‌ها برای خودشان می‌گویند. من از حضور این دوستان تشکر هم کرده‌ام. خیلی هم خوشحال هستم که در کنار هم بودیم. من هم جزو آن دسته‌ای هستم که دوست دارم مردم کار زیبا بشنوند. مهم نیست که چند نفر با من همراهی می‌کنند. می‌خواهم یک پکیج عالی از آب در بیاورم. چرا باید همیشه خواننده سالاری باشد؟ کار باید قشنگ باشد.

حالا چرا اسم این دوستان را روی آلبوم نیاوردید؟

این را خیلی‌ها از من می‌پرسند؛ اسم خواننده مهمان و خیلی از چیزهای دیگر. این یکی از ایرادهایcd های ولت است که این‌گونه تهیه شده. به صورت خیلی بازاری. 

می‌خواهید به همین شیوه آلبوم بعدی را به بازار بدهید؟ اصلا برای آلبوم بعدی کاری کردید؟

تقریبا. سعی می‌کنم که از این آلبوم هم زیباتر باشد. می‌خواهم در نوع شعرها و ترانه‌ها بیشتر دقت کنم. تنظیم، خواندن و همه چیز باید بهتر از این باشد. همان طور که سعی کردم، شبح از دورنگی بهتر باشد. من از خواندنم در دورنگی اصلا راضی نبودم. در شبح هم خیلی راضی نیستم ولی از دورنگی بهتر است.

مهدی معزی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها