این مهم را شبکه نهال برایتان از قبل انجام داده و میتوانید تا پیش از نماز بامدادی، با شگفتیهای طبیعت سرشار از حظ و بهره شوید. موزیک آرامشبخشی نیز چاشنی آن همه دیدنی است و چه بهتر از این که [به قول سپهری]«هجوم خالی اطراف» را با الهامبخشی و جلوهگری گردش فصلها و حیات بکر و طبیعی پس بزنید با زیبا دیدن، زیبا شوید و زیبا بیندیشید!
نشانهها و حقیقت خلقت دو برنامه از چند برنامهای است که طبیعت را با مدارک وحیانی و حدیثی جلوه آفرینش خدا میشمارند و سرشار از مدارک و دادههای تاییدکننده وجود خداوند یگانه میدانند. برنامههایی مخاطبپسند که پیش از نوای روشنیبخش اذان بامدادی با شبکههای قرآن و دو به سحرگاهمان میتابند.
از دیگرسو، خودبسندگی و کمال طبیعت به گونهای آشکار است و پیوستگی زندگی با تنوع و پیچیدگیاش در اوج زیبایی و ظرافت، آنچنان پیش میرود و دگرگونی میپذیرد و پایان نمییابد که انسانهایی را از دوران باستان به ستایش و حتی پرستش جلوههای حیات مشغول داشته. از سوی دیگر این خودبسندگی، خوداحیایی و باززایی در چارچوبهایی تکرارشونده، اما متنوع روی میدهد همین فرآیندها عدهای ظاهربین را به آفرینش خودبهخودی قائل کرده، آنها منکر هرگونه متافیزیک و مدیریت فراطبیعی هستند. چنین جماعتی را ایرانیان فرهمند یکتاپرست، «گبر» میخواندند. در اسلام به این طبیعتگراهای خداناباور و سطحینگر «دَهریون» گفته میشد که ادامهشان را میتوان در ادعاهای فرافکنانه زیستشناسانی مانند ریچارد داوکینز و سخنانش دید که با دستاویز همین قواعد طبیعی از باور به حقیقت آفرینش و وجود خدا طفره میروند و از رو نمیروند! زیرا فرافکنی چنین کسانی به نوعی آسمان ریسمان بافتن است! بارها ادعای این زیستشناس برجسته در حوزه الهیات نقد و رد و حتی از سوی متألهان غرب به سخره گرفته شده واقعا ادعاهای وی را جز پارهای عوامالناس دنبالهرو، کسی جدی نمیگیرد؛ زیرا هیچ مبنای برهانی ندارد. (از حق نگذریم فقط در زیستشناسی برجسته است).
تکنیک و شگرد برنامه نشانهها برای طرح مبحث، در دو شیوه دستهبندی میشود؛ نشانهها با توضیح یک فرآیند طبیعی و مستند ضمن شرح پیچیدگیها، سرانجام به ناتوانی آدمی و اعجاب در برابر چنین پدیدههای طبیعی از خدا سخن به میان میآورد. این روش مهاجه از کهنترین روشهای جدلی مومنان با ناباوران بودهاست. مثلا کشیش قرن ۱۸ ویلیام پهیلی، از بزرگان الهیات برای اثبات خالق یکتا و توان بیمانند خدا در رسالهای به توضیح سازوکار چشم میپردازد و از پیچیدگی و دقت و دیگر ویژگیهای این عضو میگوید و کار خالق را به ساعتسازی ماهر همانند میکند. اما در دوران ما ۱۹۸۶ داوکینز با توضیح سازوکار این عضو در چارچوب سنت «انتخاب طبیعی» (یکی از سنتهای بدون تغییر و بدون تحویل خدا در جهان) گزارشی از «فرگشت» و روندتدریجی آن ارائه میکند که جهان ما را این چنین فوقالعاده و متنوع و شگفتاور کردهاست. منتها این قوانین طبیعی را در انتها دستمایه برداشتی کودکانه (به گفته متکلمان سرشناس غربی) درباره وجود خدا میسازد.
دیگر دوران دهریون و خداناباوران گذشته است. عصر بازگشت خدا و عصر ایمان از نامهایی است که بزرگان به جهان امروز دادهاند؛ زیرا غرب با تجربه عصر روشنگری و انکار ماوراءالطبیعه (حتی فرشتگان و رستاخیز و... خالق و اهریمن با برچسب خرافه کنارگذاشته شدند) سرانجام با خردمداری و خردپذیری، دریافت خدا وجود دارد و خالق، مدیر و ادارهکننده جهان است. مثلا استیفن هاوکینگ (هاوکینز) سرانجام با پژوهشهایش درباره سیاهچالهها به این نتیجه رسید که هرگز نمیشود جهان و کیهان با این عظمت و پیچیدگی، بدون آفریننده و اداره کننده باشد یعنی هدفمند است. توفانی که این خردمند (خداناباور پیشین) با این فراز از رسالهاش به راه انداخت بسیاری را خداگرا کرد؛ زیرا خرد (عقل) روشن و سریعترین راه به آستان خداست.
از دیرباز متدینان و متنسکان کمبهره به شرح «پدیدار»های طبیعی میپرداختند و معمولا به جایی میرسیدند که کمیت دانش لنگ میزد یا علم هیچ توجیهی برای آن مرحله از پدیده طبیعی نداشت، بی محابا همین را نشانهای از وجود خالق جامیزدند. رفتاری که طی سدهها از سوی کلیسای مسیحی در برابر منکران مشاهده شده و برنامه نشانهها متاسفانه به خاطر کمآگاهی کارشناسان آن، از الفبای الهیات مدرن و تاریخ کشاکشهای این دو جبهه بارها به همین شیوه متوسل شدهاست.
دو دیگر، شیوه و شگردی که در هماوردی با ناباوران تجربه شده، برداشت علمی از متون مقدس آسمانی مانند قرآن است. «هرمنیوتیک مدرن»، دانش ادراک متن با شگردهایی است که نمیتوان تکنیکهای آن را نابجا و سلیقهای به کاربست. نشانهها با ذکر آیههای قرآنی و برابرنهاد علمی آنها از اعجاز علمی قرآن به نتایجی مانند این میرسد: چگونه ۱۴۰۰ سال پیش در حجاز یک پیامآور بیسواد از واقعیتی علمی خبر داده که بشر مدرن اخیرا به آن پی برده پس خدایی هست.
با کمی مطالعه درمییابیم برای اثبات وجود خدای یکتا راههای بسیاری است که بشر مدرن از آنها به معنویتی دست یافته که عصر حاضر را دوره ایمان و خدا میدانند و برنامه نشانهها باید از شگرد و شیوههای نوین و برهانی و استدلالی (نوین و خردمندانه) بهره ببرد که برای هر ملتی با هر فرهنگی پذیرفتنی است. این مهم به آگاهی از دانشهای روزآمد «میانرشتهای» نیاز دارد برنامههایی معنویتگرا مانند نشانهها باید ارزیابیشان را از مخاطبان ارتقا دهند و همه را فقط سیاه یا سفید نبینند. همچنین معرفی و بازشناخت ویژگیها و رفتارهای خدایی که انسان مدرن در آستان شناخت او مشتاقانه ایستاده و در میزند، بایستی برایش قانعکننده و شوقبرانگیز ترسیم شود. این گزارهها و برهانهای ساده و شگردهای مکررشده با شناخت راستین جور درنمیآید و به کار انسان پیشامدرن میآمد که سهلاندیش و تکساحتی بود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد