الغدیر، نوشته علامه امینی، همچون دائره المعارفی سترگ، انبوهی از موضوعات و مباحث تاریخی، تفسیری، حدیثی، ادبی، فقهی و... را در خود جای داده است. موضوع محوری در این کتاب، اما، چنانکه از نام آن (الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب) نیز پیداست، عبارت است از: اثباتِ واقعیت تاریخیِ ماجرایِ غدیر (= اعلام خلافت و جانشینی علی‌ع‌ به فرمان الهی توسط پیامبر اکرم‌ص در اجتماع انبوه مسلمانان.)
کد خبر: ۱۸۶۱۹۶

مو‌لف طی بحثی دراز دامن و مستند، به بررسیِ «سند» و «دلالتِ» حدیث غدیر پرداخته و با ارائه لیستی بلند از صدها تن راویان (و مو‌لفان و سرایندگانِ) غدیر در طول 14 قرن تاریخ اسلام، «تواتر» یعنی قطعیتِ صدورِ این حدیث از زبان پیامبر در غدیر خم را ثابت کرده است. سپس با بررسیِ مفاد حدیث غدیر، دلالت واضح آن بر «خلافت و امارت علی علیه السلام (پس از پیامبر) بر امت اسلام» را مُدَلَّل ساخته است.

بر پایه تحقیقات امینی، تعداد 110 تن از صحابه حدیث غدیر را روایت کرده‌اند 1 که بینشان دهها تن از برجستگان مهاجر و انصار (همچون اسامه بن زید، ابی بن کعب، انس بن مالک، جابر بن عبدالله انصاری، ابوذر، ابوایوب انصاری، زید بن ثابت، سعد بن عباده، سلمان فارسی، سعد بن وقاص، عبدالله بن مسعود، عمار یاسر و...)، خلفا و فرزندانشان (ابوبکر، عمر، عثمان، عبدالله بن عمر)، همسران پیامبر و بستگان نزدیک وی (ام سلمه، اسماء بنت عمیس، حسنین ع‌، عباس بن عبدالمطلب، عبدالله بن عباس و...)، و حتی کسانی که در تاریخ با امیرمو‌منان به ستیز برخاستند (عایشه و عمروعاص) یا به سفارش معاویه، علیه مولا و به نفع دشمنانش روایت ساختند (ابوهریره) به چشم می‌خورد.

ماجرای غدیر را بسیاری از تابعین (یعنی نسل دوم مسلمین صدر اسلام) نیز روایت کرده‌اند. نظیر: سالم نوه عمر، سعید بن جبیر، طاووس بن کیسان، عامر بن سعد بن وقاص، عمر بن عبدالعزیز). امینی نام 85 تن از اینان را آورده است. 2 در مرحله بعد، به شمارِ عظیمی از شخصیت‌های نامدار اهل سنت می‌رسیم که روایتگر حدیث غدیرند و در بینشان چهره‌های شاخصی از فقیهان، محدثان، مفسران، متکلمان، مورخان، ادیبان، نَحویان، نسب‌شناشان، جغرافی دانان، رجالیان، فرقه پژوهان، حافظان، مُقریان، قاضیان و عارفان (همچون: قاضی بیضاوی، خطیب بغدادی، خوارزمی، فخر رازی، زمخشری، محمد بن جریر طبری، ابن اثیر، ابن عبدربه، ابن عساکر، ابونُعَیم اصفهانی، بلاذری، یاقوت حموی، قاضی ابوبکر باقلانی، شمس الدین ذهبی، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، جلال الدین سیوطی، سفیان ثوری و...)، صاحبانِ صحاحِ شش گانه و نیز سُنَن و مسندها (همچون: بخاری و ترمذی صاحبان صحیح بخاری و ترمذی، ابن ماجه و نسائی صاحبان سنن، احمد بن منصور بغدادی و عثمان بن محمد عبسی صاحبان مُسنَد، شیبانی و ابوقریش صاحبان مسند کبیر) 3 و بالاخره پیشوایان مذاهب چهارگانه اهل سنت و فرزندانشان (نظیر محمد بن ادریس شافعی، احمد بن حنبل، و عبدالله بن احمد بن حنبل) وجود دارند. شمار علمای اهل سنت نیز که روایتشان از غدیر، توسط امینی در الغدیر گزارش شده به 360 تن می‌رسد. 4

امینی، هنگام معرفی راویان غدیر، نوعاً بزرگی مقام و وثاقت آنها -  و احیاناً اعتبار کلیه راویان مذکور در سلسله روایت آنها تا زمان پیامبر -  را، از دیدگاه برادران اهل سنت و به مأ‌خذ کتب معتبر آنها، یادآور می‌شود. او، کاروانِ راویانِ غدیر در بین اهل سنت را، تا عصر خود تعقیب کرده و طومار بحث را با ذکر نام اندیشمندان برجسته اهل سنت در دو قرن اخیر همچون: سید محمود آلوسی بغدادی، عبدالفتاح عبدالمقصود و دیگران، به پایان می‌برد. بحث بعدی او، به معرفی کسانی اختصاص دارد که در باره غدیر، کتاب نوشته‌اند. همچون محمد بن جریر طبری، ابن عقده، شمس‌الدین ذهبی و... 5

احتجاجات حضرت امیر، صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام به حدیث غدیر در موارد گوناگون، فصل دیگری است که او در اثبات واقعیت غدیر می‌گشاید. 6 چنانکه، بررسیِ آیات نازل شده در روز غدیر، بحث بعدی الغدیر است، همچون آیات: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» و «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی» و...، که در روز غدیر و به مناسبت اعلام خلافت امیر المو‌منین ع توسط پیامبر ص فرود آمده و امینی (با استناد به کتب اهل سنت) به طور مبسوط به بررسی شأن نزول و مفهوم و ماجرای آنها در ربط با غدیر پرداخته است.

بحثِ بعد، بررسیِ «سندِ» حدیث غدیر، و اثباتِ «اجماع» و اتفاقِ علمای فریقین بر صحت و اعتبارِ این حدیث است. امینی گواهی 43 تن از دانشمندان عامه را در «تصحیح و توثیقِ» حدیث غدیر، و اثبات «تواترِ» آن متذکر می‌شود 7 و با ذکرِ سخنِ دانشمندانی چون حافظ ابوعیسی تِرمِذی (متوفی 279) که حدیث غدیر را «حدیثٌ حسنٌ صحیح» می‌شمارد، اجماع شیعه و سنی بر اعتبار این حدیث را مدلَّل می‌سازد. 8 در ادامه، او محکمه‌ای برپاکرده و مغرضان و متعصبان خشکی را که از سرِ عناد با خاندان پیامبرع بر حدیث غدیر طعن زده و آن را ضعیف! شمرده‌اند، به محاکمه می‌کشد. 9 مثلاً پرونده ابن حزم اندلسی را - که سَلَفِ ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب از بنیانگذاران و سران فکری جریان وهابیت محسوب می‌شود-گشوده و اندیشه‌های خطا و اجتهادات سستش را آشکار می‌سازد.
پس از پایان بحث در باره «سندِ» حدیث غدیر، نوبت به بررسیِ «مُفاد» آن می‌رسد. واژه راهگشا و کلیدی در این حدیث، واژه «مولی» است که درک معنایِ دقیق آن در خطبه پیامبر، پیامِ غدیر را کاملاً واضح ساخته و بر مغلطه‌ها و سوء فهم‌‌ها خط بطلان می‌کشد. به دیده امینی: واژه «مولی» در حدیث غدیر، بی تردید به معنی امامت و سرپرستی امت است. خلیفه اول و دوم در تبریک به علی ع در روز غدیر، علی ع در نامه به معاویه، و حسان بن ثابت (ملک الشعرای پیامبرص) و کمیت بن زید اسدی (شاعر شهیر و زبردستِ عصر اموی) در اشعارشان، و ابوتمام طائی (ادیب برجسته عرب) در کلام خویش، از واژه «مولی» دقیقاً همین معنا را فهمیده‌اند. در شعر حَسان که، در همان روز غدیر و به مناسبت اعلام خلافت امیر علیه السلام از سوی پیامبر، سروده و هیچ یک از مسلمانانِ حاضر در غدیر بر وی خرده نگرفته، بلکه آن را تلقی به قبول کرده‌اند، می‌خوانیم: «یُنادیهِم یَومَ الغدیرِ نَبیُّهُم...». یعنی،  پیامبر، مردم را در غدیر خم، به بانگی رسا، ندا درداد که: (ای مردم)، مولا و ولی شما کیست؟ همه صریحاً پاسخ دادند: مولای ما خدای تو می‌باشد، و تو ولی مایی و تا کنون از ما تمردی نسبت به فرمان خویش ندیده‌ای. سپس (پیامبر) به علی گفت: برخیز! که خرسندم، پس از من، امام و هادیِ (امت) باشی.

بحث دیگر امینی، معرفیِ کاروانِ شاعران غدیر و ذکر غدیریه‌های شیوا و استوار آنان است. وی نخست به بحثی قرآنی و روائی، تحت عنوان «الشعر و الشعراء»10 در باره شعر و شاعری از دیدگاه اسلام پرداخته و اهتمامِ پیامبر و امامان اهل بیت علیهم السلام به ترویج شعر و شاعرانِ متعهد و تشویق و تحریض مردم به حفظ اشعار آنان11 را نشان می‌دهد و سپس مجلدات دوم تا هفتم و نیز یازدهم الغدیر را تماماً یا بعضاً به معرفی شاعران غدیر (بالغ بر 105 تن شاعر از عصر رسالت تا قرن 12 هجری و ذکر غدیریه‌های ایشان اختصاص می‌دهد.

کتاب الغدیر ضمناً در خلال مباحث، ده‌ها نکته و مبحث تاریخی و کلامی و فقهی و ادبی و لغوی و غیره را نیز مطرح ساخته که به عنوان مهم‌ترین آنها می‌توان به بحث‌های مستند و گسترده پیرامون امور زیر اشاره کرد: ذکر مستند احادیث اهل‌سنت درباره فضایل و مناقب علی و اهل بیت علیهم السلام، نقد و بررسیِ کارنامه خلفا، شرح حال رجال و مشاهیر تاریخ اسلام و ایران (از خلفا و صحابه و تابعین و منسوبان پیامبرص گرفته تا حاکمان و وزیران و عالمان و شاعران مسلمان در 14 قرن اخیر) و بالاخره: مباحث کلامی، فقهی، تفسیری و ادبی گوناگون، نظیر نقل دیدگاههای شیعه درباره عدم تحریف قرآن و نیز خلافت.

بخش مهمی از کتاب الغدیر، به گزارش و نقدِ عالمانه سخنانِ کسانی اختصاص دارد که متاسفانه روی تعصب کور کورانه  به انکار یا تحریفِ حقایق پرداخته‌اند. با مشاهده حجم کار امینی در این عرصه، باید گفت: براستی، یک‌تنه، کار یک لشکر کرده است!

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک، الغدیر، 1/61  14، به نقل از کتب اهل سنت.2-الغدیر، 1/72 - 362- و نیز راویانِ موردِ اعتمادِ بُخاری و مُسلِم نظیر: یحیی بن آدم، اسود بن عامر، عبدا بن یزید و...، که از محدثان برجسته اهل تسنن در قرن سوم محسوب می‌شوند4. برای اسامی آنها ر-ک، الغدیر، 1/151 به بعد5- ر-ک، همان: 1/ 152- 6158. همان: 1/199 - 7159-ر-ک، الغدیر، 1/313 - 8294- ر-ک، همان: صص314 - 9315. الغدیر، 1/322-10314. همان: 2/24 - 111- امینی، در اثبات جواز و مشروعیتِ شعرِ شاعرانِ متعهد، حتی اشعاری را که در مواقع مختلف (زمان ولادت پیامبر و علی علیهما السلام، هنگام اطعام انصار توسط پیامبر در مدینه به شیر، شب وفات پیامبر، و روز شهادت فرزندش حسین علیه السلام، و...) انسانها از سروش غیبی شنیده‌اند، ذکر می‌کند (الغدیر، 2/16-9) و به طریق اولی از نقل نامِ صحابیانِ مشهوری که در مناسبت‌های گوناگون، شعر را چون شمشیری آخته بر فرق کفر و شرک کوبیده‌اند، نمی‌گذرد (همان:

2/17-16). تصریح می‌کند: «...اًنا نعد ذلک خدمه للدین و اعلا لکلمه الحق و اًحیأً للا‡‌مه الاسلامیه». یعنی، مقصود عمده ما از معرفی شعرای غدیر و ذکراشعارشان (در توالی قرون)، اثبات شهرت حدیث غدیر و «تواتر» آن در هر نسل و دوره است. با این هدف که به دین اسلام خدمت کنیم، درفش حقیقت را برافرازیم، و امت اسلامی را زنده کنیم (همان: 1/2).

مهرداد صفا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها