برای رد مال میلیاردی، دوباره دزدی می‌کردم

به چه جرمی بازداشت شدی؟سرقت از منازل. سرقتها را چطور انجام میدادید؟به شیوه نخنما و تکراری توپیزنی. در خیابانهای تهران پرسه میزدیم و با دیدن خانهای که چراغش خاموش است زنگ در خانه را میزدیم. اگر کسی آیفون را پاسخ نمیداد به این نتیجه میرسیدیم که کسی خانه نیست. اگر جواب میداد با گفتن اسم و آدرسی اشتباه سراغ سوژه بعدی میرفتیم. در خانههای خالی را به شیوه توپیزنی میشکستیم و وارد میشدیم و سرقت را انجام میدادیم. چطور دستگیر شدی؟وارد خانهای که برای سرقت انتخاب کرده بودیم شدیم. کسی خانه نبود اما همسایهها متوجه سر و صدای ما میشوند و به پلیس خبر میدهند. ماموران هم حین گشتزنی خودشان را به محل میرسانند و متوجه خودروی ما و همدستمان که به انتظار ما مقابل خانه کشیک میداد، میشوند. آنها بهصورت نامحسوس همدستم را زیر نظر میگیرند و زمانی که ما با وسایل سرقتی آمدیم، دستور ایست و تسلیم دادند اما ما فرار کردیم. خیلی وقت است از خانهها سرقت میکنی؟۴ ماه است آزاد شدهام، وقتی نبود که بخواهم سرقت کنم. به چه جرمی بازداشت شده بودی که ۴ ماه قبل آزاد شدی؟۱۰ سال قبل، به خاطر کلکسیونی از جرایمی که مرتکب شدم به دام پلیس افتادم و ۱۰ سال از عمرم را در حبس گذراندم تا اینکه مدت حبسم تمام شد و آزاد شدم. چه جرمی مرتکب شده بودی که به خاطرش ۱۰ سال حبس افتاده بودی؟جرایم من مختلف بود. از سرقت مسلحانه طلافروشی گرفته تا سرقت مسلحانه از خانه. بعد از ۱۰ سال حبس، نمیشد تنبیه شوی و دور خلاف را خط بکشی؟مهم خواستن من نبود، نمیتوانستم این کار را انجام دهم. به خاطر خلافهایی که کرده بودم باید رد مال میدادم. من باید ۱۱ میلیارد تومان رد مال بدهم و این پول که هیچ نصف آن را هم ندارم. از کجا بیاورم وقتی ۱۰ سال در زندان به سر میبردم و هیچ کار و منبع درآمدی نداشتم. ۱۱ میلیارد تومان! مگر چه چیزهایی سرقت کرده بودی که رد مال ۱۱ میلیارد شده است؟آن زمان ۷ کیلو طلا سرقت کردیم به علاوه وسایلی که از خانهها برده بودیم. طلا ۱۰ سال قبل گرمی چند بود و الان گرمی چند است. ما باید به مبلغ روز رد مال را پرداخت کنیم به همین دلیل مبلغ بالاست. گفتی سرقتهایت چه بود؟از سرقت طلافروشی گرفته تا سرقت مسلحانه منزل. از طلافروشی در جنوب تهران سرقت کردیم. چند روز بعد پلیس هویتمان را شناسایی کرد و بازداشت شدیم. بعد از اینکه به دام افتادیم راز سرقتهای سریالی ما از خانهها هم رو شد و اتهام پشت اتهام بود که به ما تفهیم شد. با سه نفر دیگر در این سرقتها بودی؟ با آنها چطور آشنا شدی؟با آنها در زندان آشنا شدم. نقشه این سرقتها را هم در زندان طراحی کردیم. ظاهرا یکی از همدستانت ۲۷ سال است که زندان بوده است؟بله. به اتهام مواد مخدر در زندان به سر میبرد. من و دو نفر دیگر از اعضای گروه که آزاد شدیم به او پیام دادیم که بیرون بیاید. او هم با گذاشتن وثیقه از زندان آزاد شد تا با همدستی هم سرقتها را انجام دهیم. البته خیلی در این کار موفق نشدیم اولین سرقتمان بود که گیر پلیس افتادیم و دوباره باید راهی زندان شویم. خودروهایی که برای سرقتها استفاده میکردید برای خودتان بود؟بله اما قبل از سرقت، پلاک خودروهایی که هم مدل خودروهای ما بود را سرقت میکردیم و روی ماشینهایمان که بیشتر پرشیا و پژو ۴۰۵ بود میگذاشتیم تا اگر شماره پلاکها توسط دوربین گرفته شد لو نرویم. اما از شانس بد ما خیلی زود لو رفتیم و خواستیم فرار کنیم ولی در نهایت گیر افتادیم. حالا نه تنها رد مالمان را جور نکردهایم بلکه به خاطر سرقتهای دیگر هم باید راهی زندان شویم و رد مال این سرقتها به سرقتهای دیگر اضافه شده است.