خانه ای بسیار کوچک و قدیمی در کوچه ای باریک و بن بست در محله ای قدیمی تر در نیاوران تهران.
کد خبر: ۱۴۰۸۶۴

وقتی با مسوولان سازمان بهزیستی برای معرفی یکی از زنان سرپرست خانوار تماس گرفتم با دیدن پیش شماره تلفن ابتدا دچار تردید شدم و وقتی نشانی را دیدم ، تقریبا یقین پیدا کردم که نمی توانم گزارش چندان مناسب و جالبی تهیه کنم. در ذهن خود آپارتمان شیک و نوسازی را در اطراف کاخ نیاوران سابق تجسم کردم و خانمی که احتمالا با کمک و پشتوانه پدر و خانواده از سر بی دردی و تنها برای سرگرمی مشغولیاتی برای خود فراهم ساخته و... خوب هر چه باشد، سرپرستی یک خانواده را به عهده دارد.

از پله ها پایین می روم. خانه ای کوچک ولی صمیمی. صاحبخانه با روی خوش پذیرای من می شود و پس از درنگی کوتاه از داستان زندگی خود می گوید: «روزهای سختی را پشت سر گذاشتم. تا 26 سالگی هیچ مهارتی نداشتم. مدتی با پدر و مادرم زندگی کردم ، اما سرانجام یک روز تصمیم گرفتم مستقل شوم. آن روزها گاه تا ساعت 2 و 3 نصف شب کار می کردم.»
اینها را الهه یقینی می گوید. او 13 سال است به تنهایی بار زندگی خود و 2 فرزندش را که حالا دیگر بزرگ شده اند به دوش می کشد. در طول این سالها برای تامین معاش و هزینه های تحصیل فرزندان راه پر فراز و نشیبی را طی کرده و مهارت های مختلفی آموخته است. کارهای سرمه دوزی ، برودرو دوزی ، گلدوزی ، نقاشی روی پارچه و دیگر هنرهای دستی او را که می بینم ، تصویر بازار تهران با آن همه شلوغی و تلاشی که برای خرید همین اجناس و البته از نوع چینی و کره ای و تایلندی آن مشاهده می شود در پیش چشمانم رژه می رود. کارهای خانم یقینی ، دست کمی از آن رومیزی ها و رو تختی ها ندارد: «اگر کارگاه و وسایل کار در اختیار داشته باشیم ، صد در صد می توانم اطمینان بدهم ما هم می توانیم اجناسی ارائه کنیم که اگر نه با محصولات درجه یک ؛ ولی حداقل با اجناس درجه 2 خارجی چه از نظر کیفیت و چه از نظر قیمت رقابت کند.»
حاصل کار زنانی از این دست در نمایشگاه هایی که به صورت موقت در گوشه و کنار شهر و به مناسبت های مختلف برگزار می شود؛ به متقاضیان عرضه می شود. اما برگزاری این نمایشگاه ها به دلیل موقتی بودن و نیز به دلیل مکان برگزاری آنها که بیشتر دور از مراکز خرید عمومی است ، نمی تواند مشتریان چندانی را به خود جذب کند. در صورتی که اگر غرفه هایی به صورت دائمی در مراکز خرید عمده مردم در اختیار آنان گذاشته شود، درآمد ثابت و قابل قبولی را برای این زنان در پی خواهد داشت.

از هر دری سخنی

نمی دانم چقدر طول خواهد کشید که جامعه ما زن را در فعالیت های اجتماعی در نقش انسان ببیند. رفتارهای زنانی که اصرار دارند زن بودن را پیش از انسانیت خود به رخ بکشند موجب شکایت زنان آبرومند و شرافتمندی است که می خواهند سالم زندگی کنند. یقینی در این باره می گوید: «یکی از مهمترین مشکلات ما که می توان آن را در کنار مسائل مالی قرار داد، نگاه جامعه به زنان تنهاست. این زنان حتی برای خرید وسایل مورد نیاز خود مشکل دارند. رفتار نامناسب معدودی از زنان باعث شده است که جامعه همه را به یک چشم ببیند.»
تهیه مسکن نیز یکی از مشکلاتی است که زنان سرپرست خانوار با آن درگیرند. زنان بسیاری با همه قوا می کوشند گلیم خود و فرزندانشان را در شرایط سخت زندگی از آب بیرون بکشند؛ اما این یکی مشکلی نیست که بتوان براحتی از عهده آن برآمد. بسیاری از یلان روزگار ما زیر بار گرانی هزینه های مسکن کمر خم کرده اند: «یکی از بزرگترین مشکلات زنان سرپرست خانوار، مسکن است که استرس 2 جانبه ای را هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی به آنان وارد می کند. هر چند سازمان بهزیستی برای حل مشکل مسکن زنان سرپرست خانوار تحت پوشش خود وام هایی را در اختیار آنان قرار می دهد، اما هزینه ها به قدری بالاست که بسیاری از این زنان مجبورند چندین برابر توان جسمی خود کار کنند.»

سرگذشت وام و بیمه

بنا به اظهارات خانم یقینی ، زنان سرپرست خانوار می توانند با مراجعه به سازمان بهزیستی از تسهیلات وام خود اشتغالی استفاده کنند. اما ظاهرا برای این کار نیز باید کفش آهنین به پا کرد: «زمانی که من مراجعه کردم مبلغ وام 3 میلیون تومان بود، ولی بعد به دلیل کمبود به 1.5 میلیون تومان کاهش یافت. برای دریافت این مبلغ نیز، حدود دو سال منتظر ماندم.»

یک توصیه


شاید زنان و حتی مردان زیادی در جامعه ما وجود داشته باشند که به محض این که زندگی روی ناخوشایند خود را به آنان نشان می دهد، از زندگی ناامید می شوند و خود را به دست تقدیر و روزگار می سپارند. اما انسان های پر تلاش و خستگی ناپذیری که همه ما می توانیم با کمی دقت در محیط اطراف خود نمونه هایی از آنان را بیابیم ، می توانند الگویی باشند برای همه کسانی که خیلی زود تمام درها را به روی خود بسته می بینند. یقینی امروز اگر چه درآمد بالایی ندارد، اما از این که توانسته است سکان زندگی را در دست بگیرد راضی است.
او که اکنون یکی از مهمترین آرزوهایش داشتن مسکنی مستقل است ، برای تمام زنانی که در شرایط مشابه او قرار می گیرند توصیه ای دارد: «اگر همت و پشتکار وجود داشته باشد، مطمئنا خداوند جواب آدم را می دهد. اگر کسی می خواهد شروع کند حتی اگر هیچ کاری بلد نباشد به ایمان قوی و پشتکار نیاز دارد تا حتما موفق شود. ضمن این که باید با واقع بینی روی بسیاری از خواسته های زودگذر خود سرپوش بگذارد.»

یقینی یکی از مشکلات موجود در این راه را نیاز به ارائه فیش خرید لوازم کار قبل از دریافت وام می داند. این موضوع باعث می شود بسیاری از متقاضیان با مراجعه به فروشگاه ها و پرداخت مبلغی به فروشنده فاکتورهای غیرواقعی تهیه کنند. از طرفی فروشندگان نیز به دلیل حسابهای مالیاتی خود معمولا چنین کاری را براحتی انجام نمی دهند. این موضوع برای کسانی که تازه می خواهند شروع به کار کنند مشکل مضاعفی را ایجاد خواهد کرد. مساله دیگر، معرفی دو نفر ضامن است.
بسیاری از این زنان تمایلی به ابراز نیاز خود به بستگان و دوستان ندارند. لزوم ارائه ضامن برای دریافت وام ، این زنان را در شرایطی قرار می دهد که ناگزیر خواهند بود علی رغم میل باطنی سفره دل خود را برای افراد مختلف و جلب ضمانت آنان باز کنند. بیمه زنان سرپرست خانوار نیز مطلب دیگری است که یقینی به آن اشاره می کند: «سازمان بهزیستی ما را تحت پوشش بیمه خدمات درمانی قرار داده است. یک زن سرپرست خانوار می تواند خود و فرزندانش را تا 18 سالگی بیمه کند. حتی شنیده ام درصدی از هزینه تحصیل فرزندان دانشجوی این زنان نیز به آنان پرداخت می شود.» با این همه زنان سرپرست خانوار از آینده خود مطمئن نیستند. آنان بیمه از کارافتادگی و بازنشستگی ندارند و این موضوع نگرانی هایی را در بین آنان ایجاد می کند: «به ما گفته اند قرار است شما را بیمه آتیه کنند که منظور همان بازنشستگی است ؛ ولی هنوز کاری در این زمینه انجام نشده است.»

گروههای همیار

از قدیم گفته اند یک دست صدا ندارد. در زمینه اشتغال زنان سرپرست خانوار نیز با توجه به سرمایه های اندک و امکانات بسیار محدودی که در اختیار آنان قرار می گیرد، شاید یکی از راه حل هایی که می تواند تا اندازه ای به شکل یک تعاونی راهگشای آنان باشد، تشکیل گروههای همیار است. در این گروهها تعدادی از زنان سرپرست خانوار زیر نظر سازمان بهزیستی با یکدیگر فعالیت مشترکی را آغاز می کنند. خانم یقینی نیز عضو یکی از این گروههای همیار است که همراه 7 نفر دیگر اجناس ساخته دست خود را در مغازه ای که سازمان بهزیستی هزینه اولیه لازم برای رهن آن را در اختیار گروه قرار داده است ارائه می کنند: «سرمایه اولیه ای که برای رهن این مغازه 9 متری در اختیار گروه قرار داده شده است ، 5 میلیون تومان به اضافه یک چرخ سردوزی است. اما اکنون صاحب ملک به این مقدار راضی نیست و ما بشدت به دنبال یافتن مکان دیگری هستیم. ضمن این که مغازه به قدری کوچک است که همه ما 8 نفر امکان ارائه کارهای خود را نداریم و عملا تنها 2 یا 3 نفر از ما می تواند در اینجا کار کند.»
اینها را نیز الهه یقینی می گوید و ادامه می دهد به دلیل کمبود جا امکان استفاده از تمام توانمندی های خود را ندارم. برای مثال نمی توانم کارهای بزرگ خود مانند روتختی را در این محل عرضه کنم.


سعیده کافی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها