«مقام اسماعیل»؛ روایتی از نابغه محور مقاومت

جواد کامور بخشایش، نماینده انجمن پیشکسوتان سپاس، درخصوص فعالیت‌های این انجمن گفت: انجمن پیشکسوتان سپاس به‌عنوان مجموعه‌ای مردم‌نهاد با چند هدف ایجاد شده و با پیشینه‌ای ۱۰ساله در معرفی شهدای ایثار و شهادت قدم گذاشته و در این مسیر به‌خوبی پیش می‌رود.
​​​​​​​کامور بخشایش ضمن اشاره به این که ژانر کتاب مقام اسماعیل فقط زندگی‌نامه داستانی نیست، بلکه دو روایت واقعی و داستانی مکمل هم در این کتاب پیش می‌روند، گفت: شهید اسماعیل حیدری از شهدای ویژه و نابغه در عرصه اطلاعات و امنیت است که سال ۹۲ در نبرد سوریه به‌عنوان نیروی مستشاری به شهادت رسید. ایشان با داشتن مدرک کارشناسی ارشد از یک رشته خاص از دانشگاه امام حسین در همان سال شهادت در دانشگاه تهران در رشته دیگری قبول شده بودند که بعد از شهادت‌شان این خبر به گوش خانواده ایشان می‌رسد.

اسماعیل مردانه جنگید
سردار امیر اشرفی، از پیشکسوتان مدافعان حرم و همرزم شهید اسماعیل حیدری، ضمن گرامیداشت یاد و نام شهدا و حاج‌قاسم سلیمانی و شهید حیدری بیان کرد: حاج اسماعیل در سپاه در جنگ ایران و عراق به درجه جانبازی رسید و بعد از آن وارد سپاه شد و خدمات زیادی را انجام داد. ایشان در محور مقاومت در زمینه سلاح و تخریب و ... تجربه زیادی داشت و با سن بالایی که داشت، رزمی‌کار بسیار خوبی بود. ایشان در نماز جماعت همیشه حاضر بود و از خاطرات جبهه‌ها تعریف می‌کرد و با جوان‌ها رفاقت صمیمانه‌ای داشت. سال ۹۱ در سوریه جنگ به اوج خود رسید و ایشان درخواست کرد به منطقه برود. پس از اعزام به حلب و با وجود محاصره آن منطقه، برگشت. اسماعیل مردانه جنگید و برای پاک‌سازی منطقه با تکفیری‌ها مبارزه کرد.

حاج اسماعیل، تاج افتخار شهادت را به ما داد
زهرا غلامی، همسر شهید حیدری در خصوص خلقیات و سبک زندگی ایشان گفت: زمانی که ازدواج کردیم، ایشان هر لحظه در تکاپو بود. به یاد دارم زمانی که مربی سلاح بود، با خلاقیتی که داشت، سلاح طراحی می‌کرد. ایشان وقتی وارد پادگان شد، یک مربی ۱۹‌ساله بود و با سن کمی که داشت، مربی نمونه و قهاری بود. ایشان بهترین مربی برای شاگردان و بهترین فرزند برای پدر و مادرشان بود. شهادت ایشان دعای خیر پدر و مادرشان بود. افتخار ایشان فرزندان‌شان بودند و به خودش در این زمینه می‌بالید.
غلامی با اشاره به شهادت ایشان گفت: آن زمان در آمل بودیم. بعدازظهر در خواب نفسم بالا نمی‌آمد. روز قبل شهادت حاج اسماعیل بود. انگار خدا می‌خواست ندایی بدهد تا به تهران برگردم. با پسرم به تهران برگشتیم. حاج اسماعیل مدام در تماس بود که مراقب ما باشد. با وجود این‌که سختی ندیدن او بسیار زیاد بود اما حاج اسماعیل تاج افتخار شهادت را به ما داد و من به خود می‌بالم. به فرموده حاج قاسم که حرف ایشان دلگرمی و پشتوانه زندگی ما بود، «خون شهید باعث شکسته شدن محاصره حلب شده است».

شهادت، نورانیت و سمبل اصلی یک جامعه است
سردار رمضان رضایی ضمن گرامیداشت مقام شهدای مقاومت بیان کرد: خدمات شهید حیدری بسیار زیاد است. ایشان از قوی‌ترین اساتید استان مازندران بود و بنده افتخار آشنایی با ایشان را بیش از ۳۰ سال دارم. ایشان علاوه بر حضور در نیروی قدس در لشکر ویژه ۲۵ کربلا نیز بود. خدمات ایشان را در یک کتاب نمی‌شود جا داد و صدها کتاب می‌توان درباره ایشان نوشت. کارهای ایشان به صورت شبانه‌روزی بود.
سردار محمد معصومی، از همرزمان دفاع‌مقدس و دفاع از حرم، در این مراسم گفت: شهدا شهید می‌شوند تا به ما بفهمانند شهادت نورانیت و سمبل اصلی یک جامعه است. برای آرامش و زیستن در جامعه خون‌هایی ریخته شده تا به امنیت برسیم. شهید حیدری نیرویی برجسته، باذکاوت، باهوش و با دانش بود که در همه زمینه‌ها تخصص داشت. زبان عربی را خوب می‌دانست و بسیار مسلط بود.

نمی از دریا
علی رستمی، نویسنده کتاب بیان کرد: در آخرین روزهای نگاشتن کتاب بود که صوتی را از سخنان حاج قاسم درباره شهید حیدری از همسر شهید گرفتم و باعث افتخار من است که مخاطب این جمله ایشان قرار گرفتم: «هنری می‌خواهد در نگارش که خون یک مرد مازندرانی از هزاران کیلومتر بیاید و محور آزادی حلب شود.»
رستمی ادامه داد: وقتی پیشنهاد نوشتن این کتاب به بنده شد، محدودیت در تعداد صفحه و مصاحبه و ضبط داشتم و با موانع و محدودیت‌هایی مواجه بودم اما نمی ‌از دریا را به عهده گرفتم که نشان دهم.
رستمی با اشاره به مشکلات حین کار گفت: دسترسی به منابع اطلاعاتی و مصاحبه‌ها آسان نیست. از نظر من هم این کتاب ناقص است، یعنی باید به مکان‌هایی که شهید رفته بروم و قدم به‌قدم روزهای آخر او را بچشم. چند بار به حلب و به قتلگاه شهید رفتم و شاهد گریه همرزمان زیادی بودم. وقتی از سفر برگشتم با شهادت حاج قاسم روبه‌رو شدم.
نویسنده کتاب مقام اسماعیل افزود: کتاب با سفر من تغییر کرد و گویی آن را از نو نوشتم. این سفر بابرکت بود و رفتن به اماکن و سنگرهای محرمانه توفیق شد تا جبهه مقاومت به من اعتماد کند. سال ۹۹ بیشترین ایام را در شرق سوریه گذراندم و روی موضوع داعش بسیار مطالعه کردم. با دوستان بسیاری از نیروی فاطمیون، زینبیون و حیدریون حدود ۶۰ ساعت مصاحبه کردم.