شهرهای فلورانس، شیآن، بارسلونا، ایروان، کویت، فرایبورگ، هاوانا، لاهور، سنپترزبورگ، داکا، بعلبک، کوالالامپور و یاش در اروپا و آسیا، اصفهان را بهعنوان خواهرخوانده خود پذیرفتهاند.
مردم زیادی در دنیا به قصد دیدن آثار باستانی و معماری بینظیر اصفهان وارد این شهر میشوند. حتی سیاستمدارانی که برای امور دیپلماتیک سفری چندروزه به ایران دارند یکی از برنامههایشان سفر حتی اگر شده چند ساعته به اصفهان است.
این اهمیت داخلی و خارجی سبب شده تا امروز را در تقویم بهنام اصفهان ثبت کنند؛ شهری که برای ما ایرانیها نامش گره خورده به زایندهرود و پلهایی که در اصفهان روی این رودخانه ساختهاند از سیوسهپل بگیر تا پل خواجو و بقیه که هر کدامشان به تنهایی محلی است برای گردشگری.
امسال روز اصفهان همزمان شده با تجمعات مردم این شهر برای تعیین تکلیف کردن برای حق آب اصفهان و زنده کردن دوباره زاینده رود.
تجمعی که چندین روز طول کشیده و مدیریت آن آنقدر خوب و مدنی بوده که زبانزد خاص و عام شده. در روز اصفهان با مهدی باقربیگی همصحبت شدم که عموم مردم ایران او را با سریال قصههای مجید و نقش مجید میشناسند.
باقربیگی که اکنون کارمند شهرداری اصفهان است، در دورهای عضو شورای شهر اصفهان هم بود و اطلاعات کاملی از جغرافیا، تاریخ و مردم این شهر دارد.
اصفهان در آینه قصه های مجید
همان اول صحبت از باقربیگی میخواهم از تاثیر سریال قصههای مجید بر ذهنیت مردم ایران درباره اصفهان بگوید.
او بر این باور است که بسیاری از مسؤولان و مدیران شهری ایران تمایل دارند کارگردان کاربلدی مانند آقای پوراحمد پیدا شود و درباره شهر آنها سریالی مثل قصههای مجید بسازد که تا آن اندازه تاثیرگذار باشد و همه هویت و زیست مردم آن شهر را نشان مردم بدهد و بیننده زیادی هم داشته باشد.
شخصیتهای سریال قصههای مجید با لهجه اصفهانی صحبت میکردند؛ لهجهای که بین ایرانیان آشناست و برخی از مردم با آن حتی شوخی هم میکنند. شاید به این دلیل که شخصیتهای طنز معروفی مانند زندهیاد ارحام صدر، اصفهانی بودند و لهجه شیرین و گرم اصفهانی را وارد طنز ایران کردند. مجید با دوچرخهاش به همه گوشه و کنار اصفهان سرک میکشید و همین باعث شد تا بینندگان این سریال با بافت سنتی و قدیمی اصفهان آشنا شوند.
در این سریال شخصیت «بیبی» هم حضور داشت که نماینده همه مادربزرگهای ایرانی بود؛ مادربزرگهایی که همیشه حامی خانواده هستند و فرزندان و نوهها بهشدت میتوانند روی آنها حساب کنند. بیبی اصفهانی بود اما او را میتوان به همه مادربزرگهای ایرانی تعمیم داد.
همیشه و در همه حال کنار مجید بود. گاهی شاید مجید را شماتت هم میکرد اما همیشه صلاح او را میخواست و به او کمک میکرد که به خواستهها و آرزوهایش برسد.
خسیس نیستیم !
از باقربیگی میپرسم این درست است که میگویند اصفهانیها خسیساند؟ میگوید: نه! اصفهانیها « حسابدون» هستند اما خسیس نه. حواسشان به جیبشان است و پولشان را بیخودی خرج نمیکنند. اصفهان از قدیم حتی پیش از آنکه بهعنوان شهری توریستی معروف شود، شهری با اقتصاد قوی بوده و تاجران و کاسبان زیادی داشته، میدان نقشجهان و میدان کهنه مرکز تجارت اصفهان بوده. مردم این شهر ثروتمند بوده و کماکان هستند اما قدر پول را میدانند و بیهوده دست به جیب نمیشوند. مثلا تهرانیها میروند شمال و یک پفک ۱۰۰ تومانی را ۱۰هزار تومان میخرند و میگویند عیب ندارد برای تفریح آمدهایم! اما اصفهانیها از این پولها خرج نمیکنند! تفریح به جای خود اما نباید گران خرید و الکی دست به جیب یا کیف پول شد. اگر به اصفهان سفر کنید این مدیریت در هزینهها و مخارج را با چشم خود میبینید. اصفهانیها در شهر خود نیز خوب خرج میکنند و به اندازه اما اسراف نمیکنند و بریز و بپاشهای بیهوده ندارند. شاید به این دلیل که شهرشان در وسط کویر است اما با درایت و برنامهریزی توانستهاند در دل بیابان، شهری سبز و زیبا بسازند.
پخش صدای اصفهان از تلویزیون
اصفهان در مرکز ایران قرار دارد. ایستگاهی است که از همه سو به آن راه است و همه مردم ایران از شرق، غرب، شمال و جنوب اگر تصمیم بگیرند در یک نقطه مرکزی ایران گرد هم بیایند، اصفهان آن نقطه است. به جز سمت چهارمحال و بختیاری که کوهستانی است بقیه اطراف اصفهان بیابان و کویر است. زایندهرود دلیلی شده برای سرسبزشدن این شهر.
اصفهان با زایندهرود زنده است و اصفهان شده است و اگر این رود خشک شود و به اصفهان نرسد، تا چند سال دیگر اصفهان نابود خواهد شد؛ حالا هرقدر هم که بناهای باستانی و معماری بینظیر در آن باشد و مهد گردشگر و توریست باشد. شهری که آب نداشتهباشد نابود میشود.حال زایندهرود سالهاست خوب نیست.حال اصفهان هم خوب نیست اما مردم این شهر نمیتوانند در برابر ظلمی که به آنها شده و مدیریت نادرستی که زایندهرودشان را خشک کرده سکوت کنند و با چشم خود ببینند شهرشان نابود میشود. به همین دلیل بعد از سالها تحمل، امسال در بستر خشک زایندهرود تجمع کردیم تا بگوییم اجازه نمیدهیم زایندهرود و اصفهان از بین بروند. دلیل بی آبی و خشکی زاینده رود فقط بارش کم و خشکسالی نیست.
مدیریت اشتباه و بد دلیل نرسیدن آب به شرق اصفهان و خشکی زایندهرود است. خوشبختانه تلویزیون این تجمع مردمی را پوشش خبری داد و به مردم ثابت کرد آنها را دیده و صدای اعتراض و خواستهشان را به گوش مسؤولان و دیگر مردم ایران رسانده. همین پوشش خوب رسانههای داخلی سبب شد رسانههای خارجی نتوانند برای این تجمع حاشیهسازی کرده و اخبار دروغ را نشر بدهند. مردم اصفهان دقیقا میدانند از مسؤولان چه میخواهند و بازتاب درست این خواسته از سوی رسانهملی باعث شد آرامش این تجمع و خارجنشدن از ریل، ادامه پیدا کند.
مدیریت اشتباه، زاینده رود را خشکاند
این که میگویند مردم اصفهان زیادهخواهند، هم آب میخواهند برای کشاورزی و هم آب برای صنعت را اصلا قبول ندارم. شغل بیشتر مردم اصفهان کشاورزی و باغداری است. مگر ما خواستیم که در اطراف اصفهان پالایشگاه و کارخانه فولاد راهاندازی کرده و آب اصفهان را به سمت آنها ببرند. این کاری است که دولتمردان بدون توجه به نظر مردم اصفهان انجام دادهاند و سودش به همه مردم ایران میرسد نه فقط به اصفهانیها. اشتباه از زمانی شروع شد که مدیریت یکپارچه آب استانهای یزد، اصفهان و چهارمحال و بختیاری در دولت هشتم و نهم سه پاره شد و هر استانی مدیریت آب خود را به دست گرفت. این جوری شد که یک عده لوله انداختند و آب رودخانه را به ویلاهای خود در ارتفاعات چهارمحال و بختیاری بردند و مثلا در باغ شخصی خود هلو و گلابی کاشتند! اینجوری شد که مردم یزد، برنجکار شدند و نگذاشتند آب به سمت اصفهان بیاید. حالا اصفهان مانده و زایندهرودی که خشک شده. آنهایی که در بالادست زندگی میکنند، میگویند اختیارحقآب خود را داریم و هر کاری دوست داشته باشیم با سهم آب استان خود میکنیم! اعتراض مردم اصفهان برای رسیدن به حقآب خودشان است بدون اینکه بخواهند سهم دیگران را از آن خود کنند. مدیریت اشتباه دولتمردان و مسؤولان باعث کمآبی اصفهان شده و به نظرم فقط با مدیریت و برنامهریزی مجدد میتوان این نابسامانی را سامان داد.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد