رهرو راه خدا بودن و رهبری الهی در دنیایی پر از مغاک کفر و ظلم و ظلمات و شرک و نفاق و حکمروایی مجرمین و مستکبرین و سیطره طاغوت و فراعنه خونریز و مفسد در زمین کاری آسان نیست، دنیایی که بر آن، پیامبرکشها و بیایمانان و اهل تکاثر و گناهان کبیره و قتل نفس و گرگان خون آشام حکم میرانند و در رأس قدرت قرار دارند.
میلیاردها انسان اسیر این دولتهای دجال شده و به استضعاف، جهل و ناتوانی کشیده شدهاند. مردمی که قدر انسانیت خود، قدر آگاهی و توانایی و قدرت اراده و نجات از دوزخ نفرین شدگان زمین را نمیدانند و خود چنان زندانی زندان آهنین شدهاند که مجال اندیشیدن به اتلاف عمر و عاقبت این زندگی در تاریکی و همرنگ آل شیطان شدن را درک نمیکنند. اسیران عصر غیبت که شفای عصری و تمدنی و نجات از چنگ تاریخ استکباری، آدمخواری و وحشیگری تنها یک راه دارد. ظهور عدل و عادل موعود موجود (عج) و تا آن زمان، باز اهل ایمان یک راه دارند: مقاومت برابر شیطان قدرت و کفر ظالم. این مقاومت فقط با سرپرستی یک فقیه و دانای ممزوج با حکمت قرآن دارای شرایط جامع ایمان و تزکیه جان و خرد و دادگری و محبت به مردم محروم ممکن است پایدار شود. با رهبری کسی که اسوه باور به حق یگانه، دانایی، معرفت، تدبیر، شجاعت و تخصص در اداره الهی جامعه مسلمان است و دقیق دشمن را میشناسد و توانایی دارد میدان رزم را خود انتخاب کند و ترفندهای خصم را خوب میشناسد.
پیش افتادن و پس افتادن ممنوع!
بدیهی است قدرتهای شیطانی دنیا و انواع بیایمانان و دنباله روهای طاغوت و استکبار و اهل جهل و فریب خوردگان دنیا و.... این ولایت نجات بخش را نمیخواهند و باز بدیهی است که روشنفکران غربگرا نظراً و عملا تابع ولیفقیه نیستند و البته در مقاطعی گروهی از بیباوران با انگیزه ایدئولوژیک مخالفت با نظام حاکم بر جهان و میل به عدالتی هماهنگ با تفکر خود، همسو با رهبری الهی میشوند و از ولیفقیه دفاع میکنند. و بالاخره آن که ولیفقیه هم معصوم نیست و چه بسا معصوم در چنبره زمانهای رویگردان از خدا توانایی هدایت همه مردم عاصی را از کف میدهد و قرار هم نیست فراتر از الزامات عصری از نیروی غیب سود ببرد مگر آن رهبر مجری اسلام کامل و بقیه ا... الاعظم (عج). پس مطالبه گرانی که از سر جهل از ولیفقیه پیش میافتند، در جایی به سبب عدم دستیابی به منویات خود دچار خشم یا یأس و نومیدی و سرکشی و گسست و تعجیل و پیش افتادن و پس افتادن از دانای راه دین میگردند و کم میآورند.
اما مومنان که جان خود را پاکیزه کرده و عقل نورانی خود را اسیر احساسات کور نمیکنند و از فشار و مرگ نمیهراسند وقتی بارها آزمودند که یک مرجعیت الهی با عقل روشن، علم برتر، عمل صالح، شجاعت مسجل و اشراف یر همه وقایع، مردم را در جنگ و صلح بخوبی در چارچوب مقاومت موجود داهیانه راهنمایی کرده، در بزنگاهها و پیچشها و سختیها و کشتارها و قتال و سکوتها و شکیباییها و... از اوپیش نمیافتند. چون ایمان و اتکال به خدا و دین و اعتماد به مردپیشران مومن عاقل، مدبر، شجاع، بدون هوای نفس و ایمانی مستحکم و تا پای جان ادامه دار است. جان میبازند در راه خدا و محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و امام حی و بهترین منادی راه قرآن و عترت و ایمان به معصومان سرپرست آنهاست در شب دیجور انتظار، پس از چه بهراسند ؟از شهادت؟!!
فرق مؤمنان به ولی فقیه و دیگران در چیست؟
فرق آن کسان که ولیفقیه دارند با آنان که ندارند در همین جاست. آنان که اهل ولایت و معرفت به آن و ایمان هستند سید عباس وار و مغنیه وار و سلیمانی وار و سیدحسن وار و سیدهاشم وار و دست کم هنیه وار و سنوار گونه عمل میکنند. آن انقلابیون فاقد کنترل نفس وسط معرکه خود به معضل بدل میشوند و هزار بهانه و اعتراض خودمحورانه و گردنکشی و گسست و بیصبری و پیش و پس افتادگی و نومیدی و تردید و.... آنان را فرا میگیرد. و گویی ولیفقیه که دست کم از آنان مسئول تراست، در اشتباه است و اینان که ترس زده، عصبی، نومید، بیصبر ونادان به شرایط واقعیت و تاکتیکهای عالمانهاند، همه دان بوده و رهبر باید از آنان پیروی کند. هزار درجه فراتر، حضرت مولا امیر مومنان و امام حسن و امام رضا صلوات ا... علیهم باید گوش بفرمان اینان (نعوذ با...) امامت نماید چه رسد به ولیفقیه. در تاریخ این ستم جاهلان بر اهل عصمت اتفاق افتاد و آنان را ناگزیر کردند راه نورانی پیروزی را طبق خواست مردم نادان رها کنند و تن به راه حلهای عبث و کوتاه بینانه افراطیون و تفریطیون بدهند. حکمیت را بپذیرند و با ترورها و تهدید کشتار شیعیان وادارشان به صلح کنند.
نقش جریان لیبرالی
درست این نقش را جریان غربگرایی داخل حاکمیت پی میبرد. درست در شرایط جنگی حال حاضر، پی در پی پروژههای ویرانگر اقتصاد نولیبرالیشان را به اجرا میگذارند. ارز برای واردات آیفون آمریکایی متحد اسرائیل موجود است، برای ذخیرهسازی گازوئیل و تأمین سوخت نیروگاههای برق موجود نیست. واردات بنزین سوپر ارز دارد و دان مرغ ارز ندارد. گرانیهای هولناک خصوصیسازی مدل مرحومهاشمی وسط اوضاع بحرانی دوباره شوراندن کارگران هفت تپه که جانشان با خصوصیسازی خائنانه دوران روحانی به لب آمده بود باید اجرا شود اما سیستم سهل مجوزهای تولید و کار مضاربه ثمر مردمی که دستاورد شهید مظلوم رئیسی بود باید دوباره به عقب باز گردد.....
اینها یعنی چه؟ ایده ارتجاعی حذف نقش دولت برای نظارت بر بخش خصوصی و خصوصی سا ی به مثابه غارت و چپاول کارخانهها و تعطیل آنها تقسیم غنائم این وسط چه نقشی دارد؟ همه ایران و مردم زحمتکش و خود کارگران از خدا میخواهند در دولتی مسئول و راستگو تولید و کارخانهای مولد و در حال کار ده برابر شوند اما هر آدم با شرفی وقتی خصوصیسازی همچون غارت بیت المال و اخراج و عدم استیفای حقوق کارگران و گرسنگی دادنشان را دیده است در هر شرایط صلحی هم با آن مخالف است چه رسد وسط جنگ؟
به عقب برنمی گردیم
حقیقت آن است که تکنوکراتها و بوروکراتهای درون قدرت عموما فاقد خوف از خدا و محبت قلبی به بندگان محروم خدا و میلیونها تن مردم متوسط به پایین هستند. در سخنرانی مردم مردم میکنند اما در مقام وزیر وکیل همواره در خدمت قشر ممتاز هستند. و ککشان نمیگزد مملکت را دست قشر ممتاز بسپارند و آنها شیره جان کارگران را زالو وار بمکند. اخراجشان کنند زمینهای کشت و صنعت را تغییر کاربری بدهند و بفروشند.
این پدیده یعنی کشتن انقلاب، یعنی خیانت به کوخ نشینان، یعنی طرفداری از اغنیا و لگد زدن بر جسد نیمه جان فقرا یعنی مرگ سیاست الهی عدالت طلبی انقلاب اسلامی و استحاله آن. چه کس گفت در وسط شرایط جنگی و سپردن تعیین نرخ ارر به مافیای ارز و قاچاقچیان ارز و دویدن دولت به دنبال آنان و گرانی وحشتناک اقدامات کور به سود قشر طفیلی انجام شود و اموال مردمدر اختیار افرادی با کارنامه سیاه قرار گیرد و سیاست یکتا شده صندوق بینالمللی پول اجرا شود؟
مگر قرار بود ایران شبیه آمریکا، سرزمین فرعونی و حکمرانی سرمایه انحصاری گردد؟و همه رهنمود ولیفقیه برای تقدم حقوق زحمتکشان و زجر ندادنشان زیر پا گذاشته شود؟ مهم آن است که ما ضمن وفا داری به آرمانهای امام و میراث امام و عدالتخواهی امام (ره) بدانیم تنها راه نجات ما فرمانپذیر ی جامع از ولیفقیه است و از مصائب اجتماعی و تعرضات غربگرایان و طرفداران سرمایه داری وابسته و بازگشت به عقب، ابراز برائت کنیم.
نقد آزاد است اما تبعیت واجب است
اصلا فکر کنید که واقعا ولیفقیه در محیطی ناسازگار و با پیرامونیانی ناپایدار و قدرت کفر جهانی در صدد نابودی انقلاب اسلامی و سرگرم نقشهای شیطانی، تشخیص میدهد امروز روز سیاستی دیگر است. آیا برای طراحی سیاست کلی و تاکتیکها باید پیرو هر صدای فاقد احاطه به پشت پرده نقشههای دشمن شود؟ و خود را جای ولیفقیه تصور کرد. مسلم است نقد و بحث و آزاد اندیشی در ایران باید کاملا آزاد باشد و این سخن به معنای آن است که اگر کسی با استدلال، مواضع آقای ظریف یا آقای قالیباف را در باره کارگران و خرید و فروش کشت و صنعت هفت تپه، نقد کند نباید سرکوب شود. در همان غرب مستکبر میشود مفصلا سیاستهای حزب رقیب و رئیسجمهور را نقد کرد اما در ایران حرف زدن از نگرش متکبر و ضد انقلابی و ضد مردمی یک وزیر یا یک نماینده مجلس و خطاهای نابخشودنی رئیس جمهور یا رئیس مجلس گناه کبیره است. تا مردم آگاه نشوند که در درون خود حکومت آرمانهای انقلاب اسلامی راه امام و رهبر و اصول قانون اساسی چگونه مورد تعرض و بیاعتنایی است و در پس دستاویز به نهج البلاغه دستیاران و مشاوران و معاونان و وزرا چه بلائی بر سر حکومت و انقلاب و عدالت خواهی و قانون اساسی دارند میآورند، اصلاحی حقیقی صورت نمیپذیرد. همه میدانند جمهوری اسلامی بر زمینه روشن یک دین، یک نهضت دینی، ارزشهای تعهد شده، ارکان غیر قابل فروپاشی، اصول قانون اساسی واضح، امامت معروف، باورهای قلبی و عقلی و اخلاقی و.... حیات یافته است و هرقدر تحلیلگران بخواهند آن را تحریف کنند ویا استحاله کنند، قادر نیستند سند قرآن و عترت و عقل الهی و جنود آن نظیر عدالت خواهی و استکبارستیزی و حکمرانی متکی بر حلال و حرام شریعت جعفری و فقه اکبر را تماما منتفی کنند زیرا این مبانی وجود دارند. ما قرآن و عترت و امروز مجری فرامین خدا و خاندان وحی یعنی ولایت فقیه داریم و عوض کردن فرمان اینها مقدور نیست و نمیتوان دیدگاه خشونت بار بت درازدست و سیری ناپذیر سرمایه سالاری و ارزشهای حریصانه سودپرستی به قیمت نابودی حقوق الهی مردم زحمتکش را جانشین پرستش خدای یگانه کرد.
در اینجا معنای ما ولیفقیه بمثابه داشتن امام نگهبان حق خدا و حق ناس برابر انسان سوء و قدرت سوء و سیاست سوء و سوءاستفاده از حکمرانی است. از سوی دیگر نمیتوان در این نظام پذیرفت افراد داغ بنام شعار انقلابی از ولیفقیه عاقل و عادل و رها از اهوا نفسانی پیشی گیرند و انسان تربیت نشده با دین الهی و دارای قدرت تعقل و تفقه دینی، صرفا با افراط و دشنام و چهره رگ گردنی و جهل نسبت به همه جوانب رخدادها، مهار احساسات را به دست گیرد و مردم را به قربانگاه ببرد. اینجاست که نامومنان به اسلام از جاده مستقیم حکمت ولایت و نقش عالی تدبیرهای اجتهادی و تفقه ولیفقیه در هدایت عقلانی و شجاعانه و امت اسلام میلغزند و با بیصبری و جهل محوری و لفاظی به نیروی مخرب مقاومت اصیل و پایان ناپذیر و آزمایش الهی آدم در دنیا و فتنهها بدل میگردند و ناخواسته به شیطان میگروند.
پیروی از ولی، چون و چرا ندارد
منظورم آن نیست که انتقاد به مثلا دورویی یک رئیس مجلس و یا یک مشاور رئیسجمهوری و یا یک فرمانده نظامی یا رئیسجمهوری تسلیم غربگرایان و مدیرانی با عدم تفکر متقی و مردم سالارانه و مردم دوستانه و انقلابی و با اصرار به داشتن نگاه بورکراتیک و تکنوکرانیک و قدرت مدار غلط است. اتفاقا این شجاعت نقد آزاد ضروری است و فقط در نظامهای مستبد پیرامونی و شاه مسلکی حرام است اما نکته آن است که اگر آن فقیه عادی و عاقل و شجاع و مدبر.... سیاستی را پیشه کرد افراد مومن ولو با نظر دیگر نمیتوانند پیرو آن نباشند و کسانی که نه مسلح به یقین و معرفت بر هدایت قرآن و وحی الهی و نه فقیه و نه دارای قدرت تعقل آزموده و شجاعت و روشن بینی و دشمن شناسی و اشراف بر ظاهر و باطن اوضاع هستند، نباید چوب لای چرخ شوند و به بهانههای مختلف، جهل را بجای عقل بنشانند و توقع پیروی از ماجراجویی و رفتار نادرست ناهنگام و نابجا به سود دشمن داشته باشند.
ولیفقیه نمیتواند به دلخواه سیاستی را که با تفقه متکی به قرآن و عترت و عقل در این لحظه صواب دیده ترک کند. اگر امری درست است باید اعلام کند. هدایت ناپذیری منافقان قدرتمند نکته بعدی است اما اگر با توجه به همه واقعیات و فشارها سیاستی را بر حق و درست تشخیص داد، اهل ایمان و عقل باید آن را به اجرا بگذارند. چون در آن وضع زمانی _مکانی و مقتضیات، راه درست همان اجتهاد در پیش گرفتن راه درست است.
سلیمانی وار گوش به فرمان ولی فقیه باشیم
این سخنان به معنی آن است که در دنیا همیشه دشمنان حق و طاغوتها و فراعنه و شیاطین و ظالمان و مجرمین و کفار، مصائب و فجایع و فتنهها و رنجها و کشتارها و غارتها پدید میآورند و اهل ایمان به تکلیف عمل میکنند. و تکلیفشان پیروی از رهبری الهی است.
پس در وضع کنونی هم چه برابر سیاستهای ضد مردمینولیبرالها و نا رضایتی آفرینیهای حاصل فشار به محرومان و رساندنشان به نقطه جوش باید باید با همه وجود و مستنداً روشنگری کرد و هر کس پاسخی دارد در محضر خدا و حضور مردم، بیان کند اما وقتی سیاستی از سوی رهبر ی فقیه اعلام شد تنها نهان روشان علیه آن داد و قال راه میاندازند و با جهل، تفرقه در وحدت عمل بدنبال رهبری، ایجاد میکنند که به ضرر مقاومت حقیقی است.
در اوضاع دشوار کنونی مومنان و متن آن واقعی ظلم ستیز و ضد استکبار جهانی موظفاند که چون سلیمانیها و سید حسن نصرا...ها و سیدهاشمها و هنیهها و سنوارها گوش به فرمان ولیفقیه باشند. و فقط رفیق روزهای پیروزی کوتاه مدت نباشند بلکه یار مقاومت طولانی باقی بمانند و بر اصول آرمانهای داخلی و سیاست خارجی برحق انقلاب اسلامی پایداری بخرج دهند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم
ابراهیم تهامی، مهاجم سابق تیمملی در گفتوگو با جامجم:
گفتوگو با محمود پاکنیت بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون
در گفتوگو با تهیهکننده مستند معروف شبکه سه اولویتهای موضوعی فصل جدید بررسی شد