نمایش رادیویی در اعماق که برای پخش از رادیو فرهنگ آماده شد در سال 1902 به‌صورت نمایش در روسیه اجرا شد مورد استقبال تماشاگران زیادی قرار گرفت و در سال 1354 نیز با کارگردانی اسکویی در صحنه تئاتر ایران به نمایش درآمد که امروز با حضور دو تن از قدیمی‌های رادیو؛ بهزاد فراهانی و محمود کربلایی‌احمد از آنتن رادیو فرهنگ خواهیم شنید. این دو هنرمند هر دو بعد از 15 سال به نمایش بازگشتند. دلیل رفتن خود را توضیح نمی‌دهند اما علت بازگشت به نمایش را تغییر مدیریت عنوان می‌کنند.
کد خبر: ۱۸۶۶۸۹

به‌هرحال این حرکت نوینی است که نمایش در اعماق توفیق آن را نصیب خود کرد و در آینده نیز شاهد حضور بسیاری از قدیمی‌ها در نمایش‌های رادیویی خواهیم بود. همچنین این حضور دلیلی شد برای تهیه گزارش از پشت صحنه نمایش رادیویی که از مد‌ت‌ها پیش تعطیل شده بود.

پشت در خانه‌پدری

استودیو شماره 8 رادیو تهران را که بازیگران نمایش رادیو خانه‌پدری خود می‌دانند تنها لوکیشن ضبط نمایش‌های گروه الف است.

ساعت 30/8 صبح یک روز تعطیل زمان ضبط نمایش بود که با دو روز فاصله از تمرین تعیین شده و با 30 دقیقه تاخیر و با حضور تمام بازیگران شروع شد.

درورودی ساختمان استودیو 8 باز بود احمد آقالو بازیگر نمایش روی یک صندلی چمباتمه زده و نمایشنامه را می‌‌خواند در اتاق فرمان و استودیو بسته بود اما در همان باریکه راه که سه درورودی و خروجی به آن  منتهی می‌شد سعید فرضی، مهین نثری، مهین فردنوا، امیر‌ زنده‌دلان و فریدون محرابی نشسته بودند. نثری که در نمایش‌های زیادی با بهزاد فراهانی بود از خاطرات آن دوران می‌گفت.

با خنده تعریف می‌کرد: زمانی که بهزاد در نمایش بود با بچه‌ها شوخی می‌کرد کیف آنها را برمی‌داشت و قایم می‌کرد یک روز سر ضبط داشت تیتر نمایش را می‌خواند بر حسب عادت یا برای راحتی پایش یک لنگه کفشش را درآورد وقتی کارش تمام شد و خواست بیرون بیاید دید کفشش نیست خلاصه این تلافی که باعث خنده همه و موجب عصبانیت بهزاد شد بعد از آن دیگر سربه‌سر بچه‌ها نمی‌گذاشت.

از زنده‌دلان سوال کردم چه لزومی دارد همه درساعت معین اینجا حاضر باشید؟ بازیگران که با هم بازی نمی‌کنند؟
زنده‌دلان گفت: گاهی به فراخور نمایشنامه به شلوغی و همهمه در نمایش نیاز است که همه به استودیو می‌رویم تا فضا‌سازی کنیم ولی در بعضی از این کارها این اتفاق نمی‌افتد البته اگر هم از لحاظ اداری بگوییم درست است باید همه سر ساعت حاضر باشیم اما اگر به ترتیب نقش باشد نیاز نیست می‌توانیم در زمان تعیین شده برای بازی بیاییم.

پشت در بسته استودیو سعید فرضی با نثری صحبت می‌کرد فرضی می‌گفت باید آماده باشم الان نوبت من است همین حین در اتاق فرمان باز شد صدرالدین شجره در چارچوب در نگاهی به فرضی انداخت و با عصبانیت گفت: سعیده ... او یک لحظه هم نایستاد سریع داخل استودیو رفت.

من هم از این فرصت استفاده کردم از زنده‌دلان پرسیدم این تغییر مدیریت خوب است؟ گفت:‌ عالی از همان روز اول به لحاظ سخت‌افزاری به اداره نمایش خیلی رسیدگی کرد و در برنامه‌های راه‌اندازی سایت و کتابخانه را گنجانده.
ضبط قسمت اول که به پایان رسید درها گشوده شد از اتاق فرمان کارگردان بیرون آمد و از استودیو بازیگران خارج شدند اما فراهانی همچنان روی صندلی خود در استودیو نشسته بود.

اتاق فرمان در اعماق‌

در اتاق فرمان علی حاج نوروزی که توصیف او را در صدابرداری نمایش از خیلی‌ها شنیده‌ایم و از مهارتش در ارائه یک نمایش رادیویی با کیفیت بارها تعریف کرده‌ایم آرام نمایش را چک می‌کند محمود کربلایی احمد تهیه‌کننده این نمایش هم در حال چک کردن نوار افکت‌ها بود که از او می‌پرسم آمدید که بمانید؟

می‌گوید: اگر شرایط مناسب باشد می‌‌مانم همیشه کارهای نمایش برای من جذابیت داشته. در میان کلام او صدابردار با خنده می‌گوید: جذابیت برای او داشت که ما خلاء او را حس می‌کردیم و هر بار می‌دیدمش می‌گفتم خیلی جات در ضبط نمایش نمابیش خالی است.

شجره تلفنی با نوازنده‌آکاردئون صحبت می‌کرد گویا بخشی از نمایش موسیقی زنده نیاز دارد که او را دعوت کرده‌اند او در تلفن قول می‌‌دهد تا 15 دقیقه دیگر می‌رسد.

سکاندار نمایش بعد از تلفنش بازیگران را به داخل استودیو دعوت کرد تا ضبط قسمت بعدی را شروع کند خود او هم در کنار صدابردار و تهیه‌کننده حاضر می‌شود تا از طریق جداره شیشه‌ای به استودیو مسلط باشد.

دوباره در اتاق فرمان بسته می‌شود. آرم و تیتراژ‌ نمایش با صدای نثری و صدرالدین شجره برای آغاز ضبط قسمت بعدی پخش شد:

از رمان تا نمایش:

اداره کل نمایش‌های رادیو تقدیم می‌کند؛

نمایش: در اعماق، نوشته: ماکسیم گورکی، تنظیم برای رادیو: جواد پیشگر، سردبیر: نادر برهانی‌ مرند، تهیه‌کننده: محمود کربالایی احمد و کارگردان: صدرالدین شجره.

بازیگران: رضا عمرانی، اسماعیل بختیاری، مهین نثری، شمس صادقی، شهین نجف‌زاده و... .

خوب اگر رادیو هم تصویر داشت دیگر نیازی نبود همه این اسامی در آغاز شروع هر نمایش خوانده شود.
ضبط قسمت بعدی شروع شد فریدون محرابی بازیگر جوان اداره کل نمایش جوانترین فرد داستان در اعماق است نقش پسر 20 ساله‌ای به نام آلیوشکا را برعهده داشت پشت میکروفون ایستاد و دیالوگش را با حرکت و کوبیدن پا بر زمین خواند اما در اینجا ساز هم نیاز بود نه تهیه‌کننده افکت‌ساز را داشت و نه آکاردئون زن خودش را رسانده بود که یک دفعه آذر نیا ساز دهنی خودش را بیرون آورد همه خوشحال شدند از این که نمایش متوقف نمی‌شود شجره در مورد افکتور می‌گفت: مهارت فرشاد در این است که همه صداها را آماده دارد او صدای قدم‌های زن و مرد را به صورت متفاوت اجرا می‌کند و در شخصیت‌سازی بسیار موثر است.

محرابی دوباره نقش خود را تکرار و آذر نیا ساز دهنی زد کارگردان نپسندید دستور داد: نقش خام است فرشاد ساز را به فریدون بده خودش بزند.

محرابی برای بار سوم تکرار کرد هم ساز دهنی زد هم بالا و پایین پرید و هم دیالوگش را گفت. این بار مورد تایید واقع شد شجره تشکر کرد و گفت: این خوب بود به قولی نقش جان گرفت و حقیقی شد.

تهیه‌کننده که مدام افکت‌ها (به قول محرابی شبه فرشاد)‌ را چک می‌کرد کمتر می‌نشیند کارگردان هم همین‌طور چون باید تمام زوایای استودیو فراخ 8 را تسلط داشته باشد اما صدابردار دست خود را از میز صدا
بر نمی‌دارد.

تمام صداهایی که از رادیو پخش می‌شود یک آن و به جا کم و زیاد می‌شود از مهارت‌های صدابردار خوب است که بتواند تمام تلاش‌های عوامل را در صدا جمع کند به مانند فیلمبرداری که باید دوربین خود را طوری حرکت دهد که با نگاه کارگردان بر صحنه نمایش همخوانی داشته باشد.

در استودیو بازیگران دو به دو پشت دو میز تعبیه شده نشسته‌اند و یک نفر پشت میکروفون با پایه بلند ایستاده و چند نفر دور از همه برای فضاسازی کتک زدن ایستاده‌اند افکتور هم در گوشه‌ای آماده است در این صحنه باید صدای قدم‌ها و فریاد یک زن بیمار برای کمک همزمان باشد که همین صحنه پر صدا چند بار تکرار شد و پس از ضبط با پخش موزیک این قسمت به پایان رسید.

همراه با نقش آفرینان‌

در نمایش‌های رادیو منظور از نقش‌آفرینان تنها بازیگران نیست افکتور هم نقش دارد در واقع اگر تلاش او برای فضاسازی خاص قصه نباشد نمایش به یک گفتگو تبدیل می‌شود که در این نمایش با توجه به عمق و محتوای آن کار طاقت‌فرسایی برای عوامل شده که باید یک صحنه را چند بار تکرار کنند.

وقتی داخل استودیو می‌شوم هیچ کس بیکار نیست کسی که نوبت نقشش است بازی می‌کند و کسی که نقشی ندارد در گوشه‌ای از استودیو حس گرفته و تمرین می‌کند.

این قسمت از نمایش قرار است با ساز ریتم‌دار شروع شود فریدون محرابی با ساز دهنی که چند بار تمرین کرده اجرا می‌کند این ساز و ناله‌های آنا بیمار در آن بیغوله همراه می‌شود گروهی ورق‌بازی می‌کنند و لوکا با آنا صحبت از مرگ و هستی می‌کند محرابی هم بی‌خیال همه چیز سازش را می‌زند.

بعد از این صحنه آنا دیالوگی نداشت تنها باید ناله و سرفه می‌کرد که اگر با چشم نمی‌دیدم فکر می‌کردم او روی زمین دراز کشیده و در حال مرگ است، اما نه صحیح و سلامت روی صندلی دورتر از دو میکروفون نشسته بود و با سرفه‌هایش ابراز وجود می‌کرد.

در نمایش‌های رادیو دیگر نیاز نیست که بازیگر برای فرو رفتن در نقش خود موهایش را از ته بتراشد یا تمام دندان‌هایشان را بکشند.

بلکه یک بازیگر ماهر در رادیو از صدای خود برای ایجاد هر حسی استفاده بهینه می‌کند. اگرچه سخت است، اما شدنی است که در این نمایش کنار هم چیدن گفتگوها، صداهای مختلف و تلفیق آن با فضای داستان کار را برای کارگردان تنگ‌تر کرده بود که البته از میان بازیگران بهزاد فراهانی توصیه‌ها یا نکاتی را ارائه می‌دهد که در هدایت نمایش به کارگردان کمک می‌‌کند.

به گفته شجره، بهزاد فراهانی که خود از نسل دومی‌های نمایش هست و به نزدیک کردن نمایش رادیو به تئاتر بسیار تلاش کرد الان حضورش به نوعی در نمایش حرکت ایجاد کرده است.

در آخر

بازیگران با اجرای خوب خود استودیو را تبدیل به همان خرابه‌ای کرده‌اند که در داستان مکان تجمع مفسدان و فقیران است آنان این فضا را با کمک کارگردان در ذهن و عمل خود شکل داده‌اند.

صدری (فراهانی این طور صدایش می‌زند)‌ می‌گوید: کارگردان ابتدا شخصیت‌های قصه را ارزیابی می‌کند و به هر حال به یک طراز ذهنی می‌رسد اینها را بین بازیگران تقسیم می‌کند که چطور حرف بزنند، چطور نگاه کنند و چطور حرکت نمایند. کارگردان باید نگاه جمعی داشته باشد در تعیین صداها دقت کند تا دو تا صدای مشابه هم به مدت طولانی رو در روی هم قرار نگیرد و نمایش حرکت داشته باشد. نتیجه این هماهنگی‌ها به رهبر ارکستر شباهت پیدا می‌کند که اگر یک بازیگر همراه جمع نباشد ناگزیر او را همسو با نمایش می‌کند. این تنظیم و هماهنگی بسیار مهم است.

سمانه عبادی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها