به گزارش جام جم آنلاین به نقل از درمانکده، همهی ما گاهی در واکنش به ناکامی و درصورت برآورده نشدن انتظارتمان افسرده میشویم اما معمولا این واکنش کوتاهمدت است. افسردگی زمانی اختلال تلقی میشود که روحیهی پایین و سایر علائم افسردگی بیشتر از دو هفته طول بکشد. شاید به هم ریختن وضعیت روحی که با ناراحتی خود را نشان میدهد یکی از شایعترین نشانه های افسردگی باشد اما این اختلال تقریبا عملکرد همهی سیستمهای بدن، از میل جنسی گرفته تا احساس درد، را به هم میریزد. اگر حوصله مطالعه این مقاله را ندارید اما می خواهید بدانید که افسرده هستید یا نه، تست سنجش افسردگی بِک مناسب شماست. در مورد افسردگی و تاثیرات آن هم این نوشته را بخوانید.
در بسیاری از موارد، بله. یکی از علائم افسردگی افزایش افکار منفی است تا جایی که شناخت را مختل میسازد و روحیهی فرد را بیشتر پایین میآورد. نه تنها از چیزی لذت نمیبرید، بلکه مدام فکر میکنید که نمیتوانید کاری را درست انجام دهید و هیچوقت عوض نمیشوید. کمکم به این باور میرسید که همیشه قرار است همینطور باقی بمانید، شرایط همیشه پایان بدی دارد و این زندان ذهنی هیچ راه فراری ندارد. اما افکار مساوی با حقیقت نیستند و میتوان افکار پریشان هنگام افسردگی را از طریق رواندرمانی و دیگر روشهای درمان افسردگی تغییر داد.
همهی ما گاهی حال و حوصلهی رابطهی جنسی نداریم اما اگر این وضعیت همیشگی باشد، یکی از نشانه های افسردگی در زنان و مردان است. درست همانطور که این اختلال به طور کلی میل به زندگی و به طور خاص میل به غذا را پایین میآورد، روی میل جنسی هم تاثیر میگذارد. پایین بودن میل جنسی تحت تاثیر رخوت و عدم توانایی لذت بردن قرار دارد که از نشانه های افسردگی است. به علاوه، باعث بروز یا تشدید مشکلاتی میشود که افراد افسرده در روابط خود آن را تجربه میکنند.
اگرچه افسردگی در اغلب موارد خود را با سستی و بیرمقی و کاهش واکنش و فعالیت نشان میدهد، گاهی ممکن است به صورت پریشان حالی و بیقراری ظاهر شود. یک تحقیق نشان داد نزدیک به یک سوم افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده، علائم پریشانی و بیقراری فیزیکی از خود نشان میدهند. این علائم افسردگی از مشت کردن دست و تکان دادن پا تا فوران خشم متغیر است. همینطور ممکن است فرد نتواند یک جا بند شود.
در محاوره برای اشاره به طیف گستردهای از اختلالات روحی، از ناراحتی کوتاهمدت گرفته تا درماندگی شدید، از کلمهی افسردگی استفاده میکنیم.افسردگی بالینی یک اصطلاح پزشکی است که به حالت جدیتر این اختلال اطلاق میشود و به آن افسردگی عمده هم میگوییم. افراد دچار افسردگی بالینی در کنار اندوه و بیمیلی چند علامت دیگر – نظیر اختلال در خواب و اشتها- را نیز تجربه میکنند و افکارشان آنقدر منفی است که توانایی انجام فعالیتهای روزمره را از دست میدهند و نمیتوانند آیندهای روشن برای خود متصور شوند.
ناراحتی یک واکنش طبیعی به ناامیدی، موانع و فقدان است اما افسردگی اینطور نیست. افسردگی همراه با ناراحتی است اما با این تفاوت که علائم دیگری نیز دارد. افسردگی اغلب بدون هیچ محرکی مثل ابری تیره بر فرد مستولی میشود و انرژی، انگیزه، معنا و احساس باارزش بودن را از او میگیرد. این حالت تا چند هفته یا چند ماه با فرد باقی میماند. ناراحتی باعث میشود فرد در خود فرو رود، او را به پیدا کردن معنا تشویق میکند و بعد خوب میشود. افسردگی به درمان نیاز دارد ولی ناراحتی نه. دلایل عدم مراجعه به پزشک برای درمان افسردگی را بدانید.
به واکنش طبیعی فرد به هر نوع فقدان که همراه با ناراحتی و دلتنگی برای چیز از دست رفته (و اغلب بیمیلی به محیط) است، اندوه میگوییم. اگرچه اندوه شدید، مثل افسردگی، در خواب و اشتهای فرد اختلال ایجاد میکند و احساس گناه به دنبال میآورد، فرقش با افسردگی در این است که مثل موج طغیان و بعد فروکش میکند. معمولا اندوه در ظرفیت فرد برای به خاطر آوردن خاطرات شادی که با عزیز از دست رفته داشته یا خندیدن هنگام یادآوری این خاطرات اختلال ایجاد نمیکند. فرد افسرده از برقراری روابط اجتماعی میگریزد ولی فرد غمگین از همصحبتی استقبال میکند.
افسردگی معمولا عود میکند و دورههای آن چند هفته یا چند ماه طول میکشد. تحقیقات نشان میدهد متوسط زمان اولین دوره از افسردگی 17.3 هفته، یا حدودا 4 ماه، است. احتمال بهبودی طی هفتههای اول بسیار بالاست. به نظر میرسد شدت اولین دوره از افسردگی- میزان پایین آمدن عملکرد بدن یا منزوی شدن- روی احتمال عود این اختلال اثر میگذارد.
افسردگی اختلالی است که عود میکند و حدود 50 درصد از کسانی که یک دوره افسردگی را پشت سر میگذارند، دوباره افسرده میشوند. بر اساس تحقیقات، تعداد عوامل استرسزا روی احتمال عود افسردگی موثر است. همچنین هرچه دورهی افسردگی طولانیتر باشد، احتمال بهبود پایین میآید. این مسئله باعث شده بحث بر سر پیدا کردن درمان فوری بالا بگیرد. بعضی شواهد نشان میدهد خود افسردگی باعث تغییر مغز میشود، به طوری که توانایی آن برای ایجاد پیوند جدید میان سلولهای عصبی از بین میرود و اندوختهی مغز کاهش مییابد؛ بنابراین ظرفیت بهبود علائم افسردگی کم میشود.
احتمال بروز نشانه های افسردگی در میانسالی، 45 تا 65 سال، بیشتر است. با این حال، شواهد نشان میدهد امروزه افراد زودتر از قبل، افسردگی بالینی را تجربه میکنند. این نگرانی وجود دارد که مخصوصا افراد نسل z (کسانی که بین سالهای 1995 تا 2015 به دنیا آمدهاند) مستعد ابتلا به افسردگی و اضطراب هستند زیرا والدین بیش از اندازه هوایشان را داشتهاند و فرصت کسب مهارتهای لازم برای کنار آمدن با استرسهای زندگی را از دست دادهاند.
افسردگی جز نشانه های طبیعی بالا رفتن سن نیست. این اختلال در جوانان بیشتر از افراد مسن شایع است اما جدیت آن در سنین پایین کمتر است؛ چون افسردگی در اواخر عمر بیشتر با خودکشی، نادیده گرفتن و به رسمیت نشناختن خود همراه است. افراد بالای 65 سال درصورت ابتلا به علائم افسردگی معمولا برای اولین بار آن را تجربه میکنند. احتمال سابقهی افسردگی در خانوادهی این اشخاص کمتر است. شواهد نشان میدهد محدود شدن میزان فعالیت در افراد بالای 65 سال از جمله عواملی است که باعث تسریع افسردگی میشود.
کودکان هم افسرده میشوند و مدارکی دال بر علائم افسردگی بالینی کودکان سه ساله موجود است. نشانه های افسردگی در کودکان معمولا با نشانه های افسردگی نوجوانان و بزرگسالان متفاوت است. شایعترین علامت آن پرخاشگری و کجخلقی شدید است. از دیگر نشانه های افسردگی در کودکان نیز میتوان به انزوای اجتماعی، ناراحتی یا کاهش میزان لذت (انهدونیا) و احساس گناه اشاره کرد. شاید افسردگی در کودکان نوعی واکنش به مشکلات خانوادگی باشد اما در عملکرد خانواده نیز اختلال ایجاد میکند. برخی معتقدند علت بروز افسردگی در کودکان به منع کودک از بازی مربوط است.
افسردگی تاثیری جدی به عملکرد و خلقوخوی افراد دارد و میتواند زندگی اطرافیان افراد افسرده را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل به محض بروز علائم افسردگی باید به دنبال درمان آن بود و باید نشانه های افسردگی را جدی گرفت.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد