طرح کاغذی خاورمیانه جدید که پس از 11سپتامبر روی میز سران کاخ سفید قرار گرفت ، با فرض این که تمدن اسلامی ، تنها تمدنی است که ظرفیت رویارویی و مواجهه با غرب را دارد
کد خبر: ۱۴۰۱۶۷
، هدف تغییر ساختار کشورهای خاورمیانه و پی ریزی نظام دموکراسی غربی در این کشورها را پیگیری کرد.
پایه های تئوریک این طرح ، ارتباطی مستقیم با منافع عینی دولت امریکا داشت ، چرا که خاورمیانه قطب انرژی جهان است و ژئوپلتیک آن باعث شده هر کشوری که در آن نفوذ کند، صاحب قدرتی استراتژیک شود.
از سوی دیگر، تغییر مدل ساختار حاکمیت کشورهای خاورمیانه بقای رژیم صهیونیستی را برای همیشه تضمین می کند. همچنین تسلط بر خاورمیانه باعث می شود اژدهای خفته شوروی که همچون روحی در کالبد روسیه است ، هیچ وقت بیدار نشود.
کاخ سفید، در کنار این پروژه و حتی قبل از آن در کشورها و جمهوری هایی که از شوروی جدا شدند، اما هنوز به لحاظ ساختاری با روسیه پیوند داشتند و نیز کشورهای اروپای شرقی که مناسبات نزدیکی با روسیه داشتند در حال اجرای عملیاتی بود تا براساس آن ، ارتباط ارگانیک این کشورها با روسیه گسسته شود و دیگر آن که با گسترش حوزه نفوذ خود به درون ساختار حاکمیتی این کشورها، روسیه در پنجه قدرت امریکا قرار گیرد.
آنچه در اکراین ، گرجستان ، قرقیزستان و صربستان ، تحت عنوان انقلاب های رنگین و با اسم دموکراسی اتفاق افتاد، محصول سالها ارتباط تشکیلاتی «سیا» با برخی نهادهای علمی این کشورها بود تا هسته وقوع این رویدادها ایجاد شود.
جمهوری اسلامی ایران اگر چه ساختاری کاملا متفاوت و متمایز با این کشورها و حتی همسایگان خاورمیانه ای خود دارد و مردم سالاری اسلامی در کشور، کاملا نهادینه و بومی است ؛ اما در چارچوب ایجاد طرح خاورمیانه جدید مدتهاست که هدف تلاشهای براندازانه آشکار و پنهان کاخ سفید قرار گرفته است.
«به اسم دموکراسی» که در 2قسمت از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، اولین برنامه مستندی است که به طور تحقیقی به بررسی ماهیت انقلاب های رنگین از یکسو و تلاشهای عملی امریکا در تکرار این تجربه در خاورمیانه و در ایران به عنوان یکی از کشورهای محوری این منطقه بین رسانه های کشورهای خاورمیانه ، پرداخت و از همین رو، بازتاب بسیار گسترده ای در رسانه ها به خصوص رسانه های غربی داشت ؛ به طوری که از آغاز پخش آگهی این برنامه کاخ سفید به آن واکنش نشان داد.
اما با وجود هیاهوی رسانه های غربی پخش این مستند رسوایی دیگری برای امریکا رقم زد از آن جهت که با اعترافات دست اندرکاران انقلاب های نرم توانست ماهیت اصلی نهادهای به ظاهر تحقیقاتی و علمی امریکایی را افشائکند.
مستند «به اسم دموکراسی» به لحاظ ساختاری و محتوایی دارای ویژگی های قابل تاملی بود که 2عنصر مصاحبه و گزارش تحقیقی را به خدمت گرفته بود.
افراد حاضر به عنوان مصاحبه شونده (هاله اسفندیاری ، کیان تاجبخش و رامین جهانبگلو) به ارتباطات فامیلی و کاری با خاندان رژیم سابق بویژه فرح پهلوی اذعان کردند و مصاحبه ها کاملا در شرایط عادی بوده و اظهارنظرها به شکل کارشناسی ارائه شد.
اعترافات افراد حاضر در قسمت اول برنامه (که کاملا به شکل بحث کارشناسی و افشاگری علمی عرضه شد) نشان داد که پایگاه عملیاتی آنها در یک مجموعه از مطبوعات و محافل روشنفکری قرار داشته است و مباحث مطرح در این پایگاه ها مبتنی بر اشاعه فرهنگ حکومتی غرب (لیبرال دموکراسی وابسته به امریکا) در قالب جامعه مدنی بوده است.
همچنین اسامی پایگاه ها با عناوین پرطمطراقی مانند «مجله گفتگو» و «مجله دموکراسی» انتخاب شده است که اهمیت استفاده از نامهای موثر پوششی در تاثیرگذاری روی نخبگان جامعه و بویژه جوانان را نشان می دهد.
از سوی دیگر، در این اعترافات تصریح شد که منابع مالی فعالیت های مصاحبه شونده ها از طریق سازمان های دولتی رسمی (وزارت امور خارجه ، کنگره و وزارت دفاع امریکا) و یا نهادهای نیمه رسمی مثل بنیاد سوروس ، بنیاد کارنگی ، نهاد وودرو ویلسون ، بنیاد بروکین و سازمان (N.E.Dصندوق ملی دموکراسی در امریکا) تامین می شده است.
طرف حساب افرادی که به عنوان سخنران یا مدعو از ایران به امریکا (یا مکانهای انتخابی امریکا) سفر می کردند، گروهی به اسم سیاست سازان بودند که در واقع هسته اصلی آن سازمان های اطلاعات و جاسوسی امریکا بوده اند.
مصاحبه شونده ها در این مستند تاکید کردند تمامی طرحها در 2لایه تعریف می شدند؛ لایه آشکار یک برنامه عادی و معمولی بوده ، ولی در لایحه پنهان مقاصد خطرناک جاسوسی و برنامه ریزی برای براندازی نرم ضدحاکمیت ایران قرار داشته است.
گزارش های تحقیقی در این برنامه نیز حاوی نکات قابل توجهی بود. فعالیت های انجام شده در قالب یک سری شبکه های ارتباطی تحت پوشش گروهها و سازمان های غیردولتی (NGO)ها به صورت منسجم و هماهنگ در چندین کشور کنترل و هدایت می شده است.
برنامه به شکلی دقیق و ظریف ماهیت کنفرانس های بظاهر تحقیقاتی - علمی و کارشناسانه را در سطحهای منطقه ای و بین المللی برملا می سازد. این فیلم مستند نشان داد که بسیاری از موسسات امریکا که از دانشجویان خارجی مرتبط با بنیادهای سوروس ، ویلسون ، N.E.Dو... استفاده می کنند، تحت نظارت و هدایت اشخاصی قرار دارند که وابسته به نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی امریکا هستند. این مستند همچنین نشان دهنده این واقعیت بود که فعالیت های بنیادهای بظاهر غیرسیاسی امریکا و غرب کاملا در جهت اهداف و سیاست های دولت امریکا قرار دارد و درحقیقت نهاد و بنیاد مستقل در امریکا و غرب وجود ندارد.
وظیفه اصلی و مهمترین هدف فعالیت این گروه در ایران ، ایجاد شکاف میان ملت و حاکمیت از طریق جذب و سازماندهی افراد خاص و راه اندازی جنگ روانی تبلیغاتی در جامعه بوده است.
نفوذ کردن در داخل گروهها و تشکیلات دانشجویی و تلاش برای جهت دهی به فعالیت ها و تحرکات دانشجویان ، یکی از مهمترین برنامه های عملیاتی این گروه بوده است.
مستند «به اسم دموکراسی» همچنین برای اولین بار و به شکلی مستند (هم اعترافات ماموران امریکایی و هم شاهدهای قابل لمس رویدادی و تاریخی) طرح دولت امریکا را برای ایجاد NGOهای وابسته در ایران (که رابطه روشنفکران غربگرا و توده های مردم را خارج از سیطره حاکمیت برقرار می کند)، افشا می کند.
این برنامه در مجموع نشان داد که عملیاتی کردن طرح کودتای نرم (انقلاب مخملی) و دست کم ایجاد اغتشاشاتی که به تضعیف قدرت ایران و در نتیجه تاثیرگذاری فشارهای بیرونی امریکا و غرب ضد جمهوری اسلامی بینجامد، اصلی ترین هدف دولتمردان امریکایی است.

حلقه های زنجیره ای برای تغییر حکومت ایران


در قسمت دوم مستند «به اسم دموکراسی» کیان تاجبخش نماینده مخفی بنیاد امریکایی سوروس در بیان برنامه حرکت این بنیاد می گوید: برای پیاده کردن فلسفه جامعه باز، باید بین ملت و حاکمیت شکاف ایجاد کرد تا از طریق این شکاف قسمت هایی از جامعه مدنی که بر مبنای جامعه باز شکل گرفته اند، برای تغییر رفتار بر حاکمیت فشار بیاورند.
وی راه بنیاد سوروس برای ایجاد این شکاف را از دو مسیر تضعیف دولت و حاکمیت مرکزی و یا تقویت بخش معاند حکومت در جامعه عنوان می کند.کیان تاجبخش فعالیت اصلی بنیاد سوروس در گذشته را در مناطق اروپای شرقی ، شوروی و آسیای مرکزی عنوان می کند و می گوید: با توجه به این که در حال حاضر با فروپاشی نظام کمونیستی و شوروی بخش بسیار مهمی از فعالیت هایش در این مناطق به ثمر رسیده است ، هدف اصلی خود را متوجه جهان اسلام اعم از ترکیه ، کشورهای عربی ، افغانستان و پاکستان کرده است.
به اعتقاد تاجبخش ، یکی از نمونه های عینی اقداماتی که توسط بنیاد سوروس صورت گرفته ، تغییر و تحولات در گرجستان بوده است طوری که ادوارد شواردنادزه با اذعان به این مطلب گفته بود ناآرامی ها و تحولات رخ داده در گرجستان از سوی نهادهایی که به پشتوانه بنیاد سوروس فعالیت می کردند ،انجام شد.
تاجبخش در پایان صحبتش به برنامه بنیاد سوروس در ایران اشاره می کند و می گوید این برنامه ها به دنبال این هستند تا با استفاده از موسسات غیردولتی در ایران به تقویت یک مدل دموکراسی غربی بپردازند که نهایتا براساس فلسفه ، اصول و سنت ، این مساله به تعارض با فرهنگ رسمی و قوانین خواهد انجامید و نتیجه آن همان شکاف بین حاکمیت و ملت می شود که مطلوب نظر بنیاد سوروس است.

منافع دشمنان را دنبال کردیم


هاله اسفندیاری نیز که مدیر موسسه «وودروویلسون» است در اعترافاتش می گوید: فعالیت اصلی بنیاد سوروس تا چندی پیش کشورهای عضو شوروی سابق بود اما اکنون در کشورهای آسیای میانه بشدت فعال است.
اسفندیاری فعالیت بسیار واضح دیگر بنیاد سوروس را انقلاب مخملی گرجستان عنوان کرده و می گوید که انقلاب اوکراین نیز با همکاری موثر این بنیاد انجام شده است.
اسفندیاری در پایان به 5ماه بازداشت خود در ایران اشاره می کند و می گوید: در این فرصت پیش آمده بر روی مسائلی که مطرح کرده ایم بسیار تفکر کردم و به این نتیجه رسیدم که خود من و افرادی که با ما همکاری می کنند حلقه های زنجیره ای هستیم که با استفاده از بنیادها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاه ها سعی می کنند به اسم دموکراسی ، توانمندسازی زنان ، دیالوگ و غیره شبکه هایی ایجاد کنند که نهایتا به تغییرات اساسی و تزلزل در رژیم ایران می انجامد.
رامین جهانبگلو نیز که چندی پیش به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد و پس از این که مشخص شد به طور نادانسته در این اقدامات شرکت داشته ، آزاد شده بود، در این فیلم مسائل جالبی را مطرح کرده است که می تواند برای روشنفکران و قشر تحصیلکرده بسیار قابل توجه باشد.
وی به ارائه بحثی به عنوان «اصلاح خشونت ، پرهیز جامعه ایران» اشاره می کند و می گوید این مبحث که از سوی من مطرح شده بود به نوعی در دام ذهنیت نهادهای امریکایی افتاد که توانستند به آن شکل جدیدی دهند.
جهانبگلو در پایان صحبت هایش به یک دوره طولانی از فعالیت هایش از امریکا تا ایران اشاره می کند و می گوید هنگامی که من به برنامه هایم نگاهی می اندازم ، می بینم که منافع دشمنان ایران در این برنامه بیشتر دنبال شده است و از کرده خود پشیمانم و امیدوارم که بتوانم آن را به بهترین نحو جبران کنم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها