نگاهی به چهره‌ها و اتفاقات تلویزیونی در سالی که گذشت

قصه‌های شنیدنی ۱۴۰۰ در رسانه ملی

چهره‌های تلویزیونی و برنامه‌هایی از این رسانه که امسال به نوعی مورد توجه قرار گرفتند یا نمره قبولی نصیبشان شد از دیدگاه‌های مختلف، متفاوت و بسیار است. بهار ۱۴۰۱ در راه است و ما همان طور که از برنامه‌های ویژه سال نو و ایام تعطیلات برایتان گفتیم؛ در اینجا نگاهی به گذشته داریم و به تعدادی از همین چهره‌ها و اتفاقات برجسته که در سال رو به انتهای ۱۴۰۰ در تلویزیون دیده شدند، پرداخته‌ایم. چهره‌هایی که برخی سال‌هاست در تلویزیون و دیگر رسانه‌های تصویری فعالیت دارند و امسال با وجهی متمایز به چشم آمدند و بعضی دیگر که جزو نوظهورانی بودند که در این عرصه برای خود جایی باز کردند. همچنین عده‌ای از هنرمندان و چهره‌های مطرح صداوسیما را امسال از دست دادیم. نگاه به عملکرد برخی چهره‌ها، مرور تعدادی از آثار و ارائه آماری از پرونده کاری سال گذشته تلویزیون را در یک پرونده جمع و جور گرد آوردیم.
کد خبر: ۱۳۵۹۱۴۳

گفت‌وگوی نوروزی با کاظم نوربخش، از چهره‌های تلویزیونی ۱۴۰۰

همه عیدی‌هایم را ترقه می‌خریدم!
فصل اول مجموعه «نون.خ» که آغاز شد، بیننده‌ها با چهره‌ای به نام سلمان با بازی کاظم نوربخش آشنا شدند که با گویش شیرین کردی صحبت می‌کرد و طنازی خاصی در چهره و فیزیک و بازی‌اش داشت. همین شیرینی و طنازی در سری‌های بعدی این مجموعه بیشتر شد و خنده‌های معروفی که به بازی‌اش اضافه کرد و دلبری‌هایش از شیرین، دختر نورالدین خانزاده و علاقه‌اش به گاوی به نام جاناتان او را به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های این مجموعه تبدیل کرد. کاظم نوربخش این روزها سخت مشغول بازی در چند سریال است و در صورت ساخت فصل جدید «نون.خ» در سال آینده قطعا یکی از بازیگرانی است که در آن حضور خواهد داشت. به بهانه نوروز با وی گفت‌وگویی داشتیم که شاید خواندن آن برایتان خالی از لطف نباشد. پس همراه ما بمانید:

شما با بازی در مجموعه «نون.خ» به چهره محبوب و دوست‌داشتنی سال تبدیل شدید. زمانی که فیلمنامه این کار را می‌خواندید، فکر می‌کردید سلمان تا این حد مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد؟
هر بازیگری که یک روز وارد این حرفه می‌شود و کار کرده و تجربه کسب می‌کند، یکی از اهدافش این است که یک روز دیده شود و چه بهتر که بتواند محبوب هم شود. قرعه به نام ما افتاد که با یک گروه حرفه‌ای و در راس آن آقای سعید آقاخانی شروع کنیم. من تمام تلاشم این بود که تجربه و توانی را که در چند سالی که کار کردم به دست آوردم روی این کار بگذارم. چون می‌دانستم سلمان نقشی است که شاید بتواند در دل مردم جایی باز کند و خدا را شکر می‌کنم که این اتفاق افتاد. البته تا این حد فکر نمی‌کردم مورد توجه مردم قرار بگیرد. گرچه سلمان در فیلمنامه هم شخصیت جالبی بود و زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم می‌دانستم از عهده‌اش برمی‌آیم اما نمی‌دانستم نتیجه چه خواهد شد. بنابراین من تمام تلاشم را برای بازی در این نقش به کار گرفتم. البته مشورت‌هایی که با آقای آقاخانی برای بازی در این نقش داشتم خیلی به من کمک کرد که سلمان به دل مخاطب بنشیند.
آقای آقاخانی چقدر دست شما را برای بداهه‌گویی و اکت و بازی باز گذاشت تا سلمان به شخصیت شیرین و محبوبی تبدیل شود؟
هم فیلمنامه بامزه بود و هم آقای آقاخانی برای بامزگی بیشتر دست بازیگر را در کار باز می‌گذاشت. می‌توانم بگویم شخصیت سلمان با مشورت آقای آقاخانی تا این حد توانست مورد توجه قرار بگیرد.
بازی در این سریال و دیده‌شدن باعث شد که از طرف تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌های شاخص دیگری هم پیشنهاد بازی داشته باشید؟
پیشنهاد زیاد داشتم اما مدام با آقای آقاخانی مشورت می‌کردم. به همین خاطر چند پیشنهاد را نپذیرفتم. اما بعد از این کار سه‌چهار فیلم سینمایی بازی کردم. الان هم در دو سریال نمایش خانگی کار می‌کنم. یکی از سریال‌ها را با آقای پیمان قاسمخانی کار کردم و سریال «راز بقا» را هم با آقای آقاخانی کار کردم که عید در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود.
پس برای نوروز حسابی سرتان شلوغ است.
بله مشغول بازی در سریال‌های «راز بقا» و «قمر در عقرب» هستم. البته سریال «دو به یک» را با آقای صلح میرزایی کار کردم که آماده پخش است و احتمالا سال ۱۴۰۱ از یکی از شبکه‌های تلویزیون پخش خواهد شد. اگر خدا بخواهد هم هر زمان که سری جدید «نون.خ» ساخته شود با افتخار بازی می‌کنم.
همچنان شما را با شخصیت سلمان می‌شناسند و وقتی شما را می‌بینند با این اسم صدا می‌کنند و درباره‌اش حرف می‌زنند؟
بله. البته می‌گویند نامت را می‌دانیم اما دوست داریم همان سلمان صدا کنیم. بعد هم درباره او و خنده‌هایش صحبت و شوخی می‌کنند. برایم جالب است که خیلی از دیالوگ‌های سلمان را به خاطر دارند.
با توجه به این‌که در آستانه سال نو هستیم، از حال و هوای نوروز دوران کودکی‌تان می‌گویید؟
من فکر می‌کنم نوروز برای همه بچه‌ها پر از خاطره و لحظات شیرین است. گرچه حال و هوای نوروز دوران کودکی ما با بچه‌های امروزی تفاوت‌هایی دارد. خاطرم هست زمانی که مدرسه می‌رفتیم، امتحانات ما سه چهار روز قبل از نوروز تمام می‌شد و آماده شادی‌های روزهای تعطیل و نوروز می‌شدیم.
بچه شیطانی بودید؟
شیطون که خیلی نه، اما شبیه پسربچه‌های دیگر بودم و یک‌سری شیطنت داشتم. یادم می‌آید همه نوروز را ما با پول‌هایی که از بزرگ‌ترها می‌گرفتیم، ترقه می‌خریدیم.
غیر از تعطیلات مدرسه چه چیزی در آن دوران برایتان جالب بود؟
تعطیلی و دید و بازدید کلی برای ما خاطره بوده و کم چیزی نبود. عیدی‌گرفتن هم که بسیار اتفاق قشنگی بود.
از آداب و رسوم کردها در ایام نوروز چیزی به خاطر دارید؟
مراسم شال‌اندازی داشتیم که در سریال «نون.خ» هم استفاده کردیم. آمد و شد بزرگ‌ترها هم جالب بود. یعنی ما عید دیدنی می‌رفتیم و بعد آنها خانه ما می‌آمدند و عیدی می‌دادند خیلی برای ما لذتبخش بود.
کدام سمبل نوروز را بیشتر دوست دارید؟
سکه (می‌خندد). البته هر کدام از نمادهای سفره هفت‌سین جالب و زیبا و پرمعناست و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. اما سبزه و سکه را بیشتر دوست داشتم. اصلا همین که سفره هفت‌سین پهن می‌شد، حس خوبی می‌گرفتیم. البته در آن دوران همه چیز قشنگ‌تر و خاطرات ما شیرین‌تر بود. زمانی که ما بچه بودیم نوروز بیشتر خوش می‌گذشت. شاید به این خاطر است که حال دل مردم این سال‌ها خوب نیست. امیدوارم سال آینده حال دل همه خوب باشد.


یادی از دوبلور سرشناس که امسال به ابدیت پیوست

رفعت هاشم‌پور، اسطوره یک زن کامل بود
یکی از هنرمندانی را که در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ از دست دادیم، زنده‌یاد رفعت هاشم‌پور بود. دوبلور و هنرمند پیشکسوتی که در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری با صدایش نقش‌ها را در ذهن مخاطبان هنردوست ماندگار کرد. ازجمله عمه هتی در «قصه‌های جزیره»، صفیه در فیلم «بازمانده»، سوفیا در «معصومیت از دست‌رفته»، حلیمه خاتون در «پهلوانان هرگز نمی‌میرند» و هند در فیلم «محمد رسول‌ا... (ص)». از این رو با شوکت حجت، مدیر دوبلاژ مجموعه «شکرستان» و گوینده پویانمایی‌های بسیاری چون: فوتبالیست‌ها، نیک و نیکو، دور دنیا در هشتاد روز و کارآگاه گجت و... که سال‌هاست با صدایش به کاراکترهای انیمیشنی جان می‌بخشد و در کنارش کار دوبله فیلم‌ها و سریال‌های خارجی بسیاری را برعهده داشته، در این باره گفت‌و‌گو کرده‌ایم. او درباره حضور زنده‌یاد رفعت هاشم‌پور در عرصه دوبلاژ و آشنایی و همکاری‌ای که با وی داشته، می‌گوید: خانم هاشم‌پور معمولا به جای نقش‌های خاصی صحبت می‌کرد. خیلی‌ها هم با شخصیت‌هایی که ایشان می‌گفت آشنا هستند و وقتی نام ایشان به زبان می‌آید، آن شخصیت‌ها در ذهنشان نقش می‌بندد. مثل خاله هتی در قصه‌های جزیره یا هند در محمد رسول‌ا... (ص).
وی ادامه می‌دهد: ایشان استاد من بود و من تنها چیزی که می‌توانم درباره ایشان بگویم این است که به عنوان یک زن کامل و یک زن مدیر و مدبر خیلی برای من ارزشمند و استادانه است. من می‌دیدم که ایشان در کمال سادگی، بسیار قدرتمندانه عمل می‌کرد و در عین جدی‌بودن، بسیار مهربان بود. نکته مهم دیگری که می‌توانم درباره زنده‌یاد هاشم‌پور بگویم این است که از هر لحاظ محافظ ما بود. منظورم از ما شاگردانش است. یعنی هم کار را به ما یاد می‌داد و از لحاظ اخلاقی عین یک مادر که مراقب فرزندانش است که خطا نکنند، از ما محافظت می‌کرد و در عین جدی‌بودن بسیار با ما صمیمی بود. می‌توانم بگویم همه صفات خوب اخلاقی را در وجود ایشان می‌توانستیم ببینیم.
وی می‌افزاید: خانم هاشم‌پور اسطوره یک زن کامل بود که می‌شد هم از ایشان درس گویندگی گرفت و هم درس زندگی و هم می‌شد به عنوان یک همکار روی ایشان حساب کرد. همه این چیزها را در وجودش داشت. واقعیت این است که من خیلی ایشان را دوست داشتم و برایشان احترام بسیاری قائل بودم و هستم و خواهم بود.

بازگشت آثار ماورایی به تلویزیون

قصه ترسناک سال
رمضان امسال، بازگشت ژانر ماورایی به تلویزیون را شاهد بودیم. ژانری که چند سالی است مورد توجه کارگردانان و فیلمنامه‌نویسان قرار گرفته است و بیش از همیشه در آثار رمضانی محور کار قرار می‌گیرد. علیرضا افخمی که ید طولایی در پرداخت به چنین فضاهایی دارد، امسال با سریال «احضار» به این فضا بازگشت. قصه‌ این سریال بیشتر از آثار مشابه در همین ژانر، چاشنی ترس داشت و این را می‌شد از تیزرها پیش از پخش هم دریافت. برخی صحنه‌ها نیز با محدودیت سنی برای تماشا همراه بود. از این جهت، «احضار» با تمام خوب و بدهایش، برای تلویزیون فصلی تازه گشود و البته چند چهره جوان مثل آدرینا صادقی، مینو آذرمگین و... را هم که بازیگر نقش‌های اصلی مجموعه بودند، به عرصه هنرهای نمایشی معرفی کرد. افخمی درباره انتخاب بازیگران تازه برای نقش‌های اصلی به ما می‌گوید: «فقدان بازیگر جوان باعث می‌شود بازیگر ۴۰ ساله نقش یک دختر ۲۰ ساله را بازی کند و این فاجعه‌بار است. در کارهای قبلی‌ام هم سعی کردم آدم‌های جدید و کم سن و سال وارد کنم تا هم کمکی به سینما و تلویزیون شود و هم جوانانی مثل آدرینا و مینو امکان ورود و بروز استعدادشان را پیدا کنند. البته خیلی کار سختی است. اولین مانعی که با آن مواجه می‌شوی، برخی مدیران هستند. وقتی می‌خواهی بازیگر تازه بیاوری فکر می‌کنند می‌خواهی پول خرج نکنی. در این کار هم چنین شد. آقای محمودرضا تخشید (تهیه‌کننده) هم من را به سمت بازیگران چهره سوق می‌داد. با چند بازیگر شناخته‌شده سی‌ و چند ساله گفت‌وگو کردم اما به نتیجه نرسیدم. بعد از این، مدیران و آقای تخشید هم دیدند راهی نیست و رضایت دادند. از خیلی‌ها تست گرفتم. شاید در یک‌ ماه هر روز از ۵-۴ نفر تست می‌گرفتم و از میان آنها این چهار نفر انتخاب شدند.»
این نویسنده و کارگردان در این سریال محور را بر احضار روح و افتادن در دام مدعیان آن قرار دادند که در نهایت به تباهی منجر شد. حضور شیطان در زندگی هم که در آثار قبلی این کارگردان به آن پرداخته شده بود به قصه احضار پیوند خورد. این سریال با ۴۳.۱ درصد مخاطب و حدود ۷۴ درصد رضایت، پربیننده‌ترین سریال در رمضان ۱۴۰۰ شد.

روایت عباس موزون از رفت و بازگشت آدم‌ها از آن دنیا

یک اتفاق زندگی‌بخش
یکی از برنامه‌های متفاوتی که سال ۱۴۰۰ روی آنتن رفت، «زندگی پس از زندگی» با تهیه‌کنندگی و اجرای عباس موزون بود. این برنامه سال گذشته هم روی آنتن رفته بود اما امسال با حضور مهمانان خاص و قصه‌های ویژه‌ای که برای مخاطبان تعریف کرد بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت؛ بخش‌های متعددی از آن در فضای مجازی دست به دست شد و ویژه‌برنامه رمضانی شبکه چهار سیما را به یکی از پربیننده‌ترین‌ها بدل کرد. مهمانان برنامه تبدیل به ستاره شدند و انتخاب سوژه و همچنین اجرای بی‌قضاوت موزون هم نظرات مثبتی را به خود جلب کرد. این مجری به مهمانان برنامه برای بیان هر چه بهتر ماجرایی که از رفتن و بازگشتن به زندگی داشتند میدان می‌داد و می‌گذاشت احساسات آنان در هر لحظه جاری باشد. این سبک اجرا به برنامه فضای قصه‌گویی می‌بخشید و جذابیت‌اش را برای مخاطبان بیشتر می‌کرد و به میزان باورپذیری و جذابیتش می‌افزود.

همکاری با رامبد در خنداننده شو۳

ژوله داور شد
از چهره‌های امسال تلویزیون می‌توان به امیرمهدی ژوله اشاره کرد که این بار نه به عنوان استندآپ کمدین یا مهمان، بلکه در قامتی دیگر به خندوانه آمد. او جزو گروه داوران «خنداننده‌شو۳» بود و با نظرهایش در این رقابت مورد توجه قرار گرفت. ژوله که کارش را با نویسندگی آغازکرده، چند سالی است به عنوان بازیگر در سریال‌ها و فیلم‌های کمدی نیز نقش‌آفرینی می‌کند. امسال او کنار رامبد جوان و حسن معجونی به عنوان هیات داوری در فصل سوم مسابقه خنداننده‌شو۳ به قضاوت و ابراز نظر درباره اجراهای شرکت‌کنندگان پرداخت. ژوله در چند قسمت به دلیل بیماری کرونا، مسند داوری را ترک کرد و به جای او پژمان جمشیدی به این صندلی تکیه زد، اما پس از مدتی دوباره به برنامه بازگشت.

مسابقه‌‌ای که توانست مخاطبان تلویزیون را به تماشای هیجان دعوت کند

رشیدپور به سیم آخر زد
برنامه سیم آخر که سال ۹۹ روی آنتن شبکه سه سیما رفت. امسال هم روی آنتن ماند و البته در نیمه‌های راه با تغییرات ویژه‌ای در ساختار همراه شد. با افزوده‌شدن درهای بازشونده در زیر پای شرکت‌‌کنندگان و سقوط آنان در صورت پاسخ غلط دادن هیجان برنامه پیش از پیش بالا رفت. حضور گروه‌های متفاوت شرکت‌کننده مقابل یکدیگر، شوخی‌های رشیدپور با فشردن دکمه کنترل درها و... باعث شد او و «سیم آخر» در فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد و ویدئو‌هایی از آن منتشر شود. این سری از برنامه را می‌توان بازگشت پرهیجان رشیدپور، مجری باسابقه تلویزیون به صحنه داشت که سال ۱۴۰۰ رقم خورد.

به یاد جوان برومند لحظه‌های خطر که در سینما و تلویزیون نقش‌آفرینی کرده است

علیرام نورایی: ارشا، بمب انرژی و انگیزه بود
در سالی که گذشت، سینما و تلویزیون هنرمندی را از دست داد که خالق صحنه‌های پرهیجان و خطرناک در آثار نمایشی بسیاری بود. ارشا اقدسی به عنوان بازیگر و بدلکار تجربیات بسیاری در فیلم‌ها و سریال‌ها داشت. از جمله سریال‌هایی که زنده‌یاد اقدسی در آنها هنرنمایی کرد می‌توان به عملیات ۱۲۵، هوش سیاه، کارآگاهان، حوالی پاییز و سقوط آزاد اشاره کرد. وی مرداد ۱۴۰۰ و در جریان همکاری با یک پروژه سینمایی در لبنان درگذشت.
علیرام نورایی بازیگر سریال‌هایی چون: روزهای ابدی، گاندو، محکومین، از یادها رفته و ماتادور که مسابقه «شهروند مافیا» را در ایام نوروز از شبکه سلامت دارد و این اواخر هم در سریال «طلاق» ایفای نقش کرده، یکی از افرادی است که دوستی و صمیمیت خاصی با زنده‌یاد ارشا اقدسی داشت. وی که با شنیدن نام این هنرمند آهی از سر تاسف از نهادش برآمد، در این باره می‌گوید: ما در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری همکاری داشتیم. اما خاطرم هست یکی از اولین کارهایی که در خدمتش بودم، قسمتی از مجموعه «عملیات ۱۲۵» بود که ارشا هم به عنوان بازیگر در آن قسمت حضور داشت و هم به عنوان بدلکار نقش من کار می‌کرد که رفاقت ما در آن سریال مستحکم‌تر شد.
وی ادامه می‌دهد: با وجود این‌که من پارکور کار کردم و ورزش می‌کنم و خیلی جاها در بازی کارهایی را خودم در این زمینه انجام می‌دهم، اما بعضی چیزها در تخصص من به عنوان بازیگر نیست. به همین خاطر لازم است از بدلکار دعوت شود. البته خیلی جاها در کنار ارشا بودم و این اطمینان را داشت و اجازه به من می‌داد که من آن صحنه را خودم کار کنم. می‌دانست که توانایی انجام آن را دارم. اما بعضی صحنه‌ها مثل آویزان‌شدن از یک ساختمان خیلی بلند، دیگر نیاز به تخصص و تمرین زیاد داشت که خودش انجام می‌داد. چون شوخی‌بردار نبود و ممکن بود اولین اشتباه منجر به آخرین اشتباه شود. بنابراین صحنه‌هایی را که می‌دانست از عهده خودم برمی‌آید، با راهنمایی و تمرین به من آموزش می‌داد و خودم انجام می‌دادم. اما فارغ از کار ما با هم رفاقت هم داشتیم. سر هر پروژه‌ای که افتخار همکاری با این عزیز از دست‌رفته را داشتم، با هم صحبت می‌کردیم. یک کار سینمایی نیمه‌کاره هم به نام «کنترل سی» داشتیم که ارشای عزیز هم بازی می‌کرد و هم کار بدلکاری انجام می‌داد که در آن هم بخش اعظمی از کار بدلکاری را به خودم سپرد که در شیراز چند روز کار کردیم اما متوقف شد. با این حال کلی سر آن صحنه از صحنه‌های اکشن لذت بردیم.
نورایی همچنین درباره خاطرات مشترکش با این هنرمند می‌افزاید: تمام لحظاتی که هم در کار و هم خارج از کار با هم بودیم برای من تبدیل به خاطره شده است. چون تعامل داشتن برای من به عنوان بازیگری که به کارهای اکشن علاقه‌مند است، خیلی لذتبخش و جذاب بود. مطمئنم که تا پایان عمرم هم ارشای عزیز و خاطرات‌مان را از یاد نخواهم برد. از نزدیک می‌دیدم که چقدر تلاش می‌کرد و زحمت می‌کشید تا این اتفاق را در سینما و تلویزیون ایران حرفه‌ای رقم بزند. برایش حرفه‌ای اتفاق افتادن در کارهایش مهم بود.
وی ادامه می‌دهد: خیلی‌ها بابت علاقه وارد سینما می‌شوند و عده‌ای هم بابت چیزهایی که از دور شنیده‌اند ورود می‌کنند. اما آدم‌هایی که دقیق و با علم وارد می‌شوند و دوست دارند بمانند تعدادش از آدم‌هایی که فقط دوست دارند وارد شوند کمتر است. ارشای عزیز یکی از آن انسان‌هایی بود که حرفه‌ای رفتارکردن و اصولی و تکنیکال برخورد کردن در کار جزو اولویت‌هایش بود.
نورایی در پاسخ به این سوال که زنده‌یاد اقدسی چقدر در آموزش سخاوتمند بود هم می‌گوید: هیچ ابایی برای آموزش نداشت. خودم به شخصه شاهد هستم که چقدر به من آموخت و من از او خیلی چیزها یاد گرفتم. مثلا چیزی که من از ارشا یاد گرفتم استفاده از راپل بود که البته می‌توانست این کار را نکند. اما از ابتدا آن را به من یاد داد و همچنین این اعتماد به نفس را به من داد که بتوانم تجربه کنم. در مجموعه «عملیات ۱۲۵» هم از ارتفاع پریدن روی تشک را ارشای عزیز به من یاد داد. ارشا سر صحنه بمب انرژی و انگیزه بود. یک آدم موفق و دوست فوق‌العاده‌ای بود که ‌ای کاش به این زودی از دستش نمی‌دادیم.

محمد مسلمی از زنده‌یاد علی سلیمانی می‌گوید

علی سلیمانی کم فروشی نمی کرد
در سالی که گذشت، کرونا جان یکی دیگر از هنرمندان را گرفت. زنده یاد علی سلیمانی بازیگر سریال هایی چون: وضعیت سفید، سقوط یک فرشته، پایتخت 4، وارش و معمای شاه که آخرین هنرنمایی اش در مجموعه «جمعمون جمعه» شبکه دو برای کودکان و نوجوانان بود. محمد مسلمی کارگردان مجموعه «جمعمون جمعه» که به یکی از عموهای فیتیله ای معروف است و در تدارک برنامه ای به نام «دوقلوها در شهر پرستاره» برای سال آینده است، می گوید: این مجموعه در 80 قسمت به کارگردانی جمشید بیات ترک تولید خواهد شد که قرار است از شبکه دو پخش شود. البته نمی دانم که پخش برنامه به نوروز می رسد یا نه.
وی درباره همکاری با زنده یاد سلیمانی ادامه می دهد: من و ایشان همدیگر را از قبل می شناختیم و با هم دوست بودیم. اما در مجموعه «جمعمون جمعه» همکاری داشتیم و علی سلیمانی در کار من بازی کرد. بسیار مرد شریف و بسیار آدم با اخلاقی بود. انسانی بود که هم انرژی مثبتی در کار داشت و دائم به این فکر بود که دیگران را شاد کند. خیلی متاسفم که چنین انسان و مرد هنرمندی را از دست دادیم.
مسلمی می افزاید: ما در این مجموعه حدود 40 قسمت همکاری داشتیم و بعد از فوت ایشان بازیگر دیگری را جایگزین کردیم.
وی درباره مرور خاطرات زنده یاد سلیمانی هم توضیح می دهد: هر روز بودن کنار هم برای ما خاطره بود. چون هر روز که وارد لوکیشن می شد، به تک تک عوامل انرژی می داد. از هنرورها و تدارکات گرفته تا بازیگران سعی می کرد به همه انرژی مثبت منتقل کند. در زمان خستگی ها هم یا شروع به خواندن می کرد و یا شروع به گفتن طنزهایی برای بچه ها می کرد تا آن لحظات را از دست ندهد. ضمن اینکه برایم جالب بود هر زمان که ما کات می دادیم و مشکلی پیش می آمد، گوشه ای از دکور می نشست و کتابی را برمی داشت و مطالعه می کرد. چون بخشی از دکور برنامه به فضایی برای کتابخانه اختصاص داشت و مرحوم علی سلیمانی به آن قسمت از دکور می رفت و کتابی دست می گرفت و مطالعه می کرد.
مسلمی همچنین درباره انگیزه و خلاقیت زنده یاد سلیمانی در کار هم می گوید: آقای سلیمانی واقعا آدم ایده پردازی بود. یعنی وقتی به او کاری را می گفتی انجام بدهد، 10 ایده روی آن می گذاشت و تحویل می داد و برایش مهم بود دیگران چه می کنند. یعنی حتی وقتی آیتم خودش نبود، برای دوستان و همکارانش هم ایده می داد و به کلیت کار فکر می کرد. در نقش های خودش هم که خلاقیت وجود داشت و بسیار در کار آدم باانگیزه ای بود. مهمترین چیزی که می توانم درباره این هنرمند بگویم این بود که هیچ وقت در کار کم فروشی نمی کرد و مدام سوال می کرد و ایده می داد. واقعا متاسفم که چنین هنرمند و انسان شریفی را از دست دادیم.

خاطرات کمند امیرسلیمانی از همکاری با مرحوم سیامک اطلسی

خاموشی صدای اطلسی‌‌
تعداد بازیگرانی که در این دو سال با ابتلا به کرونا از میان ما رفتند،‌ کم نبودند. یکی از آنها از پیشکسوتان حوزه گویندگی، بازیگری و کارگردانی، زنده‌یاد سیامک اطلسی بود. او مهر امسال برای همیشه صحنه زندگی را به مقصد ابدیت ترک کرد و جهانی از خاطرات برای دوستدارانش به یادگار گذاشت. از جمله نقش‌هایی که از این بازیگر در ذهن مخاطبان سیما حک شده است، نقش عمو در سریال خاطره‌انگیز «پدرسالار» بود. کمند‌امیرسلیمانی بازیگر نقش دختر او در این سریال عنوان کرده که اطلسی در جایگاه پیشکسوت تمام خصلت‌های مثبت را داشته که کمتر می‌توان همه آنها را در یک نفر یافت. او به ما می‌گوید: «زنده‌یاد اطلسی جزو هنرمندانی بود که بی‌سروصدا کارشان را می‌کرد. غیر از بازیگری در زمینه‌های دیگر هم فعال بود ولی هیچ وقت نشد بخواهد هنرش را به رخ بکشد. خود را با جمع یکدست می‌کرد. باوجود این همه سابقه و کارهای عالی کارنامه هنری‌‌اش نگاه بالا به پایین نداشت و با همه دوستانه برخورد می‌کرد.»
خود زنده‌یاد اطلسی نیز خرداد امسال در گفت‌وگویی با ما بیان کرده بود: «آدم دوست دارد آنچه در توانش است و می‌تواند درست آن را از آب دربیاورد را بازی کند. کمتر پیش آمده قصه‌ای باشد که آن را خیلی دوست داشته باشم اما مثلا فیلم آن سوی آتش یکی از آنها بود و آثار دیگری که در ذهن مردم مانده است. در این فضا من هیچ وقت تاسف و حسرت نقشی را نخورده‌ام، خیلی وقت‌ها خیلی نقش‌ها به من پیشنهاد شده اما آن را قبول نکرده‌ام.»
آخرین نقش به یادگار مانده از این بازیگر در سریال «موج اول» به کارگردانی سید امیر سجاد حسینی و کنار بازیگرانی چون مهدی فخیم‌زاده، آتش تقی‌پور، فریبا متخصص و... بود که با محوریت کرونا پس از درگذشت وی روی آنتن شبکه سه سیما رفت. در کارنامه هنری اطلسی کارگردانی فیلم‌هایی مثل مشت، سفر پرماجرا و راز شب بارانی به چشم می‌خورد. او علاوه‌بر بازیگری و دوبلوری در نویسندگی هم دستی بر آتش داشت و فیلم‌هایی چون عشق و خیانت، انفجار و در انتظار شیطان را به نگارش درآورده بود.

بازیگری که به‌واسطه بازی در سریال «بدون‌شرح » به محبوبیت رسید

خداحافظی با آقای کاووسی
۱۴۰۰، سالی بود که سینما و تلویزیون ایران یکی از کمدین‌های دیریافته خود را از دست داد. فتحعلی اویسی که بیشتر با آثار دارم، تراژیک و تاریخی و با نقش‌هایی غالبا منفی میان مخاطبان شهره شده بود پس از سال‌ها فعالیت هنری، ورود موفقی به کمدی داشت و توانست در این ژانر بیش از پیش با بینندگان ارتباط برقرار کند؛ به شکلی که بسیاری او را با نقش شیرین و متفاوت آقای کاووسی، ‌مدیرمسوول هفته‌نامه «شهر قشنگ» در مجموعه تلویزیونی «بدون‌شرح» به خاطر دارند. نقشی که او را در میانسالی به یک ستاره بدل کرد و به کارش در حوزه کمدی رونق بخشید.
این نقش به حدی در میان مخاطبان گل کرد که مردم مرتب در کوچه و خیابان و در دورهمی های دوستانه تکه کلام های این هنرمند دوست داشتنی را عنوان می کردند و برایشان جالب بود.
نکته قابل تامل این است که با این که سالها از پخش این سریال می گذرد اما مردم همچنان زنده یاد اویسی را با نقش آقای کاووسی به یاد دارند و خاطراتش را بازگو می کنند.
این بازیگر و کارگردان تحصیلکرده در رشته بازیگری و کارگردانی سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس بود و کارش را پیش از انقلاب در ایران آغاز کرد. از موفقیت‌های او در سینما، کارگردانی فیلم سینمایی «مریم و میتیل» بود که هنوز تماشایش برای بسیاری از کودکان دیروز، دوست‌داشتنی است. این فیلم برای زنده‌یاد اویسی، دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را به ارمغان آورد.
زنده یاد اویسی در طول این سالها لباس شخصیت های متفاوت قصه ها را به تن کرد و هر بار سعی کرد تا نقشش را به گونه ای بازی کند که برای مردم قابل لمس باشد و او را در نقشی که ایفا می کند، بپذیرنند. البته در انتخاب هایش هم سعی می کرد وسواس به خرج بدهد تا هر بار بخشی از توانمندی هایش را در عرصه بازیگری به تماشا بگذارد.البته هنرنمایی این هنرمند فقط محدود به دنیای بازیگری نمی شد و او در زمینه خوانندگی در تیتراژ هم دستی بر آتش دارد و کار ا و در سریال های باغچه مینو ، کمربندها را ببندیم هم مورد توجه قرار گرفت. وی همچنین یک آلبوم به همراه پسرش علیرضا اویسی به نام خونه دل منتشر کرده بود.
او همچنین برای بازی در فیلم‌های «سرب» و «ناخدا خورشید» که هر دو آثاری از کارگردانان بنام سینمای ایران یعنی مسعود کیمیایی و ناصر‌تقوایی بودند، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد شد اما هرگز این جایزه را به خانه نبرد. بعد از توفیقی که در ژانر کمدی و خلق خاطره‌هایی شیرین در فیلم‌ها و سریال‎هایی چون باغچه مینو، زیرزمین، مومیایی۳ و... به دست آورد، برای مدتی از عرصه بازیگری فاصله گرفت و در نهایت این بازیگر محبوب مهر ۱۴۰۰ در ۷۵ سالگی به دلیل سکته مغزی درگذشت و دل دوستدارانش را داغدار کرد.هنرمندان بسیاری بعد از فوت او در شبکه های اجتماعی واکنش نشان دادند که در این باره می توان به حامد بهداد، ساره بیات، شقایق‌دهقان و ... اشاره کرد.

خبرنگاران حاضر در صحنه
امسال اتفاقات زیادی در کشور رخ داد و بخش خبر رسانه ملی به سهم خودش تلاش کرد با حضور خبرنگاران همیشه حاضر در صحنه، تازه ترین خبرها از اتفاقات را به گوش مردم برساند. خبرنگاران رسانه ملی تلاش کردند به عنوان صدای مردم حضور پرشوری در صحنه داشته باشند. البته کار فعالان رسانه ملی چندان راحت نیست و برای تهیه گزارش با دشواری هایی رو به رو هستند. اما این موضوع باعث نشده بود که خبرنگاران میدان را خالی کنند. یکی از این خبرنگاران زهرا چخماقی خبرنگار فعال خبرگزاری صدا‌و‌سیما بود که حتی با وجود بیماری و بستری شدن در بیمارستان باز هم جسورانه به دل ماجراها می رود و گزارش های جذاب تهیه می کند. این خبرنگار معتقد است که اگر مسؤولان ما روی خصلت پاسخگویی خودشان بیشتر کار کنند برای خود و کشور مثمرثمرتر خواهند بود. این روند اگر در رسانه‌ها و از طرف خبرنگاران جدی گرفته شود روزی خواهد رسید که خود مسئولان و مدیران برای عقب نماندن از یکدیگر و اتفاقی که رقم خورده به دنبال رسانه ها خواهند بود که درباره رفتار و یا عملکرد خود توضیح دهند.

سریال بلند زمستانی
برف بی‌صدا می‌بارد: سریال‌های طولانی و هر شبی همیشه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده و جالب این‌که زنده‌یاد مسعود بهبهانی‌نیا که امسال دار فانی را وداع گفت، دو تا از همین طولانی‌ترین قصه‌ها را برای تلویزیون نوشته که آخرینش «برف بی‌صدا می‌بارد» است. آغاز این سریال که مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است، امسال بود و احتمالا فصل بعدی آن سال آینده روی آنتن می‌رود.

 
مهمانی همراه با هیجان
دورهمی: از برنامه‌های پرمخاطب سیما در سال‌های اخیر است که امسال با تغییرات اساسی روی آنتن رفت. این برنامه خرداد امسال به یک مسابقه با اجرای مهران مدیری تبدیل شد که اطلاعات هنری و ادبیاتی شرکت‌کنندگان را می‌سنجید و با حضور یک ربات چرخان هیجان را به آنان و مخاطبان منتقل می‌کرد.
 
یک عصر جدید دیدنی
عصر جدید ۲: یکی از برنامه‌های پربیننده صداوسیما در سال گذشته «عصر جدید» بوده است. فصل دوم این برنامه سال ۹۹روی آنتن رفت و به دلیل کرونا پخش آن با وقفه‌هایی همراه شد و بالاخر شهریور ۱۴۰۰ فینال آن به پخش رسید. فصل سوم این برنامه پرطرفدار در روزهای پایانی سال روی‌ آنتن می‌رود و سال آینده هم مهمان مخاطبان خواهد بود.
 
رقابت شرکت‌کنندگان برای خنداندن مردم
خندوانه ۸ و خنداننده‌شو۳: از اتفاقات تلویزیونی سال ۱۴۰۰ جان گرفتن دوباره رقابت خنداننده‌شو بود. فصل سوم این برنامه در ماه‌های پایانی سال روی آنتن رفت و روح تازه‌ای در برنامه خندوانه دمید. برنامه‌ای که فصل هفتم آن با ابتلای عوامل به کرونا زودتر از موعد به پایان رسید و پس از چند ماه وقفه، فصل هشتم‌اش از آبان روی آنتن شبکه نسیم است.
 

نوشین مجلسی و زینب علیپور طهرانی و فاطمه عودباشی - رسانه / روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها