کد خبر: ۱۶۷۲۸۱

به اعتقاد روان‌شناسان، ریشه اغلب بیماری‌های روانی و اختلالات رفتاری از محیط خانواده و دوران کودکی نشات می‌گیرد. کودک در مراحل ابتدایی زندگی خود در محیط خانواده قرار دارد. لذا در این محیط است که با رفتارهای متضادی چون خوب و بد و درست و نادرست روبه‌رو می‌شود و در صورت عدم توجه به والدین قادر به تشخیص آنها نمی‌شود و چنانچه بدون آگاهی قبلی همین رفتارها را در جامعه به نوع و شکل دیگری مشاهده کند و کسی هم وجود نداشته باشد رفتار درست را به او بیاموزد، دچار تناقض رفتاری می‌گردد.

تشخیص مشکلات بهداشت و روان‌

شاید تشخیص مشکلات سلامت روان برای والدین کار ساده‌ای نباشد، لذا تشخیص آن برعهده متخصصان این رشته قرار دارد. اختلالات روانی که کودکان و نوجوانان بدان دچار می‌شوند بدین قرار است: اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه، اختلالات اوتیسم، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیتی افسردگی و اختلالات خوردن و بسیاری دیگر.
هر یک از این اختلالات، علائم و شدت متفاوتی دارند که به تشخیص آنها کمک کرده و روش‌های درمانی مربوط را می‌طلبد. شاید همه فاکتورهای موثر در وقوع مشکلات سلامت روان کاملا شناخته شده نباشد.

اما بدیهی است که ساختار بیولوژیک فرد و شرایط زندگی، عوامل زیستی شامل ژنتیک آسیب‌های احتمالی به سیستم اعصاب مرکزی، شرایط محیطی که طیف وسیعی از مشکلات شامل خشونت، کودک‌ آزاری جسمی و جنسی و عاطفی، مرگ عزیزان، طلاق والدین یا روابط نامطلوب آنها و همچنین فقر را در بر می‌گیرد در ایجاد این مشکلات نقش دارند.

یکی از نیازهای اساسی که باعث گرایش کودک به عروسک می‌شود میل به داشتن هم صحبت است  و از این رو عروسک‌  برای کودک یک شخص محسوب می‌شود

برای مقابله با هر یک از این مشکلات و اختلالات راهکارهایی وجود دارد که والدین می‌توانند با استفاده از آنها به حفظ هر چه بهتر سلامت روان فرزندشان کمک کنند.

دکتر بهروز جلیلی، روانپزشک در گفتگویی بهداشت روانی کودکان را این گونه تعریف می‌کند: کودک سالم کودکی است که از نظر تکاملی اشکالی نداشته باشد، از موفقیت لذت ببرد، از شکست عبرت بگیرد، فرق رقابت را با حسادت درک کند و به سر و وضع ظاهر خود توجه داشته باشد.

وی توجه به بهداشت روانی کودک را به اندازه سلامت جسمی کودک قابل اهمیت می‌داند و می‌افزاید: اگر کودکی تحت تنبیه‌های بدنی والدین قرار گیرد اما تغذیه صحیح داشته باشد قطعا رشد سالم فکری و جسمی نخواهد داشت، بنابراین بهداشت جسمی منوط به تامین بهداشت روانی کودک است که این امر در محیط سالم خانواده و جامعه تحقق می‌یابد.

همچنین دکتر امیر رفیع‌ نیز در این زمینه به ناسازگاری والدین اشاره می‌کند و می‌گوید: تحقیقات نشان داده است، ناسازگاری والدین که گاه با ناهنجاری‌های رفتاری و شناختی مادر نیز همراه است مهم‌ترین عامل در بروز اختلال‌های رفتاری در کودکان است. درگیری‌های شدید میان والدین، قهرهای پی در پی و آگاه نبودن کودک از زمان آشتی آنان، زمینه ناامنی و ناسازگاری را در کودکان ایجاد می‌کند.

مسلما همه این مسائل می‌تواند بر روی فراهم آوردن یک محیط امن و سالم تاثیر بگذارد و مانع سازگاری رفتار کودک در محیط شود. ناسازگاری کودک واکنشی است از ناملایماتی که تجربه کرده و آنچه بعدها در نوجوانی، جوانی و حتی بزرگسالی از او سر می‌زند.

عروسک درمانی‌

بازی با عروسک در تعادل رفتاری کودک نقش موثری دارد؛ چراکه وی در بازی با عروسک می‌تواند انرژی‌های اضافی روانی خود را تخلیه کند. به بیان دیگر در این بازی انرژی روان و جسمی خود را بارور می‌کند و شکل مناسبی به آن می‌دهد.

کودک در ارتباط با عروسک دوست دارد موقعیت خود را بیان کند و دنیای اطراف خود را تعریف کند. تعریف او از دنیا تصویرهایی است که از پدر و مادر، برادر و خواهر، خانه و کوچه‌‌‌های اطراف خانه خود دارد. اگر پدر و مادر در برخورد با او بی‌میلی کنند و یا رفتار مناسبی داشته باشند این کودک این رفتارها را برای عروسکش بازگو می‌کند و همین تعریف کردن اساس آرامش و تخلیه روانی کودک را فراهم می‌کند به بیان دیگر رفتار کودک با عروسک در پیشرفت و تکامل کلامی کودک موثر است به شرط آن که ما رفتار و گفتار کودک را به هنگام گفتگو با عروسک جدی بگیریم.
یکی از نیازهای اساسی که باعث گرایش کودک به عروسک می‌شود میل به داشتن هم صحبت است عروسک برای کودک یک شخص محسوب می‌شود و با او رابطه اجتماعی برقرار می‌کند ضمن این که کودک با توجه به این که مسوول عروسک شناخته می‌شود در مسیر رشد مسوولیت‌پذیری و خلاقیت اجتماعی قرار می‌گیرد.

بنابراین به مادران توصیه می‌‌شود در هنگام بازی کودک با عروسک جهت‌دهی و تصمیم‌گیری بزرگسالانه نداشته باشند بلکه عروسک را همان‌گونه ببینند که کودکان می‌بینند و احساس می‌کنند. یعنی همانند کودک حس کرده و در نظر بگیرند.

عروسک به عنوان یک دوست کودک است نه وسیله‌ای در جهت سرگرمی کودک به همین دلیل کودک کارکردی تحت عنوان راز و نیاز عروسک را برای خود مطرح می‌کند و از آن به خوبی استفاده می‌کند در سایه این نگرش خانواده بهتر می‌تواند احساس تنهایی و خلاء روانی کودک را جبران کند.

لذا عروسک می‌تواند واسطه تربیتی ما با کودک و یا کودک با محیط پیرامون او باشد و در این نقش می‌تواند پیام تربیتی را از ما گرفته و به کودک منتقل کند علاوه بر این که احساس عاطفی و فکری کودک را متقابلا به ما انتقال می‌دهد.

تاثیر حوادث غیرمترقبه

تحقیقات نشان داده است که واکنش‌های افراد در مواجهه با حوادث بسیار متفاوت است. برخی کودکان تنها دچار نگرانی می‌شوند و خاطرات تلخی در ذهن آنان ایجاد می‌شود. این گروه با کمی حمایت‌های روانی به مرور زمان بهبود می‌یابند اما گروهی به طور عمیق دچار مشکل می‌شوند.

گریه و بی‌قراری، بی‌علاقگی به آنچه که در اطرافش اتفاق می‌افتد تا ترس از محیط، اختلال در خواب و اشتها، وقفه یا تاخیر در سیر رشد رفتاری آنان، فقدان عکس‌العمل نسبت به محرک‌های طبیعی، پسرفت تکاملی مانند توقف در راه رفتن و تکلم، مکیدن شست دست، شب ادراری، کابوس‌های شبانه، پرخاشگری، ترس و بی‌اعتمادی، عدم تمرکز، گریستن و بی‌قراری و اختلالات خواب از علایم آسیب‌های رفتاری در کودکان زیر 2 سال است که در حوادث والدین و عزیزان خود را از دست داده‌اند. از این‌رو پیشنهاد می‌شود برای این که این کودکان کمتر در معرض آسیب‌های روانی قرار گیرند هیچ‌گاه کودک را از والدینشان حتی زمانی که مجروح هستند نباید جدا کرد، اگر کودک شیرخوار است و مادر فوت کرده سعی شود برای کودک مادر رضاعی پیدا کنند، کودک را به بستگان درجه اول مانند پدر یا مادربزرگ، خاله یا عمه و عمو بسپارند و سفارش شود مرتب او را نوازش کنند. در صورتی که اشیاء یا لباس قابل استفاده از پدر و مادر متوفی باقی مانده است آنها را در اختیار فرزندش قرار دهند، امکانات بازی و سرگرمی برای وی فراهم کنند و سعی کنند کودکان را با لطیفه‌های جالب بخندانند.

پرورش سلامت روان کودک

مادران برای این که فرزندان سالم به لحاظ روحی و روانی داشته باشند باید رفتارهای تربیتی مختلفی را مدنظر قرار دهند. ابتدا باید از مراحل رشد کودک آگاهی داشته باشند تا بیش از حد و یا کمتر از حد لازم از او انتظار نداشته باشند. همچنین فرزندان را تشویق کنند که احساسات خود را ظاهر کنند، اجازه بدهند و به او کمک کنند که عصبانیت خود را به گونه‌ای مثبت ظاهر کند بدون آن که متوسل به خشونت شود. از سوی دیگر به حرف‌های فرزندان‌شان خوب گوش دهند از کلمات و اصطلاحاتی استفاده کنند که برای او قائل فهم باشد حتی او را به سوال کردن ترغیب نمایند، موفقیت‌هایش را جشن بگیرند و در عین حال توانایی‌های او را با توانمندی‌های سایر کودکان مقایسه نکنند و منحصر بفرد بودن او را بستایند. همچنین در رویارویی با فراز و نشیب‌های زندگی او را یاری دهند و نشان دهند که به توانایی‌های او در کنترل مشکلات اعتماد دارند. در همین حال ارزش عذرخواهی برای اشتباه مرتکب شده، همکاری، صبر، بخشش و احترام را به او دیگران را بیاموزند.

مادران و پدران مطمئن باشند که نمی‌توانند بی‌نقص عمل کنند، مسلما تربیت فرزند کار دشواری است ولی این نکته را نباید فراموش کرد که بهداشت روانی کودکان بسیار اهمیت دارد. بسیاری از کودکان ما از مشکلات سلامت روان رنج می‌برند. این مشکلات وجود دارند ولی قابل حل و درمان می‌باشند و بهترین درمان آنها نیز مراجعه نزد متخصصان بهداشت روان است.

دیانا رحمتی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها