ترامپ درحالیکه در هواپیمای ایرفورسوان سخن میگفت، افزود: «او باید جنگی را که قرار بود یکهفته طول بکشد، به پایان برساند؛ جنگی که حالا چهار سال است ادامه دارد.» این اظهارات، که با یادآوری حضور زیردریاییهای هستهای آمریکایی در نزدیکی سواحل روسیه همراه بود، نهتنها بر بعد نظامی، بلکه بر لایههای دیپلماتیک تنشها تاکید داشت.
از سوی دیگر، کرملین با آرامشی حسابشده به این انتقادات پاسخ داد. سخنگوی کرملین، دمیتری پسکوف، اعلام کرد که روسیه براساس «منافع ملی خود» عمل میکند و این آزمایشها بخشی از تلاشهای مداوم برای تضمین امنیت ملی است.
این پاسخ، بدون ورود به جدال لفظی، بر اصل استقلال استراتژیک روسیه تاکید داشت و نشاندهنده استراتژی مسکو برای حفظ خونسردی در برابر فشارهای
واشنگتن بود.
درواقع، این تبادل کلامی، هرچند کوتاه، نمادی از شکاف فزاینده میان دو قدرت اتمی است؛ شکافی که از ماهها پیش، با اقدامات زنجیرهای ترامپ در حمایت از اوکراین، ریشه دوانده و اکنون با پیشرفتهای هستهای روسیه، عمیقتر شده است.
از تهدید کلامی تا اقدامات نظامی
برای درک عمق این شکاف، باید به زنجیرهای از تصمیمات ترامپ بازگشت. در اوایل مهر، ترامپ قول ارسال موشکهای کروز تاماهاک به کییف را داد؛ تسلیحاتی که میتوانستند روند اتفاقات نظامی در جبهه شرقی اروپا را تغییر دهد.
این وعده، که در دیدار با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، مطرح شد، بهعنوان سیگنالی برای تشدید حمایت واشنگتن تفسیر شد اما تنها چند روز بعد، ترامپ این تصمیم را لغو کرد و استدلال کرد که تعداد این موشکها محدود است و ایالاتمتحده به لحاظ استراتژیک به آنها احتیاج دارد و از سوی دیگر ممکن است به «تشدید غیرضروری» درگیریها منجر شود.
این عقبنشینی، هرچند ظاهرا تاکتیکی، سؤالاتی را در مورد ثبات سیاست خارجی ترامپ برانگیخت و به کییف پیامی دوگانه فرستاد: «حمایت میکنیم اما محدود.»
تحریم، موشک و داراییهای بلوکهشده
با این حال، ترامپ در مراحل بعدی، فشار بر روسیه را افزایش داد. او اجازه استفاده از موشکهای برد بلند غربی-از جمله استرومشادو- را به اوکراین داد تا اهدافی در عمق خاک روسیه را هدف قرار دهد. این مجوز، که در میانه مهر اعلام شد، میتواند «خطوط قرمز» مسکو را تحریک کند و به نیروهای اوکراینی امکان دهد که تاسیسات نظامی و لجستیکی در عمق خاک روسیه را مورد حمله قرار دهند. ترامپ این اقدام را «گامی منطقی» برای دفاع از متحدین خود توصیف کرده اما منتقدان آن را عاملی برای فرسایشیترشدن درگیریها در اوکراین میدانند.
موضوع داراییهای بلوکهشده روسیه نیز در این زنجیره قرار میگیرد. ترامپ با چراغ سبز به اروپا، راه را برای استفاده از سود سالانه داراییهای منجمدشده بانک مرکزی روسیه حدود ۲۰۰ میلیارد یورو هموار کرد. رهبران اتحادیه اروپا، تحت فشار واشنگتن، طرحی را برای وامدهی
۱۴۰ میلیارد یورویی به اوکراین براساس این سودها تصویب کردند. این اقدام، که از بهار ۲۰۲۴ آغاز شده، سالانه تا ۳ میلیارد یورو درآمد ایجاد میکند و مستقیما به بازسازی زیرساختهای اوکراینی اختصاص مییابد. ترامپ این را «عدالت اقتصادی» خواند اما از منظر روسها، این اقدام غارت آشکار داراییهای ملی روسیه تلقی میشود.
اوج این اقدامات، تحریمهای تازه علیه دو غول نفتی روسیه لوکاویل و روسنفت بود. در 30 مهر، وزارت خزانهداری آمریکا این شرکتها را هدف قرار داد و آنها را «ماشین پولسازی جنگ» نامید. این تحریمها، که بیش از ۵ درصد تولید جهانی نفت را تحت تاثیر قرار میدهد، صادرات روسی به اروپا و آسیا را مختل کرده و قیمت جهانی نفت را موقتا افزایش داده است. ترامپ این گام را «ضربهای مهلک» به بودجه نظامی مسکو توصیف کرد و از روسیه خواست فورا به آتشبس تن دهد.
اما این تحریمها، هرچند تاثیرگذار، با چالشهایی روبهرو هستند؛ روسیه با مسیرهای جایگزین تجاری، مانند فروش به هند و چین، بخشی از خسارت را جبران کرده و حتی سهام شرکتهای تحریمشده را تثبیت نموده است.
این چرخه اقدامات، از وعدههای نظامی تا فشارهای اقتصادی، نشاندهنده استراتژی ترامپ برای فشار حداکثری بر مسکو از چند جبهه است اما همزمان، ثبات تصمیمگیریهای ترامپ را زیر سؤال میبرد.
پاسخ مسکو؛ افزایش توان هستهای و میدانی
در مقابل این فشارها، روسیه بدون ورود به دام جنگ لفظی، بر تقویت موقعیت میدانی و استراتژیک خود تمرکز کرده است. مسکو، بهجای پاسخهای کلامی، عملیات نظامی در اوکراین را تشدید کرده؛ بهویژه با تمرکز بر زیرساختهای انرژی کییف. از اوایل مهرماه، حملات موشکی و پهپادی روسیه به نیروگاهها و شبکههای انتقال برق اوکراین افزایش یافته و بیش از
۲۹۰۰ حمله به بخش انرژی ثبت شده است.
این حملات، که اغلب با ترکیبی از پهپادهای انتحاری و موشکهای بالستیک انجام میشود، زمستان پیشرو را برای اوکراینیها به چالشی تاریک و سرد تبدیل کرده است. این استراتژی، نهتنها فشار اقتصادی بر کییف وارد میکند، بلکه پیامی روشن به غرب میفرستد: «هرگونه گسترش درگیری، با هزینه متقابل روبهرو خواهد شد.»
همزمان، روسیه بر بهروزرسانی «سهگانه هستهای» خود شامل موشکهای زمینی، دریایی و هوایی سرمایهگذاری کرده است. مانورهای هستهای اخیر، که در 30 مهر با حضور مستقیم پوتین برگزار شد، شامل پرتاب موشک بالستیک قارهپیمای «یارس» بود. این آزمایش، بخشی از تمرینهای آمادگی نیروهای استراتژیک روسیه بود و بر قابلیتهای بازدارنده مسکو تاکید داشت. پوتین، این اقدام را «تضمین امنیت ملی» توصیف کرد. این مانورها، نشاندهنده پیشرفت مداوم در سهگانه هستهای روسیه است؛ پیشرفتی که از ژوئن ۲۰۲۵ با اعلام افزایش تولید موشکهای «اورشنیک» شتاب گرفته است.
اوج پاسخهای مسکو، در 3 آبان رخ داد. پوتین، با پوشیدن لباس نظامی و حضور در «اتاق جنگ» ستاد کل نیروهای مسلح، شخصا بر آزمایش موشک کروز هستهای جدید نظارت کرد. این تست، که جزئیات فنی آن محرمانه مانده، بهعنوان پاسخی مستقیم به تحرکات ترامپ تفسیر میشود. موشک بوروستنیک، با برد ادعایی «نامحدود» و قابلیت دورزدن دفاعهای هوایی غربی، نهتنها پیشرفت فنی، بلکه پیامی استراتژیک است؛ پیامی که میگوید روسیه آماده حفظ تعادل قدرت اتمی است، حتی اگر بهقیمت افزایش تنشها تمام شود.
این چرخه اقدامات، شکاف میان روسیه و آمریکا را عمیقتر کرده است. آنچه در ظاهر دیپلماتیک، بهعنوان «اختلافات کنترلشده» جلوه میکند، در باطن، به یک رقابت ساختاریافته تبدیل شده؛ رقابتی که مرزهای جنگ سرد را به یاد میآورد و نشان از شروع جنگ سردی جدید دارد. ترامپ، با استراتژی «فشار حداکثری»، سعی در وادارکردن مسکو به عقبنشینی دارد اما این رویکرد، بدون توجه به واقعیتهای میدانی، ممکن است به بنبست منجر شود. از سوی دیگر، روسیه با تمرکز بر بازدارندگی و استقامت، نشان میدهد که فشارهای خارجی نمیتواند اراده ملی این کشور را تحت تاثیر قراردهد.
از منظر سیاسی، هر دو طرف تلاش میکنند اختلافات را «کنترلشده» نشان دهند. ترامپ از مذاکرات بالقوه با پوتین سخن میگوید، در حالی که کرملین بر «دست دوستی» برای تمدید معاهده «استارت جدید» تاکید دارد؛ اما این ژستها، در سایه آزمایشهای هستهای و تحریمها، بیشتر بهعنوان پوششی برای تشدید پنهان اختلافات عمل میکنند. افزایش شکاف، نهتنها بر روابط دوجانبه، بلکه بر ثبات جهانی تاثیر میگذارد.
چرخه تنش
در نهایت، این تنشها یادآوری میکنند که در دنیای چندقطبی امروز، قدرت واقعی نه در وعدههای زودگذر، بلکه در استقامت استراتژیک نهفته است. روسیه، با بهروزرسانی سهگانه هستهای و تمرکز بر اهداف میدانی، مسیری را طی میکند که امنیت ملی را در اولویت قرار میدهد؛ مسیری که، هرچند پرهزینه، بر پایه اصول حاکمیتی بنا شده است.
جهان منتظر است تا ببیند آیا این چرخه به آتشبس ختم میشود یا به عمق بیشتری فرو میرود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
کامران نجفزاده، از گزارشگری تا گفتوگوهای بیپرده در شبکه نسیم
«جامجم» در گفتوگو با رئیس سازمان هواشناسی کشور بررسی کرد
«جامجم» در گفتوگو با سخنگوی فراکسیون زنان مجلس بررسی کرد