کافی است کتاب تاریخچه رادیو در ایران را با هم مرور کنیم و ورق بزنیم، آنوقت است که به داستان شیرین و هیجانانگیزی میرسیم؛ داستانهایی که نشان میدهد وقتی رادیو وارد ایران شد، مردم از دیدن چنین ابزاری چقدر متعجب بودند و برایشان جالب بود که چطور از چنین ابزاری صداهای متفاوت شنیده شود.
حتی میتوان گفت تا مدتها این ابزار بهعنوان یک وسیله عجیب و غریب در ایران مطرح بود، زیرا رادیو در آن زمان وسیله گرانی محسوب شده و از کشورهای مختلف وارد ایران میشد.
حتی شاید برایتان جالب باشد که ۸۳ سال پیش اگر کسی میخواست رادیو بخرد باید برای این وسیله جواز هم تهیه میکرد؛ به همین دلیل هزینه بسیار زیاد رادیو باعث شده بود که همه اقشار جامعه نتوانند دسترسی به این رسانه داشته باشند، برای همین وقتی صاحب خانهای میتوانست رادیو بخرد، هممحلهایها راهی خانه او شده، با علاقه دور هم جمع شده و برنامههایش را گوش میدادند. البته هزینه رادیو زیاد بود اما به مرور زمان رادیو در ایران به قیمت مناسبی رسید و راهی همه خانهها شد. اکنون این رسانه قدیمی اما سرزنده و خستگیناپذیر به ۸۳ سالگی رسیدهاست. به همین دلیل در قالب پروندهای به مناسبت تولد این رسانه مستطیلشکل که امروز حتی در گوشیهای همراه هم در دسترس است، به این موضوع پرداخته و با رادیوییها به صحبت نشستهایم.
بیراه نگفتهایم که هنوز هم رادیو در سپهر رسانه همچنان میدرخشد. گرچه برخی در سالهای قبل معتقد بودند که رادیو عمرش به پایان رسیده اما حضور پرقدرت رادیو در بحرانهای مختلف نشان داده که هنوز عمر این رسانه به ایستگاه پایانی نرسیده و هنوز هم جایگاه مهمی دارد.
این رسانه امروز برای خودش صاحب شبکههای سراسری و تخصصی شدهاست. این رسانه بیادعا در کشور ما بهویژه در سالهای جنگ و در بحرانهایی همچون سیل، زلزله و... نقش موثری داشته و همچنان این نقش را بر عهده دارد.
مردم در برنامههای رادیو دخیل شوند
بهروز رضوی یکی از گویندگان باسابقه رادیو و از پیشکسوتان عرصه دوبلاژ است که همکاریاش را با رادیو را از سال ۱۳۴۷ آغاز کردهاست.
او در طول این سالها با شبکههای مختلف رادیویی همکاری داشته و برنامههای پرشنوندهای را هم اجرا کردهاست. او لحن و صدای خاصی دارد و از همین رو هر کسی که یک بار صدایش را شنیده باشد، همیشه به خاطر میسپارد.
وی درباره سالروز رادیو به جامجم میگوید: من معمولا به صورت پراکنده با همه شبکههای رادیویی همکاری داشتم. اما از آنجا که گویندگی برنامههای بسیاری را برعهده دارم، نام برنامهها در خاطرم نمیماند. من اغلب برنامههایی را که در رادیو داشتم دوست دارم. این را همه میدانند که من همیشه رادیو را به تلویزیون ترجیح دادهام با وجودی که دعوتهای زیادی هم برای کار در تلویزیون داشتم اما به ندرت کار تلویزیونی کردهام. چون احساسی که در این رسانه دارم و ارتباط صمیمانهای که با شنوندههای رادیو دارم، باعث میشود که همچنان با وجود هر شرایطی کار در رادیو را بیشتر دوست داشته باشم.
رضوی در ادامه درباره برنامههای شبکههای رادیویی عنوان میکند: من اغلب برنامههای رادیو را در ماشین گوش میکنم. چون رادیو جزو علایق من است و من سالهای بسیاری از زندگیام را صرف این کار کردهام و به نوعی رادیو خانهام محسوب میشود. از این رو رادیو یکی از رسانههای مورد علاقه من است. چون رسانه صمیمانه و راحت و قابل دسترسی است.
این گوینده در پاسخ به این سؤال که جای چه برنامهای در شبکههای رادیویی خالی است و چه برنامهای باید بیشتر تقویت شود، میافزاید: پاسخی که به سؤال شما میدهم صرفا مربوط به یک شبکه نیست و شامل همه شبکههای رادیویی میشود. فکر میکنم رادیو هر چقدر تعاملش را با مخاطب بیشتر کند و مردم را به نوعی در برنامههایش دخیل کند، به مردم نزدیکتر میشود. اصولا رسانهای پویاست که همواره با مخاطبانش تعامل داشته باشد.
در خانه هم رادیو گوش میکنم
در ذهنم خاطره عذرا وکیلی را جستوجو میکنم. بچه که بودم رادیو را با صدای او میشناختم. یادم میآید صبحها با عشق به برنامه «سلام کوچولو» از خواب بیدار میشدم و دست و صورت نشسته و بیتوجه به مادر که برای خوردن صبحانه صدایم میکرد، رادیو را روشن میکردم و برنامه را گوش میدادم و چه شیرین بود این لحظات. شب هم به عشق برنامه «شببخیر کوچولو» با آن ترانه ماندگارش و قصه شیرینی که مریم نشیبا تعریف میکرد، میخوابیدم. این خاطره خوب در ذهن تکتکمان است، خاطراتی که برایمان شیرین است و ماندگار. طبیعی است عشق عذرا وکیلی به رادیو باعث شد برنامه سلام کوچولو ۵۰ سال زنده باشد.
وکیلی درباره ورودش به رادیو به جامجم میگوید: من از زمانی که دانشآموز بودم به واسطه علاقهای که به رادیو داشتم، فعالیتم را در این رسانه با برنامه جوانان شروع کردم و از سال ۱۳۴۷ در حالی که ۱۸سالم بود به صورت رسمیبا رادیو همکاری کردم. با وجود اینکه چند دهه است که با رادیو همکاری داشتم اما همان شور و علاقه را به رادیو دارم. راستش سه دخترم قبل از تولدشان هم در رادیو بودند، حتی دوران بارداری من در رادیو بود. دختر سومم که علاقه بیشتری به رادیو داشت به عنوان برنامهساز در این رسانه کار میکند ولی فرزندان دیگرم علاقهای نداشتند. ضمن این که من هرگز کار در رادیو را به آنها تحمیل نکردم و بر اساس علایق خود شغلشان را انتخاب کردند.
عذرا وکیلی ادامه میدهد: باید به این موضوع تاکید کنم که رادیو مثل فرزندم است. مگر میشود کسی نسبت به بچهاش بیتفاوت باشد؟! هر چه سن بچه بالاتر میرود، وابستگی و علاقه هم بیشتر میشود. از این که هر روز میبینم نسلهای جدید با ایدههای خلاقانه برنامههای جذاب رادیویی تهیه میکنند، خوشحال میشوم و این نشان میدهد رادیو زنده است. این گوینده و تهیهکننده قدیمی رادیو با اشاره به این که همیشه در خانه هم رادیو گوش میدهد، عنوان میکند: من یک رادیو در آشپزخانه دارم و زمانهایی که مشغول انجام کار خانه هستم، روشن است و به برنامههای آن گوش میدهم. وقتی مشغول رانندگی هستم و از خودروها صدای رادیو را میشنوم، انرژی میگیرم و با خودم میگویم رادیو هنوز هم مخاطب خودش را دارد.
رادیو هرگز برایم پیر نمیشود
فریبرز گلبن، از تهیهکنندگان پیشکسوت رادیوست و تا به امروز تهیهکنندگی برنامههای مختلفی را در رادیو بر عهده داشتهاست. از برنامههای او میتوان به جمعه من، چه فرصتی و چه شبی و... اشاره کرد. نکته قابل تامل این است که با وجود این که او پیشکسوت این رسانه است اما همچنان با علاقه برای جوانان برنامهسازی میکند و برنامههایش با استقبال مخاطبان روبهرو میشود. وی سال ۱۳۴۸ وارد رادیو شد که در آن زمان ۱۹ سال بیشتر نداشت. وی درباره حضورش در رادیو عنوان میکند: رادیو همیشه برای من جوان میماند و هرگز پیر نمیشود. من با رادیو زندگی کرده و کار میکنم. همه چیز ما رادیوییها رادیوست. وی که بیش از پنج دهه است در رادیو کار میکند، تصریح میکند: هر روز با شور و علاقه در رادیو کار میکنم. مگر میشود در رادیو کار کرد و بیانگیزه بود. البته در آن زمان این طور نبود که سریع وارد استودیو شویم؛ باید کارآموزی میکردیم. ابتدا در دورههای کارآموزی تهیهکنندگی رادیو شرکت کردم و بعد از گرفتن لیسانس، تهیهکنندگی برنامههای مختلفی را بر عهده گرفتم. اعتقاد دارم هر برنامهای که برای مخاطب تهیه میکنیم، باید ویژه باشد. تا به امروز هم برنامههای متنوعی کار کردهام. گلبن در پاسخ به این پرسش که چرا همیشه برای جوانان برنامهسازی میکنید، توضیح میدهد: به دلیل این که من احساس مسنبودن ندارم حس میکنم جوان هستم و باید برای جوانان کار کنم. جامعه ما جوان است و از ایدههای نو استقبال میکند. من هم از طرحهای خوب استفاده میکنم و تلاش دارم برنامههایی متنوع برای آنها تهیه کنم. از سوی دیگر خلاقیت و نوآوری حرف اول را در رادیو میزند.
این تهیهکننده با اشاره به این که مردم رسانه گرم و صمیمی رادیو را دوست دارند، میگوید: امیدوارم همیشه این رسانه بین مردم گرم بماند. وی درباره این که چه زمانی بازنشسته میشود، بیان میکند: هیچ وقت نمیشود این را از یک نقاش، نویسنده یا هنرمند پرسید که سن بازنشستگی چه زمانی است.
هنوز هم بهترین است
هادی عامل، از گزارشگران حرفهای ورزش کشتی است. او ثانیه به ثانیه مسابقات کشتی را آن قدر با هیجان گزارش میکند که نفسها در سینه حبس میشود. درضمن بسیاری از ایرانیها با صدای این گزارشگر یاد گرفتهاند بارانداز، فن کمر، زیرگیری و... چیست و چه امتیازی دارد. عامل با اصطلاحات خودساختهاش به استقبال شیرمردان ایرانی میرود و جملاتش را این گونه میسازد: «دلاورمردی از خطه پهلوانخیز(یکی از نقاط ایران)، بزرگی میکنه در آوردگاه المپیک، یک امتیاز شیرین و دلچسب رو برای ما به ارمغان میاره، دستان پرتوان کشتیگیر ما روی حریف کار میکنه، چغر بد بدن، سالن را به غوغاکدهای تبدیل میکند، کشتیبلد، شیر مادرت حلالت باد، خدا قوت پهلوان و...» سابقه گزارشگریهادی عامل به ۳۹سال قبل برمیگردد؛ همان زمانی که خبری از دستگاههای گیرنده تلویزیون رنگی نبود. عامل بیشتر واژهها و جملاتی که در گزارشهایش به کار میبرد را احساساتش به او میگوید. او به دلیل خلق و خوی خاص و گزارشهای درخشانش یکی از محبوبترین مجریان ورزشی صداوسیماست.
این گزارشگر ورزشی درباره این که فکر میکنید آیا هنوز رادیو با وجود تکثر شبکههای اجتماعی و... در سپهر رسانه جایگاه دارد، میگوید: از آنجا که رادیو همیشه در دسترس است، بنابراین همه به این رسانه علاقهمند هستند؛ چه کسانی که در کلانشهرها زندگی میکنند و چه افرادی که در مناطق محروم هستند. به نظرم رادیو هنوز هم مخاطبان خاص خودش را دارد و اکثر ایرانیها هنگام رانندگی رادیو گوش میکنند. در طول این سالها شاهد رشد شبکههای اجتماعی بودیم اما به اعتقاد من رادیو هنوز هم شنونده زیادی دارد. همچنین گزارشکردن برای رادیو خیلی راحتتر از تلویزیون است، چون شما با یک گوشی همراه هم میتوانید مسابقات را گزارش کنید.
وی ادامه میدهد: من در تمام این سالها مسابقات زیادی اعم از المپیک، آسیا و... را برای رادیو گزارش کردم. رادیو همیشه برایم حس خوبی داشتهاست. البته گزارش در رادیو با تلویزیون فرق دارد، چون گزارشگر باید به گونهای گزارش کند که مخاطب فضا را برای خودش تجسم کند. من از زمان راهاندازی رادیو ورزش برای این شبکه گزارش کردم. همچنین برای رادیوهای مختلف همچون ایران و جوان هم گزارش داشتم. خوشحالم با رادیو همکاری میکنم.
عامل در پاسخ به این سؤال که برای ۸۳ سالگی رادیو چه آرزویی دارید، بیان میکند: آرزو دارم رادیو همچنان پابرجا باشد و مدیران در شبکههای مختلف رادیویی بنا به سلایق و علایق مخاطبان برنامه بسازند. ضمن این که نسل جوان هم برای برنامهسازی در نظر داشته باشند و با عشق کار کنند.
رادیو برای من دانشگاه است
محیا اسناوندی را هم با صدایش در برنامههای رادیویی میشناسیم و هم با چهرهاش در تلویزیون آشنا هستیم. او که چند سالی است برنامه «خونه زندگی» را در رادیو سلامت دارد، در این باره به جامجم میگوید: من حدود ۹ سال است که برنامه «خونه زندگی» را اجرا میکنم. برنامهای که به نوعی خودم با آن زندگی کردهام. یکی از ویژگیهای این برنامه زنده بودن نمایشی است که اجرا میکنم.
وی ادامه میدهد: نکته جالب این برنامه برای من این است زمانی که گوینده این برنامه شدم، مجرد بودم. بعد این شخصیت دانشجو شد. از آنجا که خودم میکروبیولوژی خواندهام و با فضای آزمایشگاه آشنا هستم، این شخصیت را پرستار فرض کردیم. بعد که ازدواج کردم، این شخصیت هم ازدواج کرد. به نوعی انگار تغییرات زندگی من روی این شخصیت هم تاثیر گذاشته است. اسناوندی همچنین میافزاید: بین نمایش این برنامه گفت و گوهای پزشکی داریم که خیلی به من کمک میکند و برای خودم هم آموزنده است. بنابراین من خیلی از این برنامه یاد میگیرم و تجربیات خوبی بهدست میآورم. ضمن اینکه اصولا کار در رادیو برایم رویا بود و از کودکی به رادیو علاقه داشتم. همین که خودم در این رسانه کار و به نوعی زندگی میکنم برایم جذاب و ارزشمند است. وی درباره خاطراتش از رادیو میگوید: به دلیل اینکه در تلویزیون مجری هستم، اغلب مخاطبان صداوسیما مرا به واسطه چهرهام میشناسند. اما برایم جالب است که رادیو هنوز جزو علاقهمندیهای مردم است. چون گاهی که برای خرید به جایی میروم و صحبت میکنم، مردم من را با برنامه «خونه زندگی» میشناسند. این خیلی برایم جذاب است. من در رادیو برنامه دیگری هم به نام «جمعه من» داشتم که حدود سه سال روی آنتن بود و آن برنامه را خیلی دوست داشتم و جزو برنامههای خوبی بود که کار کردم.
اسناوندی در پایان هم بیان میکند: رادیو برای من دانشگاه است. شاید خیلی از گویندهها درباره بار مالی آن نظراتی داشتهباشند. برای من هم بار مالی چندانی ندارد. اما رادیو آوردههای بسیاری برای من دارد. از جمله اینکه باعث میشود همیشه بهروز باشم و اطلاعاتم را به روز نگه دارم و با آدمهای مهم و ارزشمندی در ارتباط باشم و از آنها یاد بگیرم. به همین دلیل تا جایی که شرایطم اجازه بدهد، دلم میخواهد در رادیو باشم و فعالیت کنم.
رقابت صمیمانه ما و زندهیاد منوچهر نوذری
جواد انصافی را خیلیها با نام عبدلی در نمایش «عبدلی و اوستا» به خاطر دارند. او سالهای بسیاری از عمرش را در رادیو صرف کرد و خالق شخصیتهایی به یادماندنی بود. این اواخر هم رادیو ایران از او و امیر پارسی که نقش اوستا را بازی میکرد، تقدیر کرد. وی در گفت و گو با جامجم در خصوص خاطرهانگیزترین برنامهای که در رادیو داشته بیان میکند: یکی از جذابترین برنامههای رادیویی که من کار کردم، برنامه «صبح جمعه با شما» بود و جزو برنامههای پرمخاطب رادیو هم محسوب میشد. در مقطعی ما دو گروه شدیم. در یکی از گروهها زندهیاد منوچهر نوذری و برخی همکاران بودند و در گروه دیگر هم ما بودیم که «عبدلی و اوستا» را در آن اجرا میکردیم. وی ادامه میدهد: حدود یک سال و نیم اعضای این برنامه دو گروه شدند و همین باعث شدهبود تا رقابت بسیار زیبا و دوستانهای بین دو گروه ایجاد شود. چون یک هفته گروه ما برنامه داشت و یک هفته گروه دیگر. بنابراین هر کدام از این گروهها تلاش میکردند تا برای مردم شنیدنیتر باشند. همین باعث جذابیت و دلچسبی کار بود و خاطرات بسیاری را برای ما رقم میزد.
انصافی همچنین میافزاید: گروه اول با حضور زندهیاد منوچهر نوذری، گروه قدرتمندتری بود. بنابراین ما بهدنبال ترفندی برای جذب بیشتر مخاطبان بودیم تا در این رقابت شکست نخوریم. از این رو برای جذب بیشتر شنوندههایی که تماشاچی برنامه هم بودند، نمایش عبدلی و اوستا را با لباس مخصوص نمایش آنها میرفتیم و خیلی برای تماشاچی جذاب بود. درست مثل تئاتر بود و حتی سعی میکردیم مثل تئاتر، متن را حفظ کنیم. بههمیندلیل این نمایش به قدری برای همه جذاب شدهبود که حتی گاهی بعضی جاها که از نظر رادیویی هم خیلی جذاب نبود اما همه میخندیدند و دوست داشتند.
وی در پایان هم میگوید: تنها مشکلی که در رادیو وجود دارد این است که هنوز از نظر مالی عقب است و بههمیندلیل همه کسانی که با این رسانه کار میکنند فقط به دلیل عشق و علاقهشان است. من هم دوست دارم همچنان در رادیو کار کنم اما گاهی شرایط مالی این اجازه را نمیدهد و باعث دوری هنرمندان میشود؛ هنرمندانی که به رادیو عشق میورزند. بنابراین امیدوارم در آینده نزدیک بودجههای رادیو پاسخگوی نیاز هنرمندانش شود.
خاطرهساز نسلها
جبار آذین - استاد دانشگاه و منتقد: بیش از هشت دهه، همراه نسلهای مختلف با رادیوها، شبکهها و برنامههای رنگارنگ رادیویی کشور زندگی کردیم؛ با رادیو ایران، به سفرهای پرخاطره در سراسر ایران زمین رفتیم، با رادیو جوان، جوانیها کردیم و خود را برای فرداهای بهتر مهیا ساختیم، با پیام، شنوای خبرها و نکتهها و موسیقیهای جذاب شدیم و با مشارکت در پویش آن، لحظهها و مدالهای شاد زندگی و طبیعت و هنرها را در سینه تاریخ رادیو نصب کردیم. آوا ما را مهمان بهترین ترانههای کلاسیک و مدرن کرد، با رادیو ورزش، پیر و جوان همراه خانواده برای تداوم سلامت خود ورزش کردیم و تازههای ورزش ایران و جهان را شنیدیم. پای رادیو معارف، آموزههای معارف الهی را فرا گرفتیم، با شبکه قرآن، هر روز و ساعت پیمان خود با خداوند رحمان را تازه کردیم. همدوش رادیو فرهنگ در حراست از فرهنگ ایران اسلامی و ارتقای فرهنگ کشور، همداستان شدیم، رازها و راههای سلامت روح و جسم خود را از رادیو سلامت آموختیم. از اوضاع اقتصادی کشور و گرانیها و وضع تولید وصادرات و واردات در رادیو اقتصاد آگاه شدیم، در رادیو گفتوگو شنونده گپ و گفتهای تخصصی و اجتماعی و فرهنگی در زمینههای مختلف بودیم، بهترین و برترین نمایشهای ایران و جهان را از رادیو نمایش شنیدیم و حتی تماشا کردیم و لذت بردیم. رادیو تهران، ما را به تهرانگردیهای جالب و به یادماندنی برد؛ با صبا و تلاوت و زیارت ره سپردیم تا دست در دست یکدیگر به مقاومت رسیدیم و همچنان صدای ایران جاودانمان را از تریبونهای پرمخاطب رادیوهای سراسری و رادیوهای تاثیرگذار استانی و محلی، درکنار امواج خروشان صدای ملت قهرمانمان در داخل و از طریق رادیوهای برون مرزی به زبانهای عربی، انگلیسی، روسی، ترکی استانبولی، فرانسه، آلمانی، فارسی دری و... به گوش ایرانیان و جهانیان رساندیم و شبکههای اینترنتی ایرانصدا، طبیعت و آفتاب در این مسیر ما را همراهی کردند. این داستان زندگی شیرین و جذاب رادیویی، همچنان ادامه دارد و دیروزیها را به امروزیها و امروزیها را به فرداییها پیوند میدهد. هنوز و همچنان قصههای شب رادیو، بازیها و شوخیهای بر و بچههای جمعهرادیو و خاطره بازیهای رادیویی در مناسبتها و یادوارههای شهدا و حماسههای دفاعمقدس و انقلاب اسلامی، در یادهای شنوندگان پر و پا قرص رادیوهای جمهوری اسلامی ایران زنده است و نسلهایی که ازکودکی تا ایام نوجوانی و جوانی و میانسالی با رادیو زندگی کرده و رشد و تکامل یافته اند، از رادیوها و شبکههای متنوع رادیو، سخنها و قصهها و خاطرهها دارند. روزگاری بود که رادیو هنوز جوان بود و کشورکم جمعیت و اکنون که ملت پر اولاد شده و جمعیت ایران چند میلیونی، صدای جمهوری اسلامی، خانواده خود را گسترش داده و برای پاسخ به نیازها، سلیقهها و خواستهای قشرهای مختلف، رادیوها و برنامههای مناسب، فاخر و بهینه تهیه و تدارک دیده که رضایت و همراهی ملی، نشانگر پیوند ملی با رادیوی کشور است و این مودت و همگامی و همسویی همچنان ادامه دارد. سالروز تولد باشکوه رادیوی دوستداشتنی جمهوری اسلامی ایران را به تمام ایرانیان، مدیران، تهیهکنندگان، هنرمندان، برنامهسازان، مجریان و دستاندرکاران صدای ملت ایران، شاد باش میگوییم. یاشاسین رادیو و زنده باد پرچمداران رادیویی کشور.
صداهایی که دیگر روی موج نیستند
تعداد هنرمندان محبوب و دوستداشتنی رادیو که امروز کنار ما نیستند، کم نیست. به چند نفر از معروفترینهایشان پرداختیم:
منوچهر نوذری- تولد: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۵، فوت: ۱۶ آذر ۱۳۸۴
این هنرمند از نخستین گویندگان تاریخ دوبله در ایران بود. او فعالیتش را در رادیو از سال ۱۳۳۵ شروع کرد و در همه این سالها در کنار رادیو در تلویزیون هم حضور داشت. او مهربان و خوشقلب بود و در کلامش گزندگی شیرینی وجود داشت که همین ویژگی، شخصیت او را میان مردم خاص کردهبود. یکی از شخصیتهای بانمک او در برنامه «صبح جمعه با شما» آقای ملون بود که عاشقان رادیو این شخصیت را خیلی دوست داشتند.
مهران دوستی- تولد: ۳ بهمن ۱۳۳۵، فوت: ۲ خرداد ۱۳۹۴
اولین بار برنامهای در رادیو گیلان اجرا کرد اما چند سال بعد (سال ۱۳۶۱) به تهران آمد تا در رادیوسراسری گویندگی کند. اولین کارش برنامه فرهنگی ادبی «بانگجرس» بود اما بهخاطر صدای پرشور و حماسیاش به رادیو جبهه پیوست تا خبرها و برنامههایی از جبهههای جنگ را گویندگی کند. پس از آن تا پایان زندگی یکی از محبوبترین گویندگان رادیو بود. یکی از ماندگارترین آثارش مقتلخوانی امامحسین(ع) بود که اجرای متفاوتی از متنی بسیار خواندهشده به دست داد.
صادق عبداللهی- تولد: ۲۷ دی۱۳۲۷، فوت: ۲۴ مهر ۱۳۹۷
زندهیاد عبداللهی برنامههای زیادی در رادیو نوشته و با قلم او شنیدنی شده است. یکی از حسنهای این نویسنده کهنهکار این بود که همیشه برای نوشتن هیجان داشت و هرگز این هیجان در او فروکش نکردهبود. از سوی دیگر او اعتقاد داشت چون شغلش هنری است، بنابراین نویسنده باید برای نوشتن سرش داغ باشد! و اینکه نگاه دقیقی نسبت به جامعه داشتهباشد. او سالها برای برنامه صبح جمعه با شما و جمعه ایرانی قلم زد.
حمید عاملی - تولد: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۲۰، فوت: ۱۶ دی ۱۳۸۶
این هنرمند از سال ۱۳۳۷ فعالیتش را در رادیو با گویندگی برنامه «کار و کارگر» شروع کرد و سال ۱۳۵۰ گوینده برنامههای رادیویی «راه شب» شد. این گوینده مهربان و دوستداشتنی، داستانهای زیادی را در رادیو روایت کرد. ویژگی این هنرمند، صدای شیرینش بود که بسیار زیبا قصهها را تعریف میکرد. او قصهگوی برنامه «قصه ظهر جمعه» هم بود و بسیاری از شنوندگان او را به واسطه قصههای این برنامه میشناسند. او در آخرین سالهای کاری خود گوینده برنامه «یک شب از هزارویک شب» رادیو و «قصههای یک روز تعطیل» بود.
رضا عبدی- تولد: ۹ آبان ۱۳۱۰، فوت: ۲۳ آبان ۱۳۹۸
صدایش را در قالب شخصیت نمایشی «آمیز عبدالطمع» و «عبدل بیزنس» میشناسیم که آخر هفته با برنامههای «صبح جمعه با شما» و سپس «جمعه ایرانی» همراه مخاطبان بود. البته او کارش را با اجرای شخصیتی به اسم «آمیرزا اکتور رادیو» آغاز کرد؛ سالها در تئاتر فعالیت داشت و در سینما هم در بیش از ۲۰ فیلم به ایفای نقش پرداخت. سال ۹۳ بود که عبدی خودش سوژه فیلم شد و زندگیاش در قالب مستند «دیدار با رضا عبدی» به نمایش درآمد.
فرهنگ مهرپرور- تولد: ۱۱ اسفند سال ۱۳۲۴، فوت: ۱۴ شهریور ۱۳۷۳
فرهنگ مهرپرور همراه دوست قدیمیاش منوچهر آذری به عنوان زوج کمدین رادیو و تلویزیون در میان مخاطبان شهرت داشتند، زیرا برنامههای متعددی را کنار هم اجرا کردهبودند و اتفاقا جزو شخصیتهای دوستداشتنی و مردمی بودند. این هنرمند فعالیتش را در رادیو از سال ۱۳۵۲ شروع کرد و یکی از کارگردانان و گویندگان برنامه رادیویی طنز صبحجمعه با شما بود. او شخصیتهای «فسقلی»، «داوود کلک»(پسر آمیزعبدالطمع) و… را در این برنامه رادیویی صحبت میکرد. نکته قابل تامل پیام رهبری بعد از فوت این هنرمند بود که ایشان در بخشی از متن پیامشان فرمودند: فقط کسی که با مردم و دلبسته به هدفها و دلبستگیهای آنها باشد، هنرمند مردمی است. و مرحوم مهرپرور این را درباره خود ثابت کردهبود.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: