خودکشی پدیده پیچیده ای است ، ناشی از میل فرد برای رهاشدن از موقعیتی که توان مقابله در برابر آن را ندارد که گاهی نیز به منظور همانند سازی افراطی با یک ارزش و با انگیزه دیگرخواهانه رخ می دهد.
کد خبر: ۱۲۱۷۷۲

بررسی ها نشان می دهند زنان 4 بار بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می کنند ؛ اما مردان 3 برابر بیشتر از زنان خودکشی موفق دارند ؛ چرا که زنان اغلب از روشهایی ظریف و دقیق استفاده می کنند و هدف واقعی آنها مرگ نیست ، بلکه خودکشی را به عنوان عملی نمایشی و به منظور کمک خواهی محسوب می کنند ؛ اما مردان این عمل را به شیوه ای بی برگشت مانند شلیک گلوله به جمجمه ، فرو بردن جسم تیز در قلب ، زدن رگها و دار زدن انجام می دهند و مقصود واقعی آنان مرگ است.
آمار خودکشی های موفق در مردان ، با افزایش سن و پس از 44 سالگی بالا می رود ؛ در حالی که برای زنان این رقم پس از 55 سالگی اعلام شده است.
اقدام به خودکشی در مجردها 4 برابر متاهلان است و در مردان مطلقه نیز 4 برابر بیشتر از زنان مطلقه است که ثابت می کند بر خلاف تصور عمومی ، طلاق مردان را بیشتر از زنان دچار افسردگی های حاد می کند.
طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات هم در میزان شیوع این پدیده در اقشار مختلف دخیل است. هر چه منزلت اجتماعی و منصب بالاتر باشد ، خطر خودکشی بیشتر می شود این پدیده میان پزشکان ، دندانپزشکان ، موسیقیدانان و مجریان قانون بیشتر رخ می دهد و رابطه طبقه اجتماعی فرد و اقدام به این عمل آنقدر قوی است که روانپزشکان معتقدند اگر فردی فقط 2 درجه از طبقه اجتماعی خود نزول کند ، احتمال خودکشی در او چند برابر می شود.
دین هم از جمله عوامل تاثیرگذار در این پدیده اجتماعی است. مسلمانان و کاتولیک ها آمار بسیار پایینی از خودکشی را به خود اختصاص داده اند ؛ در حالی که مادیگرایان میل بیشتری به آن دارند. در مبتلایان به بیماری های مزمن و لاعلاج هم خودکشی بیشتر دیده می شود و 95 درصد خودکشی کرده ها در سراسر جهان از اختلالات حاد روانی رنج می برده اند که 80 درصد این گروه را نیز مبتلایان به افسردگی تشکیل می دهند. اختلالات شخصیتی (شخصیت فردی و ضداجتماعی) و سوء مصرف مواد ، 2 ویژگی اغلب کسانی است که خودکشی می کنند. پس به طور کلی ، 4 گروه از افراد بیشتر در معرض این آسیب اجتماعی قرار دارند که عبارتند از: 1) مبتلایان به اختلالات افسردگی 2) بیماران اسکیزوفرنی 3) معتادان به مواد یا کسانی که سابقه سوء مصرف آن را دارند 4) مبتلایان به مشکلات و اختلالات شخصیتی. گرچه عوامل محیطی مانند فقر ، تجرد ، بیماری های روانی و جسمی همگی ممکن است فرد را به سوی مرگی خودخواسته سوق بدهد ؛ ولی آنچه بیشتر از دیگر موارد حائزاهمیت است حوادث ناگهانی زندگی همچون طلاق ، مرگ همسر و جراحی به دلیل سرطان و... است.
بهترین نشانگر افزایش خطر خودکشی ، سابقه قبلی اقدام به آن در فرد یا بستگان نزدیک است. عوامل ژنتیکی موثر در خودکشی احتمالا همان عواملی هستند که در انتقال افسردگی های دوقطبی ، اسکیزوفرنی و وابستگی به الکل نقش دارند. مسلما درمان سرپایی فرد یا معده شویی نمی تواند برای بهبود کامل بیمار موثر باشد و باید راه حل های تازه ای به فرد برای بهبود وضعیتش ارائه و مهارت های زندگی به او آموخته شود. بسیاری از خانواده ها به دلیل ناآگاهی از ادامه روند درمان در بیمارستان های روانی ، جلوگیری می کنند و اجازه نمی دهند فرزندانشان در برابر شوک الکتریکی قرار گیرند. آنها به این قبیل روشها خوشبین نیستند و اغلب اولین تصورشان پس از شنیدن نام این شیوه درمان ، تصویری از فیلمهای «ذهن زیبا» و یا «دیوانه از قفس پرید» است.
در حالی که درمان با شوک الکتریکی آنچنان بی خطر است که در افراد سالمند و زنان باردار ، شوک الکتریکی به عنوان جایگزینی بی خطر برای درمان با دارو توصیه می شود. ناآگاهی خانواده ها درباره بیماری های روانی بشدت خطرآفرین است و به موردی که ذکر شد ، محدود نمی شود. هر خانواده ای باید دقیقا بداند که روش مواجه شدن با بیمار افسرده چگونه است و در برابر رفتارهای این بیماران چگونه باید واکنش نشان دهند. برای مثال ، در مواردی دیده شده است که فردی افسرده ناگهان مهربان می شود ، به نوعی آرامش می رسد و مثل گذشته با عقاید دیگر اعضای خانواده مخالفت نمی کند. در چنین شرایطی خانواده به اشتباه گمان می کند فرد افسرده بهبود یافته است.
این حالت بخصوص زمانی که بیمار اشیای شخصی مورد علاقه اش را به عزیزانش می بخشد ، خطرناک تر است و در واقع هشداری است برای خانواده که اعلام می کند فرد افسرده همین امروز و فردا خودکشی خواهد کرد و نباید او را در منزل تنها بگذارند ؛ اما بسیار دیده ایم که خانواده ها با ناآگاهی خود ، جان عزیزانشان را به خطر می اندازند.

دکتر بهنام اوحدی
روانپزشک


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها